🟢وقف امام علی ع |  واقف ملانبات و بلقیس دختران کربلایی محمدقلی نمط مال | لمسوکلا

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

صفحه نخست یک وقف‌نامه

📜#وقف | #وقفنامه

🟢 واقف:
ملانبات و بلقیس دختران کربلایی محمدقلی نمط مال

📜رقبه:
سه خویز زمین مزروعی آبی شلتوک زاری با جییع توابع شرعیه

🔲حدوداربعه:
شرقیا مشروب از سجاده رود | غربیا سامان زمین بیگلر | جنوبا سامان کربلایی اکبر | شمالیا نهر سجاده رود

🌍محل:
مزرعه شهیرکاله لمسوکلا بندپی شرقی بابل

📌مصرف:
عزاداری امام علی علیه السلام در در لیالی ۱۹ و ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان و احیای لیالی مذکوره

📌این وقف مقید به زمان است.

نوع وقف: عام

📌شرایط تولیت و نظارت:
تولیت با مشهدی بابا بن کربلایی آقابزرگ و بعد به اولاد ذکور و....

📝شرح سجلات:
قد اجریت صیغه الوقف کما رقم انا الاحقر عبده الراجی محمدباقر،
قد وقع الوقف کما رقم لدی الفانی محمدابراهیم بن جعفر،
عباسقلی، داداشقلی،
مهرعلی مظفر،
شعبان،
عباسعلی،
داداشقلی،
علی مظفر،
شعبان،
الحضارفی المجلس

🖨تاریخ:
وکان وقوع ذلک بتاریخ ۱۶ مردادماه قدیم مطابق با هفتم شهر صفرالنظفر۱۳۳۳ قمری | 🕹جانمقلی

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۳۰۱۳۱۸
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜اقوام در آلاشت

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

🖊آلاشت در ارتفاع ۱۹۰۰ متری سطح دریا قرار گرفته است، دامنهٔ دمای این شهر بین ۷٫۵ تا ۱۰ درجهٔ سانتی‌گراد و میانگین بارندگی سالانهٔ آن بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلی‌لیتر است. آلاشت دارای حیات وحش حفاظت شده است که می‌تواند درختان سیاه ریشه مانند گردو، فندوق و گیلاس را در خود پرورش دهد.

https://eitaa.com/edmolavand/22028

در ورودی آلاشت یک دوراهی وجود دارد که یکی از آن‌ها به امام‌زاده حسن یا به قول محلی‌ها «سرکوه» و دیگری به داخل شهر و روستاهای «سوادرودبار» و «هلی چال» و «چرات» و … می‌رسد. روستای سوادرودبار یا در زبان محلی ساتروآر از دو قسمت پایین محله و بالا محله تشکیل شده است که شغل مردم آن دام‌پروری است و درگذشته به کشت گندم نیز می‌پرداختند ولی امروزه سیب زمینی و چغدر کشت اصلی آن است.

📌محله قدیمی آلاشت در ۱۹ تیرماه سال ۱۳۴۸ هجری شمسی توسط وزارت فرهنگ و هنر به دلیل داشتن شاخصه‌های معماری بومی و ارزشمند با شماره ثبت ۸۶۷ ثبت ملی شد.

کوچه‌های تنگ و باریک با مصالح بومی، سقف‌های تخته پوش، جداره‌های ارزشمند همه و همه نشانی از اصالت این بافت تاریخی می‌باشد، بافت قدیمی و کوچه‌های شهر مقیاسی انسانی داشته و دارای ارزش تاریخی می‌باشد.

در ۲۴ اسفندماه سال ۱۳۸۸، ۵۷ هکتار از محدوده بافت تاریخی آلاشت توسط رئیس سازمان میراث فرهنگی به وزیر وقت کشور به همراه ضوابط عمومی حفظ بافت ابلاغ گردید، بافت قدیمی، ملی و ارزشمند آلاشت بار دیگر در مهرماه سال ۱۳۹۳، به همراه ۱۶۷ محدوده بافت تاریخی با سیزده رویکرد عمومی برای حفاظت از آن‌ها توسط شورای عالی معماری و شهرسازی به استانداری ابلاغ گردید.

📒لغت نامه دهخدا

( آلاشت ) آلاشت. ( اِخ ) نام خُرّه ای در ناحیه ولوپی بسوادکوه مازندران. || نام قریه بزرگ این خُرّه.الاشت. [ اَ ] ( اِخ ) از بلوک لوپی است واقع در دره سوادکوه. ( سفرنامه مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 42 ).

📗فرهنگ فارسی

( آلاشت ) نام خره در ناحیه ولوپی بسواد کوه مازندران

📚وجه تسمیه شهر الاشت

عموم افراد این شهر را با تلفظ سه کلمه مختلف ألاشت، إلاشت، آلاشت بیان می کنند. و هرسه املای آن هم اکنون از زبان افراد مختلف تلفظ میشود. اهالی این شهر با گویش محلی إلاشت بیان میکنند، پس حتما باید آن را پذیرفت زیرا این اسم خواست است. اما بر اساس تحقیقات کاملی که انجام شده معانی مختلفی جمع آوری شده است. که به آن می پردازیم.

ألاشت

أل=درختی است کوهپایه ای که در این منطقه یافت میشود .پس می توان آن را به مکان درخت أل معنی کرد.

ألاشت

به معنی آشیانه عقاب : آل + شت. أل = عقاب و أشته = آشیانه عقاب اما با همان تلفظ ألاشت. لازم به ذکر است که مردم الاشت به عقاب (اله) هم میگویند. در زبان سانسکریت (هشت) را است تلفظ میکنند (أشت) تلفظ می کنند . پس بنا بر این تحقیقات أل أشت یا أل ه‍شت یعنی جایی که محل زندگی عقاب است . و ناگفته نماند که همچنان عقاب در الاشت فراوان است.

ایل دشت

این واژه را ابتدا مرحوم اشرفعلی رستمی الاشتی معلم نگارش و فرهنگ دوست و مردم دوست الاشت که ساعتی کرد آن را مکتوب و گرد آوری کند نوشته است.و کتابهای دیگری نیز مانند کتاب الاشت زادگاه رضا شاه پهلوی، نوشته هوشنگ پور کریم نیز از آن استفاده کردند. اکبر اکبری الاشتی معلم بازنشسته کوچ قسمتی از الاشتی ها را از منطقه ایل دشت ترکستان می داند و می گوید این موضوع را از پدران خود شنیده است.

إلاشت یا هاست

چون الاشت بین یال و دره قرار گرفته به آن (هل شت) یا (هر شت )نام گذاری شده. در زبان مازندران هل یا هر به معنای آویخته یا آویزان است. (هل ته تو) به معنی چیزی که آویزان است و در حال تاب خوردن است.

آلاشت

آله و آل در فرهنگها به معنی سرخ نمیرنگ یا (آلگونه) ضبط شده است که به نظر دکتر ایرج ملکی تقصیر درستی از چشم انداز این منطقه و برگهای ( آلگونه ) خزانی است.

🕹در مازندران محدوده بافت تاریخی ۶ شهر از جمله شهرهای بابل، قائمشهر، بابلسر، ساری، آمل و آلاشت در میان ۱۶۸ بافت ارزشمند کشور به شهرداری‌ها و استانداری ابلاغ گردید، وسعت محدوده بافت تاریخی آلاشت نسبت به کل شهر در مقایسه با پنج شهر دیگر به مراتب بیشتر و نزدیک به ۷۰٪ از بافت شهر بوده، همچنین محدوده بافت تاریخی الاشت به دلیل ثبت ملی شدن تنها محدوده بافت تاریخی ثبت شده در میراث کشور می‌باشد.

آلاشت به دلیل موقعیت جغرافیایی خود، کمتر مورد توجه فاتحین ایران بوده است. خانه‌ای که رضاشاه در آن به دنیا آمد، در حال حاضر موزه مردم‌شناسی است. این بنا با قدمت ۲۰۰ ساله در دهه ۸۰ از کتابخانه به موزه مردم‌شناسی تغییر کاربری شد و عموم مردم برای بازدید از آن اقدام می‌نمایند. علاوه بر موزهٔ مردم‌شناسی، مسجد امام حسین توسط حسین لرزاده معمار نام آشنا دوره پهلوی دوم نیز نزد مردم از اهمیت خاصی برخوردار است این مسجد در سال ۱۳۵۲ به‌دستور محمدرضاشاه، پادشاه وقت ایران ساخته شد.

📘سفرنامه مازندران. رضاشاه پهلوی. تهران ۱۳۳۵

مسجد امام حسین با معماری منحصربه‌فرد، طاق‌نماهای جناغی، پلان درون‌گرا و کشیدگی باسیلیکایی و گنبد ۱۲ وجهی رک یکی از زیباترین مساجد شمال ایران بوده که با مصالح مختص به اقلیم سرد و کوهستانی (عمدتاً سنگ) چشم هر بیننده‌ای را به خود جذب می‌نماید.

جز این دو ساختمان، ساختمان خاص دیگری در جنوب شرقی آلاشت و در جوار روستای گلیان به نام دختر پاک وجود دارد، این ساختمان مقبره یک دختر معصوم بوده که از زمان‌های قدیم معتقد بوده‌اند تنها زنان می‌توانند از این آرامگاه بازدید نمایند و مردان حق ندارند وارد این مزار شوند، طبق مستندات و مطالعات انجام شده این مقبره از قبل معبد آناهیتا (الهه آب) بوده است و سه مشخصه معابد آناهیتا (بالای تپه بودن، نزدیک رودخانه بودن و پلان مربع مستطیل) را داراست.

یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌های معنوی آلاشت، بانوان هنرمندش هستند، از زمان‌های قدیمی زنان دوش به دوش مردان علاوه بر کار خانه با هنر دستان خود نیز به اقتصاد خانواده کمک می‌کرده‌اند، بزرگ‌ترین هنر صنایع دستی در این منطقه یقیناً جاجیم بافی است که دارای شهرت جهانی و در گذشته تولیدات مردم منطقه اعم از خصوصی یا کارگاه صنایع دستی که وابسته به سازمان صنایع دستی بوده علاوه بر استان‌های مختلف کشور به کشورهای دیگر نیز صادر می‌شد.

جاجیم این منطقه در خرداد ماه سال ۱۳۹۷ به نام آلاشت ثبت ملی شد و نشان جغرافیایی ملی دریافت کرد.

🌿مردم آلاشت از قومیت طبری هستند.

📗نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۵.

طایفه سوادکوهی یکی از طوایف بزرگ قوم طبری می‌باشد. طایفه سوادکوهی آلاشت به تیره‌های پهلوان، رحمانی، جمشیدی، جورسری، رستم پور، رشیدی، گیلک، شهابیان، یوسف‌پور، قلی‌پور، ناصحی، ملا، امینی، عرب، احمدی، احمدیان، دله و باقری و... تقسیم می‌شوند.

📒نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۶.

⬛اقوام مختلف ساکنین در شهر آلاشت:

🌿قوم اوج یا جوسری در شهر آلاشت

در شهر آلاشت به دلیل قرار گرفتن در مناطق کوهستانی و آب فراوان روخانه (روآر) و قرار داشتن در میان یک سلسله کوه و از جهت دمای هوا نسبت به مناطق مسکونی سوادکوه نسبتا گرمتر است، به هنگام هجوم دشمن، مأمن مناسبی جهت زیست و دفاع بوده است. در همین حال هر گاه به دلایل طبیعی همچون بیماری ها، وبا، طاعون، زلزله که در گذشته موجب انهدام جماعت های انسانی بودند. این مکان از ساکنان تهی می شد و در زمانی دیگر دوباره به دلایل گفته شده محل زندگی و پناه مردم می باشد.

بر اساس شواهد موجود و بخصوص قبر متعلق به چندین هزار سال پیش می باشد، این منطقه نشانه هایی از زندگی جمعی از دوره مهر پرستی دارد ، زیرا تمامی گور های قدیمی به طرف مشرق و در جهت طلوع خورشید قرار گرفته است و کاملا متفاوت با وضعیت قبر هایی است که متعلق به مسلمانان است. مردم از درون گورها زیورآلات، کوزه‌ با نقش‌های ظریف و زیبا یافته‌اند.
بومیان شهر آلاشت در قسمت پایین شهر آلاشت که اکنون دی ین نامیده شده است زندگی می‌کردند. اوجی‌ها در اواخر دوره مغول یا در اوایل دوره ی تیموری وارد سوادکوه و پس از آن تعدادی از آنهانیز وارد آلاشت شدند و با بومیان زندگی مسالمت آمیزی را آغاز کردند.

🌿قوم اوج یا جوسری

در همین هنگام کاشی‌ها نیز در روستای همجوار زندگی می کردند. دقیقاً معلوم نیست چه مدت پس از ورود آنها به شهر آلاشت، بیماری وبا در منطقه شایع شد و ساکنان شهر آلاشتمتواری شدند و بسیاری نیز از بین رفتند. پس از وقوع وبا اوجی‌ها تعدادی به سنگرج، تعدادی به نقاط نامعلوم و تعدادی نیز پس از پایان تراژدی به شهر آلاشت باز گشتند. اما از ساکنان بومی که قبل از آنان در آنجا زندگی می‌کردند دیگر خبری نبود و اینکه زنده‌ها، برای نجات جانشان به نقطه ای نامعلوم نقل مکان کرده بودند و دیگر یارا ها بازگشت نکردند.

اما اینکه زبان و فرهنگ همه افرادی که اکنون در شهر آلاشت و دیگر مناطق سوادکوه زندگی می‌کنندتبری است، گواه آن است که بومیان این منطقه چه از نظر تعداد و چه از نظر فرهنگی غالب بوده‌اند و می‌بایست قبل از فاجعه وبا مدتی طولانی با هم زندگی می‌کردند تا فرهنگ و زبان خود را جایگزین تازه واردان کنند. به طوری که اکنون تقریباً تمامی مردم منطقه از اصل و نژاد خود اطلاعات کافی ندارند و خود را بومی منطقه می دانند.

🌿قوم کاشی ها در شهر آلاشت

به روایت های مختلفی از طوایف قدیمی شهر آلاشت هستند. مقر اصلی آنها روستای گلیون است. آن ها تصویرشان بر این است که کاشانی هستند و خود را کاشی می دانند. بعد از چند صد سال سکونت در منطقه و آمیزش با فرهنگ بومی امروزه تنها نشان از موطن اولیه آنها نام کاشی است.
در دوران اولیه تاریخ ایران، مهمترین قومی که در پهنه فلات ظهور کرد، (قوم کاس بود که خود با دوشاخه کاس پی یا کاس سی تقسیم می شد). که در کناره های دریای خزر می زیستند. کلمه سی در زبان گیلکی ( و هنوز در زبان تبری) معنی تیپه و کوه بلند را دارد و کلمه پی یا بی معنی رود و آب را دارد.
خانواده حیدری که از گلیون به شهر آلاشت آمده اند از اقوام کاشی هستند، همینطور اهالی روستا گلیون همگی کاشی می باشند.

https://eitaa.com/edmolavand/22028
منطقه آلاشت

🌿قوم گیلکها (گلک خل) در شهر آلاشت

حکومت آل زیار به یاری دیلمیان در سال ۳۱۶ هجری قمری حکومت طبرستان و گرگان را به دست گرفت و حکومت آل زیار را تأسیس کرد. یکی از مناطقی که تخت سلطه آنها بود منطقه سوادکوه بوده است و شخصا گلیون (گیلیان) که به معنی مکان گیلی هاست از نام آنها گرفته شده است و پس از قرن‌ها هنوز جای اینان در منطقه ولوپی سوادکوه وجود دارد. گیلک ها نیز از آل زیار می باشند ، ضمن اینکه بعد از شکست آل زیار آن ها همچنان در شهر آلاشت پا برجا می باشند. در الاشت به آنها گیلک یا به لفظ الاشتی ها گلک گفته میشود. و حدس زده می شود که پس از اوجها و کاشیها از قدیمی ترین اقوام در این منطقه هستند.

🌿جمشیدی ها (جمشی خل) در شهر آلاشت

بر اساس سندی مغشوش اینان خود را اهل نون نعل ناندل کنونی و یا لاریجان می‌دانند. با مسافرت به آمل و مذاکره با آقای دکتر ایرج ملکی وی نونعلی بودن جمشیدی‌ها را رد کرد. جمشیدی‌ها در مناطق مختلف ایران سکنی دارند مانند سربند اراک، الیگودرز لرستان که از کوهرنگ بختیاری کوچیدند و اصفهان و خراسان پایگاه اصلیشان بوده است.

🌿عربها در آلاشت

اولین حمله عرب‌ها به تبرستان به هنگام خلافت خلیفه اول عمر نهاده شد. شرح آن در کتاب رضا شاه از الشتر تا آلاشت به طور کامل آمده است. خوانندگان را به رجوع به آن کتاب دعوت می‌کنیم. تنها باید این نکته را بازگو کنیم که عرب‌های ساکن آلاشت در دوره های مختلف وارد آلاشت شدند. یک تیره از عرب‌های مقیم لفور ییلاقشان روستای سرین سه کیلومتری آلاشت بوده است. آنها با آلاشتی‌ها وصلت کردند. فردی به نام ارباب مقیم آلاشت شد و بعداً نام خانوادگی بهاری را برای خود انتخاب کرد.
به روایت عامه، ملاخلی‌ها نیز از تبار عرب هستند زیرا در قدیم ملاخل یا ملاخیل را ابوخل یا ابوخیل می‌خواندند و جد آنها را ابومحمد می نامیدند.

🌿قره قانی ها (قراقونی) در آلاشت

قره قانی یا قراقانی به لفظ آلاشتی‌ها قراقونی از ایل قشقایی فارس هستند. تحقیقات کامل نگارنده در مورد این قوم در کتاب رضا شاه از الشتر تا آلاشت آمده است. و به خاطر عدم تکرار از آوردن آن در این کتاب بازگو نکرده‌ایم. اما تنها باید این نکته را گفت که قراقانی‌های آلاشت معتقدند که دو برادر به نام‌های مهدی و نورالله به خاطر حمایت‌های مردم آن سامانه به لطف علی خان زند و در نتیجه شکست او و همچنین منهزم شدن سپاه عشایری، بالا جبار و برای نجات جان خود به مازندران کوچیدند و ابتدا در روستای چرات سکنی گزیدند و سپس به آلاشت و لرزنه نقل مکان کردند.

🌿سیاهپوش ها در آلاشت

تعدادشان در الاشت بسیار اندک است. زیرا از زمان ظاهرا ناصرالدین شاه به این منطقه آمده‌اند دو برادر به نام‌های ابراهیم و جعفر از دامغان به آلاشت به عنوان دست فروش آمده اند. و در همین جا ماندگار شدند و با آلاشتی‌ها وصلت کردند. بر اساس تحقیقات انجام شده سیاه پوشان خود را از اجداد اسرای روم در دوران شاپور اول ساسانی می‌دانند. اکنون بسیاری از اینان در منطقه دزول و شوشتر با همین نام سیاه پوش سکنی دارند. ناگفته نماند در دوران پس از صفوی در جابجایی‌های قومی اینان نیز به مناطق مختلف ایران کوچیده‌اند.

🌿دائو ها در آلاشت

به نظر می‌رسد تنها تبری‌های آلاشت که به تاریخ دیوها و فرهنگ مهرپرستی می‌رسند همین دائوها هستند.‌ دائوهای آلاشت در زمانی نه چندان دور احتمالاً پس از دوران آقا محمد خان قاجار تعدادی از آنها به آلاشت آمده‌اند. اکنون نیز بستگان آنها در زیرآب و کسلیان وجود دارند.

🌿پاهلون (پاهلونی خل) در آلاشت

واژه پاهلون در دوران حاضر با تعبیرها و تفسیرهای گوناگونی مواجه شده است. مثلاً ملک الشعرا بهار این واژه را پالانی نوشته است. و برخی از نویسندگان خارجی و ایرانی نیز پاهلون را برابر پالان که مورد استفاده برای اسب و الاغ است دانسته‌اند و در نتیجه پالانی را خرکچی معنی کرده‌اند. بدیهی است کلیه نظریات فوق فاقد جنبه‌های تحقیقی بوده و بیشتر هاکی از نوعی برخورد عوامانه با واژه مذکور است.
واژه پهلون و یا پاهلون از دو قسمت پهل یا پهله با تلفظ آلاشتی‌ها پاهل به علاوه ون که پسوند نسبت می‌شود تشکیل شده است. بر این اساس پهلون و یا پاهلون یعنی پهله‌ای یا اهل پهله. تاریخ نویسان سرزمین پهله را شهرهای ما سبذان یا پشتکوه در زمان قدیم مرکز آن شهری به نام شیروان بود. همدان،ماه البصره یا نهاوند کنونی،ماه الکوفه یا شهرستان دینور میان آذربایجان و همدان فرمسین یا فرماسین یا کرمانشاه کنونی منطقه و دره باستانی سیمره می باشد که بزرگترین محل سکونت قوم لک بوده است، می دانند. اکنون نیز الشتر و دلفان یا نورآباد به طور عمده لک نشین هستند. منطقه سیمره نیز از استان همدان و استان ایلام کنونی را در بر می‌گیرد.

اقوام پهلون در ادامه …

برخی از دانشمندان و صاحب نظران اعتقاد دارند که کاسی‌ها نیاکان لکها و لرها می‌باشند و حسن پیرنیا در کتاب تاریخ ایران باستان می نویسد که کاسی‌ها بعدها به جنوب بین خوزستان و کردستان رفته اند. در برخی منابع گفته شده قوم اوج نیز به کاسی‌ها نسبت داده شده اند. کهن‌ترین اشاره به ساکنان سرزمین فعلی لرستان در اثری به نام کتابخانه تاریخی تالیف دیو دوروس مورخ یونانی و سیسیلی الاصل که در اواخر سده قبل از میلاد می‌زیستند، در کتاب خود آورده است،قومی به نام کوسایو یا به زبان دقیقتر کاسی‌ها در کوه‌های شمالی سوزیانا یا خوزستان،معادل سرزمین کنونی لرستان سکونت دارند.

استرابون جغرافی دان یونانی و مولف کتاب جغرافیا که احتمالاً متولد سال ۶۳ قبل از میلاد است به همین قوم و به همین اسم و در همین محل اشاره می‌کند. پذیرفتنی است که بگوییم قدیمی‌ترین کسانی هستند که تاریخ نویسان سکونت آنان را در سرزمین کنونی لرستان ثبت کردند. در فصلنامه لرستان پژوهی آمده است که تردیدی نیست مناطق کنونی خاوه یادلفان و الشتر قوم کاز یا کاسپی‌ها و یا کاس کاسی‌ها از قدیمی‌ترین ساکنان دریای خزر پیش از مهاجرت آریاییان از خاور ایران به منطقه بوده اند.

https://eitaa.com/edmolavand/22028

رضاشاه پهلوي نيز يكي از كساني است كه در پي نيل به سلطنت، اشتهار سلاطين را كسب كرد اما ريشه و تبارش نه تنها از درخشندگي ويژه‌اي بهره نداشت، بلكه اصولاً مبهم و ناشناخته ماند. رضاشاه در آلاشت مازندران متولد شد و معمولاً عضو ايل پالاني معرفي مي‌شد. محمدتقي بهار در تاريخ احزاب سياسي نوشت : « نام اين طايفه در تاريخ خاني طبع پتروگراد برده شده است و تا جايي كه به ياد دارم غير از آن تاريخ كه وقايع حكام گيلان و لاهيجان و ظهور شاه اسماعيل و حالات خان احمد گيلاني را مي‌نويسد نامي از اين طايفه در تاريخ ديگر برده نشده است.» ظاهراً تاريخ خاني در 922هـ . ق نوشته شده و شرح حوادث سالهاي 880 تا 920هـ . ق ناحيه گيلان و لاهيجان، يعني دو دهه نخستين دوره صفويه و دو دهه پيش از تأسيس آن سلسله را در بردارد.
در كتاب رضاشاه از الشتر تا الشت درباره تبار رضاشاه مطلبي عنوان شده است كه دو نكته از آن قابل تأمل است. يكي اينكه نياكان رضاشاه از الوار لرستان بودند و ديگر اينكه همين الوار، به وجودآورندگان ايل پالاني نيز بوده‌اند. درباره نياكان لُر رضاشاه اين گونه گفته شده است كه در زمان هجوم افغانها در اواخر دوره صفويه (1148-1135)، طوايف لر همانند بسياري ديگر از ايلات ايران، نادر را در سركوبي افغانها ياري مي‌دادند. طايفه حسنوند كه يكي از طوايف لك محسوب مي‌شد، نيز در اين جنگها شركت داشتند. يكي از افراد طايفه حسنوند به نام « رمضان» در جريان جنگهاي نواحي شمالي كشور، از لشكريان جدا گشته، راه را گم كرده و سرانجام در ناحيه آلاشت اقامت گزيد. رمضان با يكي از دختران طايفه اوجي ازدواج كرد و براي هميشه در آن ديار ماندگار گرديد و رضاشاه از نواده‌هاي ايشان است.

روايت يادشده درباره نياكان رضاشاه، قابل بررسي و در عين حال بسيار محتمل است. اما اينكه همين رمضان به علت اينكه در منطقه لرستان به لرها، فيلي (فهلو، فهلي، فهلوي) مي‌گفتند، ايشان هم در الاشت خود را پاهلون و پهلون به معناي پهله‌اي معرفي كرد و بدين گونه ايل پاهلوني يا پالاني را بنياد نهاد، مورد ترديد است و جاي بحث دارد. زيرا دست كم اگر روايت بهار درست باشد كه نام پالاني در تاريخ خاني آمده است، آنگاه روشن مي‌شود كه پيشينه كلمه پالاني در ناحيه مازندران و گيلان نزديك به 220 سال پيشتر از زماني مي‌رسد كه ادعا مي‌شود رمضان اقامت خود را در الاشت آغاز كرده بود. بدين ترتيب، باب تحقيق در اين باره همچنان باز است، اگرچه آنچه مهم است نه تبار رضاشاه، كه كارنامه خود او و جايگاهش در سير تحولات تاريخ و جامعه ايران است.


