💠سپاه دین در حکومت پهلوی

#مه_میترا #مامطیر #بارفروش_ده #بارفروش #بابل

💠#سپاه_دین

📜 اسناد بارفروش

🔹 سند فوق که مربوط به تاریخ ۱۹ فروردین سال ۱۳۵۷ خورشیدی (۲۵۳۷ شاهنشاهی) می‌باشد نامه ی رئیس وقت اداره ی اوقاف بابل به افسر سپاه دین آن اداره مبنی بر دریافت وجه نقد از حسابداری اداره جهت خرید ۱۰ هزار قالب آجر از #آمل و انتقال آن به بابل برای احداث ساختمان اداره می‌باشد.

🔹 سپاه دین در آبان سال ۱۳۵۰ شمسی به دستور محمدرضا شاه پهلوی تشکیل و طبق این طرح که مسئولیت‌ آن با اداره اوقاف بود آن دسته از مشمولان خدمت وظیفه عمومی که در رشته‌های علوم و معارف دینی تحصیل کرده بودند طی یک دوره آموزش مقدماتی و تخصصی برای تبلیغ دین به مناطق محروم می‌رفتند.

✍#حامد_ابراهیم‌زاده_بازگیر
۱۴۰۳/۱۰/۱۱
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#سپاه_دین

🔴یکی از مهم‌ترین سیاست‌های مذهبی شاه تأسیس سپاه دین در سال ۱۳۵۰ می‌باشد که به دستور شاه انجام شد.

«نظریه این که بزرگداشت شعائر دین مقدس اسلام و ترویج احکام دین و حفظ معنویت جامعه پیوسته مورد توجه خاص ما بوده است و معتقدیم که جامعه ایرانی باید در زمینه‌های مادی و معنوی هماهنگ پیشرفت کند، به موجب این فرمان مقرر می‌داریم سپاه دین از مشمولان خدمت وظیفه عمومی که در رشته‌های دینی و علوم و معارف اسلامی تحصیل کرده‌اند تشکیل شود و به اجرای وظایف خود بپردازند.» مسئولیت اجرای این فرمان و اداره سپاه دین به عهدة سازمان اوقاف خواهد بود. ۲۴ مرداد ۱۳۵۰ ـ کاخ سفید سعدآباد».

📌شاه در راستای اقدامات ضددینی خود و به ویژه ذیل اقدامات متعددش علیه روحانیت، در اوایل دهه پنجاه دستور تشکیل #سپاه_دین را صادر کرد که از مشمولان خدمت وظیفه­ طلبه و زیر نظر سازمان اوقاف تشکیل می شد.
مهمترین هدف این تلاش، قطع ارتباط معنوی مردم با روحانیت بود.
📘ازغندی، علیرضا، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران، تهران، سمت، ۱۳۸۶، ص ۱۱۴

در حقیقت رژیم اهداف ضد دینی خود را ذیل عناوینی فریبنده چون سپاه دین و دانش پنهان می­ نمود.

📌به اعتقاد دکتر جواد منصوری: «اهدافی كه پشت پرده این طرح بود عبارت بودند از:

۱- اسلام زدایی از جامعه ایران
۲- نفوذ فرهنگ و ارزش‌های آمریكایی در ایران
۳- استقرار نظام سرمایه‌داری در كشور.»
📙جواد منصوری، نشست شناخت بنیان های تفكر رژیم شاه ، تارنمای سازمان اسناد و کتابخانه ملی،
۱۳۹۱/۱۰/۱۸

💠#امام_خمینی (ره) بلافاصله در پیامی شدیداللحن فرمودند:
«این نقشه خطرناک را کشیده اند تا به خیال باطل خود دست علمای اعلام و مبلغین را کوتاه کرده و اسلام را به وسیله عمال خود بازیچه قرار دهند و اساس دیانت را برچینند تا به مقصد خود که قبضه کردن تمام ذخایر کشور است برسند و ملت مُسْلم را عقب مانده و استعمار زده نگه دارند.»
📗صحیفه امام؛ ج ۲، صص ۳۹۶-۳۹۸
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#پیام
#امام_خمینی
#سپاه_دین

💌پیام امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در خصوص تشکیل سپاه دین توسط رضاشاه پهلوی
(۱)
{{بسمه تعالی

خدمت عموم طبقات ملت محترم ایران - ایدهم الله تعالی

پس از اهدای سلام و تحیات؛ کراراً تذکر داده ام که تنها چیزی که می تواند سد راه اجانب و دوَل استعمارگر باشد و نگذارد سلطه بر ذخایر ممالک اسلامی پیدا کنند اسلام و علمای جلیل اسلام است؛ و این حقیقتی است که در طول تاریخ برای دوَل استعمارگر ثابت شده است. از نخست وزیر اسبق خبیث دولت استعمارگر انگلستان نقل شده است که: «تا قرآن بین مسلمین است ما نمی توانیم در مقاصد خود پیشرفت کنیم». هدف اصلی دولتهای استعمارگر محو قرآن، اسلام و علمای اسلام است؛ و برای وصول به اهداف استعماری خود هر چند، نغمه ای را به وسیله عمال خبیث خود آغاز می کنند و چهره ضد اسلامی و ضد ملی آنها را ظاهرتر می سازند؛ چنانکه اخیراً نغمه «سپاه دین» را از حلقوم کثیف یکی از عمال سرسپرده خود آغاز کرده اند.

نغمه «سپاه دین» در شرایطی ساز می شود که دستگاه جبار هر روز ضربه های پیگیری به پیکره اسلام وارد می کند، و دست جنایتکار اسرائیل را در تمام شئون اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران باز گذاشته است. بسیاری از علمای اعلام، خطبای عظام، محصلین علوم اسلامی و ملت شریف ایران در زندان، تبعید و تحت شکنجه به سر می برند، و جوانان غیور وطنخواه، اعدام و تیرباران می شوند و یا مقدمات محاکمه و اعدام آنها فراهم می شود.

این جانب به ملت محترم ایران اعلام خطر می کنم که اگر خدای نخواسته، ایادی اجانب و دشمنان اسلام در این مقصد شوم و کمرشکن توفیق پیدا کنند، اولًا علمای اعلام و وعاظ و مروجین اسلام را کنار زده، و ثانیاً اسلام و احکام آسمانی آن را محو و نابود می نمایند. خطر این سپاه نامیمون که باید در خدمت استعمار، جمیع حقایق اسلام را به نفع آنها توجیه و تأویل کند، بزرگترین خطری است که مسلمین و در رأس آنها علمای اعلام با آن مواجه شده اند. آنها در تجربه های طولانی خود فهمیدند که علمای معظم اسلام و وعاظ محترم با مجاهدات پیگیر خود ملتها را به نفع اسلام و قرآن سوق داده هیچ گاه با تهدید و تطمیع به نفع دستگاه جبار و اجانب چپاولگر قدمی برنداشته اند، و با کمال قدرت پستهای خود را حفظ کرده و مساجد و مجامع را در خدمت قرآن کریم و اسلام عزیز در دست دارند؛ و اگر چند نفر معمم بی حیثیت و از خدا بیخبر به نفع دستگاه جبار قدمی بردارد، مطرود جامعه علمیه و جوامع اسلامی است. لهذا این نقشه خطرناک را کشیده اند تا به خیال باطل خود دست علمای اعلام و مبلغین را کوتاه کرده و اسلام را به وسیله عمال خود بازیچه قرار دهند و اساس دیانت را برچینند تا به مقصد خود که قبضه کردن تمام ذخایر کشور است برسند، و ملت مُسْلم را عقب مانده و استعمارزده نگه دارند.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه👇👇

#پیام
#امام_خمینی
#سپاه_دین
(۲)

💌پیام امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در خصوص تشکیل سپاه دین توسط رضاشاه پهلوی
باید ملت اسلام بدانند خدمتهایی که علمای دین به کشورهای اسلامی در طول تاریخ کرده اند قابل شمارش نیست. در همین اعصار اخیر، نجات کشور از سقوط قطعی مرهون مرجع وقت «مرحوم میرزای شیرازی» و همت علمای مرکز بود. حوزه های علمیه و علمای اعلام همیشه حافظ استقلال و تمامیت ممالک اسلامی بوده اند. خدمتهایی را که با الهام از اسلام برای آرامش و حفظ انتظامات کشورها کرده اند عُشْری از اعشار آن را دولتها و قوای انتظامی نکردند؛ با آنکه هیچ تحمیلی بر بودجه مملکت نداشته اند. در نظر اجانب و عمال خائن آنها باید این سنگر شکسته شود تا با خیال راحت به تاخت و تاز و چپاول و عیاشی به زندگانی ننگین خود ادامه دهند.

اینک بر مسلمین غیور و خصوص نسل جوان روشنفکر است که با کمال جدیت از این نغمه ناموزون خانمانسوز اظهار تنفر کنند، و مساجد و محافل دینی را هر چه بیشتر گرم کنند، و علاقه خود را به اسلام و علمای اعلام و وعاظ و خطبای محترم - دامت برکاتهم - بیش از پیش ابراز نمایند، و با این اظهار علاقه مشتی محکم به دهان عمال استعمار- خذلهم الله - بکوبند.

بر کافّه علمای اعلام و وعاظ محترم است که اگر گلایه هایی از هم دارند، نادیده گرفته و خود را مجهز نموده صفوف خود را فشرده تر کرده و در صف واحد در این امر حیاتی چاره جویی کنند. و بر آنان و سایر دانشمندان و علاقه مندان به اسلام و استقلال کشور است که ملت مسلمان، خصوصاً ساکنین قرا و قصبات را از این فکر شیطانی که با نام فریبنده «سپاه دین» می خواهند دین و استقلال کشور را پایمال کنند، آگاه سازند و با هر وسیله ممکن مفاسد این نغمه شوم را به مردم برسانند.

این جانب از نسل جوان اهل علم و منبری تقاضا دارم به طبقه بزرگان و علما احترام شایسته نمایند، و از حضرات اعلام تقاضا دارم که با نسل جوان با مهر و عطوفت رفتار فرمایند. رجای واثق است که با خواست خداوند متعال، عمال خبیث اجانب در این امر نیز مثل سایر کارهای ضد اسلامی و ضد انسانی در پیشگاه ملت با شرافت ایران - ایدهم الله تعالی - مفتضح تر شوند. خداوند تعالی حافظ دین و حوزه های دینی است: انَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ انَّا لَهُ لَحافِظُونَ.

از خداوند متعال قطع ایادی استعمار و عامل خائن آن را خواهانم. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. روح الله الموسوی الخمینی}}

📚منبع:
📗صحیفه امام؛ ج ۲، صص ۳۹۶- ۳۹۸
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

♥️دکتر منوچهر ستوده | کتاب از آستارا تا استرآباد

♥️دکتر منوچهر ستوده | کتاب از آستارا تا استرآباد

#منوچهر_ستوده

✍منوچهر ستوده (۲۸ تیر ۱۲۹۲ تهران – ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ چالوس) ایران‌شناس، جغرافی‌دان تاریخی، استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر برجستهٔ ایرانی بود.

📌از او حدود ۶۰ جلد کتاب و نزدیک به ۳۰۰ مقاله به‌جا مانده‌است.

📌او نخستین ایرانی است که اولین فرهنگ گویشی را به چاپ رسانید.

📌ستوده تا چهار سالگی در محله سرچشمه زندگی کرد.
در هفت سالگی به مدرسه ابتدایی آمریکایی رفت و دوره شش ساله ابتدایی را در این مدرسه گذراند.
او در دوران تحصیل در دبیرستان البرز کتابدار کتابخانهٔ دبیرستان هم بود.

📌سال ۱۳۱۳ وارد دانشسرای عالی شد و نزد استادانی چون سید محمد مشکات و علی اکبر شهابی درس خواند.

📌نخستین مقاله ی خود را در ۱۳۱۵ دربارهٔ «مطالعات تاریخی و جغرافیایی- مسافرت به قلعه الموت» نوشت.

📌زمانی که درسش تمام شد، اگرچه پدرش اعتقاد داشت که او باید کار کند اما خودش به ادامه تحصیل اصرار کرد و بنابراین به دانشسرای عالی رفت.

📌در سال ۱۳۱۷ درجه ی لیسانس در رشتهٔ ادبیات فارسی را دریافت کرد. در همین دوره در ادارهٔ فرهنگ گیلان و دبیرستان شرف تهران تدریس می‌کرد.

📌 در سال ۱۳۲۴ با فاطمه (شکوه اقدس) شمشیرگران ازدواج کرد.

📌در سال ۱۳۲۹ از رساله ی دکتری خود زیر نظر استاد بدیع‌الزمان فروزانفر با عنوان «قلاع اسماعیلیه در رشته‌ کوه‌های البرز» دفاع کرد.

📌در سال ۱۳۳۰ بنا به دعوت انجمن فولبرایت برای سفر مطالعاتی به آمریکا رفت.

📌در سال ۱۳۳۱ به عضویت جامعه ملی جغرافیای آمریکا درآمد؛ و در سال بعد به عضویت انجمن ایران‌شناسی به ریاست ابراهیم پورداود درآمد.

📌در سال‌های بعد آموختن زبان پهلوی را در محضر دکتر آبراهامیان آغاز کرد.

📌همچنین نخستین کتاب خود را با عنوان فرهنگ گیلکی در سلسله انتشارات انجمن ایران‌شناسی در سال ۱۳۳۲ انتشار داد.
................
📘#کتاب
📚کتاب از آستارا تا استارباد،
تألیف #منوچهر_ستوده (متوفی ۱۳۹۵ ش) مجموعه‌ای ده‌جلدی در مطالعه آثار و بناهای تاریخی شهرها و روستاهای حوزه دریای خزر است.

🖊پدیدآوران:
ستوده، منوچهر (نويسنده)
ذبیحی، مسیح (محقق)

این اثر حاوی اسناد، تصاویر و اطلاعات ارزشمند و کمیابی است که نویسنده با زحمت فراوان آن را به‌دست آورده و در این اثر منتشر نموده است.

📌آستارا تا استارباد حاصل بیش از چهار دهه پژوهش میدانی دکتر ستوده در ده جلد است.

📌پنج جلد اول آن شامل گزارش، عکس و نقشه‌هایی است از بقایای تمدن‌ها و فرهنگ کهن گیلان، مازندران و گرگان.
پنج‌ جلد بعدی اسناد استنساخ شده‌ای است مربوط به زندگی اجتماعی در مازندران و گرگان از دوران صفویه تا اوایل دوران پهلوی که با همکاری مسیح ذبیحی تنظیم شده است.

📌به نوشته ی دکتر ستوده بازدید های اولیه از جلگه خزر در امداد دامنه‌های شمالی رشته‌کوه البرز از سال ۱۳۲۷ ش آغاز می‌شود و تا سال ۱۳۶۶ ش ادامه می‌یابد.

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📙📘📓📗📒📕📔 📄منشور پژوهش ادملاوند

📙📘📓📗📒📕📔 📄منشور پژوهش ادملاوند 📙📘📓📗📒📕📔

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا نام دارنده ی این اسناد به خودشان واگذار شده است.
📙📘📓📗📒📕📔
📄#منشور_پژوهش_ادملاوند

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🌍ادملا | باکرمحله بندپی| باکر | باکرشناسی | تبارباکر

باکرمحله:
📜اِدمُلّا

باز کردن منو اصلی

🌍ادملا | باکرمحله بندپی| باکر | باکرشناسی | تبارباکر

جستجو

۶

ادملا: تفاوت میان نسخه‌ها

مقاله بحث

→ تفاوت قدیمی‌تر

ادملا (ویرایش)

دیداری

ویکی‌متن

{{جعبه اطلاعات روستای ایران

|نام‌رسمی=اِدمُلّا

|روی‌نقشه=

|عرض‌جغرافیایی=

|بخش= [[بخش بندپی شرقی|بندپی شرقی]]

|دهستان=سجادرود

|نام‌محلی=باکرمحله

|نام‌های‌دیگر=اِدمُلّا

|نام‌های‌قدیمی=آدمول، آدمل، آئدملا،ده ملا، اده ملا،

|سال‌بنیاد= مهاجر از باکرده وننت(انندسوادکوه)

|جمعیت= ۱۰۲۳ نفر

|رشدجمعیت=

|تراکم‌جمعیت=

|زبان=تبری
|مساحت=

|وب‌گاه=

|جمله‌خوشامد=

|پانویس=

|پانویس=شجره نامه اشاداد و فرهنگ واژگان محسن داداش پور باکر اِدمُلّائی

}}

'''اِدمُلّاادملا'''، روستایی است از توابع [[بخش بندپی شرقی]] [[شهرستان بابل]] در [[استان مازندران]] [[ایران]].


این روستا [اِدمُلّا] دارای اماکنی چون: دو مسجد[حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و امام حسین علیه السلام] ،سقاخانه ، تکیه امام حسین علیه السلام، زینبیه، امام زاده سید پادشاعلی مرعشی علیه السلام ، امام زاده سید یحیی رضی علیه السلام، سیده نرگس مرعشی سلام الله علیها، خانه بهداشت، دو قبرستان عمومی، خانه هلال احمر، مدرسه نمونه شبانه روزی مرحوم فیروزجایی، مدرسه بعثت، مدرسه پسرانه شهید داغمه چی، مدرسه دخترانه حضرت رقیه سلام الله علیها، شرکت لبنی پاستوریزه شمال ساغر، ساختمان دهیاری و حل اختلاف، پایگاه بسیج برادران شهید باهنر و پایگاه بسیج خواهران می باشد.


📜کرازمین:

ییلاق اهالی((کرازمین))است که نام آن در اسناد کلارزمین، کارازمین، باکرزمین، کرادزمین، کرات زمین، آمده است.


📜محلات اِدمُلّا:

محلات قدیم اِدمُلّا عبارتند از اشدکت، کشکا، پا، کرات، تیرباغی، رخشان باکر، جورسره[محله ی مسیحیان]، بازیرون باکر، قرق یونس باکر، اتاق سر باکر، نارنج پشت باکر، کیمون باکر، هندوری باکر، میرملک باکر، فلکا باکر، شاهکلا برفچالسی باکر، شورسر باکر، خریدم باکر، لپر باکر، گوتلار باکر، گرکا چال، مزار ننه مار، سوچشمه باکر و ولیم و... می باشند.