برگرفته از وبلاگ ایشتار 2/نوشته شده توسط: ری بین(مهدی)

+ نوشته شده در پنجشنبه چهارم آبان ۱۳۹۱ ساعت 22 توسط رامین یوسفی |
"تبار لری پهلوی ها- از الشتر تا آلاشت، (تبار رضا شاه پهلوی)" https://taraz68.blogfa.com/post/417

📩حمید ١٩:٤٧ - ١٤٠١/١٢/٢٧
مردم آلاشت مازندرانی هستند و ارتباطی با لرها ندارند. هیچ یک از طوایف منطقه آلاشت لر یا کرد یا لک نیستند و طوایف لر و لک و کرد مازندران با نام خواجوند شناخته میشوندکه زمان نادرشاه افشار و محمدخان قاجار

به منطقه غرب مازندران کوچانده شدند و نام طوایف و تاریخچه ورودشان مشخص هست و امروزه در برخی روستاهای کلاردشت و کجور سکونت دارند و به گویش خواجوندی صحبت میکنند که گویشی از زبان لکی هست و یک طایفه عبدالملکی نیز از شیراز به کجور کوچانده شدند و سپس از منطقه کجور به زاغمرز در بهشهر کوچانده شد که به گویش عبدالملکی که گویشی از زبان لکی هست صحبت میکنند و عبدالملکی ها در اصل ترک افشار بودند که در اثر مهاجرت های مختلف زبانشان لکی شد و در بینشان تیره های قشقایی و عرب خمسه و لک و کرد و فارس هم وجود دارد. دو طایفه لر به نام سیلاخور و هداوند در مازندران سکونت دارند که زمان نادرشاه افشار و محمد خان قاجار به مازندران آمدند و جمعیت کمی دارند و مانند بقیه به زبان لکی صحبت میکنند و جمعیتشان از خواجوندها و عبدالملکی ها بسیار کمتر هست.
https://abadis.ir/fatofa/%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B4%D8%AA/

🏠رصدخانه آلاشت مازندران

از جاهای دیدنی شهر الاشت سواد کوه می توان به رصدخانه آن اشاره کرد. این رصدخانه، رصدخانه آیت الله صلاحی مازندرانی نام دارد و در ارتفاع 1815 متری از سطح دریا ساخته شده است. این رصد خانه لقب مرتفع ترین رصدخانه در کل ایران را به خود اخصاص داده است. امکانات و تجهیزات متفاوتی همچون یک تلسکوپ شش اینچی و ترازوی نجومی درآن وجود دارد.

تاریخچه

عملیات ساختمانی مجموعه این رصدخانه که نخستین محصول مشترک شرکت اخترنمای شیراز و شرکت صنایع اپتیک اصفهان موسوم به صاایران می‌باشد. در سال ۱۳۸۵ و به همت شهرداری شهر آلاشت آغاز شد، در ۱۶ فروردین ۱۳۸۶ گنبد آن نصب و در ۱۶ اردیبهشت همین سال به مرحله افتتاح رسید.


🕌مقبره دخترپاک

از دیگر ساختمان های خاص و جذابی که می توان در این منطقه مشاهده کرد مقبره دختر پاک است. در زمان ساسانیان دو خواهر زندگی می کردند که مقام بالایی داشته اند. یکی از خواهران در شهر الاشت مازندان دفن شده است. فقط خانم ها می توانند به این مقبره وارد شوند. برخی بومیان اعتقاد دارند اگر یک مرد وارد مقبره شود مار او را نیش خواهد زد.

🖊بازنگری و بازنشر و گردآورنده: محسن داداش پور باکر

💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۳۰۰۹۴۶

📚منابع

نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۵.

نصری اشرافی، جهانگیر (١٣٧٧). واژه‌نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول. شابک ۰-۵-۹۱۱۳۱-۹۶۴ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum (کمک).

مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

«روزنامهٔ شرق». بایگانی‌شده از اصلی در ۵ ژانویه ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۹ دسامبر ۲۰۰۷.

«درگاه ملی آمار». بایگانی‌شده از اصلی در ۱۴ نوامبر ۲۰۰۹. دریافت‌شده در ۹ دسامبر ۲۰۰۷.

«تعداد جمعیت و خانوار به تفکیک تقسیمات کشوری براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵». مرکز آمار ایران.

نصری اشرافی، جهانگیر (١٣٧٧). واژه‌نامه بزرگ تبری. به کوشش حسین صمدی و سید کاظم مداح و کریم الله قائمی و علی اصغر یوسفی نیا و محمود داوودی درزی و محمد حسن شکوری و عسکری آقاجانیان میری و ابوالحسن واعظی و ناصر یداللهی و جمشید قائمی و فرهاد صابر و ناعمه پازوکی. تهران: اندیشه پرداز و خانه سبز. ص. صفحه ۳۱ جلد اول.

عمادی، اسدالله (۱۳۷۲). بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۷۲.

مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. ترجمهٔ مریم میر احمدی. تهران انتشارات اطلاعات. ص. ۲۴۵.

BORJIAN, HABIB (2004). "Mazandaran: Language and People (The State of Research)". Yerevan State University (به انگلیسی): 289. doi:10.1163/1573384043076045.

عمادی، اسدالله (۱۳۷۲). بازخوانی تاریخ مازندران. نشر فرهنگ خانه مازندران. ص. ۳۷.

کتاب گیلان، جلد اول، انتشارات گروه پژوهشگران ایران، چاپ دوم، زمستان ۱۳۸۰ خورشیدی

هدایتی، هادی (۱۳۸۴). تاریخ هرودوت جلد اول. انتشارات دانشگاه تهران. ص. ۲۱۱.

مارکوارت، یوزف (۱۳۷۳). ایرانشهر بر مبنای جغرافیای موسی خورنی. انتشارات اطلاعات. ص. ۲۵۶.

All regions of this country are fertile except the part towards the north, which is mountainous and rugged and cold, the abode of the mountaineers called Cadusii, Amardi, Tapyri, Cyrtii and other such peoples, who are migrants and predatory. strabo (11.13.3)

بارتلد، واسیلی (۱۳۰۸). تذکره جغرافیای تاریخی ایران. اتحادیه تهران. ص. ۲۸۳.

ایران باستان مادها و آمردها. کاروند کسروی، مجموعه مقاله‌ها و رساله‌های احمد کسروی، به‌کوشش یحیی ذکا

مینوی، مجتبی (۱۳۴۲). مازیار. مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر. ص. ۹.

پایگاه اطلاع‌رسانی شهرسازی و معماری[پیوند مرده]

سفرنامه مازندران. رضاشاه پهلوی. تهران ۱۳۳۵

نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۵.

نصری اشرفی، جهانگیر (۱۳۹۹). جعفر شجاع کیوانی، ویراستار. دانشنامهٔ تبرستان و مازندران جلد سوم. نشرنی = ۱۶۶.

"آلاشت - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%84%D8%A7%D8%B4%D8%AA

https://eitaa.com/edmolavand/22028

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📚#واژه_گان #اصطلاحات #لغتنامه |  گویش سبزواری

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

#واژه_گان #اصطلاحات #لغتنامه
📚لغات، اصطلاحات محلی شهر بزرگ سبزوار (حرف ا )

#گویش_محلی
#لهجه_شیرین_سبزواری

ابا = شرم
ابابیل = پرستو
آبری = ابرو
اِبری = ابرو
اَتَش برق = رعد و برق
اِجّاش = اصلا
اجباری = سربازی
اجول = آجیل
آخر دست = آخرین مرحله
اخکی = پنبه حلاجی شده
آخله = جنس نامرقوب

اَحّی = چه بد، زشت
اِختلات =صحبت
ارا = لباس نو پوشیدن
ارمو = آرزو، امید
اُرد = دستور- فرمایش
اِرمو = محال ، دست نیافتنی
از بخ = از بیخ
ازجاش = از پایه
ازخاد = تحقیق، تفحص و جستجو

ازدستی = از روی عمد
از رد = از دنبال
از سرنو = دوباره
ازسر وا کردن = از خود دور کردن
ازوسر = سحری
ازیک تا بدی = بدو فاصله
از هم بدر رفتن = کنایه از عصبانی شدن؛ از کوره در رفتن
اِستا= استاد

استخره = استخاره
اِستکو = استکان
اِستُقو = استخوان
اِستَلخ = استخر
استون = استانه
استیچه = آستین که هنگام پخت نان بدست میکنند
اُسنی = هَوو

اشتو = عجله
اِشکاف = کمد
اکچه = آروغ
افطار = اطوار، زشت گرفتن
اِفتاو = آفتاب
اِفتَوَه = آفتابه

اِفتی = افتاد
افت = کمبود، پایین آمدن
افقه = افاقه، فایده
اغل = آغل
اِنجُلوق = چروکیده
اِنجیل = انجیر
اَنجی = ریز
اِندر= ناتنی
اِز نَو = دوباره

اُکچه = سکسکه
البد = البته
اِلجَک = دستکش
الخو ملخو = حیران و سرگردان
الدروم بلدروم = منم منم زدن
الدنگ = دزد ، سارق
اِلِفچو – چسبناک
الف دچشم = پرر
اله بله = رنگا رنگ
الو = شعله ور
اِلهَو = خیلی شور
الیز= لگد زدن
اِمبروت = گلابی
امحال = اینک، همین حالا
اِمنیّه = نیروی انتظامی، ژاندارم
اَمَـه =
اِمیَــه بی = آمده بود
اِمیه ییم = آمده ایم
آنتیک = عتیقه
انجیل = انجیر
اندر = ناتنی
اندید = اندود
انس = این
اِنگُُرُشتَک = بشکن
اِنگروشتَر = انگ
انگ ونگ = گره زاری
انگیر = انگور
او جری = آب و جارو
او وِختا = آنوقتها
اَوَشَه = گیاه آویشن
اهک = آهک
آهی = نفی هر چیز
اِلبد = شاید؛ البته
اِلیر = لثه
اُلدوروم بلدوروم = منم منم کردن
اولَه = آبله ، تاول
ایشتاو= شور و شوق ،عجله
ای کرت = این دفعه
ایمشاالله = انشالله
ایمروز = امروز
ایمشَو = امشب
اینجِه = اینجا
اینَس = اینجاست، اشاره به چیزی نزدیک
اینه = آینه

اِیوو = ایوان ، راهرو

https:/mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/872

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📚گویش مشهدی | واژگان | اصطلاحات

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📚گویش مشهدی | واژگان | اصطلاحات

📚گویش مشهدی

  • زبان
  • دریافت پی‌دی‌اف
  • پیگیری
  • ویرایش

گویش مشهدی، یکی از گویش‌های زبان فارسی به‌شمار می‌آید. زبان شناسان این گویش را پس از گویش سبزواری عصاره‌ای از زبان فارسی نو می‌دانند[۲][۳] و بسیاری از واژگان گمشدهٔ این زبان را می‌توان در گفتار عامیانهٔ مشهدی‌ها جست. اما امروز آنان که از شهر دیگری به مشهد سفر می‌کنند، اثری کم‌رنگ از این گویش را مشاهده می‌کنند؛ چیزی که شاید تنها به برخی محلات خاص این شهر محدود شود.[۴]

مشهدی

مِشِدی، مِشَدی

زبان بومی درایران
استان خراسان رضوی

منطقه شهرستان مشهد
شهرستان سرخس

سامانه نوشتاری

فارسی

کدهای زبان

ایزو ۳–۶۳۹–

گلاتولوگmash1264[۱]

گویش مشهدی، بازماندهٔ گویش توس قدیم است. این گویش به زبان فارسی معیار شباهت دارد و از آن‌جا که بزرگترین نامهٔ پارسی، شاهنامهٔ فردوسی توسی، به گویش قدیم توس نوشته شده، دارای ارزش زیادی است.[۵]

از نگاه پژوهشگران و زبان‌شناسان

ویرایش

مهدی سیدی، پژوهشگر و کارشناس در زمینه لهجه و گویش مشهدی در خصوص این لهجه می‌گوید:[۵]

لهجه و گویش مشهدی یا به عبارت علمی تر فارسی مشهدی یکی از موثرترین گویش‌ها بعد از لهجه سبزواری در فارسی دری است، چرا که خاستگاه فارسی دری و همچنین ادبیات اصیل فارسی این گویش و زبان زیباست.

مهدی سیدی همچنین در ارتباط با جایگاه لهجه و گویش مشهدی می‌گوید:[۵]

وقتی صحبت از گویش اصیل فارسی دری است به‌طور مطلق خراسان و توس حرف اول و آخر را خواهد زد، شاهنامهٔ منصور اشعار رودکی و شاهنامهٔ فردوسی تماماً آثاری هستند که قبل از گلستان و بوستان سعدی و غزلیات حافظ خلق شده‌اند. فارسی دری بعد ازاسلام در ایران، زبان رسمی ای بود که در دربار ساسانیان که دایرهٔ حکمرانی‌شان تا نواحی مرکزی ایران گسترده بوده مورد استفاده قرار می‌گرفت، در اصل عنوان دری از درباری به معنی زبانی که در دربار از آن استفاده می‌شد گرفته شده‌است و کلیهٔ مکاتبات اداری و رسمی به آن زبان صورت می‌گرفت و این درست در زمانی بود که به جز خراسان و نواحی‌ای از تاجیکستان امروزی در بقیهٔ ایران که به عراق عجم معروف بود، عرب‌ها سلطه داشتند و زبان رسمی عربی بود، به نحوی که کلیهٔ آثار مهم نگاشته شده در آن عصر و قبل از آن در این منطقه کلاً به زبان عربی بوده‌است.
بنا به توضیحاتی که ارائه شد پر واضح است که گویش مشهدی یا فارسی مشهدی گرانبهاترین گنجینهٔ زندهٔ ادبیات و فارسی اصیل دری است و حتی به شکل توسعه یافته‌تری گنجینهٔ فرهنگ اصیل ایرانی، تنها ۸۰ درصد افسانه‌ها و اشعار حماسی و پهلوانی ایران از شهر توس برخاسته است. در این گویش لغات اصیل فارسی موج می‌زند به‌طوری‌که اشعار کهن ما، برای خراسانی‌ها ومشهدی‌ها کاملاً قابل فهم است .

دکتر تقی وحیدیان کامیار، محقق و استاد دانشگاه جندی شاپور اهواز و دانشگاه فردوسی مشهد، در این زمینه اظهار می‌دارد:[۵]

نزدیک‌ترین گویش به فارسی معیار، گویش مشهدی است، به‌طوری‌که اصیل‌ترین و ریشه‌دارترین فارسی را می‌توان از مردم این شهر شنید.
برخلاف تصور عامه که ریشه‌های زبان فارسی را از فارس و شیراز می‌دانند، فارسی دری اصیل از توس قدیم، نیشابور و مشهد کنونی انتشار یافته‌است.

تقی کامیار همچنین علت تحت تأثیر قرار گرفتن گویش مشهدی از فارسی معیار را مرتبط با تفاوت‌های اندک آن با فارسی معیار می‌داند واظهار می‌دارد:[۵]

لهجه‌هایی مانند اصفهانی، یزدی، شیرازی و … تفاوت‌های ساختاری با فارسی معیار دارند، در حالی که در گویش مشهدی تنها در برخی آواها و تکیه‌ها با فارسی معیار متفاوت است.

محسن رحیمی، زبان‌شناس و شاهنامه پژوه دربارهٔ گویش مشهدی می‌نویسد:

(گویش توسی یکی از گویش‌های ناب و ارزشمند زبان پارسی دری بوده‌است که از برای پیشینهٔ تاریخی و پیوند با گذشتهٔ پارسی دری، بررسی و شناخت آن ارج و ارزش فراوانی دارد. این گویش در زیر شاخهٔ گویش‌های خراسان یکی از مایه‌ورترین، گسترده‌ترین و پیشرفته‌ترین گویش‌های زبان‌های ایرانی بوده‌است. توسی‌ها در پیدایش و باروری زبان پارسی دری، پس از اسلام، نقش بسیاری داشته‌اند. شاهنامه منثور به پشتیبانی ابومنصور محمدبن عبدالرزاق فرماندار توس و به سرپرستی وزیر او نوشته شد. دقیقی توسی آغازگر سرایش شاهنامه بود. فردوسی توسی، شاهنامه را سرود. پس از فردوسی، اسدی توسی نیز نخستین واژه‌نامه پارسی را گردآوری نمود. اکنون لهجهٔ مشهدی، بازماندهٔ زنده، گویش توسی است، باید گفت تا دو سده پیش تفاوتی میان گویش توسی و لهجهٔ مشهدی نبوده است، اما رفته رفته به دلایلی چند، گویش کهن توسی به فراموشی سپرده شده است، بلایی که اکنون لهجهٔ مشهدی نیز اندک اندک بدان گرفتار می‌آید.)[۶]

آشنایی با گویش مشهدی

ویرایش

ضمایر:
من = مو
تو = تُو(گویشی خاص تر)
او(اون) = او

آن = او
ما = ما
شما = شما
آنها = اونا

گنجشک = چغوک

گوجه فرنگی = گُرجه

بشقاب برنج خوری = دووری

بشقاب میوه خوری = پیش دستی (پُشدستی)

کوچه = میلان

بالش = مُتَکّا

آب = اُو

خواب = خوو

شب = شوو

گاو = گُوو

تیله = توشله

سینی = مُجُمّه

تیر و کمان = پلخمون

مارمولک = کلپسه

تلمبه باد = ناسوس

کیک = کیس

چه مقدار = چقذر

جا بجا شدن = جل جل(جول جول)

صرف افعال در مشهدی

ویرایش

برخی از افعال به شکل دیگری تبدیل می‌شوند، به عنوان نمونه «شدن» به «رفتن» تبدیل می‌شود، مثال: امشب چه زیبا شدی = امشوو طُو قِشَنگ رِفتی.
و بالعکس تبدیل (رفتن) به (شدن) مثال: یادت نره = یادت نِشَه

«را» ی مفعولی به «ره» تبدیل می‌شود، مثال: هیچ‌کسی مثل من تو را دوست ندارد = هیچ کی (در هنگام تلفظ «هیشکی» شنیده می‌شود) مثل مو تو ره دوست نِدِره.

شباهت‌های ظاهری افعال در صرف

ویرایش

در بعضی موارد محدود، ظاهر نوشتاری (املایی) کلمات در گویش مشهدی کاملاً شبیه هم می‌شوند که برای افرادی که با بافت گویش مشهدی آشنایی کافی ندارند یا در معرض این لهجه به شکل مداوم قرار نگرفته‌اند یا حتی گوش آن‌ها با این لهجه آشنایی کافی ندارد می‌تواند گیج‌کننده باشد. در این موارد دقت کردن به موقعیت قرار گرفتن استرس یا کشیدگی صداها در هر کلمه می‌تواند به تشخیص معنی مورد نظر کمک کند. مثال رایج در این مورد شباهت ظاهری صرف افعال رفتن، بریدن، برنده شدن، بردن (چیزی یا کسی به همراه خود) در اول شخص مفرد است.

مو بُرُم(mo bo'rom)(استرس روی صدای اُ اول است) به معنی: من بروم. مثال: مو بُرُم دِگِ: دیگر من بروم.

مُبُرُّم(mobo'rrom)("مو" و "برم" جدا تلفظ نمی‌شوند و ر با تشدید ادا می‌شود) به معنی: من آن را می‌برم اش. مثال: تو کارِت نِبِشِه مو اورِه مُبُرُّمِش: تو نگران نباش من آن را (مثلاً چیزی را با اره یا با چاقو یا چیز دیگری) خواهم برید.

مُوبُرُم(moboro'm)به معنی: من می‌برم. مثال: تو کارِت نِبِشِه مو اورِه مُبُرُمِش: تو نگران نباش من او را برنده می‌شوم/او را شکست خواهم داد.

مُوبُرُم(mob'or'om)(دو استرس دارد و استرس اولی خفیف و استرس دومی شدید تر است) به معنی: من او را با خودم می‌برم یا من او را به مقصد خواهم رساند. مثال: تو کارِت نِبِشِه مو اورِه مُبُرُمِش: تو نگران او نباش من او را (به عنوان مثال به مدرسه) می‌برم.

کلمات مشهدی

ویرایش

برخی کلمات و اصطلاحات مشهدی، به همراه معنی آن‌ها را در زیر مشاهده می‌کنید:[۷]

  • اخکوک (به فتح ا) = زردآلو نارس. زردآلو کال
  • اِشکاف = کمد تاقچه
  • اَردِهْ= بیشتر به چرخ موتور ودور چرخه گفته می‌شود اما همه انواع چرخ را شامل می‌شود
  • اقذر= این مقدار،این اندازه، به دفعات،انقدر(
  • اقذر گُفتم) گفتم
  • ناسوس = تلمبه باد دستی که برای دوچرخه استفاده میشود
  • آغل چُغُک = لانهٔ گنجشک
  • آق میرزا= همسر خواهر
  • اوسکل نبات= نبات چوبدار
  • اَلِفچ = نوچ، چسبناکی در اثر شیرینی
  • اُه یَره = آهای آقا!
  • اُوشتولی = مال مفت، مجانی
  • اُستوندن=گرفتن
  • اندر= ناتنی / ننه اندر = مادر ناتنی
  • بِرِه = برای (چیزی یا کسی). بِرِه مَمَّدِما هم توشله آوُردَن = برای محمدی که ما می‌شناسیم هم تیله آوردند. (وقتی «ما» را بلافاصله بعد از اسم شخصی به کار می‌برند به این معنی است که یا آن شخص در فامیل آن‌ها است یا با او نسبت خیلی نزدیک و صمیمی دارند).
  • بزِش = بهش (در گویش قدیمی مشهدی حرف «ز» بین «به» و «ضمیر» قرار می‌گرفته‌است مانند بزت= به تو یا بزم= به من، مثال کاربردی آن عبارت است از «بزٍت مُگُم بزٍش بٍگی بزٍت مٍگه بزٍم بگی» یعنی بهت میگم بهش بگی بهت میگه بهم بگی
  • بزغله مار (به ضم ب) = بزمجه
  • بٌزٌنقره = جوجه تیغی
  • بِرار=:برادر
  • بی اِشکِل= عبارتی که برای نشان دادن صداقت گفته‌های خود میاید شبیه قسم
  • بِـکَّـن (یره بِـکَّـن دِگِه) = بیش از این سر به سر من نگذار، بیخیال شو، اعصاب مرا خرد نکن، مرا رها کن
  • بیساژ = یک حالت از بازی با لانکا که آن را با بغل پا بطور مکرر (مانند روپائی ولی با بغل پا) انجام می‌دادند به‌طوری‌که پائی که با لانکا بازی می‌کرد نباید با زمین برخورد می‌کرد.
  • بیخ =کنار
  • بیغوش=جغد
  • بِل = بیل
  • بوم = پشت بام
  • پَتّ (به فتح پ) = پشم. موی فرفری. موی زائد
  • پِلَخ = عمل نشان دادن انگشت شصت به منظور منفی (حرکت بسیار بی ادبانه).
  • پِلَخمون = فلاخن، قلاب‌سنگ تیرکمان سنگی
  • پِندِری = گمان می‌کنی
  • پاچلنگ = ساعد پا - پاچه شلوار محدود با ساق پا
  • پاچال= دخل صندوق مغازه
  • پال پال کردن= جستجو کردن
  • پاتروم =سرپیچ لامپ
  • پورچَنَه = پرحرفی (یَرَه اِقد پورچنگی نکن)
  • پوفله= تاول
  • پوز = دهان
  • پَخُل = ناخون
  • پاچین= ساق مرغ
  • توشله = تیله
  • تُو خوردن = گشتن چرخیدن
  • تیفال= دیوار
  • تَسمه= کمربند
  • تارت و پارت رفتن = متفرق شدن
  • جُل جُل، جُل خوردن = تکان خوردن خفیف
  • جوری = ذرت
  • جزغاله= سوخته
  • جینگی =سریع
  • جَلدی= سریع
  • جُنُم مرگ =ذلیل شده
  • صد متری = تمامی بزرگ راه‌های مشهد
  • جوز = گردو
  • جِز زدن= حرص خوردن
  • چُتکه = قلمو یا فرچه رنگ-فرچه فرش شویی
  • چُغذَر= چه مقدر چه اندازه
  • چَخ چخی/ چق چقی = خفن (عجب ماشین چخ چخیه)
  • چُخد، چُخت = سقف
  • چِخ کِفتر = به محل نگهداری کبوتر هم در پشت بام خانه هم به مغازه فروش آن میگویند
  • چُرنه = لوله خروجی قوری و کتری
  • چُغُک = گنجشک
  • چُل = آلت جنسی پسر بچه‌ها (دول یا دودول)
  • چوری = النگو
  • چوسی = دستمال کبوتر بازی
  • چُسی آمدن = کلاس گذاشتن
  • چُوله غِزَک = مترسک داخل جالیز
  • چینگ، چنگ = منقار (در عبارت بسیار توهین‌آمیز «بِبَند چینگته (چینگت را ببند)»، به معنی دهان نیز به کار برده می‌شود)
  • چِلاس = شکمو
  • خُردو = کوچک
  • خُسبیده = خوابیده
  • خُسُر= پدر زن (پدر شوهر)
  • خار= خواهر
  • خاگینه = نوعی نیمرو که قبل از ریخت در ظرف همزده می‌شود
  • خیزه = کشُو
  • خِفتی = گردن‌بند
  • خفت کردن= جلوی کسی را گرفتن
  • خوش = مادر زن (مادر شوهر)
  • خیت =ضایع
  • دادو = نوزاد
  • دل = سطل
  • دِلِنگون = آویزون
  • دُولخ= گرد و خاک
  • دیزه= خاله
  • دُوری = سینی گرد (تلفظ آن مثل «دور» در دور زدن می‌باشد)
  • رازینه = راه پله
  • ریجه = طناب (طناف)
  • زلفی = زبانهٔ در
  • زِنج = شیره درخت، صمغ درخت
  • زرتی = خیلی سریع
  • سُرسُر = یواشکی (مخفی) حرف زدن
  • سَرکن = تراش
  • سُلاخ= سوراخ
  • سِلِّه = سبد (سِلِّه به چُخت دِلنگونه = سبد به سقف آویزان است)
  • سمبولاد/ سرمولات = درب نوشابه
  • شِرشِره = دنباله کاغذی که برای بادبادک درست می‌کردند (شرشره کاغذ باد) و گهگاه از آن در تزئین جشن‌ها نیز استفاده می‌شد.
  • شور دِدَن (شله‌ها ر شور بده) = هم زدن (شله‌ها را هم بزن)
  • شور دِدَن (مسئله یا یک مشاجره) = جلوی حل شدن مسئله را گرفتن، آتش بیار معرکه شدن - مثال: حالا تو هَم هِی شورِش بده
  • شلیته = نوعی دامن چین دار
  • شو(shu)= شوهر
  • شله= نوعی غذای محلی شبیه به حلیم است که با گوشت و گندم و حبوبات زیاد درست می‌شود
  • طاس = کاسه
  • عَلّاف = بیکار، سرگردان
  • غُطِّه خوردن = آب‌تنی کردن (نه الزاماً شنا کردن)
  • فِلِکه = میدان (هرچند مختص به گویش مشهدی محسوب نمی‌شود، کمااینکه در شهرهای استان سمنان و گاهی در شمال کشور نیز به میدان فلکه گفته می‌شود
  • فِنتی نِدِره= اشکال ندارد
  • قبرقه (به کسر ق. به فتح ب) = دنده (دنده‌های پهلوی بدن انسان)
  • قرت (به کسر قاف)= شورت (لباس زیر) در قدیم به شلوارک هم گفته می‌شده
  • قِلِه = روستا
  • قُوِِّه (به ضم ق) = باتری
  • قرمه= نوعی غذا که از پختن گوشت بدون چربی درست می‌شود
  • قُربِغه=قورباغه
  • قرشمال= نوعی توهین که نسبت به کسانی گفته می‌شود که بد دهن می‌باشند
  • قُوطّه = آبتنی کردن
  • قلفت = قابلمه
  • قلفتی = کامل
  • قِیسی = توت خشک
  • کاغذباد = بادبادک
  • کال = مسیر عبور آب، معمولاً جهت خارج کردن نزولات آسمانی از شهر.
  • کچه سگ = توله سگ
  • کیثیف=غیر بهداشتی
  • کُخ = سوسک، کِرم درون میوه
  • کُوش = کفش (کُوش‌هاش رو وَر کشید؛ کفش‌هاش رو پاش کرد)
  • کُخ نریز = اذیت نکن
  • کِرَت (به کسر ک و فتح ر) = دفعه
  • کَقّ = میوه نارس
  • کُلاج = کسی که چشمش چپ است.
  • کِلپسه = مارمولک
  • کله رفتن= لج کرد
  • کِلِه پا شدن،کِلِه پا رِفتن= زمین خوردن، شکست خوردن
  • کِلِش کردن=موقعیت خوبی را گرفتن زمین زدن
  • کِلَف زِدَن (به کسر ک. به فتح ل) = گاز زدن با ولع زیاد، لیس زدن با ولع زیاد، خوردن با اشتهای بالا
  • کِشتِه = میوه خشک
  • کِلِّه وَنگ = درگیر شدن (مثال:از صب کِلِّه وَنگ ماشینوم(یره) : از ابتدای صبح در حال تلاش برای تعمیر ماشین هستم دوست عزیزم، یا دارم مسایل مربوط به ماشین را حل و فصل میکنم دوست من، مانند بیمه یا غیره)
  • کُلُوخ = گل خشک شده متراکم، خاک بهم چسبیده، آجر

کولون = چفت و بست در، چوب بزرگی که پست در میگذاشتند تا مانع ورود افراد از بیرون بشوند، در حال حاضر معنای چفت و قفل زنجیری در را میدهد.

  • کون ناشور= آدم کثیف کسی که به نظافت شخصی اهمیت نمیدهد
  • کِیکس،کِیس = کیک (منظور کیک تولد نیست بلکه کیک‌های کوچک موجود در بقالی‌ها است)
  • کِنداره = بزن به چاک (بیشتر مورد استفاده لات‌ها و ارازل اوباش هست)
  • گُرده (به ضم گ) = پهلو
  • گشاد=تنبل
  • لاخ (مو) = تار (مو)
  • لانکا = وسیله بازی ایکه از یک تکه سرب ویک تکه چرم دارای پشم‌های نسبتاً بلند ساخته و باآن (مانند توپ) انواع بازی با پا را انجام می‌دادند خود بازی نیز به همین نام یعنی «لانکا» نامیده می‌شد
  • لَتِّه = تکه پارچه کهنه
  • لُکّه = مچاله، در هم فرورفته
  • لِمَشت = کثیف
  • لِنج = ته مانده و بدنه سیب
  • لِنجه = چانه زدن
  • لووخ = حصیر (نی‌هایی که در بافت نوعی پرده حصیری به کار می‌روند)
  • لووش = لجن
  • لیفند= طناب بند
  • مازولاق= فرفره (فرفرک) وسیله‌ای مخروطی چوبی که با دست چرخانده می‌شود و روی زمین رها می‌شود
  • ما رِ گیرفت= خوشحال و متعجب شدن از چیز خاصی (برای نهایت ظرفیت در زمان نوشیدن الکل هم بکار میرود)
  • مِس مِس = معطل کردن
  • مات مِمِنَن= متعجب می‌شوند بهت زده می‌شوند
  • مشتبا=مجتبی

ملاقی = نورگیر سقف

  • مِیتی، مِتی= مهدی
  • مکُش مرگِ ما = اعیانی، خیلی باکلاس
  • مورچه گازی = مورچه بیابونی
  • موسی کو تقی = قمری
  • مث سگ =بسیار زیاد (مربوط فعالیت‌های بدنی) مث سگ دویدُم خلیی دویم معنی تحت الفظی آن مثل سگ می‌شود
  • میلان = [[کوچه‌های فرعیٍ روبروی هم از یک خیابان اصلی، مثل خیابان سیمتری اول یا دوم احمدآباد. ولی مثلاً کوچه‌های فرعی خیابان عشرت آباد یا خواجه ربیع میلان نیستند.]]
  • ناخون جِله = نیشگون (خراشی که بر اثر ناخون بر روی پوست ظاهر شود)
  • ناردشور (به کسر د) = ناودان
  • نارنجک = نان خامه‌ای
  • ناسور =زدگی، دوپهن شدن، زخمی شدن، بر اثر ضربه پوست کن شدن، (در مورد فلزات نیز کاربرد زیادی دارد)
  • ناشور= نشسته
  • ناسوس = تلمبه‌یِ دوچرخه
  • نواسه= نوه
  • نَوَردِبون=نردبان
  • ناشور = نشسته
  • هم زلف (به ضم ز) = باجناغ
  • همسِده = همسایه
  • وَخِه - وخز - ورخز = برخیز، پاشو (بلندشو)
  • وَرچُپه = برعکس
  • وا کو (وا کُ)= باز کن (درِ وا کُ = لطفا درب را باز نمایید)
  • وا رِفتن= باز شدن، بی حس شدن، توان کار را از دست دادن. (یهو از هم وا رَف : یکباره توان کار را از دست داد، به دشت بی رمق شد)
  • یاد دِشتَن (داشتن) = بلد بودن
  • یَره، یَرٍ‌گِه = یارو (الزاما معانی کلمه یارو را به همراه ندارد. معنی و منظور به‌کارگیری این کلمه را لهن، چگونگی تلفظ و استرسی که در هنگام تلفظ آن به کار گرفته می‌شود مشخص می‌کنند)
  • یَقَنی = یقه سفیدی که در مدارس ابتدائی قدیم روی یقه کت دوخته می‌شد وجزء لباس فرم مدارس بود.
  • ليسَک=آبنبات چوبي
  • یَخَن= یقه
  • وِسنی = هوو (زن دوم شوهر)
  • آق میرزا = داماد
  • نواسه = نوه (فرزند فرزند)
  • آقا کلون = پدربزرگ
  • ننه کلون = مادربزرگ
  • اُو = آب

صداها در گویش مشهدی

ویرایش

  • صدای شکستن = جِرینگَست
  • صدای افتادن جسم سنگین = گُرمْبَست
  • صدای افتادن جسم سبک = تُرپَست
  • صدای کشیده شدن ورق = خِشَست
  • صدای آتش گرفتن = هُوفَستَ
  • صدای عبور وسیله تندرو = وِژَست
  • صدای سیلی = شَرقَست
  • صدای ترکیدن = تَرقَست
  • صدای خورد شدن جسم زیر دندان = کُرُچَست
  • صدای افتادن غیرمنتظره جسم = هووست

احوال پرسی مشهدی

ویرایش

احوال پرسی:
سلام = سلام(selam)
خوب هستید؟ = خوبن؟ (khooben)
خوب هستید که ان شاء الله؟ = ایشالله خوب هَستِن که؟ (Ishalla khoob hasten ke)
حالتان خوب است؟ = حالتان (ن در صورت تلفظ بسیار خفیف شنیده می‌شود یا هرگز شنیده نمی‌شود) خوبه؟ (haltan khoobe)
چکار می‌کنید؟ = چه کار (چه و کار به سرعت و در پس هم تلفظ می‌شوند و حرف ر نیز در اغلب موارد تلفظ نمی‌شود، به این صورت: «چـِکا») مُکنن؟ (che kar mokonen)
خوش می‌گذرد؟ = خوش مِگذِره؟ (khosh megzere)

شعر مشهدی

ویرایش

شعر زیر، اثری است ماندگار از استاد عماد خراسانی که به گویش مشهدی سروده شده‌است:[۸]

یَرِگَِه کارِ مُ و تو دِرَِه بالا مِگیرهذره ذره دِرَِه عشقت تو دِلُم جا مِگیره

روز اول به خودُم گُفتُم ایَُم مثل بَقیحالا کم‌کم مِبینُم کار دِرَِه بالا مِگیره

چَن شَبه واز مُدوزُم چشمامه تا صُبحه به چُختیا به یک سَم بیخودی مات مِمِنِه و را مِگیره

چَن شَبه و از مثِ چل سال پیش اَزی مرغ دِلُمتو زمستون بَِهَنِهٔ سِبزه و صحرا مِگیره

تا سحر جُل مِزِنُم خواب به سُراغُم نِمیههی دِلُم مثل بِچه بَِهَنِه بی‌جا مِگیره

مُگُمِش هرچی که مرگت چیه کوفتی! نِمِگهعوضش نق مِزِنِه و ذکر خدایا مِگیره

پیری و معرکه‌گیری که مِگَن کار مُویهدِرِه کم‌کم ای کتاب صفحه پِنجاه مِگیره

اوکه عاشق شده پنهون مُکُنِه مثل اویِهکه سِوار شتر و پشتشِه دولا مِگیره

کوتا کِردَن دامنارِ تا بیخِ رون، مشتی عماد!دِگَِه مجنون توی خواب دامن لیلا مِگیره

این شعر با صدای استاد محمدرضا شجریان، با عنوان عشق پیری و در دستگاه (در گوشه‌های: زابل، مویه، مخالف) خوانده و منتشر شده‌است.

📚منابع

ویرایش

  1. Nordhoff, Sebastian; Hammarström, Harald; Forkel, Robert; Haspelmath, Martin, eds. (2013). "مشهدی". Glottolog 2.2. Leipzig: Max Planck Institute for Evolutionary Anthropology. {{cite book}}: Invalid |display-editors=4 (help)
  2. http://1mashhad.ir/445/%D9%84%D9%87%D8%AC%D9%87-%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%
  3. https://word.helpkade.com/2020/12/15/%D9%85%D8%B9%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D9%84%D9%85%D9%87-%DA%86%D9%88%D8%AE%D8%AA/[پیوند مرده]
  4. «از پتانسیل‌های این لهجه غافلیم؛ نگاهی به ظرفیت‌های پنهان لهجهٔ مشهدی». وب‌گاه روزنامهٔ شهرآرا. بایگانی‌شده از اصلی در ۴ دسامبر ۲۰۱۴. دریافت‌شده در ۲۴ دی ۱۳۹۱.
  5. «افول لهجهٔ مشهدی؛ گریز مردمانی گونه‌گون از گذشته‌ای همگون». وب‌گاه روزنامهٔ شهرآرا. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۱ فوریه ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۲۴ دی ۱۳۹۱.
  6. رحیمی، محسن: پی جویی واژه‌های توسی در شاهنامهٔ فردوسی، مجموعه مقاله‌های شاهنامهٔ فردوسی و مطالعات هنری، مشهد، زروند، 1393.
  7. «مو مُخوام به لهجه‌یِ شهرُم حرف بِزِنُم؛ آی مشَدی‌یا! ماها «من» نیستِم «مویِم»... مو…». وب‌گاه روزنامهٔ شهرآرا. بایگانی‌شده از اصلی در ۲۱ فوریه ۲۰۱۳. دریافت‌شده در ۲۴ دی ۱۳۹۱.
  8. «شعری به لهجه مشهدی». وب‌گاه تبیان. دریافت‌شده در ۲۴ دی ۱۳۹۱.

"گویش مشهدی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%B4_%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF%DB%8C

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📚اِشکاف | واژگان | اصطلاحات

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

#فرهنگ_عامه
#روستا

اِشکاف؛

📜معادل ابجد: ۴۰۲


🖊کلمه روسی که به فارسی راه یافته است. کمد چوبی که در در دل دیوار قرار داشت و درون آن قفسه‌هایی به‌منظور نگهداری وسایل خانه طراحی شده بود. در گذشته معمولاً در هر اتاق یک اِشکاف برای رفاه حال اهالی خانه تعبیه می‌شد.

ریشه لغت

  • روسی

آوایش

  • /اِشکاف/

اسم

اشکاف

  1. (ساختمان)‎: قفسه‌ای دردار که درون دیوار جاسازی می شود و ظروف، البسه، و دیگر وسایل خانه را در آن نگه میدارند.
  2. گنجه، قفسه دردار که در آن ظرف، لباس، کتاب و مانند آن را می‌گذارند.
  3. رخنه، شکاف.
  4. در گویش نیشابوری کُمُد. قفسه

🖊اشکاف ( فرانسوی: Commodes) یا اشکه یا گاها کِمِت اتا پچیک(کشکک) کادا و یا اتا کشکک فضا هسه مت خنئون دله وه ره جمه دراجینگتن(اویزون هاکردن) و جمئون نگهداری وسه کارشونه ، الوته همیشک دی جمه وسه نیه و گاگداری ونه دله جاجینگا و کوچکل ره دکننه. مکتبون و مدرسئون و ... دله دی اشکاف دره امبا ونه کاروری اونتا جئون دله فرق کنده ئو اوجهار ونه دله دوسیه و نومچه و .... ره دکننه و نگهداری کننه.

📙لغت نامه دهخدا

اشکاف. [ اِ ] ( روسی ، اِ ) دولاب. گنجه. کُمُد. دولابچه. اشکاب. محفظه. قفسه. کلمه ای روسی است که در این اواخر داخل فارسی گردیده و متداول شده است.
اشکاف. [ اِ ] ( اِ ) رخنه در جسمی. مخفف لفظ مذکور شکاف اکنون مستعمل است لیکن درپهلوی همان اشکاف با الف بوده است. ( فرهنگ نظام ).

📙فرهنگ فارسی

شکاف، رخنه، چاک ، قفسه درداربرای گذاشتن ظروف یاکتاب یاچیزهای دیگر
( اسم ) قفس. در دار که در آن لباس کتاب ظرف و غیره گذارند .

📙فرهنگ معین

( اِ ) ( اِ. ) رخنه ، شکاف .
( اِ ) [ روس . ] ( اِ. ) گنجه ، قفسة دردار که در آن ظرف ، لباس ، کتاب و مانند آن را می گذارند.

📙فرهنگ عمید

قفسه ای دردار داخل دیوار، برای قرار دادن ظرف، پوشاک، کتاب، یا چیزهای دیگر در آن. رخنه، چاک، شکاف.

📀مترادف ها

buffet (اسم)

ضربت، ضرب، سیلی، بوفه، رستوران، قفسه جای ظرف، اشکاف، کافه، مشت

wardrobe (اسم)

اشکاف، قفسه، جا رختی، موجودی لباس

📀فارسی به عربی : خزانة , مقصف

🕹اشکاف /~eSkAf/

معنی انگلیسی:

buffet, cabinet, credenza, wardrobe

🖊احمد رضا: ٢٣:١١ - ١٤٠٠/٠٢/٢٤گنجه یا کمد لباس و ظروف که داخل دیوار تعبیه می شود و درب آن از جلو باز شود

🖊علی باقری: ١٢:٣٦ - ١٣٩٩/٠٣/٢٧اشکاف: [اصطلاح کتابداری]در قرن اول مسیحی به گنجه یا قفسه ایی که برای قرار دادن کتاب در دیوار جاسازی می کردند اطلاق می شد.

📻تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "اشکاف" در زبان فارسی به معنای گنبد یا قبه است و معمولاً در متن‌های ادبی و تاریخی به کار می‌رود. در نوشتار و نگارش این کلمه، باید به قواعد زیر توجه کرد:

  1. املا: املای صحیح کلمه "اشکاف" باید به صورت دقیقی رعایت شود. هیچ حرفی نباید از این کلمه حذف یا اضافه شود.

  2. جایگاه در جمله: کلمه "اشکاف" می‌تواند به عنوان اسم مورد استفاده قرار گیرد و باید در جملات به درستی و در جایگاه مناسب خود قرار گیرد. مثلاً:

    • "خورشید از پشت اشکاف طلوع کرد."
  3. تطابق: در صورت استفاده از کلمه در جملات، باید توجه داشت که سایر اجزای جمله با آن تطابق داشته باشند. مثلاً اگر "اشکاف" جمع بند اگر باشد، باید فعل و صفت‌های مربوط به آن نیز به حالت جمع بیایند.

  4. نوشتار صحیح و منظم: در نگارش کلمات دیگر در جمله، باید از قواعد عمومی نگارش فارسی پیروی کرد؛ مانند رعایت فاصله‌ها، استفاده از ویرگول و نقطه، و شکستن جمله‌ها به بخش‌های منطقی.

  5. استفاده از کلمات مرتبط: در صورت نیاز به توضیح یا توصیف، استفاده از کلمات مرتبط و مناسب در کنار "اشکاف" می‌تواند به فهم بهتر کمک کند.

🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر

💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۲۸۲۳۱۰
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

❤️ فعل های زبان محلی مازندرانی | مازنی | فرهنگ عامه

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

❤️ فعل های زبان محلی مازندرانی

💠دوی شییِن، دَوی شیئِن ( واو)( ریشه: شوئِن بَشوئِن) = رفتن
💠درمه شومّه شومبه : دارم میرم می روم‌
💠دکاردِن= انجام دادن، چیزی را داخل کیسه یا ظرفی ریختن، کردن
💠بکِشییِن بَکشیئِن= کشیدن، کشیدن با ترازو، وزن و اندازه گیری کردن.
رَسِن ره بَکِشین
این سِ زَمنی ره بَکِش
💠بکاشتِن بَکُوشتِن = کشتن ، خاموش کردن ( شعله آتیش و چراغ)
💠دکِّلِستِن ، دَکِّلییِن ، دَکِّلیئِن ، بَکِّلِستِن = ریختن ، سر رفتن و لبریز شدن ( غذا و آش و آب ) ، چِکّه کردن ( پرتاپ ترشحات قطرات آب و ترشی هنگام پختن )
💠بگذِشتِن = گذشت کردن ، بخشیدن ، سپری و تمام شدن از وقت معین و ماعد
💠بئِشتِن ، بِهِشتِن = گذاشتن ، قرار دادن ، اجازه دادن. کیجا لَوِه ره طاقسَر بِئِل . بِئِل بُورِم( اجازه بده برم ).
💠بگذِشتِن= گذشت کردن ، بخشیدن ، عبور کردن رد شدن ( از آب رودخانه) ، تمام شدن ( وقت معین ) .
همدیگر جه بُگذِرین صلح هِکانین .
از ماعد بُگذِشته ! گال بانو هنوز وَچه ره دِنیا نیُورده؟
💠بلارِم = قربان و فدات بشوم.
💠بلارِم هِکاردِن = آرام و خونسرد کردنِ شخص عصبانی یا حیوان خشمگین، تربیت و نصیحت کردن فرزند شلوغ بدون خشونت ، ( کاربرد : برای جور شدن با حیوان و دام هنگام شیر دوشیدن یا اعتماد و اطمینان کردن حیوان به انسان)
💠 بسِرُستِن ،بَروستِن ، بَرُسِّن = غرغر کردن ، داد و بیداد کردن همراه با گله و شکوه و نارضایتی
💠بم پِرِستِن ، بِم پِرِسِّن ، بِم بِزی ( بازی بِزدی) هِکاردِن = به هوا پریدن همراه با شادی ، غلغله به پا کردن
💠بمِردِن = مُردن
💠بمُوندییِن بَمُونِستِن بَمُونِسِّن = ماندن ،ماندگار شدن ، ماندنی شدن
💠بندُوستِن بِندُوسِّن اِندُوستِن = رنگ آمیزی کردن و مالیدن نوعی گِل به دیوار ، ماله کردن و گِل مالی کردنِ قسمت بالای دیوار با نوعی خاک سفید و قسمت پایین دیوار از ترکیب خاک زرد و پهن گاو و اسب
💠ببارِستِن ، بِوارِستِن ، بِوارِسِّن ، بِبارییِن ، بِوارییِن = باریدن ( باران و برف و تگرگ )
💠بوردِن ، بُر ، بُور = بُرُو ، رفتن ، رهسپار شدن
💠بوِردِن = بُردَن ، انتقال دادن
💠بوسِستِن ، بُوسِسِن ، بُوسِّن = پاره شدن ریسمان و طناب ،سقط کردن شدن یا افتادن بچه ،رها شدن ، ترکیدن ، هلاک شدن از خستگی
💠بوسِندِنیئِن ، بُوسِندِنییِن = پاره کردن ، سقط کردن و انداختن ، هلاک کردن کسی از خستگی و کار کشیدن
💠بیتِن بَهیتّن ( گیتِن) = گرفتن ، دریافت کردن
💠دویّه گیته : داشت می گرفت
💠بیاردِن ، بیُردِن بیُوردِن = آوردن
💠گج بَوییِن (واو) ، گِج بَییِن بَیِّن = گیج و سردرگم و گمراه شدن
💠بئوتِن ، بائوتِن = گفتن
💠بمُوئِن ، بِئَمُوئِن ، بیَموئِن = آمدن
💠بییِن ، بی یِن = بیان ، بیآیند ( آمدن )
بَئور بَهور بِییِن اینجه: بگو اینجا بیان
💠بپِتِن = پختن

💠پتی هاکِردِن هِکاردِن = چیزی را در سوراخی قرار دادن ، چپاندن ( قرار دادن پارچه کهنه داخل سوراخ و دریچه پایین تنور هنگام پختن نان ) .
🌻مردم هزارجریب میدانستند برای اینکه هیزم داخل تنور راحت بسوزد نیاز به هوا و اکسیژن دارد بخاطر همین ، پایین تنور سوراخی ایجاد کردند ، و برای اینکه فرصت کافی برای استفاده از حرارت و گرمای ذغال گداخته یا انگِله برای پختن ِ نان داشته باشند و این ذغال گداخته تبدیل به خاکستر نشود دوباره این سوراخ یا دریچه را با پارچه کهنه و کیسه گونی و جِل می بستند پِتی کاردِنه.
🌻معنای دیگر آن کنایه از قالب کردن ، با زور یا با سماجت و اصرار و با زرنگی دختر مجرد خود را به عقد و وصلت پسری در آوردن

💠خاشالی هِکاردِن = خوشحالی کردن، شادی کردن
💠خاشال بَویئِن بَوییِن = خوشحال و شاد و بانشاط شدن
💠تب بَزُئِن = چِکه و اصابت کردن اندکی آب،
💠تب تِب بَزُئِن = چکیدن ، چکه چکه کردن
💠 مار دِنگُوئِن = گوساله را نزدیک گاو مادر آوردن جهت شیر دادن ، ( گوساله سرِشُ محکم به پستانِ گاوِ مادر میزند و دُمِش را تکان میدهد با لذت در حال شیر خوردن هست این عمل یعنی گوگ را مار دِنگوُمی)
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۲۸۲۲۴۷
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📜ابن بواب

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

  • ابن بواب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف


ابوالحسن علی بن ‌هلال از بزرگ‌ترین هنرمندان خوش‌نویس تاریخ تمدن اسلامی به حساب می‌آید.

فهرست مندرجات

۱ - علت شهرت ابن بواب
۲ - زندگی نامه
۳ - اساتید
۴ - شاگردان
۵ - آثار باقی‌مانده از ابن‌ بواب
۶ - وفات
۷ - جایگاه ابن بواب در آثار دانشمندان معاصر
۸ - منبع

۱ - علت شهرت ابن بواب

[ویرایش]ابن بواب خط نسخ را گسترش داد و برای آن اصول جدیدی وضع کرد؛ خطی که ناسخ همه خطوط برای کتابت کلام خدا گردید. این خط که در زمان ابن‌مقله و توسط وی اصول آن مطرح گردید، مقبولیت یافت. ابن‌مقله آن را خط بدیع نامیده بود. می‌گویند خط نسخ از ترکیب خط جلیل و خط طومار یا از هر یک به صورت منفرد مشتق گردیده است. هر دو خط «جلیل» و «طومار» از خط کوفی اخذ شده بود. چون این خط برای استنساخ قرآن مجید و کتب مختلف به جهت سهولت و راحتی خواندن و نوشتن مورد استفاده فراوان قرار گرفت، خط نسخ گفته و خوانده شد.
ابن‌ بواب توانست قواعد نوینی در خوشنویسی به وجود آورد و برای نخستین بار میزان سنجش حروف را تحت قاعده نقطه درآورده، آن چنان که هزار سال است برای خوش‌نویسان معیار تعداد نقطه‌ای مشخص برای کتابت سطح و در حروف رعایت می‌شود.

۲ - زندگی نامه

[ویرایش]درباره زندگی وی اطلاعات بسیار اندکی در دست است. دقیقاً نمی‌دانیم کجا و در چه تاریخی متولد شده است الا این‌که اکثر عمر خود را در بغداد گذرانده و مدتی نیز در شیراز بوده است، اما قطعاً ایرانی و شیعی بوده است.
می‌گویند پدرش نگهبان درب «بیت‌القضاء» و یا پرده‌دار دربار آل بویه بوده و لذا وی را بدین لحاظ ابن‌بواب می‌گفتند. شروع زندگی هنری وی با نقاشی در خانه‌ها آغاز می‌شود، سپس به هنر کتاب آرایی روی می‌آورد و خوش‌نویسی را نیز آغاز می‌کند. در همان زمان است که تحصیلات ادبی خویش را ادامه می‌دهد به طوری که در مقام واعظ دربار محمد منصور بغداد نیز مدت‌ها انجام وظیفه کرده است. وی در زبان عربی ادیبی است توانا که اشعاری از وی باقی مانده‌است.
شهرت وی به آن‌جا می‌رسد که بهاءالدوله فرزند عضدالدوله دیلمی در روزگار آل بویه وی را کتاب‌دار و امین کتاب‌خانه خویش در شیراز کرده است. کتاب‌خانه دیلمی در شیراز در قرن چهارم هجری معروفیت بسیار زیادی داشته است. می‌گویند: فهرست کتاب‌خانه وی چندین مجلد شده است. در تاریخ آمده است: ابن بواب روزی گفت که در شیراز عهده‌دار کتابخانه بهاءالدوله بودم، روزی میان کتاب‌ها نسخه‌ای دیدم که جلدی سیاه داشت، آن را باز کردم، قرآنی بود به خط ابن‌ مقله، اما جزء سی‌ام آن کامل نبود. این قرآن را به بهاءالدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد تا بررسی‌ام را به همان شیوه ابن‌مقله بنویسم و اگر وی نتوانست تشخیص دهد جایزه‌ای به من عطا نماید. می‌گوید: به کتابخانه رفتم و کاغذی کهنه را انتخاب کردم و مشغول کتابت گردیدم. بعد از چندی که قرآن آماده شده بود و یک سال از این رویداد گذشته بود، در دربار، بهاءالدوله سراغ قرآن را گرفت. به او نشان دادم، او نتوانست فرقی بین خط من و ابن‌مقله قایل شود و جایزه‌ای که از او خواستم تعدادی برگه‌های کاغذ کهنه بود که در کتاب‌خانه وی وجود داشت. اطلاعاتی که از وی در دست است نشان می‌دهد که وی به لباس و آرایش موهای خود بی‌توجه و دارای لحیه‌ای طولانی بوده است.
می‌گویند: در دیوان حکومتی کاتبی بود به نام نصر بن‌ مسعود؛ روزی علی بن هلال را تصادفاً دید و فوراً دست او را بوسید. ابن بواب گفت: چرا دست مرا می‌بوسی؟ وی جواب می‌دهد به خاطر آن‌که در بغداد مانند و مثل نداری، یکی این‌که در حسن خط نادره دورانی و دیگر ندیدم در عمرم کسی غیر از تو را که فاصله عمامه تا لحیه آن دو ذرع و نیم باشد!
با همه شهرت و تلاش و محبوبیتی که در میان مردم داشته از جهت معیشتی و گذران زندگی به شدت در مضیقه بوده است.
یاقوت حموی صاحب معجم‌البلدان می‌گوید: نامه‌ای از وی دیدم که به یکی از اعیان شهر نوشته بود که چرا به وعده خود وفا نکرده و «دو دینار» به او نداده بود؟ یاقوت می‌گوید: برای گرفتن دو دینار هفتاد سطر عبارت ادبی نگاشته بود. و ادامه می‌دهد که بعد از مرگ وی این نامه ۱۷ دینار خرید و فروش شد و قیمت آن بعد از اندکی به ۲۵ دینار رسید. در کتب تاریخی مطالبی است که نشان می‌دهد چگونه خط وی بعد از مرگش بسیار گران‌بها و پرقیمت شده و خرید و فروش می‌شده است.