📜رودخانه و چشمه های اِدمُلّا:

رودخانه ی تاریخی چادرکا[به نام امیرکا بن ورداسف] در ضلع غربی روستا و رودخانه ی متالون [زریجا]در ضلع شرقی اِدمُلّا قرار گرفتند که نهر روار[چهارشمین] منشعب از چادرکا می باشد.

نهر تاریخی ((سجرو)) که از سنگ پراشت آغاز و به محله ی کرات باکر ختم می شده، نشان از خردورزی در امر دهقانی و نظام دقیق آبیاری جماعت باکر بشمار می آید.

چشمه های سلیمه و نادر از معروف ترین چشمه های اِدمُلّا محسوب می شدند.سایر چشمه ها عبارتند از چشمه جورسره، چشمه زریجا، چشمه رحیم، چشمه داداش و چشمه پای آقاجان می باشند.

بیش از بیست پل بزرگ و کوچک در اِدمُلّا احداث شده است که نمونه ی آنها پل متالون، پل روار، پل چادرکا، پل کشکا هستند.

اودنگ سر در مسیر نهر روار در قدیم مربوط به کدخدا آقاجان داداش پور باکر[باکریان] و عباسعلی باکر بوده و در امر آسیاب شالی و جو بسیار فعال بوداند.

دنگه سر افرادی چون جانعلی باکر، الله قلی باکر، جمعلی گل علیزاده باکر، احمدی باکر، داداشعلی باکر [که بدون اب کار می کردند]، شهرت داشته اند.

اراضی کشاورزی اِدمُلّا حدود هفتاد هکتار می باشد که هر قطعه دارای نام مخصوصی چون اتال، هلیین، موزی پشت، کبض چال، باغی زمین و.. می باشند. بیش از دوازده خویز زمین مزروعی وقفی گزارش شده است.


📜تاریخچه اِدمُلّا:

ساکنان اصلی این روستا قبائلی از ((آمارد)) بودند.محل زندگی آنان در ارتفاعات و مراتع آدمل [اِدمُلّا] بوده و در محل فعلی روستا به امر کشاورزی و دامپروری اشتغال داشتند. این روستا محل تحصیل و آموزش روحانیون به آئین مرسوم [زرتشتی، مسیحیت و اسلام] بوده است.حاکم مستقل تبرستان ((کا بن ورداسب)) زاده ی اده ملا [اِدمُلّا] بوده که نام چادرکا[رودخانه ی اِدمُلّا] منتسب به ایشان است.در محل قرق یونس باکر و فلکا، زندان زیر زمینی وجود داشت که امروزه اثری از آن نیست و بطور کلی امحا شده است. آثار بسیار ارزشمندی[مجسمه ها، ظروف، زیورآلات از جنس سیمین و طلا و نقره و آهن و مس و سنگ و...] از دوره های مختلف در حوزه ی مردم شناسی در اِدمُلّا کشف شد که بدلیل بی توجهی و عدم نظارت کافی مورد چپاول و غارت قاچاقچیان فرهنگی قرار گرفت. قطعه سنگ مربع شکلی به رنگ سیاه که بر روی آن عباراتی به خط میخی و کوفی حک شده بود، در بقعه ی سید پادشاه علی اِدمُلّا نگهداری می شد که اهالی آن را ((سنگ آرزو)) می نامیدند.اما این سنگ در دهه ی ۱۳۵۰ توسط سارقی معلوم الحال به سرقت رفت و تا کنون اطلاع موثقی از سرنوشت آن اثر تاریخی فاخر کسب نشده است.


📜مهاجرت جماعت باکر:

بر اساس تحقیقات میدانی و یافته های شفاهی و اسناد موجود، چهار برادر از باکر ده وننت [انند] سوادکوه به روستای اِدمُلّا مهاجرت می کنند.

با حضور جماعت باکر اما سرزمین اِدمُلّا نظم گرفته و شیوه ی نگهداری آن تحت عنوان ((بندپی میانه)) [از باکرده وننت سوات تا کلارزمین و دیافه و سنگ پراشت تا حوالی لمسوکلا بندپی غربی و از خردیم باکر تا ابتدای فیلبند] روزگاری در تصرف و حکمرانی جماعت باکر بوده است.

جماعت باکر مقیم بندپی بدلیل علم آموزی و روحیه ی پهلوانی همواره زبانزد بوده و در برخورد با طغیانگران جدی بودند و عزم راسخ داشتند. شهید پیران بن نامدارخان باکر از جمله شخصیتی است که در جریان اشغال ایران توسط مغول با گروهی از منتخبین،یلان و پهلوانان جماعت باکر و سایر طوایف به دفاع و مبارزه برخاست که در نهایت برای میهن و ارزشها کشته شد.

برخی معتقدند که جماعت باکر مهاجر از ((شاه داغ)) باکو هستند و به عبارتی کلمه ی ((باکر )) تغییر یافته ی ((باکو)) می باشد. این ادعا ضعیف است.

باکر ده وننت سوات[انند سوادکوه]، باکر محله ی و باکر زمین [کرازمین]بندپی، باکر سره ی و خرنوای باکر دودانگه ساری، باکر محله ی گرگان، تپه باکر آذربایجان شرقی و مرحمت آباد آذربایجان غربی و... از جمله ی سرزمین {ایل باکر} در ایران است.

از تقسیم نامه ی علیشاه باکر دو برادر به نام های طهماسب باکر و نامدارخان باکر از وارثین و ملاکین جماعت باکر محسوب می شوند. مرحوم ملا شاه بابا بیک باکر از جمله شخصیتی در جماعت باکر بندپی است که نسل ایشان امروزه در محلاتی چون اِدمُلّا، فکچال، هلی کتی، کمدره، باکرسره، خرنوای باکر[خرم آبادباکر] ، پاشاکلا، پهندر، جعفرکلا، وادره و...سکونت دارند.


📜منظومه های ایل باکر:

۱/منظومه شاه باجی باکر و اسپهبد کیا

۲/ منظومه شاه باجی باکر و سید حسن

۳/ منظومه شاه باجی باکر و جهانگیر باکر

۴/ منظومه معصومه باکر و تقی جنگن لفوری

۵/ منظومه حاجی آقاجان باکر

۶/ منظومه عمه خانم داداش پور باکر

۷/ منظومه کلثوم غلامی [باکر]

۸/ منظومه جانبرار زاق [رستمی]

۹/ منظومه مسلم علیجان زاده باکر

۱۰/ شعردوست، مهرب قلم، ریحانه، لیلییوم، اشک نامه، آوات قلم محسن داداش پور باکر

۱۱/منظومه میرزا غلامحسین باکر

۱۲/منظومه میرزا محمد باکر


📜آثار نوشتاری تاریخی و نیاکان:

۱/نامه ی آقا محمد خان قاجار در سال ۱۲۰۴

۲/گزارش ملاآقبابیک باکر

۳/تقسیم نامه علیشاه باکر

۴/قران نفیس خطی با قدمتی بیش از ۴۰۰ سال

۵/سنگ فسیلی بیش از ۶۰۰۰ سال

۶/عقیق نباتی چادرکا

۷/سنگ آرزو پادشاه علی علیه السلام اِدمُلّا

۸/شجره نامه پادشاعلی علیه السلام که بر روی تخته ی مربعی شکل حک شده و در بقعه ی سید نظام الدین پادشا امیر نصب شده است.

۹/شجره نامه پارچه نوشته ی[قدیمی] پادشاه علی علیه السلام اِدمُلّا

۱۰/شجره نامه پارچه نوشته ی [قدیمی] امام زاده یحیی علیه السلام اِدمُلّا

۱۱/سایر دست نوشته ها و کتب خطی بسیار ارزشمند و جذاب


📜نامداران جماعت باکر و اِدمُلّا:

اِدمُلّا مهد بزرگان، ملاها و نامدارنی چون اتروداد باکر، ارشین باکر، ارشک باکر، راجی باکر، شجاع باکر، رخش سوار باکر، باشار باکر، خسرو باکر، بهرداد باکر، بهرام باکر، میرعلی باکر، بهنیار باکر، علیشاه باکر، بهمن باکر، گرشاسب باکر، اسکندر باکر، پورمند باکر، رادمهر باکر، رضی باکر، ملاعلی باکر، پیران باکر، ملا محمدفاضل باکر، ملا فتح اله باکر، ملا محمدرضا باکر، ملا سلیمان باکر، جانی سلطان باکر، حاجی آقاجان باکر، ملا آقبابیک باکر و میرزا محمد شفیع ادملایی مازندرانی [صدر اعظم دولت قاجار] می باشد.


به استناد نامه ی آقا محمد خان قاجار در صفرالمظفر سنه ۱۲۰۴ وی بواسطه ی صفربیک باکر و حاجی خانجان حلال الخور در قریه ی اِدمُلّا تبعید بوده است و در همین روستا با میرزا محمد شفیع اِدمُلّائی مازندرانی آشنا شد.[آقا محمدخان قاجار در قریه اِدمُلّا تفسیر قران نوشت که متاسفانه آن قران در حادثه آتش سوزی سال ۱۳۴۹ دچار آتش سوزی شد].

مرحوم سیدکربلایی آقا کوچک زاده موسوی مشهور به معلم قران اِدمُلّا و مرحوم ملا علی باکر از مکتب داران سنتی و قرانی در اِدمُلّا بودند.

مرحوم حاجی آقاجان باکر و مرحوم کربلائی مرادعلی باکر از واقفین مطرح و نامدار جماعت باکر محسوب می شوند.


منظومه معصومه باکر اِدمُلّائی و تقی نوروزی [جنگن] که در مازندران آوازه دارد، از وقایع ادبی و واقعی این روستا [اِدمُلّا]و لفور سوادکوه بشمار می رود.

مزار جده معظمه؛ سیده میرمریم حسنی[مشهور به مریم تبار باکر و مادر کرازمین]، مزار سیده جده خانم مرعشی، مزار سیده جده خانم حسینی، مزار سیده نورخانم حسن زاده مورد احترام اهالی و زائرین و علاقمندان از راه دور و نزدیک می باشند.

مراسم محرم [دهه ی اول و دوم] مراسم دهه آخر صفر همزمان در اِدمُلّا[باکرمحله] و کرازمین با شور و شوق کم نظیری برگزار می شود.

موقوفاتی برای عزای حسینی جهت اطعام دهی در طول محرم[دهه اول]و دهه آخر صفر توسط واقفین در نظر گرفته شده است.

مراسم خانگی دینی در ایام جشن و عزا میان بانوان و زنان اِدمُلّا بسیار چشم گیر است.

ماه رمضان اماکن مذهبی ادملا با حضور روحانی و نمازگزاران فعال است.


مردم اِدمُلّا به کشتی لوچو بسیار علاقمند بوده و در منطقه از گذشته تا کنون به پهلوان مدار اشتهار دارند. مزار مرحوم پهلوان الله وردی علیتبار

در قبرستان امام زاده یحیی علیه السلام اِدمُلّا واقع شده است.

مردم اِدمُلّا مسلمان، انقلابی بوده و در امر معاش بسیار سخت کوش هستند.


📜شهدا جماعت باکر:

شهیدان علی باکری، حمید باکری، مهدی باکری، حسن باکری، قربانعلی تقی نیا و جمال گل علیزاده باکر از افتخارات جماعت باکر در جمهوری اسلامی ایران هستند.


📜تبارها و خاندان های اِدمُلّا :

الف)تبار باکر ب)سادات ج)خاندان پریجایی د) خاندان تالش ص)خاندان ازبک و)خاندان گاوزن ه) خاندان رودگری بابلی ی) سایر مهاجرین


نکته: نام خانوادگی جماعت باکر مقیم اِدمُلّا عمدتا با پسوند اِدمُلّائی می باشد.


۱.باکری ۲.همایونی باکر ۳.داداش پور[باکر]اِدمُلّائی ۴.احمدی باکر ۵.محمودی باکر ۶.رضایی باکر ۷.غلامی باکر ۸.سید حسن زاده ۹.غلامعلی زاده باکر ۱۰.ادبی پریجایی ۱۱.حیدری پریجایی ۱۲.فتحی پریجایی ۱۳.رستمی رودگرمحله ۱۴.بخشی تبار گاوزن ۱۵.رمضانی تالش ۱۶.رمضان زاده تالش ۱۷.حسین پور باکر ۱۸.داداش زاده باکر ۱۹.محمدزاده باکر ۲۰.اصغری باکر ۲۱.صفری باکر ۲۲.حاجی زاده باکر ۲۳.حاجی آقازاده باکر ۲۴.طهماسب نژاد باکر ۲۵.علیتبار پریجایی ۲۶.سید موسوی انیجدان ۲۷.سید کوچک زاده موسوی ۲۸.کامیابی باکر طالقانی ۲۹.کامیاب نژاد باکر طالقانی۳۰.تیغ خورشید اسبک [ازبکستان] ۳۱.حسین پور اکبر ۳۲.تکتبار پریجایی ۳۳. تقی زاده باکر ۳۳. تقی زاده عمران ۳۴.تقی نیا عمران ۳۵.ابراهیمی عمران ۳۶.گل علی زاده باکر ۳۷.علیجان زاده باکر ۳۸. مهدی قلی زاده باکر ۳۹.خورشیدی اسبک [ازبکستان] ۴۰.نقی دوست اسبک [ازبکستان] ۴۱.شریفی نیک اسبک [ازبکستان]
📜منبع: شجره نامه اشاداد و #تبار شناسی باکر در ایران به قلم محسن داداش پور باکر
#قرارگاه_فرهنگی_باکر_در_ایران
@bakershenasi ﷽
📡𖣔❅ ⃟ ⃟ 🇮🇷 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا نام دارنده ی این اسناد به خودشان واگذار شده است.
📙📘📓📗📒📕📔
📄#منشور_پژوهش_ادملاوند

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🌍آبادی تجنک دهستان جلال ازرک بابل | سادات | بیجن | کیا

🌍آبادی تجنک دهستان جلال ازرک بابل | سادات | بیجن | کیا

🔲#بیجن #بیژنی #تجنک #سادات #امامزاده
◻️صفحه ۱

🌍آبادی تجنک دهستان جلال ازرک بابل

[شهرستان #بابل بين ۳۶ درجه و ۵ دقيقه و ۳۶ درجه و ۳۵ دقيقه عرض شمالي از خط استوا (مدار مبدأ) و ۵۲ درجه و ۳۰ دقيقه و ۵۲ درجه و ۴۵ دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ واقع شده است.]

📌رابینو در سفرنامه ی خود از سه آبادی #تجنک در مازندران در شهر های آمل، بابل و ساری نام برده است:

۱/تجنک. [ ت َ ج ِ ن َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان اهلمرستاق در بخش مرکزی شهرستان #آمل است که در پنج هزار و پانصدگزی باختر آمل و سه هزار و پانصدگزی باختر شوسه آمل به محمودآباد قرار دارد.
دشتی است معتدل و مرطوب و ۱۳۰ تن سکنه دارد.
آب آن از چشمه آغوزکتی و نهر لکونی و محصول آنجا برنج و کنف و مختصری غلات است.
شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد.
( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳ ).
📘سفرنامه مازندران رابینو ترجمه وحید ص ۱۵۱

۲/تجنک. [ ت َ ج ِ ن َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شهرخواست در بخش مرکزی شهرستان #ساری است که در هفت هزار و پانصدگزی شمال ساری و چهارهزارگزی باختر شوسه قرار دارد. دشتی است معتدل و مرطوب و ۷۰ تن سکنه دارد.
آب آن از چشمه و محصول آن برنج و غلات و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد.
( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳ ). 📘سفرنامه مازندران رابینو ترجمه وحید ص ۱۶۱

۳/تجنک. [ ت َ ج ِ ن َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان جلال ازرک در بخش نور شهرستان #بابل است که در سیزده هزار و پانصد گزی باختر بابل قرار دارد. دشتی معتدل و مرطوب است و ۴۹۵ تن سکنه دارد.
آب آن از رودخانه کاری و محصول آنجا برنج و صیفی کاری و کنف و مختصری غلات و نیشکر و شغل اهالی زراعت است و راه مالرو دارد.
( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳ ).
📘سفرنامه مازندران رابینو ترجمه وحید ص ۱۶۰

✍اکثر مردم روستای خوش نام تجنک سادات علوی بوده و دارای اسم فامیلی (کیانژاد) می‌باشند که کلمه (کیا) از نام امامزاده محله (سیدعلی کیا) گرفته شده [و به نظر می رسد] تمام سادات روستا از نسل ایشان می‌باشند.

📌این روستا به سه قسمت بالا محله - میان محله - پایین محله تقسیم شده‌ است که هر کدام دارای مسجد مستقل زمین‌های جدا و تشکیلات عزاداری مخصوص به خود در ماه محرم می‌باشند.اما با این وجود دارای ارتباط تنگاتنگ و مثال زدنی می‌باشند.

📌محله ی تجنک در سال ۱۳۹۰ به شهر جدید زرگرشهر پیوست و اکنون دارای خدمات شهرداری می‌باشد.

📌این روستا به علت دارا بودن مدارس دخترانه تا مقطع متوسطه از مراکز آموزشی بخش محسوب می‌شود.

📜تاریخچه روستا به گفته ی بزرگان و ریش سفیدان این است:
《روستای تجنک در گذشته دور شامل سه روستا به نام‌های #زوماکلا، #کیامحله و #خلیل‌کلا می‌شد که این سه روستا گردآوری شده بود و به یک نام #تجنک_بزرگ (به محلی گت تیجنک) مشهور گردید. چون در آن زمان بزرگراه جدید بابل _ آمل وجود نداشته روستاها به هم متصل بوده‌اند اما پس از احداث بزرگراه جدید بابل _ آمل که از وسط این آبادی عبور کرده بنابراین موجب گردید که دو روستای مستقل از هم بوجود آیند.

📌برخی اما علت نامگذاری این روستا را وجود #گیاهی به نام تجن می‌دانند که شبیه سرخس می‌باشد.

📌عده ای اما نیز معتقدند که عبور #رود کوچکی به نام تجن در گذشته دور علت نام گذاری این محله بوده‌است.

🕌#امامزاده سیدعلی کیا از نوادگان امام موسی ابن جعفر علیه السلام یا به روایتی از نوادگان امام حسن مجتبی علیه السلام است. آرامگاه این امام زاده ی محلی آرام وبا معماری سنتی است. درختی در حیاط بارگاه این امامزاده وجود دارد که نزدیک به صد سال عمر دارد.

بازنگری:
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۱۰
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🔲#بیجن #بیژنی #تجنک #سادات #امامزاده
◻️صفحه ۲

✍پژوهشگر #سیدمهدی_بیژنی پویاحاجی:
محدوده ای از موقوفات وسیع مسجد و تکیه بیجن حاجی بابل بنا به نقل متولی.

📌نام بیجی کلا و شنیدن نقل ارتباط آن با بیجن در آبادی حاجیکلا بابل قابل تامل است.

📌نقل شفاهی ارتباط بیجی کلا با امامزاده بیجن در #رستمدار قابل تامل است.

📌برخی به اشتباه به بیجی کلا، پیچی کلا یا پیچاکلا میگویند، ایندو دو آبادی سوا از هم هستند، که میانشان در تجنک مزار امامزاده ای بنام #سیدعلی_کیا_سلطان وجود دارد که از نسلش در همان منطقه زندگی می کنند و میگویند از نسل سید علی کیا سلطان #لفور هستیم،
اینان نام کیا را در فامیلشان داشته و نیمی از آنها ثبت سیادت شناسنامه ای داشته و فاقد نسب نامه بی اشکال هستند،

📌این منطقه از املاک ۳ برادر بخصوص مرادبیک و ۴ فرزندش بوده که اسنادش هم موجود است،

📌#علی_ایمانی از پژوهشگران منطقه به من گفتند به دلایل متعدده بعید نیست این سید علی همان #میرشیخ_علی_خان بن کمال الدین باشد که ما او را جد #کاظم_بیک میدانیم،
👈این فرمایش درست است، در آنجا ملک اجدادی کیا بیجن که دلیل فامیلی ما هم هست وجود دارد.

🟢کشف مزار شهید سیّدعلی کیا در تجنک لاله‌آباد در نواحی که ملک اجدادی کاظم بیک، مرادبیک، فرزندانشان و سید بیجن وجود دارد.

🔎تجنک یکی از محلّه های زرگرشهر است که تا چند سال پیش یکی از روستاهای دهستان جلال ازرک از بخش لاله آباد بابل بود.
این محلّه در فاصلة یک کیلومتری غرب #زرگرشهر واقع شده است.

📌طول این روستا حدود ۳ کیلومتر است و امام‌زاده سیّد علی‌کیا (ع) تقریباً در انتهای روستا واقع شده است.

💠روایت‌های مختلفی از سیّدعلی‌کیا (ع) وجود دارد که ایشان را از نسل امام موسی کاظم (ع) و گاهی از نسل امام حسن (ع) دانسته اند؛ امّا زیارت‌نامة حرم امام‌زاده، نشانه‌ای از زیارت امام سجّاد (ع) دارد.

✍دکتر #منوچهر_ستوده درباره ی این بقعه چنین مینویسد:
«از این بقعه در #طومار متولّیان دوران صفوی یاد شده است. در این طومار این بقعه به نام امام‌زاده سیّدعلی‌کیا در جلال‌ازرک آمده است. ظاهراً در این زمان این بقعه اهمّیتی داشته است. نام متولّی آن درست خوانده نمی‌شود. این بقعه امروز بنایی است ساده، چهار گوشه با بامی سفال[به]سر و در و صندوقی ساده که هیچ گونه آثار تاریخی و هنری ندارد».

✍دکتر #محمدتقی_دانش‌پژوه طومار مورد اشاره را این گونه خوانده است:
«مزار کثیرالانوار امام‌زاده واجب التّعظیم و التّکریم امام‌زاده سیّد علی‌کیا واقع در جلال‌ازرک به تولیّت درویش [ناخوانا] مقرّر است به موجب خطاب: شلتوک‌زار اربابی ۶ جریب و ۵ قفیز، ۷۱۵۰ دینار.»

📌هم‌چنین در اسناد نیاک به امام‌زاده کارکیا واقع در جلال‌ازرک اشاره شده که گمان می‌رود منظور سیّدعلی کیا باشد.

💚#سادات تجنک خود را از نسل این امام‌زاده می‌دانند و به همین دلیل نام خانوادگی آن‌ها «#کیانژاد» است و غیر سادات اغلب نام خانوادگیِ «زاهدیان» دارند.
بازنگری:
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۱۰
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🔲#بیجن #بیژنی #تجنک #سادات #امامزاده
◻️صفحه ۳

📌نقل است که سال‌ها پیش شخصی از سادات #امیرکلا با در دست داشتن #شجره‌نامة امام‌زاده سیّدعلی‌کیا خود را از نوادگان این امام‌زاده و متولّی این بقعه معرّفی کرده و مورد اعتماد مردم تجنک بوده است.

📌از طرفی در زمان‌های گذشته اهالی جلال‌ازرک برای رفتن به بابل و بابلسر از رودخانه ی بابل در امیرکلای پازوار عبور کرده و همین مسأله موجب ارتباط نزدیک میان اهالی جلال‌ازرک و پازوار بوده است.

👈بنابراین، به احتمال زیاد این امامزاده #سیّدعلی_حسینی_پازواری است که در تاریخ مازندران از وی چنین یاد شده است:
«در قریه #پازوار در زمان حکّام، سیّدی بود که وی را میرعلی‌خان حسینی میگفتند. برای او صبح و شام کَرنای می‌کشیدند چنان که در گیلان کسی را سپه‌سالاری چند دیه می‌دادند نقاره می‌زدند و در مازندران نقاره برای حاکم می‌نواختند و به هرکه چند دیه می‌دادند کَرنای رخصت بود که صبح و شام بنوازند.»

✍#میرتیمور_مرعشی نیز درباره وی مینویسد: «امّا میرعلی پازواری بعد از وفات میر عبدالکریم [مرعشی در سال ۹۳۲ ق]، میر سلطان‌محمود را به تخت نشانیده، سکّه و خطبه به نام او جاری ساخت ... . آقامحمد [روزافزون]، اشرف کری‌کلا را بفریفت تا میرعلی حسینی پازواری را در حمّام به قتل آورد.»

📌بنا به ادّعای یکی از اعضای هیئت امنای امام‌زاده، شجره‌نامه امام‌زاده در اختیار یکی از خانواده‌های امیرکلایی است که خود را از نوادگان سیّد علی‌کیا می‌دانند.

📌احتمال دیگری از نسب این امام‌زاده، نسبت وی با سادات آل‌کیای گیلان است. آن چه این گمان را تقویت می‌کند، مشابهت اسمی امام‌زاده با سیّدعلی‌کیای گیلانی است که در قرن ۸ به کمک میر قوام‌الدّین مرعشی رهبری قیام گیلان را بر عهده گرفت و به همین دلیل سادات آل‌کیا رفت و آمدهایی به آمل داشته اند. بنابراین، ممکن است این امام‌زاده یکی از بازماندگان آل‌کیا باشد.

📚منبع:
#علی_ایمانی_ایمنی،
کتاب آماده‌ی انتشار #آثار_و_بناهای_تاریخی_لاله_آباد

✍آقای #سیدمهدی_بیژنی پویاحاجی در ادامه مینویسد:
《ایشان همانی است که به نقل مکتوب تاریخ به دره بلده پناهنده شد و باعث حضور نسل های بعدش در آنجا شد، او در سال ۱۰۰۷ قمری با حمایت شاه عباس صفوی از ارتفاعات نور پایین آمد، ایشان جد اعلای تمام طوایف مازندرانی منسوب به ماست.》

بازنگری:
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۱۰

✍️نیاز به بررسی و تحقیق بیشتر
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

♥️سپاس ویژه از حضور شما کلیه ی عزیزان و مخاطبین

💌💌💌💌💌
♥️سپاس ویژه از حضور شما کلیه ی عزیزان و مخاطبین محترم رسانه ی پژوهش ادملاوند .
از حُسن توجه، نظرات و پیشنهادات شما به موضوعات تشکر کرده و نظرات سازنده و کارگشای شما اعمال میشود.

💞صمیمانه قدردانی میکنم از گروه خوانش اسناد و تحقیقات میدانی که جهادگونه در امتداد سیاست های این رسانه همکاری می نمایند.

✅ همچنین از هوشیاری و درایت مدیرانِ پژوهش ادملاوند که همواره در راهبری و بهینه سازی این رسانه تلاش بی وقفه داشته و در راستای جهاد تبیین، آگاهی بخشی مردم سرزمینم ایستاده در غبار، اما به مهر و دانش استوارند تقدیر می نمایم و دعاگوی شما نازنینانم هستم.
ارادتمند شما #محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۰۹
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

پژوهش اِدمُلّاوَند:
❤️ارادتمندمردم سرزمینم
#محسن_داداش_پور_باکر

🖊ن وَالْقَلَمِ وَمَايَسْطُرُونَ🇮🇷
🖨رسانه رسمی محسن داداش پورباکر
پژوهشگراسنادخطی،تبارشناسی وفرهنگ عامه

🌐وبلاگ:https://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📩مدیر: @mohsendadashpourbaker
🗃پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ

📞شماره تلفن جهت هماهنگی و دعوت به سخنرانی و جلسات آقای محسن داداش پور باکر: ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
🎙موضوع سخنرانی:
تاریخ روستا و محلات، شجره نامه ها، امامزاده گان، اسناد خطی، فرهنگ عامه، خوانش اسناد، تنظیم و تقریظ اسناد، تحلیل و بررسی آثار مکتوب، معرفی و جمعبندی آثار بزرگان روستا و محله، مسایل روز ادیان، جهاد تبیین، آگاهی بخشی و ...
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🔴 چرا ۹ دیماه ۱۳۸۸ ایران ماندگار شد؟

🔴 چرا ۹ دیماه ۱۳۸۸ ایران ماندگار شد؟

🇮🇷#نه_دی
⏰#بصیرت

🔴در آستانه یوم الله ۹ دی

🔸ویژگی‌های حماسه :
۱. حاکمیت روح دیانت در قلوب مردم و تجلی نصرت الهی

۲. تثبیت ولایت‌مداری (پیوند امام و امت)

۳. شکست نقشه دشمنان و حفظ نظام

۴. حفظ امنیت و آرامش در کشور

۵. افشای ماهیت فتنه‌گران

۶. حرکت خودجوش مردمی از جنس انقلاب اسلامی

۷. بازتولید قدرت نرم نظام از طریق نمایش اعتماد عمومی مردم به آن

۸. تجلی احساس مسئولیت مردم در قبال انقلاب

۹. نماد هوشیاری، بیداری و بصیرت جامعه

۱۰. قویترین ضربه به دشمن و روز اتمام حجت به مخالفان و دشمنان نظام

۱۱. حضور مردم به عنوان برجسته ترین تجلی ثروت و سرمایه اجتماعی نظام

۱۲. روز پیروزی حق بر باطل و مشخص‌ شدن نفی معیار سنجش حق و باطل با اشخاص

۱۳. تجلی‌بخش قدرت بسیج کنندگی، مدیریتی و نقش بی‌بدیل رهبری در خنثی سازی فتنه‌ها

۱۴. نماد پیوند عاطفی، معنوی و معرفتی مردم با ولی امر مسلمین و نشان دادن پشتوانه مردمی نظام

۱۵. غفلت زدایی از خواص با کنار زدن غبار فتنه و شفاف سازی مرز خودی و غیرخودی

۱۶. شکست تئوری‌های غربی در کپی برداری از انقلاب‌های مخملی

۱۷. آشکارسازی پیوند عوامل داخلی با عوامل خارجی و بازی سران فتنه در پازل
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🇮🇷#نه_دی
⏰#بصیرت
📘#کتاب

۹ دی روز بصیرت

🔲قسمت ۱۳ کتاب صوتی فتنه تغلب

یکی از بخش های طلایی این کتاب است که حقیقت پشت پرده (ظلم میرحسین موسوی و مهدی کروبی به نظام جمهوری اسلامی و دروغ بزرگ به مردم) را روشن می کند.

🇮🇷#نه_دی
⏰#بصیرت
🟢#رهبری

💢 حادثه‌ی ۹ دی یک حادثه‌ی ماندنی 💢

🔸فتنه‌ی ۱۳۸۸ تنها آن چیزی نبود که در خیابان به وسیله‌ی تعدادی آدم دیده شد.

🔹این یک چیز ریشه‌داری بود، یک بیماری عمیقی درست کرده بودند، اهدافی داشتند، زمینه‌ها و مقدمات فراوانی برایش چیده شده بود.

▫️کارهای بزرگی شده بود و هدفهای بسیار خطرناکی دنبال این کار بود که با این برخوردهای گوناگون سیاسی و امنیتی و اینها حل نمی‌شد.

🔺یک حرکت عظیم مردمی لازم داشت؛ که این حرکت، حرکت ۹ دی بود؛[مردم] آمدند بساط فتنه و فتنه‌گران را در هم پیچیدند.

🔻لذا حادثه‌ی ۹ دی یک حادثه‌ی ماندنی در تاریخ ماست. من آن سال هم گفتم که این حادثه، حادثه‌ی کوچکی نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستی حفظ شود، بایستی گرامی داشته شود.

#امام_خامنه ای؛ ۱۳۹۰/۰۹/۲۱

#بیانات_رهبری (حفظه_الله)
#نه_دی #نه_دیماه

🇮🇷#نه_دی
⏰#بصیرت

🔴 چرا ۹ دی ماندگار شد؟

♦️ ایران در طول سالهای پس از انقلاب روزهای حساس و باشکوه زیادی به خود دیده ولی جنس بعضی از این ایام متفاوت و ماندگارتر است.نمونه بی‌بدیل آن یوم‌الله ۹ دی است که راز ماندگاری آن در کلام امام خامنه‌ای این گونه بیان شده است:

۱/حماسه نهم دی نشانگر حاکمیت روح دیانت بر دل مردم بود.

یعنی همان روحی که حاکم بر اصل انقلاب ما و حضور عظیم بی‌نظیر تاریخی در سال ۱۳۵۷ بود، در ۹ دی این روح به شکل بارزی نشان داده شد.

۲/نهم دی حاصل احساس وظیفه دینی و انجام عمل صالح بود.

ایمان دینی آن معجزه‌گری است که قادر است همه مردم را بسیج کند و آنها را در صحنه نگه دارد و سختی ها را برای آنها آسان کند. هیچ ایمان دیگری این خصوصیت را ندارد. ۹ دی این را نشان داد.

۳/رد پای عاشورای ۱۳۵۷ در نهم دی ۱۳۸۸

در قضیه ۹دی هم؛باز پای امام حسین (ع) و عاشورا در میان بود. اگر آن حرکات سخیف و گریه‌آور از سوی فتنه‌گران، در عاشورا پیش نمی‌آمد، این حرکت عظیم معلوم نبود به این شکل بوجود بیاید. اینجا هم پای عاشورا در میان بود.

۴/حضوری بی‌سابقه برای خنثی‌سازی چالش‌های فتنه‌انگیز دشمنان

دشمنان امیدوار بودند که بتوانند با این فتنه، نظام را شکست بدهند؛ اما به عکس شد. در فتنه‌ ۱۳۸۸، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضیه‌ عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند،گفتند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه‌ امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود.

۵/نهم دی نماد اعتماد مردم به نظام

کمتر کشوری در دنیا وجود دارد که اعتمادی را که مردم ایران نسبت به نظام جمهوری اسلامی دارند، نسبت به نظام حکومتی خود داشته باشند. اعتماد به نظام، از این بهتر و روشن‌تر نمی شود. این حضور، حضور بسیار پرمعنایی است.

۶/حضور در نهم دی هنر مردم بود.

بعد از آنکه باطن ها ظاهر شد، در روز قدس مردم دیدند که اینها حرف دلشان چیست، در روز عاشورا فهمیدند که اینها عمق خواسته‌هاشان تا کجاست، مردم عزیز ما به میدان آمدند و حماسه‌ی ۹ دی را به راه انداختند. این،هنر مردم است. درود به مردم ایران.

۷/نهم دی به معنای واقعی ایام الله بود.

۹ دی ایام‌اللَّه - به معنی حقیقی کلمه - بود. دلها دست خداست. خدای متعال این دلها را آورد وسط صحنه، ملت ایران عظمت خودش را نشان داد.

۸/نُهم دی تجلی احساس مسئولیت مردم

همه باید این احساس مسئولیت دفاع از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را داشته باشیم. حالا یک نمونه‌ واضحش همین ۹ دی بود.

۹/ نهم دی اعلام حضور در صحنه بود.

معنای حرکت ۹ دی این است که امروز جوانان ما که اکثریت قاطع ملت ما هستند و عموم ملت ما در همان جهت حرکت انقلاب اسلامی دارند پیش می روند.

۱۰/حماسه نهم دی قوی ترین و آخرین ضربه به دشمن.

قوی‌ترین و آخرین ضربه را ملت در روز نهم دی وارد کرد. یکپارچگی ملت آشکار شد. همه‌ کسانی که در عرصه‌ سیاسی به هر نامزدی رأی داده بودند، وقتی دیدند دشمن در صحنه است، وقتی فهمیدند اهداف پلید دشمن چیست، نسبت به آن کسانی که قبلاً به آنها خوشبین هم بودند، تجدید نظر کردند.

۱۱/حماسه نهم دی برخاسته از بصیرت مردم
حماسه نهم دی برخاسته از بصیرت است، برگرفته از دشمن‌‌‌‌‌شناسی و وقت‌‌شناسی و حضور در عرصه مجاهدانه است.

۱۲/حماسه نهم دی نشانه قدرت الهی و روزی ماندگار
حماسه مردم در ۹ دی کار بزرگی بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر می کند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن علی (علیه السّلام) را می‌‌‌بیند. این کارها کارهایی نیست که با اراده‌‌‌‌ امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهی است.
#حماسه_۹دی
#جهاد_تبیین

✍#مصطفی_علیجان‌زاده
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🌿طایفه شهماروند | بختیاری

#ایل #تبار #طایفه #خاندان #بوم
#ایل_لُر #لر #شهماروند #بختیاری
#ایران #افغانستان

🌿طایفه شهماروند | بختیاری
🟢لرها در افغانستان چگونه ساکن شدند. سردار صیدمراد دورکی شهماروند وقتی نیروی های بختیاری به نبرد قندهار برد ازکل سران بختیاری بودند.
@shafafvazolal

🎥جهت تماشای این ویدئو به کانال پژوهشی ادملاوند در پیام رسان ایتا مراجعه کنید.