۳ - اساتید

[ویرایش]ابن‌ بواب شاگرد دو نفر استاد خوش‌نویس به نام‌های محمد بن‌ علی شیرازی سمسمائی و محمد بن‌اسد بوده که هر دو از شاگردان «ابن‌مقله» می‌باشند. می‌گویند: از فرزند ابن‌مقله نیز خط را آموخته است و آنچه راز و رمز خوشنویسی ابن‌ مقله بوده و فرزندش می‌دانسته، به او یاد داده است.
ابن مقله همان است که اقلام سته یعنی ثلث، محقق، ریحان، نسخ، توفیع، رقاع را از خط ثلث ایجاد کرد و در سال ۳۲۸ دست و زبان او به دستور خلیفه عباسی المقتدر بالله عباسی بریده شد و در زندان درگذشت.
ابن مقله ملقب به «قروة‌الکتاب» شاگرد ابراهیم سبکری سیستانی بود. اقلام سته در زمان ابن‌ بواب به نام‌های فوق شناخته نمی‌شد و در عهد ابن‌ بواب معروفیت پیدا کرد.

۴ - شاگردان

[ویرایش]شاگردان معروف ابن بواب عبارتند از: محمد بن عبدالملک و سید قاسم که آن‌ها دارای شاگردانی مانند احمد بن فضل‌الله ترکستانی و عبدالمؤمن بن ‌صفی ‌الدین اصفهانی بودند و سرانجامِ آنان به اساتید یاقوت مستعصمی متوفی به سال ۶۹۸ می‌رسند. یعنی در شجره اجازات خوشنویسی یاقوت، عموم خوش‌نویسان از شاگردان ابن بواب بوده‌اند و در فاصله سه قرن بعد از ابن‌ بواب، یاقوت در عالم خوش‌نویسی درخشیده است.

۵ - آثار باقی‌مانده از ابن‌ بواب

[ویرایش]مذکور است که وی بسیار پرکار بوده است و می‌گویند توانسته است در طول مدت عمر خویش ۶۴ قرآن مجید استنساخ کند، اما آثار باقی‌مانده از وی بسیار اندک است؛ هم‌چون:
۱- در ترکیه موزه توپقاپی، شعر سالمه‌ بن جندل با امضا به تاریخ رمضان سال ۴۱۳ ه. ق و هم در آن‌جا دو صفحه به قلم طومار به خط وی موجود است.
۲- در ترکیه در گنجینه اوقاف موزه آثار ترکیه کتاب «بزوغ‌الهلال» مورخ به سال ۴۰۸ ه. ق.
۳- در ترکیه گنجینه اباصوفیه، جنگی در «آداب و حکم» با قلم ثلث.
۴- قرآن مجید که در کتاب‌خانه مرحوم حضرت آیة‌الله نجفی مرعشی نگهداری می‌شود.
۵- قرآن مجید به صورت کامل و جامع از ابتدا تا انتها به خط وی که بسیار سالم باقی مانده و در سال ۳۹۱ ه. ق نوشته شده است. این قرآن در مجموعه موزه چستربیتی (CHESTER BEATTY) دوبلین نگهداری می‌شود. این قرآن در سال ۱۹۸۳ به صورت تصویری چاپ و در تعداد ۲۰۰ نسخه در معرض فروش قرار گرفته است.

۶ - وفات

[ویرایش]وفات ابن‌بواب بنابر آن‌چه که ابن خلکان و دیگران در کتاب‌های تراجم آورده‌اند: وی روز پنج‌شنبه جمادی‌الاول سال ۴۱۳ هجری قمری در بغداد از دنیا رحلت کرد و در جوار آرام@گاه احمد بن حنبل دفن شد.

۷ - جایگاه ابن بواب در آثار دانشمندان معاصر

[ویرایش]دانشمندان معاصر وی در رثای این هنرمند بزرگ اشعاری سروده‌اند. سید مرتضی (متوفا به سال ۴۳۶ هجری) مرثیه‌ای جانگداز در ۳۵ بیت سروده که دلالت بر عظمت شأن و مقام وی دارد و یاقوت حموی در معجم‌الادباء آن را آورده است:
من مثلها کنت تخشی ایهاالحذر
والدهر ان هم لا یبقی و لا یذر
لغاک ساتح الی قبل کأنّ به
لواذع الجمر لمّا ساده‌الخبر...
یا قاتل الله هذاالدهر یزرعنا
ثم الحصاد، فمنه النفع و الضرر
و همچنین ابوالعلا معری نیز قصیده‌ای در ۵۱ بیت در سوز مرگ او سروده است و ابراهیم بن هلال صابی ادیب معروف متوفا به سال ۳۸۴ نیز در فقدان او اشعاری دارد. به راستی چرا بزرگانی نظیر سید مرتضی، ابوالعلا معری در وصف او این گونه اشعار می‌سرایند و در مرگش به عزا می‌نشینند؛ زیرا او به راستی خادم بزرگی برای قرآن به شمار می‌آمد. او با ابتکاری که در خط نسخ به عمل آورد، برای این خط اصول و قواعدی نوشت و این خط را مطرح و معرفی کرد و آن را در بین خوشنویسان گسترش داد. پس چه خدمتی بزرگتر از این. عمل او باعث شد که قرآن به آسانی نوشته و خوانده شود و پیچیدگی‌ها و سختی‌های خط کوفی و انواع آن کنار گذاشته شد و از پرتو توجه به قرآن خط نسخ گسترش پیدا کرد و با گسترش و توسعه این خط آرام آرام خط رایج فرهنگ مکتوب گردید به طوری که بعد از هزار سال تمام کتاب‌ها و مجلات و روزنامه‌ها و... به زبان عربی و فارسی به خط نسخ حروف‌ چینی شده و در اختیار عموم قرار داده می‌شود. آری کار سترگ او در گسترش علوم و فنون نیز نقش به‌سزایی داشته‌است.
در پایان این مقال، سزاوار است چند بیت از قصیده وی را درباره هنر خوشنویسی بخوانیم و از رهنمودهای وی بهره‌مند شویم. این قصیده همیشه در طول تاریخ زبان‌زد خاص و عام بوده است. ابن‌خلدون در مقدمه خود نیز آن را ذکر کرده و به عنوان یکی از کهن‌ترین سندهای مکتوب روش خوش‌نویسی شناخته شده است.
یا من یرید اجادة التحریر
و یروم حسن الخط و التصویر
ان کان عزمک فی الکتابة صادقاً
فارغب الی مولاک فی التیسیر
فاشکر الهک و اتّبع رضوانه
اِنّ الا له یحبّ کلَّ شکور
و ارغب لکفّک ان تخط بنان‌ها
خیراً تخلفه بدار غرور
فجمیع فعل المرء یلقاه غداً
عندالتقاه کتابة‌المنشور

۸ - منبع

[ویرایش]دانش‌نامه موضوعی قرآن

رده‌های این صفحه : تراجم | هنرمندان

  • ترجمه
  • اعراب گذاری
  • جستجوی سریع

  • ورود به سامانه / ایجاد حساب کاربری
  • العربیة | اردو | Türkçe

🔴#خط_نسخ

✨ علت شهرت ابن بواب

🔻ابن بواب خط نسخ را گسترش داد و برای آن اصول جدیدی وضع کرد؛ خطی که ناسخ همه خطوط برای کتابت کلام خدا گردید. این خط که در زمان ابن‌مقله و توسط وی اصول آن مطرح گردید، مقبولیت یافت. ابن‌مقله آن را خط بدیع نامیده بود.

🔸می‌گویند خط نسخ از ترکیب خط جلیل و خط طومار یا از هر یک به صورت منفرد مشتق گردیده است. هر دو خط «#جلیل» و «#طومار» از خط کوفی اخذ شده بود.

🔹چون این خط برای استنساخ قرآن مجید و کتب مختلف به جهت سهولت و راحتی خواندن و نوشتن مورد استفاده فراوان قرار گرفت، خط نسخ گفته و خوانده شد.

🔸ابن‌ بواب توانست قواعد نوینی در خوشنویسی به وجود آورد و برای نخستین بار میزان سنجش حروف را تحت قاعده نقطه درآورده، آن چنان که هزار سال است برای خوش‌نویسان معیار تعداد نقطه‌ای مشخص برای کتابت سطح و در حروف رعایت می‌شود.

مطالعه کامل مقاله👇👇👇
📲 wikifeqh.ir/ابن_بواب
https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%A8%D9%88%D8%A7%D8%A8
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ
🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📚ارچی رو | ارچی آباد | ارچی کلا | ارچی محله

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📚ارچی رو | ارچی آباد | ارچی کلا | ارچی محله

در سفرنامه تاریخی #ملگونف فقط یک مرتبه از آبادی #اَرچی بابل = منتهی با ( حرف آ ) آرچی نام برده و از یک آسیاب فعال نیز گزارش داده است که البته این موضوع به آردچی بودن قرین شده است.
🖋محسن داداش پور باکر
۱۴۰۳/۰۵/۲۸

#سفرنامه

📘#کتاب:
كرانه های جنوبی دريای خزر

🖊#نویسنده:
گريگوری ولريانوويچ ملگونف

📝#مترجم:
امیر هوشنگ امينی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه۱۴۰۳۰۵۲۵۰۹۰۰
#اَرچی
#آرچی

1⃣صفحه اول

✍ارچی: روستای ارچی
سبب شناخته شدن و ماندگاری نام و اسم یک روستا و شهر بسته به رخدادها و حوادث پیرامون، داشته ها و یا هر علت آغازین در آن و اطراف وی است.
اسامی در ذات خود دارای چیستی اند و به تمامی موجودات؛ چه جان‌دار و چه بی‌جان هویت تازه اهدا کرده و این نام‌ها هستند که سبب شناخته شدن و ماندگاری شخص و حتی یک ملت می‌شوند.

👈یکی از این روستا‌ها که در میان مردمان خویش دارای چیستی ها و پرسمان بویژه وجه تسمیه است، روستای #ارچی بابل است. این آبادی در روزگاران بسیار دور در کنار رودخانه‌ی #ارچی_رو برای سکونت انتخاب گردید.
به نظر می رسد روستای یاد شده در آغازِ موجودیتِ خود نامی نداشت.
در #رودخانه‌ی گفته شده که از روستا گذر می‌کند تدوام ماهیت جدید مکانی دیگری را نمایان کرده است.
👇👇
در خصوص علت نامگذاری این قریه به #ارچی بر اساس یافته های شفاهی و علم نگارنده سه نظر متصور است:

۱/این مکان در گذشته جزو اراضی جنگلی و دارای درختان تنومند هیرکانی بوده است و ساکنان ابتدایی آن با استفاده از زگالها، کاهگل و بعضا با افزودن آهک بر روی درختان خانه هایی را بنا می کردند که در اصلاح مازنی به آنها #نفار گفته می شود ولی در این روستا به آن #کارچی اطلاق میشده است که به مرور حرف ((ک)) از واژه ی ((کارچی)) منقطع و به ((#ارچی)) شهرت یافت.
👈در دهستان پایین خیابان لیتکوه بخش مرکزی #آمل آبادی به نام #کارچی_کلا شهرت دارد که برخی علت نامگداری آن را از نوعی خانه های چوبی بر بالای درختان (نفار) در گذشته بر می شمارند.

۲/نام این آبادی از #رودخانه_ارچی_رو اقتباس شده است.

۳/اما به نظر می رسد جامع ترین دلیل نامگذاری این روستا با در نظر گرفتن اراضی کشاورزی، جنگلی [درگذشته] و رود اَرچی رو احداث آسیاب آرد جو، گندم برنج و سایر حبوبات در گذشته بویژه در سنه ۹۹۲ قمری باشد.
📜بر اساس یافته های شفاهی #علی_اکبر استرابادی که نجار و شاعری توانمند بوده با ورود به این خطه ی بکر و سرسبز در مواجهه با دهقانان زحمتکش بومی و اصیل طرح #اَسیو متفاوت و مهندسی شده را بر روی رودخانه روستا طراحی و اجرا نمود. اهالی در مواجهه کاری با علی اکبر با گویش تلفیقی بومی استراباد و مازنی به وی او را ((آردچی)) خطاب میکردند. به مرور آردچی به ((آرچی)) و سپس به ((اَرچی)) تثبیت شد.
👆👆
📜سند مکتوبی برای اثبات این ادعا به نگارنده نرسیده است.

📌ارچی نام روستایی است از توابع بخش لاله‌آباد شهرستان بابل در استان مازندران واقع شده است .این روستا در دهستان كاری‌پی قرار دارد و براساس سرشماری مركز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۶۸ نفر (۱۷۲خانوار) بوده‌است. امادر سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۶۴۳ نفر گزارش شده است.

🌍روستاها و محلات اطراف ارچی:

زرگرشهر، جاده سپاه دانش، کارون، مرزبال، بالابصرا، پایین بصرا، پیچاکلا، تلیکران، قادی‌کلا، ارچی

👈ورودی اول به سمت امامزاده و خیابان میرحسینی جنب تکیه ابوالفضل به سمت بالای محل از مسیر پرتردد این روستاست.

💠برگزاری جشن آئینی مردگان، یادواره شهدا، اقامه عزار در محرم و صفر از جمله مراسمات شاخص روستای ارچی محسوب میشوند.

[ ٢۶ عَيدِماه ( مصادف با ٢٨ تیرماه) يا عيد مردگان آئين سنتی و كهن ديار مازندران است. روزی كه مردم بر سر مزار امواتشان حاضر می‌شوند و با برگزاری جشن‌هایی يادی از درگذشتگانشان می‌كنند.]

🕌#امامزاده_سیدرضا ارچی مورد تکریم و توجه ی ویژه اهالی می باشد.

🇮🇷اهالی این روستا اکثریت باسواد، فهیم، انقلابی، جهادی،کشاورز و کاسب هستند.
در این روستا سادات نیز ساکن هستند.
📄ادامه دارد...

🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۰۵/۲۵ پنجشنبه

📝نکته ها:
نیاز به تحقیق بیشتر

✍با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، نگارنده ادعایی بر نگارش اثری جامع ، کامل و بدون عیب و نقص ندارد و مطالب ارائه شده در این پژوهش تا زمانی دارای اعتبار خواهد بود که اسناد و مدارک جدیدی که دارای اصالت باشد، آن را نفی نکند.

📑منشور:

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند شرعا جایز نبوده و پیگرد قانونی دارد.

📝اشتراک گذاری مطالب و نوشتار مخاطبین در زیر مجموعه های سامانه
#آوات_قلمܐܡܝܕمنوط به احراز هویت واقعی متقاضی است.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3266
📩انتشار برای نخستین بار
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📝نظر مخاطبین:

🖊ا...:
سلام ممنون از زحمات شما.فکرکنم گفتند ی سفرنامه روسی درمورد این روستا چیزهایی نوشته ولی نمی‌دونم کیه

A.22💌:
سلام
ملگونف هستند
با جناب داداش پور باکر در این خصوص نیز هماهنگ میشم.

ممکنه از رود ارچی رو بنویسید؟ محل دقیقی رودخانه و آیا اثری از آسیاب قدیمی باقیست؟

🖊ا...:
ارچی رو انشعاب از رودخانه هرازه از روستاهای اطراف به دریا بابلسر منتهی میشه گفتندسندی هست که رودخانه به نام ارچی رو ولی نمی‌دونم دست چه کسی اه

آسیاب چیزی نداره

شنیدم قدمت روستا در سفرنامه به ۸۰۰ سال قبل برمیگرده

A.22💌:
✍در سفرنامه که توسط آقای گریگوری والریانویچ #ملگونف روسی به نگارش در آمده است مربوط است به سالهای ۱۸۵۸ تا ۱۸۶۰ میلادی و درباره جغرافیای تاریخی و جغرافیای سواحل جنوبی دریای خزر است .

📌او مسافرتهای خود را از اشرف شروع و از بزرگترین نقاط مازندران و بعدا گیلان دیدن نمود و از راه کوه استرآباد به شاهرود سفر کرد .

📌ملگونف با روشی اصولی جغرافیا و آمار کامل مناطقی را که در آن مسافرت کرده تشریح نموده است .

📌گزارش های ملگونف درباره تقسیمات سیاسی سرزمین و تعداد جمعیت هر محل و منطقه بیسار

📘در کتاب مازندران و استرآباد، ه،ل.رابینو ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، چاپ ۱۳۳۶، صفحه ۱۵۸_۱۵۹ و در برخی از چاپها ۱۸۱ در ذکر دهات بارفروش آمده است: .
((.. (و) جلال ازرک_ آردکلا_ بصرا_ بیجا_ بیجی کلا_ 👈 درخی (ارچی؟)_ فرم _کلیکا_ کلارسی_ کریم کلا_ لیلم دشت_ مرزبال_ مرزون آباد_ میکا_ موزورج_ نودهک_ قاری کلا_ قوشچی_ رزه کنار_ رضاکلا_ ساره_ و....))

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه۱۴۰۳۰۵۲۵۰۹۰۰
#اَرچی
#آرچی

2⃣صفحه دوم

📙در کتاب فرهنگ جغرافیائی ایران (آبادیها) جلد سوم، استان دوم در شهریورماه ۱۳۲۹ خورشیدی، چاپخانه ارتش، رزم آرا و در صفحه هفتم آن آمده است؛
(( #ارچی_arci_ ده از دهستان جلال ازرک بخش نور شهرستان بابل. ۸ ک باختری بابل. دشت_ معتدل مالاریایی _ سکنه ۲۴۰_ شیعه_ مازندرانی و فارسی. آب از رودخانه کاری_ محصول برنج صیفی مختصر غلات کنف و نیشکر_ شغل زراعت_ راه مالرو.

📘در کتاب مازندران و استرآباد، ه،ل.رابینو ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، چاپ ۱۳۳۶، صفحه ۱۵۸_۱۵۹ و در برخی از چاپها ۱۸۱ در ذکر دهات بارفروش آمده است: .
((.. (و) جلال ازرک_ آردکلا_ بصرا_ بیجا_ بیجی کلا_ 👈 درخی (#ارچی؟) _ فرم _کلیکا_ کلارسی_ کریم کلا_ لیلم دشت_ مرزبال_ مرزون آباد_ میکا_ موزورج_ نودهک_ قاری کلا_ قوشچی_ رزه کنار_ رضاکلا_ ساره_ و....))
به نظر می رسد رابینو نام این روستا را #درخی معرفی کرده باشد و شاید جناب غلامعلی وحید مازندرانی که در ترجمه کتاب رابینو چنین برداشت نموده و لذا نام #ارچی را در داخل پرانتز در کنار واژه ی درخی اضافه نموده است.

📄بر اساس گزارش مشروح حوزه سرشماری بابل، #آمار عمومی وزارت کشور در خردادماه ۱۳۳۸ نام این روستا #ارچی و در آبانماه ۱۳۳۵ دارای ۲۶۶ مرد و زن و ۱۳۱ مرد و ۱۳۵ زن بوده است.

📄ادامه دارد...

🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۰۵/۲۵ پنجشنبه

📝نکته ها:
نیاز به تحقیق بیشتر

✍با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، نگارنده ادعایی بر نگارش اثری جامع ، کامل و بدون عیب و نقص ندارد و مطالب ارائه شده در این پژوهش تا زمانی دارای اعتبار خواهد بود که اسناد و مدارک جدیدی که دارای اصالت باشد، آن را نفی نکند.

📑منشور:

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند شرعا جایز نبوده و پیگرد قانونی دارد.

📝اشتراک گذاری مطالب و نوشتار مخاطبین در زیر مجموعه های سامانه
#آوات_قلمܐܡܝܕمنوط به احراز هویت واقعی متقاضی است.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/3266
📩انتشار برای نخستین بار
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📩نویسنده:
سیدمحسن اسماعیل نژاد
دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۴
ساعت: ۱۱:۳۴
با سلام و تشکر از زحمات شما

ما تا حالا دنبال وجه تسمیه ارچی بودیم و چند مورد را شفاها از اهالی روستا جمع آوری کردیم که مثلا ۱- ارچی برگرفته از گیاهی که در این منطقه رویش داشته یا ۲- بواسطه برادرانی که با اره درختان تنومند منطقه را اره میکردند که با گذر زمان با قید مکان اقامت ایشان به اره چی ها و به مرور به ارچی اطلاق گردید ولی وجه تسمیه که شما بیان داشته اید به منطق و استدلال قویتر می باشد اما حالا باید وجه تسمیه ارچی رو که همان رودخانه ارچی می باشد را پیدا کرد.
091_9_8_9_4
#ارچی
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۲۷۱۱۰۷
م‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷 📩#استعلام_پژوهشی | آوات قلم

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷
📩#استعلام_پژوهشی

خدمتی دیگر از پژوهش ادملاوند در ایران اسلامی:
پاسخ به استعلامات مکتوب پژوهشی با جزئیات تاریخی روستاهای بندپی و مازندران بر اساس آرشیو موجود و منابع خطی انحصاری.

💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۲۷۱۰۴۶

📻آوات قلم محسن داداش پور باکر📚

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4767
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜قارن سرا

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

#مازندران_شناسی
#دودانگه
#قارن_سرا

✍روستای قارن سرا برگرفته از اسم اسپهبد کارن پهلو سوخرا اولین شاه قارندیان.

درسال ۵۷۰ میلادی کارن (قارن) حکومت قارندیان را در اینجا دایر کرد و بمدت ۲۲۴ سال تا مازیار بن کارن سلطنت کردن.

📌روستای قارنسرا که در گذشته به قارون سرا معروف بود، روستایی از سرزمین علویان در شمال کشور واقع در شهرستان ساری، که غربی ترین روستای بخش دودانگه محسوب می شود که غرب آن روستای لاجیم از شهرستان سوادکوه است و از شرق بعد از گذشتن جنگل ومراتع کشاورزی به روستای #پاشکلاه دودانگه راه دارد و جنوب آن را جنگل های انبوه و دره تشکیل داده است که کوهایی با پوشش درختی که شامل تعدادی غار طبیعی است در شمال روستا چشم اندازی زیبا به آن داده است.

👈آثاری در روستا دیده می شود که بیان گر قدمت طولانی روستا در طول تاریخ بوده که متاسفانه اثر مکتوبی نیست که این بیان را صدق کند البته به گفته ی بعضی از افراد کتاب هایی وجود دارد که در آنها از روستای قارون سرا نام برده شده است که در یکی از این کتاب ها نوشته شده است که قارنسرا اردوگاه نظامی پادشاهی بوده که در فریم حکومت میکرد.

📌از آثارها می توان به قبرهای قدیمی در اطراف روستا،خانه های خشتی در بعضی نقاط و وجود منجینق که صلاحی بزرگ برای پرتاب سنگ در جنگ ها استفاده می شد، نام برد.

👈قارنسرای کنونی دارای ۶۳ خانوار و ۲۶۳ تعداد جمیعت از روستاهای بزرگ بخش دوددانگه محسوب میشود که تنها به چند تبار محدود میشود که اصلیت آنها از: کجور (نور)، نجف آباد (اصفهان)، تلاوک و مرگاب و واودره، آقمشهد (ساری) که بعد از گذشت زمان و خویشاوندی این تبارها باعث شد تمامی اهالی با هم نسبت فامیلی داشته باشند و صمیمیت خاصی بر روستا حاکم شود.

👈در زلزله ی سال ۱۳۲۹ این روستا نیز دچار خرابیهایی شد که جبران آن سال ها طول کشید و به شکر خداوند متعال و تلاش مسولین روستا بعد از انقلاب اسلامی ایران از امکانات و عمران آبادی بسیاری برخوردار شده است که هنوز هم این روال ادامه دارد.

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۲ ساعت 17:58 توسط محمد حسن یوسفی
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۲۰۲۱۰۸
🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📸پژوهشگر و مجموعه دار اسنادخطی محسن داداش پور باکر

📸پژوهشگر و مجموعه دار اسنادخطی محسن داداش پور باکر

📜ایل رخشانی  |  رخشان 📩جواد رخشانی راد

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📜ایل رخشانی | رخشان
📩جواد رخشانی راد:
سلام

در مورد اجدادتون که در محله رخشان
#ادملا زندگی میگردن ، شجره نامه هم دارید یا خیر؟
من آرش رخشانی هستم و در مورد رخشانی های سراسر ایران تحقیق می‌کنم. والبته یک کتاب هم به لطف پروردگار نوشتم به نام فرهنگ لغت زبان رخشانی. اگه دوست داشته باشید با هم گفتگویی تلفنی داشته باشیم ممنون میشم.

📖Mohsen Baker:
با سلام
پژوهشگر و محقق محترم
در روستای ادملا محله ی قدیمی گزارش شده است به نام #رخشان که از املاک مرحوم #رخش_سوار_قلی_خان_باکر بوده است.
این شخص از اجداد این حقیر به حساب میآید. از طرفی در سرزمین اجدادی ایل خردمند باکر؛ #انند سوادکوه طایفه ای با نام رخشان یا رخشانی زندگی میکردند که اینان با ایل باکر نسبت داشته و نوادگان اینان با نام خانوادگی متعددی در چرات سوادکوه و سایر مناطق مازندران زیست میکنند. اغلب نیای رخشان یا رخشانی صاحبان فضل و شجاعت بودند.
✍#محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۱۸۱۷۱۶

📩جواد رخشانی راد:
خلاصه شجره نامه اجداد ما اینگونه است:
رخشان ، سردار داریوش هخامنشی و موسس ایل رخشانی در منطقه جنوب شرق ایران یعنی سیستان قدیم که اکنون بین سه کشور ایران و افعانستان و پاکستان تقسیم شده است. و این یعنی رخشانی ها از ایرانیان اصیلی هستند که ۲۵۰۰ سال قدمت تاریخی و جغرافیایی دارند.