🔎معرفی طایفه شهماروند

✍طایفه شهماروند با طایفه سرداراسعد بختیاری از یک نژاد مشترک هستند.
جد طایفه شهماروند شخصی به نام مرتضی و ملقب به شه است که چون در زمان کوچ ایل اژدهایی را در تنگ بابااحمد از پای درآورده است این طایفه را بدین نام می خوانند.

💞مرتضی بی بی دختر مراد بازیت (زیرشاخه ای از شهماروند و اصلا اسیوند)را به همسری برمی گزیند که از ایشان چهار پسر متولد می شود که خود و فرزندانشان تا به اکنون برای بختیاری افتخارآفرین بوده اند.

🌿آکلبی، آصابر، آهادی و آمختار چهار فرزند آمرتضی شه هستند.

📌آکلبی از سرداران نادرشاه در فتح قندهار است که پاداشی به سبب شجاعت خود از #نادرشاه دریافت می کند که ایشان با برادران بدان وسیله سکونتگاه فعلی طایفه شهماروند یعنی آلیکوه را از ساکنان آن زمان آن قریه خریداری می کنند.

📜اسناد و بنچاق های به دست آمده مبین این موضوع است که آلیکوه در زمان شاه سلطان حسین در سال ۱۱۱۳ هحری قمری توسط خواجه عباس ولد خواجه طهماس و ملابکمیر ولد حاجی تاجمیر از ترکان قشقایی دره شوری خریداری شده است.

📌و در سال ۱۱۵۹ هجری قمری این ملک توسط آکلبی و آصابر و آهادی ولدان آمرتضی دورکی حسین وند به قیمت ۴۵۸ تومان آن زمان خریداری شده است (آمختار در جوانی فوت کرده اند و از ایشان یک پسر به نام آصیدالی بجای مانده است)
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🌿معرفی طایفه شهماروند - آلیکوه زادگاه سردار شهید ارسلان حبیبی
https://hamidsoltani.blogsky.com/1394/09/12/post-5/%d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%81%db%8c-%d8%b7%d8%a7%db%8c%d9%81%d9%87-%d8%b4%d9%87%d9%85%d8%a7%d8%b1%d9%88%d9%86%d8%af
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#ایل #تبار #طایفه #خاندان #بوم
#ایل_لُر
#لر
#شهماروند
#بختیاری
#ایران
#افغانستان

🟢لرها در افغانستان چگونه ساکن شدند.
سردار صیدمراد دورکی شهماروند وقتی نیروی های بختیاری به نبرد قندهار برد ازکل سران بختیاری بودند.

💠خليل خان بختياری آسترکی دورکی

🔲فرهنگی، تاريخی،اجتماعی (نخستین وبگاه تخصصی در باره طایفه آسترکی دورکی)

❤️سرداران بختیاری در فتح قندهار

🖊نگارش:
علی (بهرام) بهرامسری بختیاری

📜سرداران بختیاری در آزادسازی قندهار از دست شورشیان

✅سردارعلی صالح خان بختیاری آسترکی دورکی
✅ سردار ابوالفتح خان بختیاری آسترکی دورکی
✅سردار محمدحسین بختیاری آسترکی دورکی
✅سردار قاسم خان بختیاری آسترکی دورکی
✅سردار علی صالح بیگ (خان) زراسوند دورکی
✅سردار ملا آدینه مستوفی بختیاری بهداروند
✅سردار #صیدمراد_خاناسیوند_دورکی
✅سردار آ کلبی اسیوند دورکی

✍در روزگار شاه سلطان حسین صفوی، محمدحسین خان بختیاری آسترکی دورکی (ف یوسف خان ف امیر خلیل خان ف امیرجهانگیرخان ف امیر تاجمیرخان ف امیر بابک شاه ف امیربختیار شاه ف امیر بهرام شاه آسترکی دورکی) حاکم بختیاری بود (عالم آرای نادری، جهانگشای نادری) تا اینکه نادر افشار در سال ۱۱۴۵ هجری قمری. شاه تهماسب دوم صفوی را برکنار نمود و وارد اصفهان گردید و در سال ۱۱۴۵ هجری قمری احمدخان بختیاری آسترکی دورکی (ف قاسم خان ف شاه منصور خان ف ابراهیم خان ف امیر شاه حسین خان ف امیر علی ف امیر شاه محمود ف امیر شهرام آسترکی ) که از ملتزمین رکاب بود و فرماندهی نیروی بختیاری در تصرف هرات را داشت و خدمات زیادی انجام داده بود را به فرمانروایی بختیاری گماشت و او را راهی خلیل آباد (مرکز حکومت بختیاری در سردسیر در جنوب الیگودرز) نمود و محمدحسین بختیاری آسترکی حاکم پیشین را برکنار کرد.
با ورود احمدخان بختیاری آسترکی به خلیل آباد میان هواداران حاکم برکنار شده و حاکم نو درگیری رخ داد که به مرگ احمد خان انجامید.
کشندگان احمد خان به سوی گرمسیر متواری گشته و در قلعه بنه وار (دژ ملکان کنونی) که بر فراز کوهی است مستقر شدند. نادر پس از آگاهی از مرگ احمدخان بختیاری آسترکی به امرای لرستان فیلی و هویزه دستور داد که به سوی منطقه بنه وار (لالی کنونی) آمده و خود با سپاه در سال ۱۱۴۵ هجری قمری. از راه کوهرنگ به سوی لالی حرکت نمود.
نادر با ورود به بنه وار آنها را محاصره و پس از ۲۱ روز آنها را وادار به تسلیم نمود و کشندگان اصلی احمدخان را کشتار نمود و ۳۰۰۰ خانوار از هفت لنگ بختیاری را به خراسان کوچ داد و حکومت آنجا را به ابوالفتح خان بختیاری پسر دیگر قاسم خان داد .

📚برخی منابع به نقش علی صالح خان برادر محمدحسین خان در کشتن احمد خان اشاره کرده اند و وی مدتی در زندان بود .
#نادرشاه دستور داد از خوانین ابوالفتح خان و منصور خان و محمدحسین خان و جلال خان خانه های خود را به دارالسلطنه اصفهان برده و در آنجا ساکن شوند.

📌در سال ۱۱۴۸ هجری قمری . نادرشاه پس از سرکوبی علی مرادی (علی مراد خان میوند چهارلنگ) ، دو هزار خانوار بختیاری را به رهبری ابوالفتح خان بختیاری آسترکی دورکی و پدرش قاسم خان و علی صالح خان بختیاری آسترکی دورکی به نواحی مرزی جام در خراسان کوچ داد و رهبری آنجا را به ابوالفتح خان بختیاری آسترکی واگذار نمود.
طبق اسناد و روایات در آن هنگام #طایفه_آسترکی به طور کلی به خراسان کوچ داده شدند گرچه پس از مرگ نادرشاه بیشترین آنها بازگشتند اما شماری از آنها در آنجا ماندگار شدند و در دهه اخیر نگارنده با آنها ارتباط برقرار کرده ام.
نادر شاه پس از مدتی ابوالفتح خان بختیاری آسترکی را به بیگلربیکی مرو شاهجان (اکنون جزو ترکمنستان است) گماشت و علی صالح خان بختیاری آسترکی (فرزند یوسف خان ف خلیل خان بختیاری آسترکی ف امیر جهانگیرخان ف امیر تاجمیرخان ف امیر بابک شاه ف امیربختیار شاه ف امیر بهرام شاه_آسترکی) را به ریاست بختیاری های ساکن جام و باخزر گماشت و در فرمانی در سال ۱۱۵۸ هجری قمری . این جابه جایی ثبت شده است.
📝نگارش:
🖊#علی_بهرامسری_بختیاری
۱۳۹۷/۱۰/۲۱ پارسوماش
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه👇👇

#ایل #تبار #طایفه #خاندان #بوم
#ایل_لُر
#لر
#شهماروند
#بختیاری
#ایران
#افغانستان
✍از سوی دیگر نادرشاه در سرزمین اصلی بختیاری نیز علی صالح بیگ زراسوند دورکی فرزند عبدالخلیل را وکالت داد و او را منصوب کرد.

در سال ۱۱۵۰ هجری قمری دو نیروی بختیاری برای شرکت در جنگ قندهار آماده شدند .
یکی به فرماندهی ابوالفتح خان بختیاری آسترکی و پدرش قاسم خان و محمدحسین خان بختیاری آسترکی و علی صالح خان بختیاری آسترکی که در خراسان بودند و دیگری از سرزمین بختیاری به رهبری علی صالح بیگ زراسوند و آ صیدمراد اسیوند دورکی و آ کلبی اسیوند دورکی به سپاه نادر پیوستند .
دو نیروی بختیاری پس از ادغام
بر بنیاد منابع نزدیک به ۴۰۰۰ تن برآورد شده اند که در فتح قندهار حضور داشتند.

📌محاصره قندهار به درازا کشید و نادرشاه ناگزیر شد در نزدیکی آن شهری به نام نادر آباد بسازد.
بختیاری ها متوجه شدند که اگر سالیان دراز بگذرد و نادرشاه چند شهر دیگر هم بنا کند، قلعه قندهار با حمله های معمولی گشوده نخواهد شد. آنها تصمیم گرفتند تا در روز آدینه که مردم قندهار برای شرکت در نماز جمعه رفته بودند ، هنگام ظهر برق آسا و جان بر کف به قلعه یورش بردند و قلعه را گرفتند.
صدای شلیک تیر و هلهله سواران بختیاری ،نادرشاه را از خواب بیدار کرد و متوجه شد که بختیاری ها پس از هفده ماه قندهار را گشوده اند.

📌#نادرشاه از این دلاوری ها و رشادت های بختیاری ها دلتنگ شد و می خواست سواران بختیاری را نابود کند اما میرزا مهدی خان استرآبادی منشی نادر که از خشم وی آگاه شده بود با ساختن این دو بیت شعر دلتنگی شاه را از میان برد .
#شعر
تو مپندار بختیاری کرد
حق مدد کرد و بخت، یاری کرد
شاه ایران و نادر دوران
خاک بر فرق قندهاری کرد

📌یکی دیگر از افراد بختیاری که در منابع نام برده شده که در قندهار حضور داشته است.
ملا آدینه مستوفی بختیاری است که با وجود کهن سالی از نادر درخواست می کند که در گشایش قلعه قندهار شرکت جوید.

📌 گرچه نادر شاه ابتدا او را به خاطر کهن سالی باز می دارد اما با پافشاری ملا به او پروانه شرکت در نبرد داده می شود و او یکی از برج های معروف قلعه قندهار بنام برج دده را تسخیر می کند. البته این روایت دوم با روایت یکم که بختیاری ها بدون آگاهی نادرشاه قلعه را گشودند تناقض دارد.

🔎بنابر پژوهش های میدانی ملا آدینه مستوفی بختیاری از باب بهداروند تیره شمس الدین وند می باشد.

🌸دیدبان دیربین وند اردی اویده
دورکی به قندهار پرچم زیده
دادار و خرد یارتان

📝نگارش:
🖊#علی_بهرامسری_بختیاری
۱۳۹۷/۱۰/۲۱ پارسوماش

📚منابع:
۱/جهانگشای نادری, میرزا مهدی خان استرآبادی
۲/عالم آرای نادری, مروی
۳/بنه وار من ایل من، علی بهرامسری بختیاری دورکی
۴/تاریخ تحولات سیاسی بختیاری (صفویه تا قاجار به)، علی بهرامسری بختیاری،آماده چاپ.

+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم دی ۱۳۹۷ ساعت 15:0 توسط علی بهرامسری بختیاری
سرداران بختیاری در فتح قندهار
http://alibahramsariastereki.blogfa.com/post/252
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

‍ 📜علی آباد هم شهر شده‼️ | علی آباد مازندران

#چمنو #توجی #علی‌آباد #شاهی #قائمشهر

‍ 📜علی آباد هم شهر شده‼️

✍باما همراه باشید در شرح قصه ی پرطمطراقی که گویای این است چگونه علی آباد تبدیل به شهرگردید تا با تقابلی جالب و شنیدنی این مثل قدیمی را به سخره گیرد.

🎬 بزمی دیگر را به تماشا می نشینیم :
#ضرب_المثل
📌کمتر کسی است که این مثل را نشنیده باشد " علی آباد هم شهر شده "
معنی ضرب المثل :
اشاره کردن به کسی که امر بر او مشتبه شده و یا نادانسته و ساده انگارانه خود یا دیگری و یا امر کوچک و ناچیزی را بزرگ و مهم بداند و با غرور و رضایت بی جا به خود یا دیگری بنازد.

🔎حال ببینیم اصل این قصه از کجا آب می خورد، راستی اصلا علی آباد کجا بوده و از چه زمانی به شهرتبدیل گردید؟!

📖علی آباد این قصه ی پرهیاهو همان قائم شهر فعلی می باشد ؛ البته نه به این وسعت و بزرگی و زیبایی، درگذشته های دور در علی آباد قهوه خانه بزرگی قرار داشت همراه با چندین اتاق برای اطراق مسافرین خسته از راه به همراه اِصطبل و طویله که برای چهارپایان تعبیه گردیده بود. اهمیت این قهوه خانه وابسته به محل قرار گرفتن آن در این مسیر خاص و ویژه ای بوده است که در حاشیه ی جاده ای سنگ چین شده ای که بدستور #شاه_عباس_صفوی (جاده شاه عباسی) بنا گردید،

👈این مسیر پل ارتباطی دیگری بود برای مناطق سوادکوه، ساری، اشرف (بهشهر) همچنین بارفروش، مشهدسر (بابلسر) به این جاده متصل گردیدند تا بر اساس امکانات آن عصر از مسیر بهتر و شایسته ای بهره ببرند.

📌ناگفته نماند شاه عباس پس از احداث این جاده کاخ های مجللی را در اشرف (بهشهر) و #بارفروش (بابل) بنا نمود از آنجا که این قهوه خانه در مسیر کاروانها قرار گردیده بود محل استراحتی شد برای مسافران خسته از سفر، تا به استراحت بپردازند و نفسی تازه کنند.
وجود این قهوه خانه در این جاده آن قدر اهمیت پیدا کرده بود که رفته رفته در حواشی آن کاروانسرا های کوچک و بزرگ دیگری اضافه گردید،

📌پس از مدتی همین علی آباد مبدل به یک ده بزرگی گردید. در زمان مسافرت ناصرالدین شاه گزارش از ۴۰۰ خانه را داده اند... .

📌حال و هوای منطقه ای که ده علی آباد مثل دیگر مناطق شمال کشور مرطوب و پرباران بود، همانند دیگر مناطق مازندران زیبا و دلنواز بود.

📌بسیاری از افرادی که در علی آباد سُکنی داشتند در گشت و گذار به مناطق دیگر با صلابت و غرور هر چه تمام خود را علی آبادی معرفی می نمودند، از زیبایی و آب و هوای خوب آن دم می زدند افرادی که علی آباد را نمی شناختند در حسرت دیدن لحظه شماری می نمودند و در حاشیه تنگ حسادت دست و پا می زدند.

✍در ابتدای ۱۳۰۰ شمسی باز هم اوضاع به وفق مراد علی آبادی ها رقم خورد به جهت جایگاه خاص و برنامه های آتی کشور در جدیدترین تقسمیات جغرافیائی علی آباد نام شهر را به خود گرفت و به علت قرار داشتن در کنار جاده شاه عباسی بدستور پهلوی اول نام آن به شهر شاهی انتخاب گردید.

📌رسیدن به این جایگاه مورد تعجب خیلی ها قرار گرفت و به مذاق گروهی که مربوط به مناطق دیگر بودند، خوش نیامد. چه بسیار افرادی که وجه خاص علی آباد را می دانستند این بار حیله و مکر آنها به بار نشست با طنز و طعنه میگفتند : "علی آباد هم شهر شده!"، طولی نکشید همین علی آباد دارای راه آهن، صنایع عظیم نساجی، گونی بافی و شرکت های صنعتی متعدد گردید از طرفی با مدیریت شهری جدید تولید محصولات کشاورزی و بازرگانی ارتقاء یافتند و سبب بالندگی این منطقه گردید تا به عنوان یکی از رُقبای سرسخت در تقابلی شگرف در برابر شهرهای مطرح و صاحب نام استان مازندران قرار گیرد.

◻️حالا میتوان گفت راستی راستی که علی آباد هم شهر شده!»

🔲تهیه و تنظیم :
🖊#مهدی_ابراهیم_پور_عزیزی
۵ دیماه ۱۴۰۳
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜توضیحاتی پیرامون انجامه آخوند ملا نجف لزوری

﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه ۱۴۰۳۱۰۰۵۱۹۱۴

#ملانجف_لزوری

📜توضیحاتی پیرامون #انجامه آخوند ملا نجف لزوری

✍این اثر فاخر و ارزشمند برای نخستین بار توسط اینجانب محسن داداش پور باکر در شهرستان ورامین روز سه شنبه در تاریخ ۱۳۹۶/۰۹/۰۷ مورد خوانش قرار گرفت.

◻️دارنده و مالک این اثر خطی که از اصالت به روستای لزور فیروزکوه میرسد ادعا نمود که این کتاب از آن نیای ایشان بوده است. اما وی هیچ اطلاع و یا معلوماتی از شجره ی خانوادگی مولف نداشت. وی اما از هرگونه نمایه برداری، اسکن و یا فتوکپی از این کتاب خطی ممانعت نمود و اذنی صادر نشده است. بنابراین به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا نام دارنده ی این اسناد به خودشان واگذار شده است.

🔲مشخصات ظاهری کتاب عبارتند از:
ابعاد ۱۵ × ۲۰
تعداد صفحات موجود ۵۷ صفحه با دو خط متفاوت و دارای حاشیه نویسی در ۲۴ صفحه بصورت نامنظم و با خط شخص ثالث به نام #مرتضی ولد #احمدعلی_لزوری.

شوربختانه صفحات دارای شمارگان نیست. صفحات نخست کتاب امحا گردیده و موجود نیستند.
۵۷ صفحه ی موجود این اثر به رنگ دودی و فرسوده شده است بنحوی که دچار تیرگی، خوردگی، فرسودگی قابل ملاحظه ای دارد.

برخی از صفحات بدلیل فقدان پیوستگی بویژه عدم درج شمارگان در هر صفحه، در حال حاضر باهم در تعارض هستند.

🔲موضوع کتاب:
کتاب دارای متون فارسی فراگیر ولی بعضا لغات مازنی بوده که با این وجود سطوح برجسته از آیات قرآن کریم و احادیث معتبر نیز استفاده شده است. در این اثر با ادبیات واضح
از وقایع و اتفاقات در فیروزکوه بویژه روستای کهن لزور، اسامی برخی از مناطق ییلاقی بندپی، معدودی از طایفه در بندپی، گذری بر سمنان و توجه ی ویژه به حضرت حاجی شیخ موسی ره مدفن جنوب بندپی شرقی بابل گردیده است.
در برخی از صفحات اشکال پیکر انسان، حیوانات و اشجار نیز مشاهده شده است.
همچنین نکارنده از علوم غریبه بویژه عظام، رماد و از اعداد جَبر نیز بهره برده است.

✍در صفحه ی آخر نگارنده می نویسد:
{...فی شهر شعبان المعظّم فلسنه ۱۲۱ [سال ۱۱۲۱ قمری] کتبه اقل الطلاب لزور ملانجف غفرالله ...[ناخوانا] لوالدیه و لمن له حق علیه تمّت بعون الله}

📌نکته ی قابل اهمیت آنکه چند نسخه [ظاهرا از صفحات همین کتاب با همان نگارش و خطوط] منفک شده در نزد افراد دون این شخص [مالک فعلی کتاب در ورامین]، در زمان دیگری در مهدی شهر سمنان، دودانگه ساری و حتی در آمل نیز مشاهده شده است که مجموع آن اوراق یازده برگ بوده است. به نظر می رسد که این اوراق از بدلایل نامعلوم منفک شده اند که دلایل آن نامشخص می باشد.

در بسیاری از صفحات در لابلای گزارشات مولفین بدلیل شیوه ی نامناسب نگهداری کتاب در طول زمان افتادگی و عدم وضوح رخداده است که در حین خوانش ناگزیر از عبارت ...[ناخوانا] استفاده کردیم.
در مراحل خوانش از همکاران جهادی و کارشناسان همیشه همراه نظرخواهی و مشورت گرفته شده است.

🕹در این کتاب چهار سجع مهر رویت شد:
۱/میرزا صادق بن تقی
۲/جعفرخان لزور ...[ناخوانا]
۳/میر شکرالله ...[ناخوانا]
۴/رضی الدین ...[ناخوانا]
به نظر می رسد این آثار در زمان دیگری به این کتاب الصاق شده اند.

🔎در تحقیقات میدانی احدی از نام آخوند ملانجف لزوری مطلع نبوده و در پژوهش ادملاوند به اطلاعاتی پیرامون تولد، حیات، وفات و محل دفن این عالم منتج به حصول نتیجه معینی نشدیم.

🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۰۶

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا نام دارنده ی این اسناد به خودشان واگذار شده است.
📙📘📓📗📒📕📔
📄#منشور_پژوهش_ادملاوند

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜تاریخچه آخرین و اولین آب بندان زراعی ادملا که هنوز نفس میکشد

📜تاریخچه آخرین و اولین آب بندان زراعی ادملا که هنوز نفس میکشد

﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه ۱۴۰۳۱۰۰۵۱۳۱۱

#آب #چشمه #رودخانه #آننون #آبندان #ادملا #بندپی

🟦#آننون_ادملا

📜تاریخچه آخرین و اولین آب بندان زراعی ادملا که هنوز نفس میکشد.

🔷این آب بندان قدیمی در جنوب ادملا در ((جورسره)) واقع شده است.
در ضلع شمالی آن بقعه ی امامزاده پادشاه علی علیه الرحمه و در ضلع شرقی مرتع اطاقسر قرار دارد.

🔷در سنه ۱۰۹۳ قمری مرحوم صفرعلی مسئول حفاظت از این آب بندان بوده است.

🔷بر اساس تحقیقات میدانی و یافته های شفاهی این مخزن آبی در گذشته ی دور و نامشخص توسط جماعت باکر در ابعاد حدود ۱۰۰ متری احداث شده بود.

🔷جماعت باکر با احداث نهر روار( یا چهارشمین) و همچنین با احداث نهری موسوم به #آننون_کیله آبی را از چشمه های کیمون سَره و اِشکارچشمه جهت تامین این آب بندان حفر نمودند.

🔷با توجه به شرایط اقلیمی و رشد جمعیت، کشاورزان ادملا در صدد توسعه ی این آب بندان برآمدند.
لذا با دعوت از #استاد_برارجان_لزوری و چند تن از همراهان وی که همگی مقیم لزیر [لزور] فیروزکوه بودند در سال ۱۳۲۶ خورشیدی با ابزار کاملا سنتی اقدام به گسترش ابعاد این آب بندان نمودند.

📌آنان با کمک کدخدا آقاجان باکریان بن کربلایی داداش باکر که نجار قادری بود پس از ورود به جنگل #نارنج_پشت ادملا از درختان مناسبی چون #وِولی_دار اقدام به ساخت ابزاری چون گِرباز، فی یِه [بیل] و... می نمودند.

📌هنووز هنوزه اهالی ادملا میگویند:
((لزیری ها با دست آننون را کندن))

🔷استاد برارجان لزوری با همسرش حلیمه و فرزندش هادی در منزل مرحوم میرزاجان داداش زاده باکر در کشکا ادملا بصورت موقت تا پایان عملیات بهسازی و گسترش آننون اقامت داشتند.
ولی سایر کارکنان لزوری در منزل مرحوم مصطفی باکر و همسرش ایرون لزوری مهمان بودند.

🔹تعداد کارکنان لزوری در این طرح [گسترش و بهسازی آننون ادملا] هشت نفر گزارش شده است.

🔹اکنون حدود تقریبی این بستر آبی [آب بندان] حدود ۲۵۰۰ متر مربع گزارش شده است.

🔹در ضلع شمالی این آب بندان خانه سرای مرحوم مصطفی باکر و همسرش ایران لزوری بنا شده بود. مصطفی اما مادرزی نابینا بود و ایران خانم همواره تا پایان عمر به وی وفادار ماند.
🌸این بانوی خوشنام لزوری مسبب حضور اقوامش [استادبرارجان و خانواده و همکارانش] به ادملا جهت توسعه ی این آب بندان شد. به تعبیری این آبندان یادگار زحمات آن مرحومه می باشد.

درود بر نیاکان خردمند سرزمینم.

🖊#محسن_داداش_ادملاوند_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۰۵
🗓تاریخ مصاحبه:
از سال ۱۳۷۸ تا ۱۴۰۳

🔲مصاحبه شونده گاان:

۱/سلیمان داداش زاده باکر بن میرزاجان باکر متولد ۱۳۱۹ ش از معتمدین ادملا
۲/مهدی حسین پور باکر دهیار سابق ادملا
۳/نامدار داداش پور باکر بن الهوردی باکر متولد ۱۳۱۵ ش از معتمدین ادملا
۴/کریم ادبی فیروزجایی ساکن اطاقسر
۵/نرگس [مشهدی ننه] داداش زاده باکر بن میرزاجان متولد ۱۳۱۲ ش
۶/هاشم علیجان زاده باکر از اعضای شورای اسلامی ادملا
۷/محمدحسین پور باکر بن حسن از اعضای شورای اسلامی ادملا
۸/سیف الله همایونی باکر بن الهقلی متولد ۱۳۳۰ ش از معتمدین ادملا
۹/قدرت ابوالقاسمی باکر بن عبدالحسین متولد ۱۳۲۰ ساکن بابل
۱۰/نورمحمد ابوالقاسمی باکر بن عبدالحسین متولد ۱۳۱۰ ش از معتمدین ادملا
۱۱/جمشیدحسین پور باکر بن اسماعیل متولد ۱۳۲۱ش از معتمدین ادملا
۱۲/اصغر اصغری باکر بن محمدجان از معتمدین ادملا
۱۳/و.....
📙📘📓📗📒📕📔
📄#منشور_پژوهش_ادملاوند

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📩آیا واژه ی پریجا همان فیروزجا است؟

🌐جهانِ زبان و واژه شکافی

📩آیا #پریجا همان #فیروزجا است؟

سلام دوستان

این پیام خصوصی ثبت شده؛ پس از بردن نام معذورم.

«با سلام
واژه یریجا که در گویش بومی مازنی بخش بندپی بابل همچنان در محاورات مردم رواج دارد اما شوربختانه در هنگام ثبت واژه ی ((فیروزجا)) جایگزین شده است.
آیا ریشه ی فیروزجا همان پریجا است؟
ممکنه ارتباط این دو واژه را نگاه ادبی و یا متون تاریخی و یا از باب فرهنگ عامه بفرمائید؟
با تشکر»

-------------

🟡دو نکته ی مهم

۱ - دوستان از مطالب وبگاه های من فقط با ذکر منبع، ذکر نشانی کامل وبگاه، حق استفاده دارند. jahanezaban.blogfa.com

۲ - عین مطلب من باید دقیق منتقل شود. به عبارتی دیگر من احتیاج به ویرایش کسی ندارم. چنانکه خیلی از عادات نوشتن که اخیرن مُد شده، غلط است. مثلن ویرگول را می برند وسط دو کلمه قرار می دهند که هم زشت است و هم بر حجم بیهوده می افزاید. یا همین مثلن(مثلاً) را مثلا می نویسند، که غلط است.

📌آیا نمی توان واژه را خلاصه کرد؟

می توان و باید کرد؛ ولی شرط دارد. شرط این است که معنی واژه عوض نشود. مثلا یعنی ای مثل! که سددرسد غلط است؛ و غلط های دیگر از این دست.

✍من قبلن فکر می کردم که بعضی مردم از روی راحت طلبی و تنبلی این کار غلط(حذف تنوین) را انجام داده اند و بعد ویروس آن مسری شده. ولی بعد که پرس و جو کردم فهمیدم که این غلط آموزی را از همان کلاس اول درس می دهند. امیدوارم آنچه من شنیده ام حقیقت نداشته باشد؛ یعنی این غلط آموزی در کشور عزیز ما رسمیت نیافته باشد.

کوتاه: لطفن اجازه دهید نوشته ی من، نوشته ی من باشد و نه کس دیگری.

🔲یک جا #پرجا نوشته اند و جای دیگر #پریجا؛ به نظرم پریجا درست است.

📌#فیروزجا به پریجا هیچ ربطی ندارد. واژه ی کهن تالشی و ایرانی پریجا اصل است - دوستان توجه داشته باشند که منظور از تالشی، با قاعده ی زبان مادر (تالشی) ساخته شده است؛ وگرنه واژه ها از آنِ همه ی خلق های میهن ما و کل جهان است.

📌پس فیروزجا از کجا آمده؟
از دو حالت خارج نیست.
۱ - فردی فیروز نام بعد ها آنجا مِلک و سرا داشته، در نتیجه خودش یا مردم منطقه آن ابتکار غلط را بکار برده اند. چرا غلط؟ زیرا به مرور اصل را به حاشیه برده منسوخ می سازد و این ظلم است به تاریخ و فرهنگ زیبا زمین و مردمان آن.

۲ - به احتمال قوی این ابتکار نانیک* به وسیله ی ثبت احوالچی های متجاوز به فرهنگ مردم کهن فرهنگ ایران انجام گرفته. در سدسالِ اخیر از این دست دستبرد به فرهنگ ایرانی بیشمار است.

* نانیک = ناخوب = بد. نانیک = نانی؛ نانی که گاه مردمان روزگار ما به هر قیمتی و از هر جایی در آورند و بی هیچ شرمی خورند.

رودی عظیم در سیبری (زیستگاهِ باستانی ایرانیان) هست به نام سِلینگَه؛ این واژه ی بسیار بسیار کهن را ایرانیان کوچ کرده بعد ها در مینکوی ماسال بر رودی کوهستانی نهادند. و آنقدر این رود در خاطره های تاریخی شان عزیز بود که نسیم اش را بسیار دلنشین دیدند و آن اکناف را «سِلینگَه وا»(نسیم رودِ سِلینگَه) نامیدند. ثبت احوالچی کم سواد و بی نامسئول آمده و روی تاریخ کهن اِران عزیز(ایران عزیز) خط زده و نام من در آوردی "سلیم آباد" بر آن نهاده! امان از دست این مردمان بیسواد و مدعی! متأسفانه حالا همان ارث کثیف (ناحق) به عده ای رسیده که در کمال بیسوادی قصد دارند رییس مردم زبان مرده ی تالش زمین ایران شوند. در ضمن در کشتن این زبان مادر و کم نظیر در جهان همین مدرک داران بیسوادِ بوی کباب شنیده، نقش اصلی را داشتند؛ بی آنکه بدانند دارند خر داغ می کنند.

این گمراهان بلاهایی در این سه ده سال بر سر زبان و فرهنگ مردم بی نهایت مظلوم تالش چنان آوردند که دیگر اثرات آن پاک شدنی نیست؛ مگر ده ها سال پیوسته، یعنی ناگسسته کار منظم انجام گیرد.

🔲برگردیم به اصل سَخُن *

* سَخُن(تالشی شمالی) = سَرخُون = آنچه سَر یعنی دهان که در سر واقع است می خوانَد، بیان می کند. یعنی همان گَپ؛ با این تفاوت که گَپ از گَه(دهان - تالشی، تاتی) بر آید، ولی در سَخُن اصل سَر است، زیرا این سر(مَزگ)* است که تصمیم می گیرد چه بگوید تا بر زبان آوَرَد.

* در پهلوی و دیگر زبان های کهن ایرانی و هم در سه زبان سلاویان شرق مَزگ، مَژگ و مُزگ، بکار رفته. شکل مغز از چه زمانی وارد زبان فارسی شده را نمی دانم. به احتمال بسیار قوی تلفظی غلط است که دوره ای جا افتاده. از این دست در زبان های جهان کمابیش دیده می شود. و حتی دیده می شود که خلق های مختلف یک واژه را با معانی مختلف بکار می برند. به عنوان مثال رَش و رِژی در اغلب زبان های ایرانی(لوری، تالشی، تاتی ... و سه زبان سلاویان شرق به معنی خرمایی، سرخ خرمایی رنگ بکار می رود که در تالشی رنگ اسب رستم نیز هست - رَشَ پِشت و رَشی آخور(دو ییلاق در ماسال) که از باستان زمان به نام اسب رستم نامگذاری شده.
و رستمی ویسپیچ = ویسپینجِ رستم(ویسپینج = نزدیک یک کیلو، و سنگی ست عظیم در ییلاقی به همین نام)

ولی همین واژه ی رَش در زبان کوردی سورانی به معنی سیاه بکار می رود. در جهان زبان از این دست بسیار است و تقریبن عادی شده.

📌برگردیم به اصل سَخُن؛ #پریجا، واژه ای ست بی نهایت کهن که از زیست در سیبری تا ایران کنونی، ایرانیان این عقیده داشتند. هنوز مردم(نه کارخانه) در سیبری عروسک هایی می سازند که آل نام دارد - آلَ ژِنَک(تالشی ماسالی) = بانوی جن، پَری.

📌از پریجا در فرهنگ شمال ایران با نام های مختلف یاد شده است. دامنه های خرئوپشت Kharüpesht (پشته یا بلندی آلوچه زار - ییلاقی در ماسال) را ماسالیان قدیم محل زندگی پریان می دانستند و حتی به جِد اعتقاد داشتند که شب ها آنجا محل جشن و پایکوبی شان است چنان، که در کل منطقه (اَوَرنَه گیریَه) آن هیاهو و دهل زنی شنیده می شود. تالش این نوع مکان ها را سنگین می داند و اعتقاد دارد که شب هنگام گذر از آن مناطق بی خطر نیست. و اگر کسی به ناچار از آن سامان در شب می گذرد، بهتر است وسیله ای فلزی داشته باشد؛ مثل زدن یک سنجاق به لباس خود.

✍توضیح لازم:
دوستان توجه داشته باشند که ممکن است منطقه را حالا به فلان قوم و طایفه نسبت دهند؛ این گونه نسبت دادن ها اغلب بعد ها انجام گرفته. مثلن، شاید کسی بگوید آنجا محل زندگی طایفه ی پریانی بوده است.

👈باید توجه داشت که همین لقب بخاطر زیستن در پریجا به آن مردم داده شده. یعنی از نطر تاریخی اصل پریجا است و نه فلان خانواده یا طایفه.

🔲واژه ی آریایی مادی #پریجا یعنی جای پری (برگردان به فارسی) و آن ربطی، هیچ ربطی به فیروز ندارد.

در همان خطه ی مازندران کوهی یا دره ای (دقیق به یاد ندارم) هست به نام آلی ... فرض کن آلی دره. ثبت احوالچی آمده و آن را عالی دره ثبت کرده. حالا آدم های حتی دارای "دکترا" آن غلط را براحتی بکار می برند. و هیچ کسی نمی پرسد در فلان جای تقریبن دست نخورده، عالی از کجا آمده؟! آلی دره(تالشی) = دره ی آل(برگردان به فارسی) که عبارت است از آل + ی نسبت + دره. مـتأسفانه سکوت در برابر خرابکاری و ندانمکاری شده امری عادی. زمانی افرادی گمراه و کم سواد آمدن و تاریخ ایرن را ۲۵۰۰ ساله نامیدند تقویم آن غلط را نیز درست کردند؛ همه آن دروغ عظیم را براحتی پذیرفتند؛ من حتی یک مورد ندیدم کسی بنویسد که ایران حد اقل ۳۵۰۰ سال سابقه ی تاریخی دارد؛ پس آن ۱۰۰۰ سال را روی چه حسابی حذف کرده اید؟! باری، همه در برابر آن دروغ عظیم ضد تاریخی سر فرود آوردند. منظور از همه، وزارتخانه ها، ادارات دولتی، مداراس، دانشگاه ها، صدا و سیما و ... است.

در همین مورد لطفن مقاله ی «پارسی، فارسی، دری، پارسی دری، فارسی دری، کدام؟» را در همین وبگاه ببینید، تا چرایی اینگونه پذیرش های عجیب دقیق دریافت شود.