📌امیرحمزه آذرک رخشانی سیستانی، ایشان در سال ۲۰۰ هجری برعلیه حکومت اعراب در سیستان قدیم قیام می کنند و مدت ۳۶ سال حاکم افغانستان و پاکستان و سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی(قهستان)و کرمان و مکران و هرمزگان بوده اند و در شرح دلاوری های ایشان در ۱۲۰۰ سال قبل تعداد هفت جلد کتاب نوشته شده است که عبارتند از، داستان امیر حمزه صاحبقران، امیر المومنین حمزه،اسمار الحمزه، جنگ نامه، صاحبقران نامه، رموز حمزه، و... که به زبان های فارسی، عربی، هندی، پاکستانی، اندونزیایی و انگلیسی چاپ شده است و هنوز هم در کتاب فروشی های میدان انقلاب تهران یافت میشود.

📌یکی دیگر از اجداد ما سیاه اساوره ای، یا سیاه سوار رخشانی است که در زمان خلیفه دوم مسلمان می‌شود و شرح این ماجرا در کتاب تاریخ طبری به طور مفصل آمده است.

📌یکی دیگر از اجداد ما سردار میرچاکر رند رخشانی هست که در دوره صفویه به صورت خودمختار در بلوچستان حکومت میکرده است و کتابهای چاکر و شیخ مرید و منظومه مکران در شرح دلاوری و فتح دهلی توسط ایشان چاپ شده است. و موارد بسیار دیگر.

👈ولی آنچه باعث شده گروه‌هایی از ایل رخشانی به سایر مناطق ایران و ترکمنستان و حوزه خلیج فارس کوچ کنند، جنگ های داخلی و کمبود چراگاه برای پرورش اسب و سایر دام‌های سبک و سنگین بوده است.
اکنون تعداد خیلی زیادی از رخشانی ها در سیستان و بلوچستان، کرمان، تهران، خراسان ، گلستان، مازندران، گیلان، اردبیل، و آذربایجان زندگی می‌کنند و تعدادی هنوز شناسایی نشده اند ، که پس از اتمام کار در کتابی چاپ خواهد شد ان شاالله.

📌رخشانی ها در سایر استان‌ها، با نام خانوادگی، رخشان، درخشان، رخشا، رخشای،رخشانی، رخشایی، رخش، رخشنده، درخشنده و غیره شناسنامه گرفته اند ولی اکثرا دارای شجرنامه خانوادگی هستند و اصالت خویش را حفظ کرده و اگر چه در سایر استان‌ها تغییر زبان و تغییر مذهب داده اند ولی کماکان پایبند به اصول خودشان هستند و آبرومندانه و محترمانه و با اقتدار و با افتخار زندگی می‌کنند و همگی آنان به خوشنامی معروفند. برخی نیز در شناسنامه، دارای نام خانوادگی دیگری هستند ولی اصالت خویش را حفظ کرده اند و ... مثلا رخشانی های تربت حیدریه در شناسنامه به صیدمحمد خانی ثبت شده اند چون سردار ارشد شان سردار صید محمد خان رخشانی بوده است
رخشانی های کرمان با نام های خانوادگی هوت، بامری، پرورش و غیره ثبت شده اند. رخشانی های کردستان عراق به نام بادینی معروفند چون سردار ارشد شان میر بهاالدین رخشانی معروف به میربادین بوده
رخشانی های ایرانشهر و دلگان با نام عباسی شناسنامه دارند چون سردار شان فردی به نام سردار عباسخان رخشانی بوده است .
موارد زیاد است و باعث میشه وقت شما گرفته بشه، اما برخی خصوصیات رخشانی ها عبارتست از.
خیلی باغیرت و ناموس پرست هستند
شجاع و نترس. و حق گو هستند
بسیار ظلم ستیز و طرفدار مظلوم هستند. بسیار متعصب در دین هستن. بسیار بخشنده و رئوف اند
ولی در دشمنی بسیار لجوج و کینه توز هستند و به اصطلاح کینه شتری دارند و انتقام خودشان را تحت هر شرایطی می گیرند ولو اینکه ده سال یا بیشتر از آن گذشته باشد و در دوستی و رفاقت بسیار وفادار. و متعهد هستند و برای دوستان شان جان می‌دهند و دشمنان شان را هرگز نمی بخشند.

📌۵۰ درصد رخشانی ها بلوچ زبان و اهل سنت هستند و ۴۰ درصد فارس زبان و شیعه هستند و ۱۰ درصد دیگر مسیحی و یا سایر ادیان اند.

🖊باتقدیم احترام جواد رخشانی راد معروف با آرش رخشانی
#تبارشناسی #ایل_رخشانی #رخشان

https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/860
https://eitaa.com/edmolavand/21843
🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

ایل

🌿تبارشناسی ایل رخشان

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

ایل

#تبارشناسی
#ایل | #رخشانی
#ایل_رخشانی

📜رخشان:
سردار ارشد داریوش هخامنشی ۳۳۰ قبل از میلاد مسیح (۲۳۵۳ سال قبل) بنیان گذار ایل بزرگ رخشانی است.

✍جد بزرگ رخشاني ها رخشان نام دارد كه ایل نام خود را منتسب به وي مي داند.

📌آرامگاه رخشان در کوهستان مرکزی ایالت بلوچستان پاکستان برروی ارتفاعات شمالی دره رخشان قراردارد که زیارتگاه مردم این دیار است .

💕{ایل رخشانی }:
به طور کلی ، به مجموعه طوایفی که به زبان رخشانی تکلم می کنند و دارای فرهنگی اصیل با قدمتی بیش از ۲۳۵۳ سال اند ، ایل رخشانی گفته می شود و در شمال استان ( سیستان و سرحد ) ساکن هستند.

🌿{طایفه رخشانی} :
به طور کلی به مجموعه افرادی که خود را ( رند ) می نامند و از لحاظ نژادی ریشه یکسان دارند.
#نسب_نامه
#شجره_نامه
📜 و نسب نامه هایشان از میرجلال خان ، میر علم شاه ، میر حمزه و رخشان شروع می شود ، طایفه رخشانی، گفته می شود؛ که شامل چهار تیره بادینی (۵۶ شاخه) و جمالدینی (۱۰ شاخه) و مندایی (یک شاخه) زربختی (یک شاخه) است.

🏔کوهستان رخشان:

{کوه مقدس رخشان در قسمت كوهستان مركزي بلوچستان پاكستان واقع است كه پس از سكونت رخشان (سردار ارشد داریوش هخامنشی) در اين منطقه كه از طرفي ارث پدري وي نيز بوده است ، به منطقه رخشان معروف گرديده است.
در قسمت مركزي اين منطقه رودخانه رخشان جريان دارد كه باعث رونق منطقه گرديده است ، دره رخشان مثل گذشته سرسبز وبخشنده است.

🐎اسب رخشانی :

ديگر اينكه در كتاب احيا الملوك (تالیف ملک شاه حسین کیانی سیستانی) از اسب رخشاني ( بور، طلایی) نام میبرد كه توسط طایفه رخشاني و درمنطقه کوهپایه ای رخشان، اسفزار ، فراه افغانستان ، کرمان و منطقه اسپی زاهدان (نصرت آباد فعلی که در جاده زاهدان به کرمان قرار دارد و هنوز رودخانه فصلی نصرت آباد به نام اسپی معروف است) پرورش مي يافته است و اين نوع اسب گرانقيمت و كمياب بوده است و فقط برای دربار پادشاهان و بزرگان ایران اعزام می شده است و مردم عادی حق استفاده از این نوع اسب را نداشته اند .

📌از خصوصیات بارز اسب رخشانی رنگ بور ، طلایی و یا بلوند آن است که رنگی منحصر به فرد میباشد و فقط رخشانی ها این تخصص را داشته اند که با روشهای علمی قدیمی این گونه اسب را اصلاح نژاد نموده و انحصار پرورش و تولید آن را در اختیار داشته اند و از این طریق ثروت بیشماری عایدشان می شده است .
علاوه براین جون رخشانی ها در اسب سواری و تیراندازی مهارتی غیر قابل وصف داشته اند، لذا همواره تعداد زیادی از جوانان و جنگجویان این ایل در گارد شاهنشاهی ایران خدمت می کرده اند و هر شش ماه یک بار جای خود را با گروه تازه نفسی از گردان سواره نظام رخشانی عوض میکرده اند .این گروه سواره نظام به دلیل پوشیدن چکمه های سیاه بلند به سیاپاد (سیاه پا) مشهور شدند و هم اکنون یک شاخه از تیره بادینی طایفه رخشانی بدین نام خوانده میشود .

👈پس از ظهور اسلام با مسلمان شدن سیاه سوار رخشانی که رییس گارد شاهنشاهی دولت ساسانی بود ، گروه زیادی از ایل رخشانی ها به همراه او به شام (سوریه) فعلی رفته و جاگیر شدند و نژاد اسب رخشانی از این طریق به عربستان و سوریه و عراق منتقل و منتشر گردید و بعد ها که غربیان این گونه اسب را برای پرورش به اروپا بردند نام اسب عربی بران نهادند و برای همیشه به نام اعراب ثبت شد .

📌جالبتر اینکه چون مردم منطقه همواره همین گونه اسب را، بارز و قیمتی و جنگی ، میشناختند کم کم - بور - به جای اسب بکار برده میشد و به جای اینکه بگویند، اسب ، میگفتند بور.

و عباراتی مثل : (بور سوار ، بوری بارگین) و غیره به معنای( اسب سوار و اسب جنگی) در بین رخشانی زبانها هنوز کاربرد دارد و اهمیت این موضوع را به تصویر میکشد و یادگار همین دوران طلایی ایل رخشانی است.

#تبارشناسی
#ایل | #رخشانی
#ایل_رخشانی

✍رخشانی = نجیب زاده ی ایرانی

و از همه مهمتر اينكه كلمه ی رخشان به معني درخشان و نوراني، يك كلمه صددرصد پارسي مي باشد و اثبات ميكند تمام رخشاني ها از نژاد اصيل ايراني و آريايي مي باشند.

📌زبان بلوچی از زبان‌های ایرانی شمال باختری است و با زبان‌های تاتی، کردی و تالشی نزدیکی زیادی دارد برای همین به نظر می‌رسد گویشوران این زبان در گذشته دور از نواحی شمالی ایران امروزی به كيج ومكران قديم كه بعدها به بلوچستان معروف گرديد کوچیده باشند و البته گیل ها از نسل سکاها هستند و این قرابت در متون تاریخ و مستندات زبانی هنوز موجود است.

🔲زبان رخشانی

به طور کلی در استان سیستان و بلوچستان، زبان بلوچی شامل دو گویش است:
۱/#رخشانی ۲/#مکرانی
گویش رخشانی در (سیستان و سرحد) و گویش مکرانی در (سراوان ، نیک شهر و سریاز، ایرانشهر و چابهار) تکلم می شود .

👈زبان رخشانی دارای گویش های سرحدی و سیستانی است .

👈زبان مکرانی شامل گویش های سراوانی و لاشاری و جدگالی و زرآبادی و ساحلی و کریشی می باشد .

👈زبان بلوچی رخشانی به ام الگویش ها شهرت دارد زیرا تمام گویش های زبان بلوچی از این زبان منشعب شده است.

📌برخلاف تصور عمومی؛ زبان بلوچی رخشانی اصل و زبان بلوچی مکرانی فرع است و در کتاب فرهنگ لغت رخشانی با اسناد و مدارک کافی به این مهم پرداخته شده است.

📍نكته حائز اهميت در مورد زبان رخشاني اين مطلب است كه در بلوچستان پاكستان فقط دو زبان شاخص و بارز است يكي زبان رخشاني و ديگري ،زبان براهويي مي باشدکه اكثر طوايف بلوچ ضمن آنكه به زبان رخشاني تكلم مي كنند خود را وابسته و جزئی از اين ایل مي دانند.

📌زبان رخشانی را به پنج گروه اصلی می‌توان تقسیم کرد:

۱: زبان رخشانی گویش ایران
۲:زبان رخشانی گویش پاکستان
۳:زبان رخشانی گویش افغانستان
۴:زبان رخشانی گویش ترکمنستان
۵: زبان رخشانی گویش حوزه خلیج فارس

📌عمده رخشانی ها در چهار کشور پاکستان، ایران، افغانستان و ترکمنستان در سرزمینی نسبتاً وسیع و گرم زندگی می‌کنند. تعدادی از آنان در کشورهای حوزه ی خلیج همیشه فارس بسر می‌برند، مجموع ایل رخشانی جمعیتی بالغ بر صدوده هزار نفرتخمین زده می‌شوند. که بیشتر آنها در دو کشور پاکستان و ایران ساکن اند. اما این رقمها اعتبار قطعی ندارند. رخشانی ها در اکثرکشورهای خاور میانه سکونت دارند، که به دلایل مختلفی از سرزمین خود خارج شده‌اند، که بخشی از آنها درکشورهای اروپایی و آمریکایی و برخی در کشورهای آفریقایی زندگی می‌کنند. رخشانی های افغانستان اغلب در سه ولایت هلمند و نیمروز و فراه بسر می‌برند.

🔲زبان رخشانی:
(زبان رخشانی، به ام الگویش ها شهرت دارد و مادر سایر گویش های بلوچی ست. )

●گويش رخشانی سیستان ایران
●گویش رخشانی سرحد سیستان
●گويش رخشانی سیستان افغانستان
●گويش رخشانی ترکمنستان
●گويش رخشانی ازبکستان
●گويش رخشانی تاجیکستان
●گويش رخشاني سیستان پاکستان
●گویش رخشانی خراسان
●گویش رخشانی گلستان
●گویش رخشانی مازندران
●گویش رخشانی تهران

●گویش رخشانی گیلان
●گویش رخشانی اردیبل
●گویش رخشانی آذربایجان
●گویش رخشانی کرمان
●گویش رخشانی کوردستان عراق بادینی
●گویش رخشانی قزوین
●گویش رخشانی قم
●گویش رخشانی اصفهان
●گویش رخشانی هرات
●گویش رخشانی بخشی


✍جد بزرگ رخشانی ها رخشان نام دارد كه طايفه نام خود را منتسب به وی می داند.

📌رخشان صاحب سه فرزند به نام های بادين جمال دين و زربخت بوده كه اين اسماء حالت تغيير يافته اسامی بهاءالدين؛ جمال الدين‎ ‎ و زربخت می باشند كه مدلل بر ديرينگی و قدمت زمان حيات آنهاست.

📌هريك از اين فرزندان شاخه ای از تيره های طايفه رخشانی را پديد آورده اند كه به نام خود آنها ناميده مي شود.

📌قسمت اعظم اين تيره ها در بلوچستان (پاکستان)نوشكی و‎ دره ‎رخشان ، خاران(آران) ، دالبندين چاگی‎ ‎‏ ایران خراسان سیستان و بلوچستان قاین زاهدان مکران و افغانستان نیمروز سكونت دارند و تعدادی نيز در کشورهای حوزه خلیج پارس ساكن اند .

📌نكته حائز اهميت در مورد زبان رخشانی اين مطلب است كه در بلوچستان پاكستان فقط دو زبان شاخص و بارز است يكي زبان رخشانی و ديگري ، زبان براهويی می باشد و اكثر طوايف بلوچ ضمن آنكه به زبان رخشانی تكلم مي كنند خود را وابسته به اين ایل مي دانند .

https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/860
https://eitaa.com/edmolavand/21843

🖊نوشته شده در ساعت توسط پانته آ سردار رخشانی
"سایت رسمی ایل رخشانی" https://rakhshane.blogfa.comù
https://eitaa.com/edmolavand/21843

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

ادامه نوشته

📜خوانش سندی با موضوع اراضی نفت البرز | قم

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

#نسخ_خطی
#اسناد
📜سندی با موضوع اراضی نفت البرز

📩سیدمحسن محسنی
۱۴۰۴/۰۲/۱۸
#اراضی_نفت_البرز
#بنیاد_قم_پژوهی

📜جهت تماشای این سند به کانال پژوهش ادملاوند در پیامرسان ایتا مراجعه کنید.

💢 سندی مربوط به اراضی نفت البرز

#خوانش_سند

"ریاست محترم مجلس شورای ملی
با نهایت احترام به عرض عالی می‌رساند
اینجانبان مالکین قطعه زمین شمالی شهرستان قم که فعلا قسمتی از آن را شرکت نفت ملی چندین چاه حفر نموده‌اند و در تصرف دارند به نام نفت البرز معروف شده است که جناب آقای ابوالفضل تولیت حدودات ملک البرز خود را بالا برده تقریبا ۱۴ کیلومتر در ۱۲ کیلومتر ملک این طایفه که اولادهای کربلایی زکی می‌باشیم جزء محدوده خودشان برده است.
در صورتی که چندین خانه‌های روستائی سابق و آغل‌های احشام و کنده‌ جای گوسفند و قنات مخروبه در آن زمین داریم.

استدعای عاجزانه داریم نسبت به تجاوزی که آقای تولیت به ملک ماها نموده و در شهرستان قم اعمال نفوذ می‌نماید و املاک فدوی‌ها را ضبط نموده اقدام فرمائید تا به دعاگوئی ذات شاهانه و اولیای محترم امور مشغول باشیم.

از طرف کلیه صاحبان زمین فوق
ضمنا یک برگ‌ رونوشت قسمت‌نامه مزبور به پیوست تقدیم می‌گردد.

حاج فلاح
حاج‌ نصرالله
احمد هاشم زکی
محمد هاشم زکی
مشهدی جعفر زکی

📌توضیح اینکه وراث و مالکین زمین فوق متجاوز از دویست نفر می‌باشند و کلیه حاضرند که متحصن به دربار شاهنشاهی و مجلسین بشوند.

وکیل رسمی صاحبان زمین فوق
حاج سیدابوالقاسم محسنی
نشانی: قم، خیابان طهران، باغ حاج محسنی
ورود به دفتر ثبت کل مجلس شورای ملی
"۱۳۴۰ / ۲ / ۹_ ۱۸۱۴
📝توضیح
۱. منظور اراضی شمال شهر قم موسوم به البرز و در مجاور بهشت معصومه فعلی تا جاده البرز است که قسمت اعظم آن تحت ۴۰ گنجینه ثبت شده است.
و شگفت این که این نام در همین موضع در تاریخ قدیم قم دیده می شود و قدمت بالغ بر هزار سال دارد.

۲. قسمت‌های زیادی از این اراضی را مرحوم تولیت با دست خط عادی به پرسنل ارتش و ژاندارمری در دهه پنجاه و احتمالا چهل به صورت رایگان بخشیده بود.

۳. بیشتر این اراضی ملی اعلام شده است.

۴. کَنده، قسمتی از تپه یا کوه است که درون آن را می‌کَنند و خالی می‌کُنند تا گوسفندان را در آن جای دهند.

۵. قسمت‌نامه همان تقسیم‌نامه است که بر مبنای آن ملک مشاعی به نسبت سهم بین مالکان تقسیم می‌شود .
تقسیم‌نامه هم به شکل عادی و هم به شکل رسمی (در دفاتر اسناد رسمی) تنظیم می‌گردد.

۶. نویسنده نامه مرحوم حاج سیدابوالقاسم محسنی معروف به سید چاقویی (با چند تلفظ دیگر) است که محل اعتماد و وثوق بسیاری از دامداران و کشاورزان قم و شهرهای اطراف در دوران پهلوی و بعد از آن بود‌. وی عموزاده پدرم بود.

۷. خیابان طهران همین خیابان امام فعلی و باغ حاج محسنی محل فعلی سرپرستی بانک ملت در همان‌جا است که قدیمی‌ها می‌گویند به باغ آبگوشتی‌ها معروف بوده است و ذکر آن را در توصیف مراسم عید غدیر گفته‌ام و دائما محل رفت و آمد و رجوع بسیاری از کشاورزان و دامداران در طول روز و حتی شبانگاهان بود.
با تشکر از آقای مجید داداش‌نژاد که تصویر این نامه را حدود هفت هشت سال پیش در اختیار اینجانب قرار داد.

📩سیدمحسن محسنی
۱۴۰۴/۰۲/۱۸
#اراضی_نفت_البرز
#بنیاد_قم_پژوهی
#قم
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۱۵۲۳۱۷
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📚مشاهیر دیار خود را بشناسند و به نسل جوان معرفی کنند

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

حوزه / حجت الاسلام و المسلمین شکری گفت: بر مبلغان و ائمه جماعات لازم است تا #مشاهیر دیار خود را بشناسند و به نسل جوان معرفی کنند

حجت الاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکری امام جمعه لاریجان، در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه در ساری، اظهار داشت: در استان مازندران و خصوصا شهرستان آمل، شاهد بسیاری از مشاهیر بنام در حوزه های مختلف علمی هستیم؛ دانشمندانی که بسیاری از آنها در عرصه های جهانی نیز نقش آفرین بودند.

استاد مؤسسه امام حسن عسکری آمل یادآور شد: #بقعه متبرکه #میرقوام_الدین_مرعشی (#میربزرگ)، مزار یکی از تاریخ سازان دیار #طبرستان است که با قیام خود، حاکمیت شیعه را در منطقه شمال احیا نمود. هم اکنون مصلّای بزرگ شهرستان آمل در جوار مرقد این عالم مجاهد قرار دارد.

امام جمعه لاریجان خاطرنشان کرد: استادِ کاشف الکل، یعنی محمد بن زکریای رازی، شخصی از دیار #مازندران به نام #ابن_ربن_طبری است که می گویند کتاب او در طبّ، به نام «#فردوس_الحکمه» قرن ها در اروپا تدریس می شد. ابن ربن طبری و شاگردش، در کنار بوعلی سینا و مجوسی اهوازی را از ارکان طب اسلامی برشمرده اند.

وی اظهار کرد: در میان #مشاهیر برجسته شهرستان #آمل بازهم به نام های درخشانی بر می خوریم؛ مانند #علامه نجم الدین #حسن_زاده_آملی، مفسّر کبیر قرآن کریم، #علامه #جوادی_آملی، مرجع عالیقدر جهان تشیع، آیت الله العظمی #میرزا_هاشم_آملی، آیت الله العظمی #محمدتقی_آملی، آیت الله #فرسیو و بسیاری دیگر از علمای اعلام که نام و یادشان موجب افتخار دیار ما است.

حجت الاسلام و المسلمین شکری بیان کرد: یکی از امتیازات دیار #طبرستان و شهرستان #آمل، حضور صدها بقاع متبرکه و آرامگاه #امامزادگان است. #بقعه متبرکه #امامزاده حسن بن علی العسکری، ملقب به #امامزاده #ناصرالحق، #ناصر_اطروش و #ناصر_کبیر از درخشان ترین آنها است، شخصیتی برجسته که به واسطه فرزند زهرا (س) بودن، تقوا و دست به شمشیر بودن، شیعیان زیدی و یمنی او را #امام خود می دانند؛ اما به گواه ده ها عالم برجسته از جمله عالم رجالی بزرگ، نجاشی، ایشان از علمای برجسته شیعه اثناعشری است.

وی ابراز کرد: #امامزاده #ناصرالحق از نوادگان امام سجاد (ع) است که به گواه شیخ طوسی از شاگردان امام هادی (ع) به شمار می آید. #ناصر_کبیر جدّ چهارم مادری سید رضی و سید مرتضی علم الهدی است. این متکلم فقیه منجّم مفسّر قرآن کریم و این مجاهد فی سبیل الله و شاعر متجاهر به حبّ اهل بیت (ع)، احیاکننده حکومت #علویان بوده که به فرموده آیت الله العظمی جوادی آملی مدّ ظلّه نقش وافری در ترویج تشیع داشته است و گفتند: «خاندان ناصر کبیر بر ملّت ایران حقّ حیات دارند.»

امام جمعه لاریجان آمل خاطرنشان کرد: #امامزاده #ناصرالحق همانند پدران خود از راویان بسیاری از احادیث اهل بیت (ع) بوده است؛ از جمله عمادالدین طبری در کتاب بشارت المصطفی(ص)، صفحه ۷۵ این روایت نبوی (ص) را از #امامزاده #ناصر_کبیر نقل می کند: «لو اجتمع الناس علی حبّ علیّ بن ابی طالب (ع) لما خلق الله النار»

این درّ کلام خالق لم یزلی
درباره حبّ مرتضی نور جلیّ
فرمود خدا خلق نمی کردم نار
«لو اجتمع الناس علی حبّ علیّ»

حجت الاسلام و المسلمین شکری با اشاره به نقش تمدن ساز بسیاری از #مشاهیر #آمل، گفت: دکتر علی اکبر #ولایتی در #کتاب «نقش شیعه در فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» به معرفی برخی از دانشمندان آملی و مازندرانی نیز پرداخته است.

وی تأکید کرد: بر همه علما و طلاب و فضلا و ائمه جماعات لازم است در شناختن #مشاهیر دیار خود و همین طور شناساندن آنها به مردم و خصوصا نسل جوان، بیش از پیش همّت کنند تا موجب تقویت روحیه ملی و مذهبی آنها گردند.

#سایت
✍️خبرنگار: #روح_الله_عمران
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@naserolhagh
@goftogoo_asaateed
https://eitaa.com/edmolavand/21800
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📻پژوهش ادملاوند

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

پژوهش اِدمُلّاوَند:
🔵نام: پژوهش ادملاوند
🔵مالک: پژوهشگر محسن داداش پور باکر
🔵تاسیس: ۱۳۷۶
🔵نوع فعالیت: پژوهشی، آموزشی و فرهنگی
🔴رسانه: وبلاگ، پیامرسان ایتا و اینستاگرام
🏦مکان: آمل، بابل، ساری و بندپی
📻 پشتیبان: #آوات_قلمܐܡܝܕ
🕹موسسه: مشاوره حقوقی آوای قلم میزان داداش پور
📚پژوهش ادملاوند انحصاری و مرجع
💾شناسه۱۴۰۱۰۷۲۴۱۱۲۰
⊰❀⊱━⊰﷽⊱═━═━⊰❀⊱
ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
✍در گذشته بدلایل متعدد از جمله عدم پژوهش و تحقیق پیرامون مسائل مربوط به #شجره_نامه ی ایل، طوایف و تیره ها به سبب پراکندگی ، تغییر سبک زندگی و شیوع بی سوادی
در بین تعداد قابل توجهی از خاندان ها، شجره نامه نویسی و علم انساب دیده و مکتوب نشد.

📎حتی بعدها کم رنگ شدن حس طایفه گری و هم تباری، مع الاسف در پاره ای موارد فراموش کردن اصل ، ریشه، خاستگاه و بی معرفتی نسبت به اجداد و نیای مشترک ، بی مهری و تضعیف رابطه های نسبی و سببی در مقابل پر رنگ شدن رابطه های اقتصادی و منافع شخصی موجب شد که #شجره_نامه_نویسی، #تبار_شناسی مهم جلوه داده نشود.

📎با توجه به دلایل عنوان شده، در راستای اتکال به یافته های شفاهی و یا استناد به شجره نامه های موجود؛ #پژوهشگر احتیاج به صرف هزینه زیاد ،وقت کافی و عناصر تحقیقاتی فعال و علاقمند دارد.

📎محتوای پژوهش اِدمُلّاوَند در باب هویت ،#فرهنگ و #تاریخ اقوام، #ایل، #تبار، #تیره، #خاندان مختلف، مجموعه ای است از حوادث زندگانی مردان و زنان بزرگ ؛ زمام امور حیات اجتماعی جوامع مختلف که در طول تاریخ و در میان تمام ایلات، نژادها و طوایف گوناگون به دست مردانی برجسته بوده است که به نیروی استعداد ، قریحه ،اراده و فکرخویش بر دیگران برتری یافته اند و هرگاه تاریخ زندگانی اینگونه رجال را از تاریخ بشر برداریم ، دیگر چیزی که قابل مطالعه ، دقت و پیروی باشد در آن باقی نخواهد ماند.

📎 شایسته است گفتار ، کردار و رفتار این انسان های بزرگ را قابل احترام ، مطالعه، پژوهش و تحقیق بدانیم، باید اذعان کرد و پذیرفت مردان و زنانی که عزت و احترام کسب کردند و در میان جامعه عزیز و موثر واقع شدند در حقیقت قیمت زحمت و مشقت های فراوانی بود که در طول عمر خود کشیدند تا به این مرحله از بلوغ فکری و شخصیت اجتماعی رسیده اند.

📎می توان گفت یکی از مشکلات بزرگ نسل اخیر جامعه، بحران هویت و عدم مطالعه کافی در تاریخ به دلیل نداشتن برنامه و الگوی مناسب شخصیت اجتماعی است .

📎 از جمله اصول مهم در امر پژوهش در #تبارشناسی داشتن روحیه ی جهادی و اتکال به قوه ی صبر و عشق است. چنانچه محقق با عشق و توکل بر ذات اقدس الله، پای در تحقیق میدانی، #مصاحبه با اشخاص حقیقی و حقوقی و جمع آوری اسناد نماید، به زودی یک #مجموعه_دار مرجع خواهد شد. این یعنی بازسازی تاریخ و نگاهداشت موثر تاریخ که لازم و واجب است.

📎احمد کسروی می گوید:
بدبخت ملتی که تاریخ خود را نداند، تیره بخت تر از آن ملتی که علاقمند به دانستن تاریخ خود نباشد، شوربختر از همه ملتی است که تاریخ خود را به ریشخند بگیرد و به راستی ملتی که تاریخ خود را نداند محکوم به تکرار آن خواهدبود.

📎قطعا انجام این مهم؛ کمک به تاریخ و احیای سنت های پسندیده [...شجره نامه نویسی] می باشد که البته برای افراد ی که پژوهش گران نو پا و محققین محلی چون به مستدات مکتوب دسترسی نداشته و در این حوزه فعالیت و تجربه ای نداشتند کمی سخت ، و شاید از حوصله و علاقمندی آنها به دور باشد.

🇮🇷امید قطعی دارم که پژوهش اِدمُلّاوَند با حضور و همکاری جمعی مردان و زنان دانا، دلسوز، انقلابی و متعهد و متخص، چراغ راه پژوهش گران و علاقمندان به بازخوانی اسناد و شجره نامه نویسی مازندران خواهد بود.

📎نگارنده که از یک سو عضوی از جامعه روستایی و از سویی دیگر عضوی از ایل خردمند #باکر در ایران اسلامی است ،با لحاظ این دو شاخص امیدوار است این اثر؛ پژوهش اِدمُلّاوَند را جهت آگاهی و تجدید آرمان های قوم انگاری ، قبیله ای، تبارشناسی، تیره شناسی، بازخوانی اسناد، جنع آوری کتب و اسناد منتشر نشده و همچنین احیای هویت و اصالت ریشه و نیای مشترک، در اختیار علاقمندان، محققین، پژوهشگران، دانش پژوهان قرار دهد اگر چه این اثر از کاستی هایی برخوردار است ولی قطعاً گامی کوچک است در جهت نیل به اهدافی بزرگ ان شاالله.

📎اینجانب محسن داداش پور باکر بر خود لازم می دانم از گرد آورنده گان، محققین، نویسندگان و پژوهش گران حقیقی و حقوقی که همواره با این حقیر همراه بوده و بابت زحماتی که متحمل شدند تشکر و قدردانی نمایم.

📎از صمیم قلب از دوستان ، آشنایان ، هم تباران و هم کیشان ،منتقدان ، صاحب نظران ، محققان و علاقمندان جهت تکمیل و اصلاح پژوهش اِدمُلّاوَند دعوت بعمل می آید با اظهار نظر و ارسال مطالب ارزشمندتان، ما را در تکمیل این اثر یاری فرمایند.
۱۴۰۱/۰۷/۲۴
✍محسن داداش پور باکر

⊰❀⊱━⊰﷽⊱═━━━━━━═━⊰❀⊱
ـ⁣⁣⁣⁣🍂🌼🍂🌼🍂
ـ⁣⁣⁣⁣🌼🍂🌼🍂
ـ⁣⁣⁣⁣🍂🌼🍂﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🌼🍂
ـ⁣⁣⁣⁣🍂 ن و القلم و ما یسطرون
👇👇

📜 آنچه فرا روی شماست گوشه ای از تحقیقات و پژوهش بیش از بیست ساله ی من است که توانستم با جمع آوری اسناد، بازخوانی اسناد و تجمیع آنها با یافته های شفاهی معتبر از اشخاص معتمد ، مجموعه ی #مهرب_قلم، #اشک نامه، #شعردوست ، #اشاداد (نیاکان)، ادملاوند، تبار شناسی باکر در ایران و.... را به قلم رسانده و در فضای مجازی اکنون ارائه می نمائیم.

✍امید است این رنجی که بردم به ثمر نشسته و در پس آن طرحی نو به میدان آید.
#محسن_داداش_پور_باکر

📩ارتباط با مدیر کانال
👇👇
@mohsendadashpourbaker
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ♥️ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2539

🔎با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، نگارنده ادعایی بر نگارش اثری جامع ، کامل و بدون عیب و نقص ندارد و مطالب ارائه شده در این پژوهش تا زمانی دارای اعتبار خواهد بود که اسناد و مدارک جدیدی که دارای اصالت باشد، آن را نفی نکند.

✍محسن داداش پور باکر
#بازخوانی_خوانش_اسناد
#قوم_شناسی_ایل_شناسی
#تبارشناسی_تیره_شناسی
#طایفه_شناسی_نسب_شناسی
#خاندان_شناسی
#قومنگاری_آنتروپولوژی_انسان_شناسی

⊰❀⊱━⊰﷽⊱═━═━⊰❀⊱
بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ
{{ن وَ القَلَمِ وَ ما یَسطُرون}}
•✾•••┈•
🌺#امام_علی علیه السلام:
((هیچ راهی برتر از تحقیق و حقیقت جویی نیست.))
•✾•••┈•
🇮🇷#امام_خامنه_ای:
((اگر رهبر نبودم، مسئول فضای مجازی کشور میشدم.))
•✾•••┈•
اگر میخواهید بعد از مرگتان فراموش نشوید، یا چیزی #بنویسید که قابل #خواندن باشد؛ یا کاری انجام دهید که قابل #نوشتن باشد.
•✾•••┈•
🇮🇷با درود بر شهدای شاخص تبار باکر: شهیدان مهدی ،علی ،حمید و حسن باکری 🥀🌷🥀🌹

💌سلام. آنچه فرا روی شماست بخش کوچکی از تحقیقات و پژوهش بیش از ۲۵ ساله ی من است که توانستم با جمع آوری اسناد و تحریر یافته های شفاهی، مجموعه ی پژوهشی اِدمُلّاوَند {اَشاداد ،تبارشناسی و..} را گردآوری نمایم. با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، نگارنده ادعایی بر نگارش اثری جامع ، کامل و بدون عیب و نقص ندارد و مطالب ارائه شده در این پژوهش تا زمانی دارای اعتبار خواهد بود که اسناد و مدارک جدیدی که دارای اصالت باشد، آن را نفی نکند. رسالت ما در پژوهش ادملاوند تاریخ پژوهی، معرفی آثار فرهنگی، پاسداشت ارزشها و فرهنگ عامه، ارتقا سطح سلامت و آموزش در چهارچوب جهاد تبیین است.
🔺چاپ و نشر مطالب بدون نام بردن از #پژوهش_ادملاوند شرعا جایز نبوده و پیگرد قانونی دارد.
🔺اشتراک گذاری مطالب و نوشتار مخاطبین در زیر مجموعه های رسانه
#آوات_قلمܐܡܝܕ منوط به احراز هویت واقعی مخاطبین و متقاضیان است.
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
Mohsen Baker
📍 مرکز پایش و پژوهش‌های آوات قلمܐܡܝܕ
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📩ارتباط بدون واسطه با مدیر👇
📲۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
@mohsendadashpourbaker
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💌نشانی و آدرس فعالیت های ما بدین شرح است:
💠کانال سیده میرمریم در پیامرسان ایتا👇
@sayedhmirmaryam
💠کانال اِدمُلّاوَند در پیام رسان ایتا 👇
@edmolavand
💠کانال تبارشناسی باکر در ایران در پیام رسان ایتا 👇
@bakershenasi
#باکر👇
http://baker1400.blogfa.com
#تبارشناسی_بازخوانی_اَسناد
http://edmollah.blogfa.com
#قرارگاه_فرهنگی_باکر_در_ایران
http://baker1400.blogfa.com
#پژوهش_اِدمُلّاوَند
http://edmollah.blogfa.com
#شجره_نامه_اَشاداد
http://andishemehvar.blogfa.com
#آوات_قلمܐܡܝܕ
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
#قرارگاه_فرهنگی_میر_مریم
http://mzm22mzm.blogfa.com
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ܐܡܝܕ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ܐܡܝܕ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📚 گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن؛ انتهای بعضی فکرهایت نقطه بگذار که بدانی باید همان جا تمامش کنی ... بین بعضی حرفهایت ، ویرگول، بگذار که بدانی باید با کمی تامل بیانشان کنی ... پس از بعضی از رفتارهایت هم !!علامت تعجب!! که از تو این حرکت درست است !! و آخر برخی عادت هایت نیز علامت سوال بگذار؟؟ تا فرصت ویرایش هست خودت را هر چند شب یکبار ورق بزن حتی بعضی از عقایدت را حذف کن
اما بعضی را پر رنگ .... خودت را ویرایش کن تا دست سنگین
روزگار ویرایش نکند زندگیت را ...
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/1
📍این کانال طبق قوانین ایتا جمهوری اسلامی ایران🇮🇷 عمل می کند.
http://eitaa.org/pg/terms
⚠️کلیه های آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | در فضای مجازی صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش دیگری ندارند.
#محسن_داداش_پور_باکر
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔻#‏‎شهیدبهشتی: ما استراحت نخواهیم کرد

✍ این انقلاب و این جامعه آنقدر درش کار هست که دیگر استراحت بی استراحت.
آنقدر کار هست که می‌توان انجام داد بی آنکه هیچ پست و سمت و حکم و ابلاغی در کار باشد.

•┈〰️✾•☘️ ﷽ ☘️•✾〰️┈•
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
@sayedhmirmaryam
•●◉✿اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ✿◉●•
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ💚🇮🇷💚჻ᭂ
📖بازخوانی دست نوشته هایم که حاصل تحقیق و پژوهش در مواجهه با کتابخانه ها، اشخاص حقیقی و حقوقی در دهه ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۴ می باشد، شوربختانه به جهت عارضه ی مغزی و قلبی موجب فراموشی منابع مهم رخدادها شده و حتی برخی اسناد نیز مفقود و تعدادی از آنها به یغما رفته اند.

📸 در برخی از پست ها اعلام میشود: هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

‌ـ✨﷽✨ـ
🖊ن والقم و ما یسطرون
سـلام
دوستان جدیدی که به #پژوهش_ادملاوند پیوستنـد,
مقدم تون گلباران 🌸🍃

اینجا با هم و در کنار هم با نمایه ها، محتواها و حتی نواها روز یا شبی فقط ده دقیقه، با تاریخ ، فرهنگ ، دین، سیاست، علوم اجتماعی، گویش و آداب و سنن آشنا میشوید و حتی در برخی پست ها راه‌های منحصر به فرد پرورش فرزندان سالم و صالح را می‌آموزیم 🌼🍃

📌هدف #جهادتبیین و چشم انداز ما در ترویج فرهنگ مطالعه و دانایی به نیت داشتن زندگی شاد است که منتج به شناخت بیشتر در زمینه سازی ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد. 🌷🍃

‌فرزند ما منِ‌دیگرِما است💕

http://mohsendadashpour2021.blogfa.com

#بازخوانی_خوانش_اسناد
#قوم_شناسی_ایل_شناسی
#تبارشناسی_تیره_شناسی
#طایفه_شناسی_نسب_شناسی
#خاندان_شناسی
#قومنگاری_آنتروپولوژی_انسان_شناسی

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

💕حضرت شهربانو سلام الله علیها

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

💕حضرت شهربانو سلام الله علیها

شهربانو، دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی ایران است که پس از اسارت در فتوحات اسلامی به مدینه منتقل شد و به همسری امام حسین (علیه السلام) درآمد. امام سجاد (علیه السلام) از این بانو متولد گردید و او به هنگام ولادت فرزندش وفات نمود. البته در نام و نسب شهربانو و ازدواج او با امام حسین، میان مورخان اختلاف نظر است.

محتویات

  • ۱نام و نسب
  • ۲چگونگی ورود شهربانو به مدینه
    • ۲.۱روایت اول
    • ۲.۲روایت دوم
    • ۲.۳روایت سوم
  • ۳خواب شهربانو پیش از ازدواج
  • ۴وفات شهربانو
  • ۵پانویس
  • ۶منابع
  • ۷مطالب مرتبط

نام و نسب

در منابع تاریخی و روایی، این اسامی برای ایشان ذکر شده است: جهان بانویه، جهان شاه، شاه زنان، شهربانو، شهربانویه، شهرناز، شه زنان، سلافه، سلامه، غزاله و... .

در منابع اهل سنت، بر نام های سلافه، سلامه و غزاله تاکید شده; در حالی که در کتابهای شیعی، نام «شهربانو» بیشتر آمده است. این نام را می توان در قدیمی ترین منابع امامیه یافت; از جمله: بصائرالدرجات و اصول کافی.[۱]

عالمانی چون یعقوبی (م، ۲۸۱ ق)، محمد بن حسن صفار (م، ۲۹۰ ق)، شیخ کلینی (م، ۳۲۹ ق)، شیخ صدوق (م، ۳۸۱ ق) و شیخ مفید (م، ۴۱۳ ق)، - با وجود اختلاف در نام شهربانو - او را دختر یزدگرد سوم (آخرین پادشاه ساسانی) دانسته اند. شیخ مفید در کتاب الارشاد درباره مادر امام سجاد علیه‌السلام می‌نویسد: «اُمّه شاه زنان بنت یزدجرد بن شهریار کسری و یقال: انّ اسمها شهربانو؛ مادر علی بن حسین علیه‌السلام شاه زنان دختر یزدگرد پسر شهریار، شاه ایران است و گفته شده که نام او شهربانو است».[۲]

چگونگی ورود شهربانو به مدینه

در خصوص زمان و چگونگی ورود شهربانو به کشور اسلامی نیز روایات مختلفی وجود دارد که عبارتند از:

الف) به اسارت افتادن وی در دوره خلافت عمر بن خطاب.

ب) فرستادن وی و خواهرش به نزد عثمان از سوی والی خراسان.

ج) فرستادن دختران یزدگرد به حضور امام علی علیه السلام توسط کارگزار آن حضرت.

با توجه به این تعارض، به نقد و بررسی هر یک از گزارش های تاریخی می پردازیم.

روایت اول

وقتى دختر یزدجرد را پیش عمر آوردند دختران مدینه از بامها به تماشاى او آمدند. وارد مسجد که شد و چشم او به عمر افتاد صورت خود را پوشانیده گفت روزگار هرمز سیاه باد. عمر خشمگین شده گفت مرا دشنام می دهد، خواست باو حمله کند که امیرالمؤمنین علیه السلام مانع او شده فرمود: ترا نمی رسد که چنین کنى، او را اجازه بده یکى از مسلمانان را براى خود انتخاب نماید، سپس قیمتش را در سهم آن مرد حساب کن. عمر باو اجازه انتخاب داد، پیش آمد و دست بر سر حسین بن على علیه السلام نهاد، امیرالمؤمنین فرمود نام تو چیست؟ عرض کرد جهانشاه، فرمود نه شهربانو، سپس نگاهى به حسین نموده فرمود: فرزندى از این زن براى تو متولد مى‏‌شود که بهترین فرد روى زمین است.[۳]

علامه مجلسى به این خبر دو اشکال وارد کرده؛ اول اینکه اسارت اولاد یزدجرد پس از کشته شدن او بوده و این جریان در زمان عثمان بود. گرچه ممکن است پس از فتح قادسیه یا نهاوند بعضى از فرزندانش اسیر شده باشند، که این هم بعید است. و دوم اینکه شکى نیست که تولد حضرت على بن الحسین علیه السلام در زمان خلافت امیر المؤمنین علیه السلام بوده و جز او فرزندى نزائید، اگر ازدواج در زمان عمر باشد و تا بیست سال فرزندى نیاورد بسیار بعید است. البته علامه مجلسی این احتمال را مطرح کرده که ممکن است در این روایت بجاى عثمان، عمر را اشتباه آورده باشد.[۴]

روایت دوم

در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که سهل بن قاسم نوشجانی می گوید: امام رضا علیه السلام به من فرمود: بین ما و شما نسب و رابطه خویشاوندی وجود دارد. پرسیدم: چگونه؟! فرمود: «هنگامی که عبدالله بن عامر بن کریز خراسان را فتح کرد، دو نفر از دختران یزدجرد بن شهریار را به دست آورد; آنها را به مدینه و نزد عثمان فرستاد. خلیفه، یکی را به امام حسن علیه السلام و دیگری را به امام حسین علیه السلام بخشید و هر دو، در حال نفاس از دنیا رفته اند. و آن دختری که به حسین علیه السلام بخشید، مادر علی بن الحسین علیه السلام بود.»[۵]

عبدالرزاق مقرم، در ارزیابی این روایت، می گوید: «روایت فوق تقریبا صحیح به نظر می آید، زیرا فتح خراسان در سال ۳۰ هجری - ششمین سال خلافت عثمان - واقع شد و در همین سال نیز یزدگرد در مرو کشته شد. بر این اساس، بعید نیست که شهربانو به مدت شش سال باردار نشده باشد.» [۶] اما آقای دکتر شهیدی این روایت را نیز مردود شمرده است.[۷]

روایت سوم

شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کرده اند: وقتی امیرمؤمنان علیه السلام به خلافت و حکومت رسید، حریث بن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد. وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد؛ لذا آنان را نزد امیرمؤمنان علیه السلام فرستاد. آن حضرت، شهربانو (شاه زنان) را به حسین علیه السلام بخشید - که زین العابدین علیه السلام از او متولد شد - و دیگری را به محمد بن ابی بکر بخشید - که از وی قاسم به دنیا آمد - لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند.[۸]

عبدالرزاق مقرم می گوید: «بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست که روایت شیخ مفید، فتال و طبرسی ... به حقیقت نزدیک تر است، زیرا امام سجاد علیه السلام بدون اختلاف، در زمان خلافت جدش امیرمؤمنان علیه السلام متولد شد و سه سال با آن حضرت بود.»[۹]

دکتر شهیدی در این خصوص می گوید: «با این دو روایت، مشکل زمان - که در روایت کافی دیده می شد - برطرف شده و استبعاد فاصله ازدواج و تولد امام سجاد علیه السلام نیز از میان رفته است. اما این روایت نیز درست به نظر نمی رسد; چه نام حریث بن جابر در شمار کارگزاران علی علیه السلام دیده نمی شود.» وی سپس اسامی کارگزاران حکومت علوی در خراسان و عدم اسارت دختران یزدگرد را، به تفصیل بیان کرده است.[۱۰]

ولیکن نویسنده سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام[۱۱] می گوید: «... این احتمال به ذهن می رسد که حریث بن جابر همراه با خلید بن قره یربوعی به خراسان رفته است و به این خاطر، عده ای از راویان تاریخ، وی را و عده ای دیگر، خلید را به عنوان والی خراسان ذکر کرده اند.»

خواب شهربانو پیش از ازدواج

همان طور که بیان شد، مطابق با نقلی شهربانو از میان تمام مسلمانان، امام حسین علیه السلام را به عنوان شوهر برگزید. برخی علت این «انتخاب » را چنین نقل کرده اند:

پیش از آنکه این بانو به دست مسلمانان بیفتد، یک شب، پیامبر صلی الله علیه و آله و امام حسین علیه السلام را در عالم خواب می بیند که آن حضرت وی را برای نوه اش خواستگاری می کند; لذا محبت حسین علیه السلام در دلش ایجاد می شود. و در شب دوم، حضرت فاطمه علیها السلام را مشاهده می کند که به وی بشارت می دهد: به زودی مسلمانان پیروز می شوند و او به وصال فرزندش حسین علیه السلام، که پیامبر صلی الله علیه و آله او را به ازدواج وی درآورده، خواهد رسید و غیر او هیچ یک از مسلمانان به وی دست نخواهند یافت. حضرت فاطمه علیها السلام دین اسلام را به شهربانو عرضه می کند و او نیز در عالم رؤیا مسلمان می شود.[۱۲]

شهربانو نیز در این باره می گوید: «... خداوند مرا حفظ کرد تا اینکه مرا به مدینه آوردند. وقتی امام حسین علیه السلام را دیدم، دانستم که همان است که در خواب دیدم و پیامبر مرا به او تزویج کرد; لذا وی را به همسری برگزیدم.»[۱۳]

در روایتی آمده است که امام علی علیه السلام به پسرش امام حسین علیه السلام در مورد شهربانو فرمود: «یا اباعبدالله! احتفظ بها فانها ستلد لک خیر اهل الارض و هی ام الاوصیاء الذریة الطیبة; ای اباعبدالله! از او محافظت کن; زیرا به زودی بهترین اهل زمین را برایت متولد خواهد ساخت. و او، مادر امامان از ذریه طیبه است.»[۱۴]

وفات شهربانو

شهربانو علیها السلام به هنگام ولادت امام سجاد علیه السلام در سال ۳۸ هجری وفات نمود[۱۵] و پیکر مطهرش در مدینه و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.[۱۶] با این وجود بقعه‌ای نیز در شمال شرقی شهر ری بدو منسوب است.

در برخی از کتاب ها، در مورد شهربانو قصه هایی گفته شده است که فاقد ارزش علمی است. از جمله: حضور شهربانو در کربلا، غرق شدن و خودکشی شهربانو در رودخانه فرات، سوار شدن وی بر ذوالجناح یا اسبی دیگر و آمدنش به ایران و سرانجام غائب و پنهان گشتن او در کوه (کوه بی بی شهربانو در شهر ری). برخی از پژوهشگران همچون: شهید مطهری، شیخ ذبیح الله محلاتی و دکتر سید جعفر شهیدی به نقد این قصه ها پرداخته اند.[۱۷]

پانویس

  1. . زندگانی علی بن الحسین (ع)، سید جعفر شهیدی، ص ۱۰ و ۱۱، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، پنجم، ۱۳۷۳ ش; پرسش ها و پاسخ ها، دفتر سیزدهم، ص ۷۴، دفتر نشر معارف، قم، اول، ۱۳۸۲ ش .
  2. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۷.
  3. زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر علیهما السلام ( ترجمه جلد ۴۶ بحار الأنوار)، ص۸
  4. زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر علیهما السلام ( ترجمه جلد ۴۶ بحار الأنوار)، ص۹
  5. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج۲، ص۱۲۸؛ زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص ۲۴ .
  6. . همان، ص ۲۹ .
  7. مقرم، عبدالرزاق، زندگانی امام زین‌العابدین، ص۲۹.
  8. . زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص ۲۴ .
  9. . همان، ص ۲۹ .
  10. ر . ک: زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص ۲۰ - ۲۲.
  11. سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (ع)، علی اکبر ذاکری، ج ۱، ص ۴۲۸، دفتر تبلیغات اسلامی، دوم، ۱۳۷۳ش .
  12. . زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص ۳۰ و ۳۱ .
  13. ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۴ .
  14. زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص ۲۸ . و در متن عربی کتاب، ص ۱۴ و ۱۵.
  15. تاریخ قم، ص۱۹۶
  16. حسین عمادزاده، زندگانی حضرت امام حسین سیدالشهداء، ص۱۲۷.
  17. ر . ک: حماسه حسینی، ج ۲، ص ۱۸۲، بیست و نهم، ۱۳۷۹ ش؛ ثار الله، ص ۱۲۵ - ۱۲۸؛ ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۱۲; زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص ۱۱؛ پرسش ها و پاسخ ها، ص ۷۳، ۷۹ و ۸۰ .

منابع

  • محمدابراهیم احمدی، کوثر، بهار۱۳۸۳، شماره ۵۷.
  • حسن بن محمد قمی، تاریخ قم.
  • موسی خسروى، ‏زندگانى حضرت سجاد و امام محمدباقر علیهماالسلام (ترجمه جلد ۴۶ بحارالأنوار)، انتشارات اسلامیه.

حضرت شهربانو سلام الله علیها - دانشنامه‌ی اسلامی" https://wiki.ahlolbait.com/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88_%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D8%A7


تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۲

یادداشتی از رجبی دوانی؛

آیا مادر امام سجاد(ع) ایرانی بودند؟/ بی بی شهربانو فاقد سند است

بیشتر نقل ها دلالت بر این دارد که مادر امام سجاد(ع) ایرانی هستند اما آن نقلی که می گوید ایشان دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی بوده دارای اشکالات و ابهاماتی است.

به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی از محمدحسین رجبی دوانی است که طی آن به این پرسش پاسخ می‌دهد که آیا مادر امام سجاد (ع) ایرانی بوده اند؟

در مورد مادر مکرمه امام سجاد علیه‌السلام نقل‌های متعددی وجود دارد و بسیاری از آن‌ها هم مبهم است و متأسفانه اطلاعات دقیق و روشنی درباره این بانوی عظیم الشأن نداریم. چون کسی که مادر امام می‌شود باید از لیاقت و قابلیت بسیار بالایی برخوردار باشد که چنین مقامی پیدا کند و بتواند علاوه بر همسر امام پیشین بودن، مادر امام بعدی هم باشد.

بیشتر این نقل‌ها دلالت بر این دارد که مادر امام سجاد علیه‌السلام ایرانی هستند. اگر چه نقلی هم داریم که گفته شده است که آن بانوی بزرگوار عرب بوده و اسامی عربی برای ایشان ذکر شده است ولی نقل‌های معروف و مشهور دلالت بر آن دارد که این بانو ایرانی هستند.

اما آن نقلی که می‌گوید ایشان دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی بوده است دارای اشکالات و ابهاماتی است که مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی در کتاب زندگانی امام سجاد علیه السلام با ادله‌ای که اقامه می‌کند، این نقل را رد می‌کند. اما ما نقل مناسب‌تری را داریم مبنی بر این که در زمان خلافت امیرالمومنین علیه‌السلام و هنگام حضور آن وجود مقدس در کوفه، بعد از شورشی که در خراسان صورت گرفت و حاکم حضرت این شورش را سرکوب کرد، شماری به اسارت درآمدند و آن‌ها را به کوفه نزد امیرالمومنین علیه‌السلام فرستادند.