چند سال پیش در سایتی فارسی زبان در آلمان عکسی از آن عالی دره(آلی دره) منتشر کردند. وقتی آمدم و آن واژه ی مرکب را شکافته، ریشه یافته معنی کردم و نوشتم عالی غلط است و آلی درست؛ سایتچی ها فورن آن عکس و نام برداشتند و جایش عکسی دیگر گذاشتند؛ و در نتیجه نظر علمی من نیز بطور اتومات حذف شد - وقتی دیدم، گفتم: ای که سر در برف کرده ای و خود خواهی را برده ای!

🔲آیا همه ی داستان #پریجا همین بود؟

خیر، می تواند آنجا تک خانه ای بوده باشد که نام صاحب آن پری بوده.
در قدیم بسیاری از این تک خانه ها وجود داشت. در بین خلق های دیگر گوناگون نامگذاری شده؛ چنانکه سلاویان ها آن را خُوتر(به سکون ت) نامند. ولی تالش ها (تالش و تات) آن محل را به نام صاحب خانه مشهور ساخته اند.
چند مثال: میرزانغ (روستایی تالش نشین در استان اردبیل)
میرزانغ واژه ای ست مانند خورنغ (آن کهن کاخِ ساخته ی دست مهندس ایرانی که شگرف دیده می شده وقتی آفتاب در آن هَفرَنگ می تابید)
میرزانغ یعنی زیستگاهِ میرزا؛ خانه ی میرزا. میرزا در گیلان زمین و آسیای میانه نام مرد است. و هم در ایران زمین کسی را گویند که میرزایی دیگران(امیران و ...) را می کند.
سُومَه سرا(صومعه سرا - من در آوردی) = خانه ی سُومَه.
ضیابَر یا زیابَر = درِ خانه ی ضیا یا زیا = خانه ی ضیا یا زیا. این نوع نامگذاری در فارسی نیز دیده می شود؛ مثلن می گویند یک دَر دکان = یک دکان.
خوشابَر = درِ خانه ی خوشایند(زن) = خانه ی خوشایند.
وَس کَه = وَسی کَه = کینَه وَسی کَه = خانه ی کینَه وَس. وقتی دختر فراوان به دنیا می آید و از پسر خبری نیست؛ آن نام بر دختر به دنیا آمده نهند؛ یعنی دختر دیگر بس است.
همین نوع نامگذاری را تالش و تات در کهن زیستگاهِ خود یعنی تهران بکار گرفته اند. دَرَه کَه = تک خانه ای که در دل دره واقع شده.

همه ی اسامی محله های کهن تهران تالشی(تالشی، تاتی) است. به همین خاطر هیچ غیر تالشی را توان شکافتن حتی یکی از آن نام ها نیست. مثال: نارمَک، سنگَه لَچ(سنگلج - خلاصه)، دره کَه، دره بَند(دَربَند - خلاصه)، لارَک، تجریش و ...

بار ها این نام های ایران باستان را شکافته، ریشه یافته معنی کرده ام. به عنوان نمونه یکی از این اسامی را باز می شکافم.

تجریش - این واژه ی مرکب تالشی(تالشی، تاتی) از سه بخش تشکیل شده - تَج، ری، ش - که بخش هایی از آن در جا های دیگری از ایران زمین باز تکرار شده. مانند تَجَن = تَجژَن = تَجزَن = جهنده رود، رودی که پرش و جهش خاص خود دارد. یا ری که در زمری(سردرود) در تالش ایران و تجری در خراسان و ریرا* در مازندران بکار گرفته شده؛ و همین نشان می دهد که ایران سرزمینی ست یکپارچه و جدایی ناپذیر از هم. و آن هایی که از ایران جدا شده اند، باز در همین مجموعه ی فرهنگی معنی می یابند.

کوتاه: گر ز درختی شاخه ای بریده شود، هر کجا که بروید چو مام خود دیده شود.

* ری در شعر ریرا،ی نیما همین ری به معنی رود است. را = راه، می باشد. ریرا یعنی راهی که به سوی رود می رود، یا از کنار رود می گذرد. زنده یاد سیاوش کسرایی نیز در جایی بدرستی گفته بود، ریرا نام مکان است.

پس آن داستان های عجیب که در باب ریرا نوشته شده چیست؟

بگذار با بیان داستانی دیگر جواب دهم.

زمانی به واژه ی مرکب و ساده ی تالشی خوشا بَر = درِ خانه ی خوشا(خوشایند) = خانه ی خوشایند، پرداختم؛ دوستی(آقای شهرام آزموده) آمد و یک افسانه ی عجیب از قول پیران منطقه ی اسالم بیان کرد که هیچ ربطی به خانه ی خوشایند نداشت؛ ولی جالبی آن این بود که مردم افسانه دوست ایران به راحتی در باب موضوعات مختلف افسانه می سازند.

تالش های ماسال دَوشی و جهشی راه رفتن تئورک Türk(تذرف، قرقاول) را نیز تَج گویند - تُئورکَ تَج = تَجِ تئورک(برگردان به فارسی دری - فتحه ی مضاف کهن ایرانی در برگردان به کسره ی مضاف بدل می شود)

✍برگردیم به تالشُون کَنَه تجریش (کهن تجریش تالش ها) - که عبارت است از تَج + ری(رود، نهر، جوی) + ش، که می تواند ژ ج ف پ ز و ... نیز باشد، مانند ژ در ماسالژ (زینده در ماسال)، ج در رشتج(زینده در رشت)، یوشیج (زینده در یوش)، ف در رَف (زینده یا باشنده در رَه گونه)، پ در گَپ(زینده در گَه = دهان).

✍در ضمن نام کوروش نیز با همین قاعده ی تالشی (تالشی، تاتی) ساخته شده. کُورُوش = کوروج = کوروژ، کوروز و ... یعنی زینده روی کوه. در زبان های آریایی مادی «ها»ی ملفوظ نیست. به همین خاطر باشنده بعدی در استان اردبیل دقیق درنیافته و به سیاکو،ی تالشی یک کوهِ دیگر نیز افزوده و حالا به آن کوه می گویند سیاکُوداغ، که اگر به فارسی برگردانیم می شود کوهِ سیاه کوه.

👈نام کُورُوش (زینده روی کوه؛ او که روی کوه می زید) مستعار است تا صاحب نام شناخته نشود.
اینجاست که خرد ایرانی کارساز شود چنان، که حتی چوپانی کوه نشین در پیچ های لغزنده ی تاریخ وظیفه ی خود چنان داند که مردمان دانشی شریف و واقف را مانَد! و این یعنی تاریخ ایران، نگرش ایرانی، حکمت ایرانی که وقتی می بیند حتی پادشاه کشور دستور غلط صادر کرده، حکمت خود چنان زیبا بکار می بَرَد که بعد ها(بعد از هَزاره ها) هنوز مردم ایران و جهان از آن تصمیم در پیچی لغزنده انگشت به دهان مانده اند؛ و هَزاران هَزار نغمه ی آفرین خوانده اند.

خرد پیشه باشی اگر ژرف بین - نیاید ترا از نَژَند رنج و کین

تجریش یعنی زمین های اطراف تجری، زینده، باشنده در کنار تجری(جهنده ری، وحشی ری، کوهستانی رود، نهر یا جوی).

🟢کوتاه:
#پریجا نام مکان است به معنی محل زندگی پریان؛ مانند همان آلی دره = دره ی آل، دره ی آلَ ژِنَک.*

* در برگردانِ فراز های کهن، فتحه ی مضاف کهن ایرانی به کسره ی مضاف بدل می شود؛ ولی در هر دو حالت(کهن و نوین) ی نسبت نیز وجود دارد؛ مثل همین آلی دره(تالشی)، و دره ی آل (برگردان به فارسی).

+ نوشته شده در دوشنبه سوم دی ۱۴۰۳ ساعت 17:22 توسط لیثی حبیبی - م. تلنگر
🖊#لیثی_حبیبی - م. تلنگر
۱۴۰۳/۱۰/۰۳
http://jahanezaban.blogfa.com
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜انجامه ملانجف_لزوری | آشوب الوالفرج و تدابیر سلطان اسفندیار لزوری

📻انتشار برای نخستین بار

﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه ۱۴۰۳۱۰۰۲۲۱۴۸

📜#خوانش
📄#انجامه

#لزور #خمده #آسور #فیروزکوه #اسفنجان #زرمان #اندریه

✍#انجامه #ملانجف_لزوری

📜انجامه ملانجف_لزوری | آشوب الوالفرج و تدابیر سلطان اسفندیار لزوری

{{ ابوالفرج که در اسبنجان ذلیل ماند با معدودی از ترکمان به صنقک شبیخون بردند و جانب اندریه بکثرت عداوت راند و بر آسوریان و زرمان به شقاوت عنان تاخت "وَ لاَ تَحْسَبَنَ‌ اللَّهَ‌ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ‌ الظَّالِمُونَ‌ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ‌ لِيَوْمٍ‌ تَشْخَصُ‌ فِيهِ‌ الْأَبْصَارُ" و به اردوی قادرخان شبیخون بردند. "أقبَلَ الأَعداءُ حَتّى أحدَقوا بِالخَیمَهِ" ...[ناخوانا] آن خبیث در قبضه اختیار ابلیس در کسوت تجهیز و تزیور حیلت کفر روانه خمد گشت. مهدی خان العارف ...[ناخوانا] که کار خصم به آشوب دید جهد بر انوار عقول تمسک کرد و در جامه عرفان نهاد و باغ وجود خمد را به بنیاد دانش نهاد و به مساعدت شجاع المظفر بر افروخت که ...[ناخوانا] "الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ" ...[ناخوانا] سلطان اسفندیار آن حاکم ملک نوبهار، ناطق پرگار، افضل کاتبان بر تقدیر به خرم و دوراندیشی جمع خرد لزُر را مشاورت گرفت. آن شامخ الالقاب ولد گلستان فیروز در فضیلت جلوس آل الله علیهم السلام تمسک کرد "وَأُفَوِّضُ أَمۡرِيٓ إِلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ" به مجتمع فنون حکمت ...[ناخوانا] قوت ملک اسباب عالمان و روندگان و ایتام برگشود...[ناخوانا] اسفند خان با استجماع لشگر به مقاتلت با خنزیر الماوا به تعجیل تاخت...[ناخوانا] ابوالفرج که به عیش و جهل آوازه داشت از روی تکبر به حرب آمد. به تیغ میرمحمود آن خنزیر مآب در کمند اسار اسفندیار آمد...[ناخوانا] از بیم جانش به قلدوش گریخت...[ناخوانا] به فرمان سلطان اسفندلزور علی الصباح ابوالفرج که محتوی بر سو عقیدت و حیلت جبلت بود وقوف یافته بساط در چیده و به لَتیبار عزیمت شد.}}

🔎خوانش:
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۰۲

📝پانویس:

۱/#ابوالفرج:
از هویت شخصی و خانوادگی وی اطلاعاتی به دست نیامد.| در این نوشتار وی متخاصم و متجاوز معرفی شده است.

۲/#اسبنجان:
به نظر می رسد که باید آبادی #اسفنجان سمنان باشد.

۳/#ترکمان:
گروهی از ترکمن ها یا ترکها که در خدمت ابوالفرج بودند.

۴/#صنقک:
به نظر می رسد که باید منظور نگارنده چشمه صندوقک در آبادی #اهنز فیروزکوه باشد.

۵/#اندریه:
آبادی اندریه در فیروزکوه

۶/#آسوریان:
آبادی #آسور در فیروزکوه

۷/#زرمان:
آبادی #زرمان فیروزکوه

۸/#قادرخان:
احتمالا وی دارای سمت حکومتی بود و در منصب نگهبان منطقه بوده که دارای معدودی از سربازان بوده است.

۹/#خمد:
به نظر باید آبادی #خمده فیروزکوه باشد.

۱۰/#مهدی_خان:
به نظر باید وی از حاکمان آبادی خمده فیروزکوه باشد که فردی عارف و عالم بوده است.

۱۱/#شجاع_المظفر:
از بزرگان منطقه و به نظر می رسد وی باید از نیای خاندان #شجاع در آبادی #لزور فیروزکوه باشد.

۱۲/#سلطان_اسفندیار:
وی در آن عصر حاکم لزور بوده و بر اساس نوع متون در این نوشتار او شخصیتی متدین، شیعه و دانا بوده است. از طرفی به گمان اینجانب وی باید از نیای خاندان #اسفندیار در آبادی لزور فیروزکوه باشد.

۱۳/#خنزیر:
خوک/خی

۱۴/#میرمحمود:
به نظر می رسد وی باید از نیای برخی از خاندان های سادات در آبادی لزور فیروزکوه باشد .

۱۵/#اسار:
اسارت

۱۶/#قلدوش:
به نظر می رسد که باید #قله_دوش آبادی لزور فیروزکوه باشد.

۱۷/#لزُر:
لزور

۱۸/#لتیبار:
آبادی لتیبار سمنان

۱۹/#عبارت_عربی در نوشتار:
آیات ۲۶۸ سوره بقره _ ۴۰ غافر _ ۴۲ ابراهیم _ مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی

۲۰/تاریخ نگارش انجامه:
سنه ۱۲۱ قمری برابر با آبان ماه ۱۰۸۸ خورشیدی
👇👇
{...فی شهر شعبان المعظّم فلسنه ۱۲۱ کتبه اقل الطلاب لزور ملانجف غفرالله ...[ناخوانا] لوالدیه و لمن له حق علیه تمّت بعون الله}

📚ک خطی انجام نامه محسن ص ۱۰۰

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا نام دارنده ی این اسناد به خودشان واگذار شده است.
📙📘📓📗📒📕📔
📄#منشور_پژوهش_ادملاوند

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

⏰پرسش_و_پاسخ | ایل پریجا یا فیروزجا؟ کدام صحیح است؟

⏰پرسش_و_پاسخ | پریجا یا فیروزجا؟ | ایل و خانواده پرجایی

⏰پرسش_و_پاسخ | ایل پریجا یا فیروزجا؟ کدام صحیح است؟

📩شناسه ۱۴۰۳۱۰۰۳۱۴۴۶
(صفحه اول)
⏰#پرسش_و_پاسخ

#پریج #پراجی #پریجا #پرجایی #پریجایی #فیروزجایی #فیروزجاه

💌با سلام
واژه ی #پریجا که در گویش بومی مازنی بخش بندپی بابل همچنان باقیست به چه دلیل با یک تفاوت و چرخش عحیب به #فیروزجا شهرت یافته است؟
آیا ریشه ی کلمه ی فیروزجا همان پریجا است؟
هر چه با اساتید ادبی در این خصوص جستجو کردم پاسخی دریافت نکردم. شفاف بگم اکثریت آنان این دو واژه را متفاوت از هم بر میشمارند.
ممکنه شما ارتباط این دو واژه را از هر حیث ممکن حالا یا با نگاه ادبی و یا متون تاریخی و یا از باب فرهنگ عامه بفرمائید؟
با تشکر
................

📝پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
ن و القلم و ما یسطرون
سلام
در پاسخ به سوال شما با توجه به حوزه ی پژوهشی خودم به چند مسئله از دیدگاه اصحاب قلم می پردازم. لطفا با صبر و دقت مطالعه بفرمایید.

📚مستندات پریجایی | پریج| پراجی

🔎سوال : ایل پرجایی یا فیروزجایی؟!

✍در بسباری از اسناد خطی قدیمی تا دوره ی پهلوی دو واژه ی #پرجایی و #فیروزجایی با یک منظور معین و مشخص نگارش شده و شهرت دارند.

📌اما به راستی چرا واژه ی #پریجا به #فیروزجا تغییر کرده است؟ حال آنکه مردم بندپی هنوز از واژه ی پرجایی و پریجا استفاده میکنند‼️

🔲با مطالعه در پژوهش آرتور امانوئل #کریستنسن (به دانمارکی: Arthur Emanuel Christensen) (زادهٔ ۹ ژانویهٔ ۱۸۷۵ در کپنهاگ – درگذشتهٔ ۳۱ مارس ۱۹۴۵ در کپنهاگ) ایران‌شناس، لغت‌شناس و پژوهشگر فرهنگ اهل دانمارک که وی موسیقی #پرجایی_حال را متعلق به هندوکش میداند.

🔲از طرفی جناب #طیار_یزدان‌پناه_لموکی متولد اسفند ۱۳۳۱ در روستای بالالموک قائمشهر، محقق تاریخ و فرهنگ مازندران، ایران، خاورمیانه (از سال ۲۰۱۰ تا کنون) و حوزه دریای کاسپین (از سال ۲۰۱۵ تا کنون) در آثارش بویژه در کتاب مازندران باستان اصالت طایفه ی #پرجائی را از اقوام #پراجی زبان می رساند.