در بین اینها دو خواهر از یک خانواده نجیب و سرشناس ایرانی بود، آن دو بانو به امیرالمومنین علیه‌السلام عرض کردند که خود شما ما را تزویج کنید. حضرت فرمودند از من سنی گذشته است، اما اگر مایل باشید یکی از شما را به عقد فرزندم حسین علیه السلام در می آورم که همین گونه هم شد و شهربانو که شاهزنان نام داشت به عقد امام حسین علیه السلام درآمد و عنوان شاهزنان از ایشان برداشته شد. چرا که بانوی بانوان دو عالم فقط حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.

خواهر ایشان هم به نقلی به همسری محمد بن ابی بکر درآمد و نقل دیگری هم داریم که حضرت آنرا به نرسا بزرگ ایرانی‌های کوفه تزویج فرمود.

ازدواج بر مبنای این نقل قطعاً در کوفه واقع شده است و امام سجاد علیه‌السلام هم متولد کوفه هستند. چون ولادت آن حضرت را ۳۶ یا ۳۸ هجری ذکر کردند و این سال‌ها زمانی است که خاندان امیرالمومنین علیه‌السلام در کوفه حضور دارند.

اما نکته‌ای که باید توجه داشت این است که هنگام ولادت امام سجاد علیه‌السلام مادر بزرگوار آن حضرت از دنیا می‌رود و امام سجاد در واقع مادر خود را ندید و یک کنیز آن حضرت را شیر داد و بزرگ کرد. لذا داستان‌هایی که ساخته شده است مبنی بر اینکه شهربانو در قیام امام حسین علیه السلام حضور داشت و می‌خواستند او را دستگیر کنند، اما بر ذوالجناح نشست و به سوی ایران گریخت و در کوهی نزدیک ری که الان به کوه بی بی شهربانو معروف است ورود پیدا کرد و کوه بسته شد، از اساس بی پایه و غیر قابل پذیرش است.

"آیا مادر امام سجاد(ع) ایرانی بودند؟/ بی بی شهربانو فاقد سند است - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency" https://www.mehrnews.com/amp/4587874/


📖نظر دکتر شهیدی درباره مادر امام سجاد

🔎پرسش:
مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی قائل بود که مادر امام سجاد (علیه‌السّلام)، شهربانو دختر یزدگرد نبوده. نظر شما چیست؟

📝فهرست مندرجات

۱ - نظر دکتر شهیدی
۱.۱ - دلایل شهیدی
۲ - پاسخ
۳ - پانویس
۴ - منبع

۱ - نظر دکتر شهیدی

مرحوم سیّد جعفردکتر شهیدی شهیدی، در کتاب چراغ روشن در دنیای تاریک یا زندگانی امام سجّاد (علیه‌السلام)، به شدّت رد می‌کند که مادر امام زین العابدین، شهربانو دختر یزدگرد باشد.

۱.۱ - دلایل شهیدی

خلاصه دلایل ایشان در ردّ این مطلب، اینهاست:
۱.اختلاف در نام شهربانو؛
۲.اختلاف در نام پدر وی؛
۳.اختلاف در زمان اسارت وی؛
۴.یزدگرد، خانواده‌اش را دور از جنگ، نگه‌می‌داشته است.
بنا‌بر‌این، احتمال اسارت آنها منتفی بوده است؛ ۵.نام شهربانو، از اواخر قرن سوم، مطرح شده است؛ ۶.یزدگرد، در سال سی‌ام هجری در زمان خلافت عثمان، کشته شد. لذا اسارت دخترانش در زمان عمر، با استبعاد بیشتری همراه است و....

۲ - پاسخ

در مجموع، استدلالات ایشان، هر چند قابل توجّه است، ولی در حدّی نیست که بتواند این ماجرای مشهور را رد و ابطال کند؛ چرا که اوّلاً اختلاف در نام و نام پدر و زمان اسارت، نمی‌تواند اصل ماجرا را ابطال کند و به هر حال، همه نقل‌ها در این‌که از خاندان شاهنشاهی ایران، بانویی اسیر می‌شود و به ازدواج امام حسین (علیه‌السّلام) در می‌آید، متّفق‌اند.
ثانیاً قرائنی هم که ایشان برای رد می‌آورند، نوعا مستنداتی تاریخی‌اند که از مطالب مسلّم نیستند و قوی‌تر از نقل‌هایی نیستند که مضمون آنها اسارت شاهدختِ ایرانی است.
گفتنی است که اشکالات مرحوم سیّد جعفر شهیدی، توسّط احمد مهدوی دامغانی، در کتاب شاهدخت والا گُهر شهربانو، به گونه‌ای علمی و روشمند، پاسخ داده شده‌اند.

[۱]

۳ - پانویس

۱.↑ محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه امام حسین، ج۱، ص۲۶۷.

۴ - منبع

حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «نظر دکتر شهیدی درباره مادر امام سجاد» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۸/۲۸.

در منابع تاریخی و روایی، این اسامی برای ایشان ذکر شده است: جهان بانویه، جهان شاه، شاه زنان، شهربانو، شهربانویه، شهرناز، شه زنان، سلافه، سلامه، غزاله و... .

در منابع اهل سنت، بر نام های سلافه، سلامه و غزاله تاکید شده; در حالی که در کتابهای شیعی، نام «شهربانو» بیشتر آمده است. این نام را می توان در قدیمی ترین منابع امامیه یافت; از جمله: بصائرالدرجات و اصول کافی.[۱]

عالمانی چون یعقوبی (م، ۲۸۱ ق)، محمد بن حسن صفار (م، ۲۹۰ ق)، شیخ کلینی (م، ۳۲۹ ق)، شیخ صدوق (م، ۳۸۱ ق) و شیخ مفید (م، ۴۱۳ ق)، - با وجود اختلاف در نام شهربانو - او را دختر یزدگرد سوم (آخرین پادشاه ساسانی) دانسته اند. شیخ مفید در کتاب الارشاد درباره مادر امام سجاد علیه‌السلام می‌نویسد: «اُمّه شاه زنان بنت یزدجرد بن شهریار کسری و یقال: انّ اسمها شهربانو؛ مادر علی بن حسین علیه‌السلام شاه زنان دختر یزدگرد پسر شهریار، شاه ایران است و گفته شده که نام او شهربانو است».[۲]

چگونگی ورود شهربانو به مدینه

در خصوص زمان و چگونگی ورود شهربانو به کشور اسلامی نیز روایات مختلفی وجود دارد که عبارتند از:

الف) به اسارت افتادن وی در دوره خلافت عمر بن خطاب.

ب) فرستادن وی و خواهرش به نزد عثمان از سوی والی خراسان.

ج) فرستادن دختران یزدگرد به حضور امام علی علیه السلام توسط کارگزار آن حضرت.

با توجه به این تعارض، به نقد و بررسی هر یک از گزارش های تاریخی می پردازیم.

روایت اول

وقتى دختر یزدجرد را پیش عمر آوردند دختران مدینه از بامها به تماشاى او آمدند. وارد مسجد که شد و چشم او به عمر افتاد صورت خود را پوشانیده گفت روزگار هرمز سیاه باد. عمر خشمگین شده گفت مرا دشنام می دهد، خواست باو حمله کند که امیرالمؤمنین علیه السلام مانع او شده فرمود: ترا نمی رسد که چنین کنى، او را اجازه بده یکى از مسلمانان را براى خود انتخاب نماید، سپس قیمتش را در سهم آن مرد حساب کن. عمر باو اجازه انتخاب داد، پیش آمد و دست بر سر حسین بن على علیه السلام نهاد، امیرالمؤمنین فرمود نام تو چیست؟ عرض کرد جهانشاه، فرمود نه شهربانو، سپس نگاهى به حسین نموده فرمود: فرزندى از این زن براى تو متولد مى‏‌شود که بهترین فرد روى زمین است.[۳]

علامه مجلسى به این خبر دو اشکال وارد کرده؛ اول اینکه اسارت اولاد یزدجرد پس از کشته شدن او بوده و این جریان در زمان عثمان بود. گرچه ممکن است پس از فتح قادسیه یا نهاوند بعضى از فرزندانش اسیر شده باشند، که این هم بعید است. و دوم اینکه شکى نیست که تولد حضرت على بن الحسین علیه السلام در زمان خلافت امیر المؤمنین علیه السلام بوده و جز او فرزندى نزائید، اگر ازدواج در زمان عمر باشد و تا بیست سال فرزندى نیاورد بسیار بعید است. البته علامه مجلسی این احتمال را مطرح کرده که ممکن است در این روایت بجاى عثمان، عمر را اشتباه آورده باشد.[۴]

روایت دوم

در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که سهل بن قاسم نوشجانی می گوید: امام رضا علیه السلام به من فرمود: بین ما و شما نسب و رابطه خویشاوندی وجود دارد. پرسیدم: چگونه؟! فرمود: «هنگامی که عبدالله بن عامر بن کریز خراسان را فتح کرد، دو نفر از دختران یزدجرد بن شهریار را به دست آورد; آنها را به مدینه و نزد عثمان فرستاد. خلیفه، یکی را به امام حسن علیه السلام و دیگری را به امام حسین علیه السلام بخشید و هر دو، در حال نفاس از دنیا رفته اند. و آن دختری که به حسین علیه السلام بخشید، مادر علی بن الحسین علیه السلام بود.»[۵]

عبدالرزاق مقرم، در ارزیابی این روایت، می گوید: «روایت فوق تقریبا صحیح به نظر می آید، زیرا فتح خراسان در سال ۳۰ هجری - ششمین سال خلافت عثمان - واقع شد و در همین سال نیز یزدگرد در مرو کشته شد. بر این اساس، بعید نیست که شهربانو به مدت شش سال باردار نشده باشد.» [۶] اما آقای دکتر شهیدی این روایت را نیز مردود شمرده است.[۷]

روایت سوم

شیخ مفید، فتال نیشابوری و فضل بن حسن طبرسی این گونه روایت کرده اند: وقتی امیرمؤمنان علیه السلام به خلافت و حکومت رسید، حریث بن جابر حنفی را به عنوان کارگزار خود به مشرق زمین اعزام کرد. وی پس از مدتی، دو نفر از دختران یزدگرد را به دست آورد؛ لذا آنان را نزد امیرمؤمنان علیه السلام فرستاد. آن حضرت، شهربانو (شاه زنان) را به حسین علیه السلام بخشید - که زین العابدین علیه السلام از او متولد شد - و دیگری را به محمد بن ابی بکر بخشید - که از وی قاسم به دنیا آمد - لذا این دو مولود، پسرخاله یکدیگر هستند.[۸]

عبدالرزاق مقرم می گوید: «بر هیچ اندیشمندی پوشیده نیست که روایت شیخ مفید، فتال و طبرسی ... به حقیقت نزدیک تر است، زیرا امام سجاد علیه السلام بدون اختلاف، در زمان خلافت جدش امیرمؤمنان علیه السلام متولد شد و سه سال با آن حضرت بود.»[۹]

دکتر شهیدی در این خصوص می گوید: «با این دو روایت، مشکل زمان - که در روایت کافی دیده می شد - برطرف شده و استبعاد فاصله ازدواج و تولد امام سجاد علیه السلام نیز از میان رفته است. اما این روایت نیز درست به نظر نمی رسد; چه نام حریث بن جابر در شمار کارگزاران علی علیه السلام دیده نمی شود.» وی سپس اسامی کارگزاران حکومت علوی در خراسان و عدم اسارت دختران یزدگرد را، به تفصیل بیان کرده است.[۱۰]

ولیکن نویسنده سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام[۱۱] می گوید: «... این احتمال به ذهن می رسد که حریث بن جابر همراه با خلید بن قره یربوعی به خراسان رفته است و به این خاطر، عده ای از راویان تاریخ، وی را و عده ای دیگر، خلید را به عنوان والی خراسان ذکر کرده اند.»

📝پانویس

۱. زندگانی علی بن الحسین (ع)، سید جعفر شهیدی، ص ۱۰ و ۱۱، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، پنجم، ۱۳۷۳ ش; پرسش ها و پاسخ ها، دفتر سیزدهم، ص ۷۴، دفتر نشر معارف، قم، اول، ۱۳۸۲ ش .

۲. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۳۷.

زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر علیهما السلام ( ترجمه جلد ۴۶ بحار الأنوار)، ص۸

۳. زندگانى حضرت سجاد و امام محمد باقر علیهما السلام ( ترجمه جلد ۴۶ بحار الأنوار)، ص۹

۴. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه‌السلام)، ج۲، ص۱۲۸؛ زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص ۲۴ .

۵. همان، ص ۲۹ .

۶. مقرم، عبدالرزاق، زندگانی امام زین‌العابدین، ص۲۹.

۷. زندگانی امام زین العابدین (ع)، ص ۲۴ .

۸. همان، ص ۲۹ .

۹. ر . ک: زندگانی علی بن الحسین (ع)، ص ۲۰ - ۲۲.

"نظر دکتر شهیدی درباره مادر امام سجاد - ویکی‌پرسش" https://wikiporsesh.ir/%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%DB%8C_%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87_%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF

"حضرت شهربانو سلام الله علیها - دانشنامه‌ی اسلامی" https://wiki.ahlolbait.com/%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88_%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D8%A7
🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─


📚کتاب الرحم الطیب
#شهربانو

این کتاب یک کتاب قدیمی و علمی است که سه دهه قبل استاد بحرالعلوم؛ نسابه شناس بعد پژوهش فراوان آنرا نوشته است، در این کتاب بیشتر نظرات دکتر شهیدی در مورد مادرمان با دلایل مستند تاریخی رد شده است.

📌 آرا مختلف مورد نقد و بررسی دقیق و مستند قرار گرفته و بطور مستند نوشته که ایشان در ماه شعبان چند روز بعد ولادت امام سجاد علیه السلام در بیماری مرتبط به زایمان درگذشته و در بقیع مدفون گردیده و دفن ایشان در شهر ری باطل است.

📌همچنین با بررسی نام های قبل و بعد اسارت خواهرانشان پرده از نام های متعدد دختران یزدگرد برداشته و گفته که امام حسین علیه السلام بعد ازدواج نام #شهربانو را به #غزاله تغییر داده است.

📌همچنین در این کتاب به جریان اسارت دختران #یزدگرد به دور از پدر و تاریخ های مرتبط به زندگی این خاندان سخن گفته است.

📌شایسته است تمام سادات و ایرانیان این کتاب تاریخی را بخوانند.

🖊#سیدمهدی_بیژنی_پویا
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۱۳۲۱۲۷
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🔵آبشار چادرکا در کیمون

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵

آبشار رود چادرکا ادملا:

🔷حوزه ی آبخیز درّه چادرکا روستای ادملا؛باکرمحله بندپی شرقی بابل در فاصله ی ۳۲ کیلومتری جنوب شهرستان بابل، به مساحت ۷۵۶ هکتار که از شمال به جاده آسفالته ی گلیا به دیوا است.

🔷از قسمت جنوب به قله آغوزخال
🔷از سمت غرب به یالهای الاشت سی، لتکاک کلهونو، کیمون، میونک، هندوری و اشدکت می رسد.
🔷از ناحیه ی شرق به یالهای ویشگون، چفا، سنگسی، کیمون، رسی، برف چالسی، نارنج پشت و شاهکلا ختم میشود.
🔹پایین ترین نقطه ی ارتفاعی ۱۹۰ متر است.
🔹بالاترین آن ۷۰۵ متر از سطح دریای آزاد می باشد.
🔹متوسط بارندگی سالیانه ۶۴۵_۸۷۷ میلی متر در سال گزارش شده است.

آبشار کیمون در کدام استان است؟

📜در گزارش #آخوندملاآقابابابیک_باکر در سال ۱۲۳۰ قمری نام این رود ((جادرکا)) وارد شده و آن را از ((امیر کا ابن ورداسف))؛ از حُکّام مستقل مازندران بر می شمارد. عمارت این امیر در محل #چشمه_سرخو یا خونی چشمه نارنج پشت باکر که امروزه جزو مراتع روستای اطاقسر در ضلع جنوبی و جنوبی شرقی و شرقی روستای ادملا می باشد.
🔹نهر روآر و چهارشمین ادملا از این رودخانه منشعب شده و پس از اتصال با متالان به سمت مرتع لپر و روستای گنجکلا جریان دارد.
🔹چادرکا باکر پس از عبور از کشکا، وِلّیم، قرق یونس، فلکا، خوردیم و روستای میان دره به رودخانه ی کلاروی بندپی غرب متصل می شود.

⚠️در گذشته نهر سجرو در محل کرات ادملا به متالان که مشروب از نهر روآر چادرکا و حتی #نهر_سجرو بوده است گره میخورد.

🔹پنج آبندان در ادملا از چادرکا مشروب می شدند.

♦️در مسیر چادرکا حمام قاجاری در ادملا احداث شده بود که شوربختانه در دهه ی ۱۳۷۰ تخریب شد.

♦️در حواشی چادرکا شش قبرستان قدیمی مشهود است که از جمله ی آن میتوان به قبرستان آهکی و دسته جمعی کشکا اشاره کرد.

♦️زندان زیرزمینی و تاریخی قرق یونس به نام #بیلاخ مربوط به حضور مغول ها در ایران، در ضلع جنوبی چادرکا واقع شده است که شوربختانه بصورت کلی امحا گردیده و هیچ اثری از آن یافت نمی شود.

📌از دیگر جاذبه های رودخاه ی چادرکا ادملا وجود #چشمه ی_نادر در مرتع ولّیم در ضلع شمالی روستای ادملا است که بسیار مورد توجه ی #آقامحمدخان_قاجار بود. وی مدتی در زندان بیلاخ و قلعه نرگس تپه ادملا در تبعید و حبس بوده است.

📜در گزارش #آخوندملاهادی_مقری بن جعفر در سنه ۱۴ ربیع الاول ۱۲۵۱ قمری برابر با جمعه ۱۲۱۴/۰۴/۱۹ خورشیدی نام چادرکا صراحت دارد.


♥️𖥓 #وصــــــــــــال⸙჻ᭂ࿐

💌سرگرم خــــــــــــودم،
عاشق احوال خودم هستم!
چونان #چــــــــــــادرکا در جریانم
برای رسیدن به دریا
پویا و در خُروشم
تا با موج های بی قرار هر اشکت
به ساحل امن و آرام
مهر تو، قطره قطره می شمارم
هر واژگان از چشمانت را
و من چون #روآر کوچک دیارم
بی تابِ وصالــــــــــــم ♥️
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۱۰۰۷۵۱

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

پژوهشگر محسن داداش پور باکر

📚پژوهشگر اسناد خطی، تبارشناسی و فرهنگ عامه، شاعر و سخنران، مدیر پژوهش ادملاوند و آوات قلم
📲دعوت به سخنرانی و حضور در جلسات
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار | ابن اسفندیار | تاریخ طبرستان | آملی

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

  • تاریخ طبرستان

📜بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار | ابن اسفندیار | تاریخ طبرستان | آملی
📜تاریخ طبرستان، کتابی به فارسی است درباره طبرستان، تألیف بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار کاتب، معروف به ابن اسفندیار، که در قرن هفتم می‌زیسته است.

📑فهرست مندرجات

۱ - زندگی ابن اسفندیار
۲ - محل تولد ابن اسفندیار
۳ - ابن اسفندیار کاتب و سفیر دربار حسام الدوله
۴ - سفرهای بسیار ابن اسفندیار
۵ - علت تألیف تاریخ طبرستان
۶ - کتب ترجمه‌ شده ابن اسفندیار
۶.۱ - کتاب عقد سحر و قلائد
۶.۲ - نامه تنسر ابن مقفع
۷ - تاریخ تألیف تاریخ طبرستان
۸ - ویژگی تاریخ طبرستان
۹ - نسخه‌های موجود تاریخ طبرستان
۱۰ - محتوای کتاب تاریخ طبرستان
۱۰.۱ - قسمت اول کتاب تاریخ طبرستان
۱۰.۱.۱ - محتوای باب دوم از قسم اول
۱۰.۱.۲ - اهمیت باب دوم از قسم اول
۱۰.۱.۳ - محتوای باب سوم از قسم اول
۱۰.۱.۴ - محتوای باب چهارم از قسم اول
۱۰.۲ - قسمت دوم کتاب تاریخ طبرستان
۱۰.۳ - قسمت سوم کتاب تاریخ طبرستان
۱۱ - اهمیت تاریخ طبرستان
۱۲ - شیعه بودن ابن اسفندیار
۱۳ - استفاده مولفان از تاریخ طبرستان
۱۴ - اولین ترجمه انگلیسی تاریخ طبرستان
۱۵ - فهرست منابع
۱۶ - پانویس
۱۷ - منابع

۱ - زندگی ابن اسفندیار

[ویرایش]
از زندگی مؤلف، بیش از آنچه از متن کتاب به دست می‌آید، دانسته نیست.

۲ - محل تولد ابن اسفندیار

[ویرایش]
احتمالاً خاستگاه وی آمل بوده است.

۳ - ابن اسفندیار کاتب و سفیر دربار حسام الدوله

[ویرایش]
وی از نزدیکان حسام الدوله اردشیر باوند (حک: ۵۶۸ ـ ۶۰۲) و پسرش، شمس الملوک رستم (مقتول در ۶۰۶)، بوده و ظاهراً کاتب و سفیر دربار حسام الدوله نیز بوده است.
به گفته ابن اسفندیار

[۱]

ملک اردشیر، وی را برای کار مهمی به قلعه کوزا فرستاده بود.

۴ - سفرهای بسیار ابن اسفندیار

[ویرایش]
پدر مؤلف، که به قرار معلوم ادیب بوده و ابیاتی از وی در این کتاب نقل شده است، از سفرهای بسیار ابن اسفندیار یاد کرده است.

[۲]

۵ - علت تألیف تاریخ طبرستان

[ویرایش]
در ۶۰۶، هنگامی که ابن اسفندیار از بغداد به طبرستان باز می‌گشته، در ری خبر کشته شدن شمس الملوک رستم را می‌شنود، و حدود دو ماه در ری می‌ماند و در این مدت، به گفته خودش، فقط مطالعه اخبار و آثار پیشینیان تسکینی برای اندوهش بوده است. در واقع، همین آثار، اساس تألیف تاریخ طبرستان می‌شوند.

۶ - کتب ترجمه‌ شده ابن اسفندیار

[ویرایش]

۶.۱ - کتاب عقد سحر و قلائد


وی در همین ایام، کتاب عُقَد سِحر و قلائد دُرّ یَزدادی را در کتابخانه مدرسه شاه غازی رستم باوند در ری می‌یابد و آن را از عربی به فارسی ترجمه می‌کند.

۶.۲ - نامه تنسر ابن مقفع


پس از اقامت اجباری در ری به دعوت پدر رهسپار آمل می‌شود،

[۳]

اما در آن‌جا نمی‌ماند و به خوارزم می‌رود و پس از پنج سال اقامت در آن‌جا ترجمه عربیِ ابن مقفع از نامه تنسر را به دست می‌آورد و پس از ترجمه به فارسی آن را سرآغاز کتابش قرار می‌دهد.

[۴]

[۵]

۷ - تاریخ تألیف تاریخ طبرستان

[ویرایش]
تاریخ طبرستان، به گفته مؤلف، در روزگار پیری او تدوین شده است.

[۶]

احتمالاً تاریخ تألیف آن ۶۱۳ بوده است.

[۷]

پس از این تاریخ از سرنوشت ابن اسفندیار خبری در دست نیست.

۸ - ویژگی تاریخ طبرستان

[ویرایش]
تاریخ طبرستان یکی از قدیم‌ترین تواریخ محلی طبرستان است و در مواردی، از تاریخ نویسی محلی فراتر می‌رود. نثر این اثر، برخلاف مقدمه مصنوعش، روان است و با حکایات و اشعار عربی و واژه‌های طبری همراه شده است.

۹ - نسخه‌های موجود تاریخ طبرستان

[ویرایش]
ظاهراً طرح مؤلف در تدوین این اثر بر اساس یک مقدمه و سه مجلد بوده است، اما چون مقدمه و مجلد دوم و آغاز مجلد سوم موجود نیست و نسخه‌های به جا مانده از تصرف کاتبان در امان نبوده، و حتی برخی نسخه‌ها قسم یا مجلد چهارم نیز دارند، به طرح مؤلف بدرستی نمی‌توان پی برد.

[۸]


نسخه‌های گوناگون این اثر در کتابخانه‌های لندن و سن پطرزبورگ و پاریس، مغشوش‌اند و افتادگی دارند و تاریخ کتابت آن‌ها قرن یازدهم است.
ظاهراً ناسخان از روی یک نسخه پر اشتباه کتاب را استنساخ کرده‌اند.

[۹]

[۱۰]

عباس اقبال تاریخ ابن اسفندیار را براساس یک نسخه اصلی و نسخه های دیگر در ۱۳۲۰ش در تهران به چاپ رساند.
نسخه اصلی وی، که از قدیم‌ترین نسخه‌های این اثر است (تاریخ کتابت: ۹۷۸)، با وجود اصالتش نسبت به سایر نسخ، کامل نیست و عنوان و فصل بندی ندارد در مواردی که مغشوش بوده، مصحح اغلب مطالب نسخه‌های دیگر را جایگزین کرده است.

[۱۱]


بر اساس مقدمه موجود، این کتاب به چهار قسمت تقسیم شده است، اما مصحح کتاب به ذکر سه قسم بسنده کرده است، زیرا معلوم است که قسم چهارم را کاتب یا کاتبان به نسخه اضافه کرده‌اند در آغاز هر قسمت، مصحح نظرش را درباره اصالت نسخه ذکر کرده است.
قسم اول، در باره بنیاد طبرستان که در چهار باب است؛ قسم دوم، در باره آغاز کار خاندان وشمگیر و بویه بوده که اکنون موجود نیست

[۱۲]

قسم سوم، در باره باوندیانِ دوره دوم.

۱۰ - محتوای کتاب تاریخ طبرستان

[ویرایش]

۱۰.۱ - قسمت اول کتاب تاریخ طبرستان


قراردادن نامه تنسر در آغاز کتاب و پیوند دادن تاریخ طبرستان به تاریخ باستان و رساندن اصل ونسب پادشاهان طبرستانی به شاهان ساسانی و همچنین شرح مفصّلِ مؤلف از مقاومت اهالی و پادشاهان طبرستان در مقابل حاکمان عرب، حاکی از دغدغه خاطر ابن اسفندیار نسبت به موطن و عدالت خواهی اوست

۱۰.۱.۱ - محتوای باب دوم از قسم اول


ابن اسفندیار در باب دوم از قسم اول، در باره محدوده جغرافیایی آن دوره طبرستان و بنیاد شهرها اطلاعات مفیدی می‌دهد.
ابن اسفندیار در این باب، از اساطیر سود جسته و بنیانگذار شهرها را برخی از شخصیت‌های اسطوره‌ای دانسته است.
وی به شهر آمل بیش‌تر از شهرهای دیگر پرداخته است.