🔲اما نویسنده و محقق جناب آقای #ابراهیم_درویشی در کتاب ریشه های قومی قبایل سوادکوه [ناشر: شلفین زبان: فارسی | رده‌بندی دیویی: 955.2253 | سال چاپ: ۱۳۸۹ | نوبت چاپ: ۱ | تیراژ: ۲۰۰۰ نسخه | تعداد صفحات: ۱۶۰ | قطع و نوع جلد: وزیری (شومیز)
شابک: 9786001000133] پس از سفر میدانی دره ی #پریج در افغانستان اصالت طایفه ی پجائی را از قوم #پریج یا #پریجا هندوکش افغانستان میداند. ص ۱۰۸

🔲#علامه_جعفر_بن_میرزامحمد_پریجایی مازندرانی، مولف کتاب خطی "رساله خسرویه" در زمان حکومت محمدقلی میرزامُلک ارا در مازندران (۱۲۱۴ _ ۱۲۵۰ قمری) از علما و دانشمندان قرن سیزدهم هجری قمری در مازندران بوده است، خودش را چنین معرفی نموده است: {{این بنده شرمنده جاودانی ابن حاجی میرزا محمد جعفر پریجایی مازندرانی}}
[📗رساله خسرویه در تفسیر فاتحه
نویسنده پریجایی مازندرانی، جعفر، ۱۳ ق. | موضوع تفاسیر شیعه - قرن ۱۳, تفاسیر (سوره فاتحه) | شرح پدیدآور جعفر بن میرزا محمد پریجایی مازندرانی؛ تصحیح و تحقیق ناصر رضایی چراتی؛ با مقدمه رضا استادی | مصحح رضایی چراتی، ناصر، ۱۳۴۸ - | ناشر ذوی القربی | محل نشر قم | تاریخ انتشار ۱۳۹۹ | زبان فارسی | تعداد صفحات ۷۳۹ ص.
کنگره BP ۱۰۲/۱۲ /پ ۴،ر ۵ ن.۱ ۱۳۹۹
چاپ اول]

🔲#ناصر_رضایی_چراتی مینویسد:
پریجا، نام قریه ای جَبَلی است که اطراف آن را جنگل های وسیع احاطه نموده و در ارتفاعات بخش بندپی شرقی در حومه شهر گلوگاه یا #گلیا در قسمت جنوب شهرستان بابل در استان مازندران واقع شده است که هم اکنون دارای حدود ۹۰ خانوار و ۳۵۰ نفر جمعیت است و نام دیگر قریه پریجا، فیروزجاهِ ثابت است که در مقابل آن فیروزجاه سیار قرار میگیرد که آن منطقه هم شام بخش پهناور و وسیعی از مراتع ییلاقی و جنگلی با روستاهای فراوان و جمعیت های پراکنده است.
📕مقدمه کتاب رساله خسرویه در تفسیر فاتحه، جعفر بن میرزا محمد پریجایی، ناصر رضایی چراتی، صص۱۷ و ۱۸

🔲رجوع به کتاب بندپی: سرزمین، تاریخ، فرهنگ | #یوسف_الهی و #شهرام_قلی_پور_گودرزی، ۱۳۹۳ واژگان #پرجا #پریجا #پرجایی #فیروزجایی #فیروزجا

🔲در کتاب بندپی: سرزمین، تاریخ، فرهنگ | #یوسف_الهی و #شهرام_قلی_پور_گودرزی، ۱۳۹۳، صفحات ۳۷ آمده است: ((منزل و آبادی های مسیر کوچ. اهالی بندپی در مسیر قشلاق به ییلاق از مراتع، منزل ها و آبادی های عبور میکردند....گلیا...ممرزچشمه⬅️ پیت سره، #پرجا (فیروزجا)... ممرزچشمه ⬅️ سرزمی، کییون دم...)) .
همچنین در ص ۳۹ در نمودار آمده است: ((گلیا...جون سی، بکال سی، #پریجا (فیروزجا، محل توقف تا کاهش سطح آب سجرو) )).

📌اما مولفین در صفحه ۶۱۶ همین کتاب می نویسند:
{{ فیروزجایی (#پرجایی #فیروزجاهی) فیروزجایی ها بلحاظ جمعیتی و تنوع شعبات تباری، تنها ایل منطقه به شمار می آید.... درباره ی وجه تسمیه این طایفه روایت هایی نقل میشود: الف) اهالی خود را منتسب به #فیروزشاه، حکمران منطقه میدانند. البته #تاریخ_طبری بنای فیروزکوه را به فیروزشاه ساسانی نسبت میدهد. که با توجه به همسایگی این دو منطقه این گمانه نیرو میگیرد. با این حال برای تامید بر این نظریه نیاز به مستندات موثق است. ب) برخی معتقدند: #پرجایی های بندپی نیز از #تبار_لفوری ها هستند و بر آن اند که یکی از امیرزادگان قارن وند از پدر خود زمین و محل حکومت میخواست پدر آن سوی #خیرون_رود را در غرب #لپور با دست نشان داد و گفت: "اون پرِ جا تِه" [یعنی] آن جای زیاد و وسیع مال تو. البته این روایت مستند نیست.
لفظ ((فیروزجاه)) در منابع تاریخی دوره ی صفویه آمده است.
اهالی بر آن باورند که محل سکونت نخستین فیروزجایی ها در #قلعه فیروزجاه بود. این گمان هم چندان قوی نیست. چون قلعه ی فیروزجا، دژی نظامی و از خزانه های مستحکم حکمرانان مازندران بود. باید خاستگاه فیروزجایی ها را آبادی فیروزجای ثابت دانست که گورستانی باستانی دارد و کهن ترین سنگ قبر یافته شده در این روستا دارای تاریخ ۱۰۹۷ ق است. این تاریخ زمانی است که هنوز قلعه ی فیروزجا پابرجا بوده و فیروزجایی ها به دور از آن در روستای یاد شده به سر می بردند. این قلعه [شانشیر #لمسوکلا] از ان جهت به فیروزجا شهرت یافت که در منطقه ی فیروزجا قرار داشت.}}

🟤نکته:
✍کتاب بندپی در سال ۱۳۹۳ چاپ و منتشر شده است و این در حالی است که کتاب تاریخ مازندران باستان به قلم لموکی در سال ۱۳۸۵ و کتاب قبایل و طوایف سوادکوه به قلم درویشی در سال ۱۳۸۹ چاپ و منتشر شده اند و در هر دو کتاب به #پرجایی اشاراتی قابل تامل گردیده است که این مسئله ی متفاوت، حتی در قالب نقد از مولفین کتاب بندپی در سال ۱۳۹۳ دور مانده است.
👈البته این نقد به معنای پذیرش یا رد پژوهش، تالیف صاحبان کتاب مذکور نمی باشد.

📜در برخی از #اسنادخطی و #انجامه هایی که در پژوهش ادملاوند رویت و خوانش شده اند واژه ی مقدم و مشهور #پرجایی صراحت دارد.

۱/کتاب السعاده آخوند #ملادرویش_پیران_حاجی در ۲۲ محرم سنه ۱۰۱۸ قمری واژگان: پرجایی ها، خانعلی پریجایی، شیخ یعقوب ولد کاظم پریجا، شاه پریج... (شاه پریج با قامت به سنگ پراشت رجوع کرد...)، قنبرعلی پریج
۲/کتاب خطی تاریخ العزا الحسین علیه السلام فی بلوک البندپی، #ملانورعلی_کرد در سنه ۱۳۳۱ قمری:
نام آخوند ملاعلی پرجایی صراحت دارد.
................
🔲محلات و واژگان مشابه:

📎#پراجی
در برخی نوشتار آمده است:
طایفه پراچی ار طایفهٔ آریائی بوده یکی از ملیتهای افغانستان است که دارای ‏فرهنگ و زبان مخصوص بنام پراچی میباشد‎. ‎مردمان پراچی در ولایات دری ‏پشتو و هندی زبانان ا فغانستان و پاکستان زندگی دارند‎. ‎ ‏ مردمان بلند قد و زبیا بوده از نسل آریای میباشد.

🌍#پرچی‌کلا، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان قائم‌شهر در استان مازندران ایران.

🌍#پرچی‌کلا ، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان ساری در استان مازندران ایران. تپه قلعه پرچی‌کلا در این روستا قرار دارد.

🌍#پارچ، روستایی است از توابع بخش یانه‌سر دهستان عشرستاق شهرستان بهشهر در استان مازندران ایران.

🌍#پرچی_نک، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان قائم‌شهر در استان مازندران ایران

📑گردآورنده:
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۰۳

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا نام دارنده ی این اسناد به خودشان واگذار شده است.
📙📘📓📗📒📕📔
📄#منشور_پژوهش_ادملاوند

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🎼#پرجایی_حال
#پرجی #پراجی #پرجا #پریجا

📚#کتاب تاریخ مازندران باستان
🖊#طیار_یزدان_پناه_لموکی

چاپ اول تابستان ۱۳۸۳ تهران
چاپ دوم زمستان ۱۳۸۵ تهران
صفحات ۷۳_۷۴_۷۵_۷۶

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📩شناسه۱۴۰۲۱۲۱۹۱۲۰۶
#پریجا
#پراچی
#پرچی

🎼#پریجایی_حال

📖تاریخ موسیقی ایران:

📄آن چه در بررسی موسیقی مازندران باستان و سده ی میانه تا فروپاشی ساسانیان با اهمیت می نماید، وجود سه نوع موسیقی سازی، آوازی و موسیقی برای رقص است که به نظر می رسد درباره ی هر یک از آنها باید پژوهش جداگانه ای انجام پذیرد.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۳و۷۴

👈....قابل ذکر است که در این زمینه از موسیقیِ رقصیِ مهجوری یاد می شود که به نام ((پریجایی حال)) parj caej hal شناخته شده است.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۴

🎼موسیقی رقص پریجایی حال ویژه ی مردمی است در منطقه ی #شیخ_موسا [موسی] (دهی از دهستان بندپی بابل).

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۴

📌به نظر می رسد پیش از ارائه ی هر مطلبی درباره ی موسیقی ((پریجایی حال)) باید درباره ی مردم ((پراجی)) یا ((پرچی)) سخن گفته آید، زیرا این نام به گروهی از زبان های #ایرانی اطلاق می شود که در #افغانستان، #هندوستان، #چین و #ترکستان رایج است.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۴

📌در واقع پراچی [پراچی parachi و ارموری ormuri نیز دارای ممیزه های متعدد خاص گویش هلی شمال غربی اند.]

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۴
📓ارانسکی، زبان های ایرانی، برگردان: علی اشرف صادقی، ص۱۶۴

📌در واقع پراچی از زبان های به جا مانده ی گروه های جنوب شرقی ایران است که با زبان #اُرموری خویشاوندی نزدیک دارد. دامنه ی گستردگی این زبان در انتهای غربی و جنوب #افغانستان است.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۴

📌به عبارت دیگر، پراچی در محدوده ای از دهکده های #هندوکش در بخش شمالی #کابل رواج دارد و به شدت تحت نفوذ زبان #پشه_ای pasai است که در زبان های #هندوایرانی است.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۴
📘آرتور،کریستن سن، گویش گیلکی رشت، برگردان: جعفر خمامی زاده، ص۲۴

📖#کریستن_سن بر آن است ((گویش ها پراچی و اُرموری آخرین بازمانده ی گویش های ایرانی است که پیش از مهاجرت #افغانها به این سرزمین تکلم می شده است.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۴
📘آرتور،کریستن سن، گویش گیلکی رشت، برگردان: جعفر خمامی زاده، ص۲۴

📌شاید بتوان چنین فرض کرد که #خراسان و یک قسمت از #افغانستان در روزگار باستان از نظر زبانی قلمرو پیوسته ای بودند که چه بسا زبان #اوستایی را در آن قرار داد و گویش پراچی را که از حیث ویژگی هایی چند با گروه مرکزی مشترک است،شاخه ی غربی این گروه شرقی_مرکزی کهن، که به تقریب همان #خراسانی_باستان میشود دانست.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۴ و ۷۵
📘آرتور،کریستن سن، گویش گیلکی رشت، برگردان: جعفر خمامی زاده، ص۲۴

📌...به هر ترتیب چه در سایه ی تمدن مشترک یا در اثر ستیزه های بی امان #قومی در زمان باستان به ظاهر کوچ ((پرچی))ها به کرانه ی جنوی دریای #مازندران [دهستان پریجا بندپی] صورت گرفته است. نام های بجا مانده از آنان در محدوده ی ارضی #تپورها نسان از قدرت و اعطاف گسترده ی #قوم_تپور است که به نسبت، بیش ترین مردم کوچنده ی باستان را در خود می پذیرد.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۵

🟠نام پرچی ها بر روی چند دهکده از آبادی های مازندران از شرق بت غرب چنین است: ((پارچ)) در بهشهر، ((پرچی کلا)) در ساری [از توابع دهستان کلیجان رستاق]، ((پرچی نک)) و ((پرچی کلا)) در قائمشهر، و ((پرچیها)) [#پرجایی_های_بندپی] در #بابل، با این اشاره، موسیقی رقص برجای مانده از ، پریچایی ها دارای ملودی هایی است که #تم آن را منتسب به #سرزمین_افغانستان دانسته اند.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۵
📘مختار عظیمی، پژوهشی در نام آبادی های شهرستان ساری، چاپ اول، ۱۳۹۰، ص۱۲۸

📌شرح نت فوق..ب) قطعه #پریجایی_حال همان گونه که ملاحظه می شود نحوه ی آکسان گذاری این ریتم در مقایس با ریتم های مازندرانی دیگر متفاوت است و به نظر می رسد این قطعه به لحاظ آکسان گذاری در ریتم، نوع حرکت، تاکید ملودی و تزیین آن بیش تر دارای #تِم_افغانی یا #هندی باشد.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۵
🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2405
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📑ادامه متن 👇👇

ادامه متن 👇👇

📩شناسه۱۴۰۲۱۲۱۹۱۲۰۶
#پریجا
#پراچی
#پرچی
🎼پریجایی حال

📎پیوستی پژوهش:

🎼نمایه قطعه #پرجایی_حال به روایت خلیل طهماسبی
👈#پرجائی یعنی، خصوصیات موسیقی که مربوط به #قوم_پرجا میباشد.
👈#پرجا یا #پریجایی و یا #فیروزجا نام منطقه یا طایفه ای در بندپی بابل می باشد که [نمایه ی پیوستی] مشاهده میشود نحوه ی آکسان گذاری ریتم #پرجایی_حال (نمونه D) در مقایسه با ریتم های مازندرانی (نمونه A و B و C) دارای تفاوت های قابل توجه می باشد و به نظر می رسد قطعه فوق بیشتر دارای #تِم_افغانی یا #هندی می باشد.

📙طیّار یزدان پناه لموکی، تاریخ مازندران باستان، چاپ۲،تهران، ۱۳۸۵، ص۷۶
#ویژه
✍#محسن_داداش_پور_باکر
شنبه ۱۴۰۲/۱۲/۱۹
🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2405
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نیست.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
#آوات_قلمܐܡܝܕ
🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
#پژوهش_تحقیقات_میدانی
#یافته_های_شفاهی
#تبارشناسی_نسب_نامه
#بازخوانی_خوانش_اَسناد
#معرفی_نویسندگان_پژوهشگران
#بازنگری_سنت_های_مازنی
#قومنگاری_آنتروپولوژی_انسان_شناسی
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#علما #پریجایی #بندپی #کتاب

📄توضیحات:

۱.کتاب رساله ی خسرویه در تفسیر حمد اثر علامه جعفر بن حاجی میرزا محمد #پریجایی مازندرانی است که وی از علما و دانشمندان نیمه ی نخست قرن سیزدهم هجری قمری می باشد.

۲. #نویسنده ی این رساله و تفسیر در مقدمه ی کتاب، خود را با صراحت کامل، چنین معرفی نموده است: (( این بنده شرمنده جاودانی، این حاجی میرزامحمد، جعفر پریجایی مازندرانی).

۳.از تاریخ تولد و نیز وفات مرحوم علامه پریجایی مازندرانی سندی رویت نشد و به دست نیامده است.

۴.از شیوه ی نگارش رساله ی خسرویه و گزینش موضوعات و مطالبی که در آن عمل آمده است به روشنی میتوان دریافت که ایشان دانشمندی جامع، و ذوفنون، عالنی ادیب، ففیه، عارفی متشرع و زاهد و متصلّب در اعتقادات شیعه ی امامیه بوده و ارادت شدید نسبت به امامان اهل بیت علیهم السلام داشته است.

۵.از آنجا که علامه پریجایی این رساله را در زمان حکومت محمدقلی میرزا مُلک آرا در مازندران (۱۲۱۴_۱۲۵۰ ه ق) نوشته و به نام ایشان موسوم و به وی تقدیم داشته است به یقین معلوم میشود که نویسنده رساله ی خسرویه از علما و دانشمندان قرن سیزدهم هجری قمری در مازندران بوده است و نگارش این رساله در نیمه نخست قرن سیزدهم قمری در زمان حکومت محمد قلی میرزا مُلک آرا در مازندران واقع شده است چرا که علامه پریجایی مازندرانی نویسنده رساله ی خسرویه رابطه ی دوستی و مخالطت با محمدقلی میرزا مُلک آرا حاکم وقت مازندران از سال ۱۲۱۴ تا ۱۲۵۰ قمری داشته و مورد توجه و التفات و انعام وی بوده است، به همین دلیل ایشان این کتاب را برای او به رشته ی تحریر درآورده و به نام او موسوم کرده و به ایشان تقدیم نمود چنانکه خود گفته است:
((به تخصیص، این بنده صَمیم و فَدَویّ قدیم که لطف و انعام آن حضرت درباره حقیر، اَکمَل و جُود و احسانش اَشمل آمد...و چون حصول نعمت به یُمن دولت آن خسرو و والا نَهمَت شده و به برکت نام نامی آن خسرو عالم گیر به انجام رسید و هم این که آن حضرت را در انشا اشعار اَبکار که از نتایج افکار آن گزیده حضرت آفریدگار است به تلخص خسروی است او را به ((رساله خسرویه در تفسیر فاتحه)) موسوم ساخته، تحفه بارگاه عرش اشتباه و هدیه سُدَّه سنیه سِدره مرتبه نموده، مَرجوّ آنکه مقبول طبع اشرف دقیق پسند شده...)).

۶.سبک تفسیری این کتاب از سبک تفسیری ادبی، اخلاقی و عرفانی پیروی نموده است چنانکه کاشفی سبزواری دارای همین شیوه است.

۷.این رساله مشتمل بر یک خطبه، یک مقدمه، سه مقصد و یک خاتمه است.

۸.نسخه ی خطی آن در ۲۶۱ برگ به ابعاد ۱۹۰×۱۳۴ پیلی مار، دارای جلد مقوایی با روکش تیماج قهوه ای تیره ایت که در وسط هر یک از لَت های آن یک ترنج و دو سر ترنج ضربی با نقوش گل و بوته اسلیمی حک شده است.

۹.خطوط آن اغلب با نستعلیق خوش تحریری است ولی آیات، احادیث و عبارتهای عربی به خط نسخ پخته ای نگارش شده است.

۱۰.جنس کاغذ این کتاب فرنگی الوان (آبی) و نخودی است که این نوع کاغذ از روسیه به ایران وارد میشده است.

۱۱. مرکب تحریر رساله اغلب از مشگی استکه حسب مورد از دور رنگ شنگرف و لاجورد استفاده شده است.

۱۲.مهرها: در روی برگهای ۲ و ۱۸۰ نقش مهر چارگوش با متن ((الهم صل علی محمد و آل محمد)) آمده است که به خط ثلث زیبای حکامی شده است.

۱۳.نسخه خطی این کتاب در کتابخانه ی شخصی مرحوم حجت الاسلام شیخ احمد احمدی فیروزجایی [پریجایی] قرار داشت.
💠#بازنگری
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۰۵/۲۱
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3256
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#پریجایی
📚#نسخه_خطی رساله خسرویه در تفسیر فاتحه

🖊علامه جعفر بن میرزامحمد پریجایی مازندرانی

✍تصحیح و تحقیق:
ناصر رضایی رضایی چراتی

📝با مقدمه حضرت آیت الله استادی

🗓سال انتشار ۱۳۹۹

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا نام دارنده ی این اسناد به خودشان واگذار شده است.
📙📘📓📗📒📕📔
📄#منشور_پژوهش_ادملاوند

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─


بسم الله الرحمن الرحیم
ن و القلم و ما یسطرون
جناب آقای اسماعیل حیدری
سلام
پیرامون پژوهش انجام شده در خصوص #ایل_پرجایی در پژوهش ادملاوند در پیام رسان ایتا با شماره #شناسه ی ۱۴۰۳۱۰۰۳۱۴۴۶ از
منابع ذیل استناد شده است:

۱/نظریه کریستنسن دانمارکی
۲/کتاب طیار یزدان پناه لموکی
۳/کتاب ابراهیم درویشی
۴/ناصر رضایی چراتی
۵/کتاب یوسف الهی و شهرام قلی پور گودرزی
۶/خوانش اسناد خطی

📌در خصوص اصالت این ایل [ایل پریجایی] ماموریت پژوهش ادملاوند در جایگاه اثبات یا رد پژوهش، تحقیقات و یا تالیفات احدی تعیین نشده است.

📌اظهار نظر در خصوص اصالت ایل پریجا موسوم به فیروزجایی در این مقال مقدور نیست و باید با کارشناسی دقیق از سوی متخصصین امر مربوطه پیگیری و منتج به نظر بشود.

📌پیشنهاد میشود علاقمندان با رجوع به کتابخانه های عمومی از نزدیک آن آثار [کتاب تاریخ مازندران باستان و کتاب طوایف و قبایل سوادکوه ابراهیم درویشی] را رویت و پژوهش نمایند.

🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۰۴

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜خوانش انجامه ملانجف لزوری | حاجی شیخ موسی | سنه ۱۱۲۱قمری

﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه ۱۴۰۳۱۰۰۲۲۱۴۸

📜#خوانش
📄#انجامه

📜خوانش انجامه ملانجف لزوری | حاجی شیخ موسی | سنه ۱۱۲۱ قمری

❤️#شیخ_موسی

✍#ملانجف_لزوری

{{ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
بَلَىٰ وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ _ إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ _ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ _ وَإِلَـهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ _ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُ...[ناخوانا] _ هُوَ ٱلَّذِي يُصَوِّرُكُمۡ فِي ٱلۡأَرۡحَامِ كَيۡفَ يَشَآءُۚ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ _ شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِكَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمَاً بِالْقِسْطِ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ _ إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ _ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَديثاً _ ذَلِكُمُ اللّهُ رَبُّكُمْ لاَ إِلَهَ إِلا هُوَ خَلِقُ كُلِّ شَىْءٍ فَاعْبُدُوهُ _ وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ _ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ _ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ _ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. ...[ناخوانا] حضرتش به ادب زیارت صاحب داوِت عالی شان العظام الکرام الحاج الخیر موسی [به نظر می رسد منظور نگارنده حاجی #شیخ_موسی باشد] مرجع معظّمات شریعت اهالی پریج [ایل #پرجایی] و جماعت بن پی [#بندپی] ...[ناخوانا] فقرا و ضعفا و ایتام و قُربا به اشارت و امر پادشاه که آن حضرت سالک چون حارسش خالق قادر بود "و کفی بالله وکیلا" عزت بیفزود به حبس ملک [ملک را وقف کرد] و از آن سلطان سلیم النفس [به نظر می رسد وی باید همان پادشاهی باشد که در قصه ها نقل و قول میشود که او با جناب شیخ موسی علیه الرحمه مواجهه شده است] حیات شریعت سرآمد ...[ناخوانا] قنبرعلی پریج مشیر و مشاور کار استمداد از روان مطهر علّام آن مقصود محبوب به قله خجیر اسب وار ملک شتافت. سلطان عزم ...[ناخوانا] به اتفاق....}}

🔎خوانش:
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۰/۰۲

📝پانویس:

۱/#خجیر:
رودخانه #خجرو در بندپی شرقی

۲/#اسب_وار:
اسبار ملک لمسوکلا بندپی شرقی

۳/#قَلِه:
قلعه پریجا [#فیروزجا] که در واقع همان شاهنشیر لمسوکلا می باشد.

۴/#پریج:
به نظر می رسد با توجه به قرائن و اطلاعات دقیق در همین نوشتار باید منظور نگارنده ایل #پریجا باشد.

۵/#قنبرعلی_پریج:
به نظر می رسد وی در این نوشتار باید از معتمدین جناب حاجی شیخ موسی علیه الرحمه باشد.

۶/داوِت:
به نظر می رسد منظور دعوت باشد | آیین سنتی ۲۶ عیدماه که در زمانهای قدیم در تاریخ۲۵ عیدماه فرس قدیم در محوطه ی مزار امامزاده عبدالله و حاجی شیخ موسی برگزار میشد.

۷/#بن_پی:
بندپی

۸/متن عربی ابتدای نوشتار:
آیات ۸۲ و ۸۳ یس، ۱۶۳ بقره، آیات ۱۸ و ۱۹ ال عمران، آیات ۱۰۲، ۱۰۶ انعام، آیات ۱۸۱ و ۱۸۲ صافات

۹/تاریخ نگارش انجامه:
سنه ۱۲۱ قمری برابر با آبان ماه ۱۰۸۸ خورشیدی
👇👇
{...فی شهر شعبان المعظّم فلسنه ۱۲۱ کتبه اقل الطلاب لزور ملانجف غفرالله ...[ناخوانا] لوالدیه و لمن له حق علیه تمّت بعون الله}

📚ک خطی انجام نامه محسن صص ۹۸ و ۹۹
📙📘📓📗📒📕📔
📄#منشور_پژوهش_ادملاوند

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜فرهنگ عامه | یلدا | چله شو | افسانه برادران چیلله

📜فرهنگ عامه | یلدا | چله شو | افسانه برادران چیلله | خانواده و باورها

#فرهنگ_عامه
#یلدا
#چله_شو

کد خبر : ۳۰۴۲۶۰
۳۰ آذر ۱۴۰۱ - 11:48

📌در آذربایجان معمولا با شنیدن چیلله گجه سی، دورهمی های خانوادگی به ذهن خطور می کند که در ایام و مناسبت های خاص از جایگاه ویژه ای در نزد مردم این منطقه برخودار است.
#افسانه
#افسانه_برادران_چیلله

📜افسانه برادران چیلله در نزد مردم آذربایجان

در اساطیر و داستان ها نوشته شده است که شب یلدا در آذربایجان به واسطه افسانه‌هایی که در مورد برادران چیلله وجود دارد و این شب که طولانی‌ترین شب سال است، مطلع چیلله بزرگ محسوب می‌شود.

در افسانه های کهن آذربایجان، دو چیلله وجود دارد که چیلله‌ی بزرگ همزمان با شب یلدا آغاز می‌شود و چهل روز طول می کشد.

مطابق افسانه‌های کهن، پیرزنی کە در فولکلور آذربایجان “#قاری_ننه” (مادربزرگ پیر) خوانده می‌شود، دو پسر دارد که نام یکی “بؤیوک چیلله” یا چلله‌ی بزرگ است و پسر کوچکتر، نام “بالا چیلله” را بر خود دارد و عمرش بیست روز است.

📌از ابتدای شب یلدا چیلله‌ی بزرگ آغاز می‌شود. در روزهای پایانی چیلله‌ی بزرگ، برادر کوچکتر که مغرور است، نزد برادر بزرگتر می‌آید و می‌گوید: در این مدت چه کرده‌ای؟

📌چیلله بزرگ می‌گوید: دستان زنان را در داخل کوزه های آب منجمد کردم.

📌برادر کوچکتر می‌گوید: تو که کاری نکرده ای! ببین من چه می‌کنم! کاری می‌کنم که نوزادان در گهواره‌هایشان یخ بزنند.

📌برادر بزرگتر به طعنه به او می‌گوید: “عُمرون آزدی، دالین یازدی”! (عمرت کوتاه است و به دنبالت بهار می‌آید)

📌چیلله‌ کوچک در طول فرمانروایی خود، سرما را در تمام سرزمین‌ها حکمفرما می‌کند و در یکی از همین روزها، در یکی کوههای قلمرو خود به دست برف اسیر می‌شود.
خبر به قاری ننه می‌رسد و او برای آزادی فرزندش از زندان برف، به کوه رفته و با سیخی که روی آتش داغ و به نبرد برف رفته و در نهایت، برفها را آب می کند، چیلله‌ی کوچک بعد از آزادی متوجه می‌شود که در آن روز زمستان تمام شده و “بایرام آیی” یا همان اسفندماه آغاز شده است.

📌از همان روزی که قاری ننه روی آتش سیخ داغ کرده، به مدت یک ماه هر شب چهارشنبه آتشی روشن می‌شود که ارث قاری ننه می‌باشد و هر یک نامی دارد. این اسامی به ترتیب؛ “یالانچی چارشنبه” (چهارشنبه‌ی دروغگو)، “کوله چارشنبه” (چهارشنبه‌ی قدکوتاه)، “خبرچی چارشنبه” (چهارشنبه خبرآور) و آخرین چهارشنبه سال که همان چهارشنبه سوری معروف است، “دوغروچو چارشنبه” (چهارشنبه راستگو) نام دارد که اطمینان از آغاز بهار می‌دهد.

🗓در زمان‌های قدیم، خانواده‌های آذربایجانی به رسم احترام، در این شب طولانی به ملاقات بزرگ خانواده می‌رفتند.
بزرگ خانواده نیز با فراهم کردن “چیلله یئمک‌لری” (خوراکی‌های مخصوص چیلله)، آنها را داخل یک سینی مسی(مجمعی) می‌چید و روی کرسی قرار می‌داد. آتش زیر کرسی در ابتدای شب روشن می‌شد و اشخاص خانواده دور آن نشسته، شادی و سرور می‌کردند.

📌در ادامه آئین ها و آدابی که در قدیم و حتی امروز در شب یلدا در آذربایجان مرسوم بوده را مرور می کنیم تا هم یادی از آداب و رسوم خود کرده باشیم و هم نسل امروزی با این آئین ها آشنا شوند.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🔲فرهنگ عامه | چله شو | یلدا در آذربایجان شرقی و غربی و شهرستان کمیجان

🔲فرهنگ عامه | چله شو | یلدا در آذربایجان شرقی و غربی و شهرستان کمیجان

#فرهنگ_عامه
#چله_شو
#یلدا

🔲مراسم سنتی « #چیله_گجه_سی » در شهرستان کمیجان

📌شب یلدا در کمیجان به چیله گئجه سی شهرت دارد که نمادی از مهربانی، صمیمیت و دورهمی و صله رحم است.

📌خوراکی‌های سفره شب چله در این منطقه از دیرباز متفاوت بوده است. کشمش، نخودچی، گندم، جو، عدس و برنج برشته ، مغز گردو، بادام، تخمه کدو، قیسی، سنجد و کدو، چغندر و... پای ثابت سفره شب چله بوده است.

📌همچنین در این شب مردم در کمیجان اشعار محلی بایاتی می‌خوانند و گل یا پوچ بازي میکنند.

💠#چیلله_گجه_سی مردم آذربایجان

چیلله گجه سی آیین مردم آذربایجان در آخرین شب آذرماه و درازترین شب سال است، که در این شب مرم آذربایجان به جشن شب نشینی می پردازند.

🔲آئین های شب یلدا در آذربایجان شرقی

✍جشنی که در شب یلدا برگزار می شود یک سنت باستانی دارد و از زمان های گذشته تا به امروز در میان مردم مرسوم بوده و مردم آذربایجان شرقی نیز برای زنده نگه داشتن این شب به یاد ماندنی طبق آداب و رسوم خود جشنی را بر پا می کنند.

به عنوان مثال در این استان اهالی شب آخر چله، رسمی دارند به نام "چله قاشدی" که جوانان و بچه های یک کوچه یا هر خانواده، بالای پشت بام یا در یک جای وسیع جمع می شوند و اتش بزرگی درست می کنند و از روی آن می پرند و در همان حال می خوانند، می رقصند و شادی می کنند و در موقع پریدن از روی آتش این شعر را به زبان ترکی می خوانند:

چله قاشدی ها چله قاشدی ها
( چله فرار کرد ها چله فرار کرد)

با این رفتار و گفتار، چله را از خانه و دیار خود بیرون می رانند. برخی ها نیز در شب چله تپانچه دستی درست می کنند تا با صدای آن چله را بترسانند که زودتر فرار کند.

📌همچنین مردم آذربایجان در شب یلدا "#چیلله_قارپزی" می خورند و بر این باور هستند که با خوردن هندوانه در این شب سرمای زمستان را حس نمی کنند و بعد از شام انواع تنقلات همانند لبو، باقلا، انواع میوه های خشک همانند انجیر، آلبالو و آلو، انواع میوه شامل انار، هندوانه در سفره های خود می گذارند و در شب نشینی های طولانی شرکت کرده و برای یکدیگر چیستان، مثل، داستان تعریف کرده و با گرفتن فال حافظ شب خاطره انگیزی را در کنار خانواده در طولانی ترین شب سال به ارمغان می آورند.

💝فرستادن #خونچا یا #چیلله_لیق برای نو عروسان

✍رسم بردن اول زمستانی یا چله ای برای نو عروس و یا تازه داماد در این شب رایج است و در قدیم برای نوعروسان هدایایی شامل شیرینی، میوه، یک دست لباس، یک جفت کفش، پارچه های رنگارنگ و... می فرستادند که شاید امروزه این رسم تغییر کرده و لباس های زمستانی، زیور آلات و یا لوازم خانگی با برند خارجی جایگزین آن شده است.
چیلله یک کلمه تورکی است به معنای نهایت کشیدگی به کنار و این شب به خاطر کشیدگی یعنی طولانی بودن آن بدین صورت نامگذاری شده است.

🔎#چیلله که جمعا ۶۰ روز است ۴۰ روز چله بزرگ (بؤیوک چیلله ) و ۲۰ روز چله کوچک (کیچیک چیلله ) البته بعد از بؤیوک چیلله و کیچیک چیلله ، قاری ننه چیلله سی هم از اول اسفند تا ۱۰ اسفند ادامه می یابد و بعد از آن بایرام آیی شروع می شود...

🔲#جشن_خدر_نبی رسمی کهن در آذربایجان غربی

✍از قدیمی‌ترین رسم‌های منطقه آذربایجان در شب چله برگزاری جشن خدر نبی و #قورتولوش_بایرامی (عید نجات) است که ریشه در باورهای ایرانیان باستان دارد که تا حدودی از بین رفته ولی خاطرات آن هنوز در اذهان مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها به جا مانده است.

📌در عید خدر نبی جوانان دم بخت هر روستا حبوباتی نظیر نخود، گندم، ذرت، تخم هندوانه و خربزه از منازل اهالی روستا جمع می‌کردند و پس از پختن و خشک کردن، همراه نمک در هاون می‌کوبیدند که در اصطلاح محلی «قووت» نامیده می‌شود.

📌هر یک نفر از جوانان به اندازه هفت ناخن از این قاووت را زیر زبان خود گذاشته و می‌خوابیدند و خواب‌هایی که می‌دیدند توسط بزرگ‌تر ها تعبیر می‌شد، همچنین دختران دم بخت از حبوبات جمع آوری شده آش پخته و بین همسایه‌ها تقسیم می‌کردند. که در واقع نوعی نذری برای باز شدن بختشان بود.
#متل_خوانی
📌یکی دیگر از رسم‌های زیبای مردم این استان در شب یلدا متل خوانی بزرگترها برای کوچک ترها بود که این رسم دیگر با آمدن تلویزیون به خانه‌ها برچیده شد و جوانان بیشتر جذب برنامه‌های تلویزیونی شده و توجهی به داستان فلکلور و پندآموز بزرگترها نشان نمی‌دهند.

📚اقتباس از کتاب جشن ها و شادی های کهن در ایران و جشن شب یلدا در ایران به قلم حمید سفیدگر شهانقی، انتشارات ائلشن، ۱۳۹۳

📑گردآورنده:
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۰۹/۲۸
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🏛کاروانسـرای حـاج کـریم کـریمی در محلـه چهـار سوق بابل

#کاروانسرا

🏛کاروانسـرای حـاج کـریم کـریمی ( در محلـه چهـار سوق)

[پرانتز ردیف ۱۷
ملا محمد کریم بن #کاظم_بیک ؛جد اعلای خاندان کریمی در اطراف نور و آلاشت، برادر کیا بیجن کلانتر لاریجان (#امامزاده بیژن یا بیجن حاجی)، برادر میرزا محمد مقیم؛ 👈 موسس فکچال، برادر میرزا محمد رضا طالقانی (پدر میرزا محمد صفی حسینی طالقانی؛ کتابدار کاظمیه)، برادر میرزا محمد علی بیک (توسعه دهنده ی مجموعه ی کاظم بیک) می باشد.

📌او حمامی در چهارشنبه پیش داشت که قسمتی از آن وقف و قسمتی ملکی بود که به یکی از پسرانش به نام محمد رسید.

📌کاروانسرا هم به امان الله (امامزاده امان الله حسینی نزدیک بلده مزار دارد) و بعد به نسلش رسید.

📌کریم فوق الذکر شما [متن مورد بحث] از نسل همین امان الله است.

📌مرحوم آیت الله شیخ امان الله کریمی فرزند محمد از نسل همین کریم دوم است.

📌شوربختانه کاروانسرا در دوران پهلوی تخریب شده و وجود نداشت که دکتر ستوده فقط نامش را شنید و در کتاب از آستارا تا استارآباد ثبت کرد.

📌محل بوستان نوشیروانی بابل هم از املاک محمد کریم اول بود که بعد از مرگش به وراث ایشان رسید، آن محل جریانات مفصلی به خود دید که نهایتا پارک شد.

📌آیت الله شیخ امان الله فرزندی نداشت و در وادی السلام قم مدفون است.]

🖊#سیدمهدی_بیژنی ۱۴۰۳/۱۰/۰۱
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─