[۱۳]


این باب با ذکر شمّه‌ای از خراج طبرستان در زمان طاهریان پایان می‌پذیرد.

[۱۴]

۱۰.۱.۲ - اهمیت باب دوم از قسم اول


اهمیت این باب در ذکر بناها و مکان‌هایی است که در زمان مؤلف آباد بوده، اما اینک جز نامی از آن‌ها باقی نمانده است، و نیز در به کار بردن اشعار و حکایات عربی و فارسی است.

۱۰.۱.۳ - محتوای باب سوم از قسم اول


در باب سوم ــ که درباره عجایب طبرستان است ــ مؤلف بیش‌تر از ابواب دیگر از امثال و حکم و اساطیر استفاده کرده است.

۱۰.۱.۴ - محتوای باب چهارم از قسم اول


باب چهارم ــ که درباره اکابر، علما، اطبّا، حکما و شاعران است ــ آشفته است و افتادگی‌های بسیار دارد، از جمله قسمت مربوط به اصفهبدان افتاده است.

[۱۵]


در این باب مؤلف، واقع بینانه و بدون تعصب، کردار حاکمان طبرستان، بویژه مازیار و اسپهبدخورشید و اسماعیل بن احمد سامانی، و حاکمان دیگر نقاط را ارزیابی کرده است. در همین باب، از قصیده رشیدالدین وطواط در مدح شاه غازی (متوفی ۵۶۰) ابیاتی آورده است.

[۱۶]


او در این باب، از مجلد سوم کتاب نام می‌برد که درباره باوندیان، بویژه اردشیر بن حسن (حک: ۵۶۷ ـ۶۰۲)، است.
چون تاریخ طبرستان با دوره این اصفهبد و پسرش، رستم، پایان می‌یابد، معلوم می‌شود که بیش از سه مجلد نبوده و منظور ابن اسفندیار از قسم آخر،

[۱۷]

قسمت سوم بوده است. بقیه قسمت‌های این باب درباره علما، معاریف و ذکر آثار آنان است.
بسیاری از این آثار از بین رفته است و فقط از کتاب ابن اسفندیار می‌توان به وجود آن‌ها در آن روزگار پی برد.

[۱۸]


ابن اسفندیار از حکیمان و شاعران طبرستان نیز نام برده است.

[۱۹]


از اینجا به بعد، وی اطلاعات ارزشمندی از حاکمان طبرستان، ظهور آل بویه، آل وشمگیر و باوندیان به دست می‌دهد،

[۲۰]

سپس به رویدادهای طبرستان، از چگونگی ورود «لشکر اسلام» به طبرستان و حوادث آن عصر تا اواخر سده دوم، می پردازد و از برخی از والیان عرب در طبرستان نام می‌برد.

[۲۱]

[۲۲]


قسمت‌های پایانی باب چهارم درباره علل زوال برمکیان،

[۲۳]

قیام مازیار، حکومت طاهریان و زیدیان در طبرستان است.

[۲۴]


این باب با ذکر درگیری میان آل بویه و آل زیار و قتل ماکان به پایان می‌رسد، عباس اقبال،

[۲۵]

فهرست جامعی برای این قسمت تهیه کرده است.

۱۰.۲ - قسمت دوم کتاب تاریخ طبرستان


قسمت دوم تاریخ طبرستان، الحاقی است.احتمالاً برای تکمیل این اثر و تحقق طرح اولیه مؤلف، این قسمت را به نسخه او افزوده اند.

[۲۶]
این قسمت درباره دو خاندان بویه و وشمگیر و استیلای آل باوندِ دوره دوم می‌باشد.
این بخش از کتاب تقریباً همان مطالب پایانی تاریخ رویان تألیف اولیاءاللّه آملی است که تا سال قتل شاه غازی فخرالدوله حسن آخرین فرمانروای باوندیان، در ۷۵۰، ادامه یافته است؛ مطالب این قسمت همچنین برگرفته از ترجمه فارسی تاریخ یمینی، تاریخ بیهقی، جهانگشای جوینی و چهارمقاله نظامی عروضی است.

[۲۷]


به ادعای کسروی،

[۲۸]

اولیاءاللّه آملی این قسمت الحاقی را، بدون ذکر نام خودش، به نسخه اصلی افزوده است.

[۲۹]

[۳۰]

۱۰.۳ - قسمت سوم کتاب تاریخ طبرستان


قسم سوم درباره باوندیان دوره دوم است، ابتدای نسخه افتادگی دارد،این قسمت با شرح حکومت حسام الدوله شهریار بن قارن آغاز می‌شود (ح ۵۰۰) و به پادشاهی شمس الملوک رستم بن اردشیر خاتمه می‌یابد.
ظاهراً این قسم نوشته ابن اسفندیار نیست، زیرا نثر آن با نثر قسم نخست تفاوت اساسی دارد و به نثر کاتبان قسم دوم شبیه است.
ملویل قسم سوم را به ابن اسفندیار منسوب دانسته است، اما این ادعا را نمی‌توان پذیرفت.

۱۱ - اهمیت تاریخ طبرستان

[ویرایش]
اهمیت تاریخ طبرستان بیش‌تر در استفاده مؤلف از منابع گوناگونی است که برخی از آن‌ها به جا مانده و به وجود بقیه، فقط با استناد به گفته ابن اسفندیار می‌توان پی برد.

[۳۱]

[۳۲]

[۳۳]

[۳۴]

[۳۵]

[۳۶]

دیگر ویژگی برجسته این اثر در نقل اشعار عربی و طبری و واژه‌های طبری است.

[۳۷]

[۳۸]

۱۲ - شیعه بودن ابن اسفندیار

[ویرایش]
مضامین باب چهارم از قسم اول و گزارش ابن اسفندیار از احوال علما و زهّاد و سادات علوی، حاکی از گرایش و اعتقاد وی به تشیع است، هرچند در بررسی جنبش‌های علوی در طبرستان، به مباحث اعتقادی وارد نشده و از بررسی رویدادهای این دوره و داوری درباره آن‌ها پرهیز و فقط به ذکر وقایع بسنده کرده است.

[۳۹]

[۴۰]

[۴۱]

[۴۲]

ابن اسفندیار در جای جای کتاب افزون بر تمجید از سلوک و منش باوندیان، از اهل بیت پیامبراکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم به نیکی یاد کرده و به مناسبت‌های مختلف درباره امامان شیعه گزارش‌هایی را با سیاق شیعی آورده است.

[۴۳]

[۴۴]

[۴۵]

[۴۶]

[۴۷]

[۴۸]

۱۳ - استفاده مولفان از تاریخ طبرستان

[ویرایش]
تاریخ طبرستان ظاهراً تا قرن نهم در دسترس نبوده، اما پس از این تاریخ، مؤلفان از آن بسیار سود جسته‌اند و در واقع اساس دیگر تواریخِ محلیِ طبرستان شده است، زیرا مؤلف علاوه بر جغرافیای طبرستان و اوضاع سیاسی آن دوره، به حکومت‌های همجوار طبرستان نیز پرداخته است.
اولیاءاللّه آملی بیش‌تر مطالب کتاب تاریخ رویان را از تاریخ طبرستان رونویسی کرده است، از جمله باب اول آن ــ که درباره بنیاد رویان است ــ با باب دوم تاریخ طبرستان

[۴۹]

کاملاً منطبق است،

[۵۰]

اعتمادالسلطنه نیز در تألیف اثرش، التدوین فی احوال جبال شروین، از تاریخ طبرستان استفاده کرده است.

[۵۱]

۱۴ - اولین ترجمه انگلیسی تاریخ طبرستان

[ویرایش]
ادوارد براون، نخستین بار، خلاصه‌ای از تاریخ طبرستان را در ۱۳۲۳/ ۱۹۰۵ به انگلیسی ترجمه و چاپ کرد، ظاهراً ترجمه او اشتباهات بسیاری دارد.

[۵۲]

۱۵ - فهرست منابع

[ویرایش]
(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعه.
(۲) ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
(۳) محمدبن حسن اولیاءاللّه، تاریخ رویان، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۸ ش.
(۴) احمد کسروی، کاروند کسروی، چاپ یحیی ذکاء، تهران ۱۳۵۲ ش.
(۵) محمدصادق کیا، «چند واژه از تاریخ طبرستان»، سخن، سال ۱، ش ۳ (مرداد ۱۳۲۲)، ش ۶ (آبان ۱۳۲۲).
(۶) ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، چاپ برنهارد دورن، پطرزبورگ ۱۸۵۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش.

۱۶ - پانویس

[ویرایش]

۱. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۱۵۶، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۲. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۶، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۳. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۷۴، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱ـ۲، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۵. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۴ـ۷، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۶. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۷ـ ۸، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۷. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۸۲، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۸. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، مقدمه اقبال، ص ز ـ ط، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۹. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، مقدمه اقبال، ص ب ـ ج، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۱۰. ↑ احمد کسروی، کاروند کسروی، ج۱، ص۱۲ـ۱۷، چاپ یحیی ذکاء، تهران ۱۳۵۲ ش.
۱۱. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، مقدمه اقبال، ص و ـ یب، ج۱، قسم ۱، ص۳۰۲، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۱۲. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، مقدمه اقبال، ص ج، ج۱، ص۸، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۱۳. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۶۲ـ۷۳، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۱۴. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۷۴ـ ۷۵، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۱۵. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۹۰، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۱۶. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۱۰۹ـ۱۱۲، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۱۷. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، مقدمه اقبال، ص ط، ج۱، قسم ۱، ص۱۴۱ـ۱۴۲، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۱۸. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۱۲۲ـ ۱۳۰، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۱۹. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۱۳۵ـ۱۳۹، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۲۰. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۱۳۹ـ۱۵۳، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۲۱. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۱۵۴، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۲۲. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۱۷۸ـ۱۸۱، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۲۳. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۱۹۱ـ ۲۰۰، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۲۴. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۲۰۸ـ۲۲۴، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۲۵. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۳۰۳ـ ۳۳۱، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۲۶. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۲، ص۲، پانویس ۱، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۲۷. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۲، ص۲، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۲۸. ↑ احمد کسروی، کاروند کسروی، ج۱، ص۱۸، چاپ یحیی ذکاء، تهران ۱۳۵۲ ش.
۲۹. ↑ ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، چاپ برنهارد دورن، پطرزبورگ ۱۸۵۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش.
۳۰. ↑ ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ج۱، ص۴، چاپ برنهارد دورن، پطرزبورگ ۱۸۵۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش.
۳۱. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۴ـ ۵، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۳۲. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۷۹، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۳۳. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۸۲، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۳۴. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۸۵، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۳۵. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۹۴، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۳۶. ↑ ، ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، قسم ۱، ص۹۷، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۳۷. ↑ احمد کسروی، کاروند کسروی، ج۱، ص۱۸ـ۲۳، چاپ یحیی ذکاء، تهران ۱۳۵۲ ش.
۳۸. ↑ محمدصادق کیا، «چند واژه از تاریخ طبرستان»، سخن، سال ۱، ش ۳، ص۱۳۵ـ ۱۳۶،(مرداد ۱۳۲۲)، ش ۶، ص۳۴۵ـ۳۴۶،(آبان ۱۳۲۲).
۳۹. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۰۳، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴۰. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۳۰، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴۱. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۰۱، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴۲. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۲۵، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴۳. ↑ ابن اسفندیار تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴۴. ↑ ، ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۰۳، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴۵. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۲۰۰ـ ۲۰۵، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴۶. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۳۰، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴۷. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ص۲۲۴، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴۸. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، صـ ۲۲۵، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۴۹. ↑ ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ص۵۹ ـ۶۲، چاپ عباس اقبال، تهران (۱۳۲۰ ش).
۵۰. ↑ محمدبن حسن اولیاءاللّه، تاریخ رویان، ج۱، ص۱۵ـ۲۱، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۸ ش.
۵۱. ↑ آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۳، ص۲۶۲.
۵۲. ↑ احمد کسروی، کاروند کسروی، ج۱، ص۱۲ـ۱۶، چاپ یحیی ذکاء، تهران ۱۳۵۲ ش.


۱۷ - منابع

[ویرایش]دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخ طبرستان»، شماره۳۱۱۲.

"تاریخ طبرستان - ویکی فقه" https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE_%D8%B7%D8%A8%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

📜#ابن_اسفندیار

✍بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار معروف به ابن اسفندیار مورخ سدهٔ ششم و هفتم، اهل آمل است.
وی مؤلف کتاب معروف تاریخ طبرستان است.

📚ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، به کوشش عباس اقبال، تهران، ۱۳۲۰ ش

📌وی پیش از سال ۶۰۶، به بغداد سفر کرد و در همین سال، از آنجا به قصد عراق عجم خارج شد، اما چون در همان اوقات خبر کشته شدن نصیر الدوله رستم بن اردشیر، فرزند دوست و حامی خود یعنی اردشیر دوم باوندی را شنید، به‌سوی ری آمد.

📌وی پس از حضور دوباره در آمل، به خوارزم سفر کرد و به مدت پنج سال در آنجا سکنی گزید.

📌در مقدمهٔ اثر برجسته‌اش، تاریخ طبرستان، به سرگذشت خود اشاره‌هایی دارد.

📌وی بخشی از دوران زندگانی خود را در دربار پادشاهان آل باوند به سر برد و در آنجا از حمایت حسام‌الدوله اردشیر بن حسن باوندی برخوردار بود. پیش از سال ۶۰۶ ق به بغداد سفر کرد و در ۶۰۶ ق از آنجا به قصد عراق عجم خارج شد، اما چون در همان اوقات خبر کشته شدن نصیرالدوله رستم بن اردشیر بن حسن فرزند حامی خود را شنید، به سوی ری آمد. در ری بود که در کتابخانهٔ مدرسهٔ رستم بن علی بن شهریار، کتابی را که ابوالحسن بن محمد یزدادی در #تاریخ_گاوبارگان_تبرستان به عربی نوشته بود، به دست آورد و بر آن شد که کتاب را به عنوان اساس کار خود به فارسی برگرداند.
اندک زمانی پس از ترجمهٔ کتاب، هنوز آن را از سواد به بیاض نبرده بود که به دعوت پدر به وطن خود مازندران (احتمالاً آمل) بازگشت و پس از توقفی کوتاه، راه خوارزم در پیش گرفت. ۵ سال از توقف او در خوارزم گذشته بود که روزی در بازار کتابفروشان و صحافان آن شهر ترجمهٔ عربی ابن مقفع از نامه تنسر را به دست آورد.
تنسر، موبد بزرگ اردشیر بابکان، این نامه را به جشنسْف (گشنسب)، شاه طبرستان، نوشته و او را به اطاعت اردشیر خوانده بود.
ابن اسفندیار این متن را به فارسی ترجمه کرد و آن را در مدخل تاریخ طبرستان خود قرار دارد و بدین سان این اثر گرانبهای ادبیات پهلوی را از گزند روزگار حفظ کرد.

📜نامهٔ تنسر یکی از مهم‌ترین اسنادی است که راجع به تشکیلات زمان ساسانیان نوشته شده‌است.
اثر ابن اسفندیار قدیم‌ترین کتاب در تاریخ طبرستان است. انشای آن بسیار فصیح است، ولی مؤلف در استعمال لغات عربی افراط ورزیده‌است. بخشهای نخستین این کتاب حاوی مطالب افسانه‌ای است، ولی در مورد طبرستان پس از اسلام، اطلاعات تاریخی و جغرافیایی آن ارزشمند و مستند است، به ویژه آگاهیهای بسیاری در مورد افراد مشهور محلی و شاعرانی که به زبان طبری شعر سروده‌اند. در آن به دست داده شده‌است.
این کتاب در ۴ «قسم» است. بخش‌های پایانی آن که در خصوص بوئیان و زیاریان و آغاز تاریخ باوندیان بوده از میان رفته‌است‌.
این کتاب بیش از یک قرن پیش توجه خاورشناسان را به خود جلب کرد در این باب کتاب تاریخ طبرستان توسط #ادوارد_براون به انگلیسی ترجمه گشت و در سال ۱۹۰۵ میلادی منتشر شد.
در ۱۳۲۰، یک نسخه دیگر از این کتاب به کوشش عباس اقبال آشتیانی به چاپ رسیده‌است.
بر اساس مقدمه موجود، این کتاب به چهار قسمت تقسیم شده‌است اما مصحح، کتاب را با ذکر سه قسم آورده‌است.

"ابن اسفندیار - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%A8%D9%86_%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D8%B1

👈 ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان صفحه ۹۷
#امامزاده #ناصرالحق را
از شاگردان امام حسن عسگری (ع)
بیان کرده است.

👈 دیلمی در قواعد عقاید آل محمد، ورقه ۶۶۳ می آورد:
#ناصر_کبیر به همراه پدر در سامرا حضور داشته
و حتی در تدفین امام حسن عسکری (علیه السلام) حاضر بوده است.

👈 نجاشی یکی از #کتاب های #ناصر_اطروش را "انساب الائمه و موالیدهم الی صاحب الامر (ع)" بیان کرده است.

📖محقق: #روح_الله_عمران
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۰۹۲۱۴۰
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🟢امام حسن عسکری یا امام حسن عسگری؟!

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

🟢امام عسکری یا امام عسگری؟!

📝به کار بردن صحیح واژه‌ها و اسامی ضرورتی است که گاهی با سهل‌انگاری و بی‌توجهی، به اشتباهات بزرگی منجر می‌شود.

📌یکی از این اشتباهات که به طور مداوم با آن مواجه هستیم، بیان یا نگارش «عسگری» به جای «#عسکری» است.

🔲آنچه به اهمیت رعایت صحیح‌نویسی و صحیح‌گویی‌ در این لفظ می‌افزاید، برداشت‌های غلط معنایی از این دو عبارت است که دستمایه دشمنان دین و امامت امام عصر علیه‌السلام قرار گرفته و بدین‌وسیله این غلط اصطلاحی و لغوی را به دایره موضوع اعتقادی کشانده است.

✍شنیده می‌شود که گفته‌اند حسن عسگری عقیم بوده و فرزندی نداشته است و عبارت عسگری که لقب ایشان است به معنای عقیم و بی‌دانه است؛ فلذا همین شهرت به عقیم بودن؛ دلیل بر عدم وجود فرزندی برای اوست.

✍ تاریخ گواه است که «عسکری» از مشهورترین القاب آن حضرت است؛ همان طور که امام هادی علیه‌السلام را به این لفظ لقب داده‌اند و عسکر محله‌ای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت.

⏪خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیت‌های فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی علیه‌السلام، آن حضرت را در سال ۲۳۶ ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند.
چون امام حسن علیه‌السلام و پدر بزرگوارش امام هادی علیه‌السلام در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می‌کردند به عسکری لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی علیه‌السلام است و آنها را عسکریین گفته‌اند.

💎اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم می‌بود و از نعمت فرزند محروم تلقی می‌شد. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و به معنای لشکر است. عسکری اسم منسوب است و منسوب به عسکر است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف).

✍در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری به‌سزا داشتند.
👇👇
⏪ متاسفانه همین شایعه و عوامل حکومتی عباسی باعث شدند که تنها عده قلیلی از مسلمانان معتقد باشند که امام حسن عسکری فرزندی دارد و او مهدی موعود (عج) است. ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند،

📌چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغری می‌زیسته، می‌نویسد: این جمعیت کمی که بر این عقیده پا بر جا ماندند همان‌هایی هستند که علی بن ابیطالب درباره‌شان می‌فرماید: در پیمودن راه حق؛ از کمی نفرات وحشت نکنید.

✅شایسته است گویندگان و نویسندگان و رسانه‌ها کمر همت ببندند و در ترویج کلمه صحیح «عسکری» به جای «عسگری» کوشش کنند.💐
#امام_حسن_عسکری
✍عبدالرحمان باقرزاده عضو هیئت علمی و دانشیار کلام اسلامی دانشگاه مازندران و مدرس حوزه علمیه
https://eitaa.com/rahman675675/1616
https://eitaa.com/edmolavand/21720
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🟢 مختصری از زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام

✍#امام_حسن_عسکرى، یازدهمین پیشواى شیعیان، در سال ۲۳۲ ه . ق چشم به جهان گشود.(۱)
پدرش امام دهم، حضرت هادى (علیه السلام) و مادرش بانوى پارسا و شایسته، «حُدَیثه»، است (۲) که برخى، از او به نام «سوسن» یاد کرده اند. (۳) این بانوى گرامى، از زنان نیکو کار و داراى بینش اسلامى بود و در فضیلت او همین بس که پس از شهادت امام حسن عسکرى (علیه السلام) پناهگاه و نقطه اتّکاى شیعیان در آن مقطع زمانى بسیار بحرانى و پر اضطراب بود. (۴)

از آنجا که پیشواى یازدهم به دستور خلیفه عباسى در « سامرّاء»، در محله «عسکر» سکونت (اجبارى) داشت، به همین جهت «عسکرى» نامیده مى‏ شود. (۵)

از مشهورترین القاب دیگر حضرت، «نقى» و «زکى» (۶) و کنیه‏ اش «ابو محمد» است. او ۲۲ ساله بود که پدر ارجمندش به شهادت رسید. مدّت امامتش ۶ سال و عمر شریفش ۲۸ سال بود، در سال ۲۶۰ ه به شهادت رسید و در خانه خود در سامرّاء در کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد. (۷)

امام عسکرى (علیه السلام) در مدت کوتاه امامت خویش با سه نفر از خلفاى عباسى که هر یک از دیگرى ستمگرتر بودند، معاصر بود، این سه تن عبارتند از:
👇👇
۱ - المعتزّ بالله (۲۵۲ - ۲۵۵)
۲ - المهتدى بالله (۲۵۵ - ۲۵۶)
۳ - المعتمد بالله (۲۵۶ - ۲۷۹)

خلفاى عباسى که روز نخست به نام طرفدارى از علویان و به عنوان گرفتن انتقام آنان از بنى امیه قیام کردند، آنچه را که قبلاً به مردم وعده داده بودند، نادیده گرفته و مانند خلفاى بنى امیه و بلکه بدتر از آنان ستمگرى و خود کامگى را آغاز کردند. (۸)

📝پی نوشت :
(۱). کلینى، اصول کافى، ج ۱، ص ۵۰۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۳۵؛ ابن شهر اشوب، مناقب آل ابى طالب، ج ۴، ص ۴۲۲؛ طبرسى، أَعلام الورى، ص ۳۶۷. مسعودى و على بن عیسى أَربلى تولد حضرت را در سال ۲۳۱ دانسته‏ اند.

(۲). شیخ مفید، همان کتاب، ص ۳۳۵؛ طبرسى، همان کتاب، ص ۳۶۶.

(۳). کلینى، همان کتاب، ص ۵۰۳؛ على بن عیسى أَربلى، کشف الغمّه، ص ۱۹۲.

(۴). وکانت من العارفات الصالحات وکفى فى فضلها انّها کانت مفزع الشیعه بعد وفاه أبى محمد (حاج شیخ عباس قمى، الأنوار البهیه، ص ۱۵۱).

(۵). صدوق، علل الشرایع، ج ۱، باب ۱۷۶، ص ۲۳۰ - نیز صدوق، معانى الأخبار، ص ۶۵.

(۶). ابو جعفر محمد بن جریر الطبرى، دلائل الامامه، ص ۲۲۳.

(۷). شیخ مفید، الارشاد، ص ۳۴۵؛ شیخ عبدالله الشبراوى، الاتحاف بحبّ الأشراف، ص ۱۷۸ – ۱۷۹.

(۸). گردآوری از کتاب: سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ه.ش، ص ۶۱۵.
✍عبدالرحمان باقرزاده عضو هیئت علمی و دانشیار کلام اسلامی دانشگاه مازندران و مدرس حوزه علمیه
https://eitaa.com/rahman675675/1615
https://eitaa.com/edmolavand/21721
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🌿خاندان فیروز فرزندان فیروز میرزا پسر شانزدهم "شاه‌ عباس" ولیعهد قاجار

​​​​​​

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

🌿خاندان فیروز

📝خاندان فیروز فرزندان فیروز میرزا پسر شانزدهم "شاه‌ عباس" ولیعهد قاجار هستند که در این مقاله به شرح زندگی آنها پرداخته شده است.

📑فهرست مندرجات

۱ - فیروز میرزا
۲ - فرزندان فیروز میرزا
۲.۱ - عبدالحسین میرزا فرمانفرما
۲.۱.۱ - کودتای ۱۲۹۹
۳ - نصره‌الدوله فیروز میرزا
۳.۱ - نصره‌الدوله و سردار سپه
۳.۲ - بازداشت نصره‌الدوله
۴ - محمدولی میرزا
۵ - عباس میرزا فیروز
۶ - سرلشگر محمدحسین فیروز
۷ - پانویس
۸ - منبع

۱ - فیروز میرزا

[ویرایش]"فیروز میرزا" پسر شانزدهم "شاه‌ عباس" ولیعهد قاجار در سال ۱۲۳۳ (ه. ق) به دنیا آمد. در زمان پادشاهی "فتحعلی‌شاه" به خاطر کمی‌ سن، ماموریت مهمی‌ نداشته است؛ اما در ۱۲۵۰ با پادشاهی برادرش "محمدشاه" برای سرکوبی برادران یاغی، "شاه‌ حسنعلی میرزا شجاع‌السلطنه" و "حسینعلی‌ میرزا فرمانفرما"، روانه فارس شد.

[۱]

وی در زمان ناصری به حکومت تهران، آذربایجان، بلوچستان و نیز وزارت جنگ می‌رسد.

[۲]

"اعتماد‌السلطنه" در ‌"‌روزنامه‌شرف" می‌نویسد: «نواب والا شاهزاده فرمانفرما از اعمام کرام سلطنت، مصدر خدمات عمده و مرجع ماموریت‌های بزرگ دولتی در فارس و غیره بودند.»

[۳]


۲ - فرزندان فیروز میرزا

[ویرایش]فیروز میرزا با "هما خانم" دختر"بهاالدوله" پسر فتحعلی‌شاه (دخترعمویش) ازدواج می‌کند و دارای پنج فرزند می‌شود: "سرورالسلطنه" "نجم‌السلطنه" و "ماه‌سیما" دختران او و "عبدالحمید میرزا" "ناصرالدوله" و "عبدالحسین‌میرزا فرمانفرما" که این آخری وزیر امور خارجه و مصدر مشاغل مهمی‌ در آینده می‌شود. سرورالسلطنه دختر بزرگ فرمانفرما به عقد "مظفرالدین‌شاه" در می‌آید. "نجم‌السلطنه" مادر "دکتر مصدق" در ازدواج اول خود با "هدایت‌الله وزیر دفتر" ازدواج می‌کند. "ناصرالدوله" بزرگترین پسر فیروزمیرزا است که هنگام حیات پدر و بعد از او دارای مشاغل مهم و مناصب زیادی می‌گردد. روزنامه دولتی "اعتمادالسلطنه" مشاغل وی را این‌گونه شرح می‌دهد: «سلطان ‌حمیدمیرزا والی مملکت کرمان و بلوچستان... بعد از تحصیل علوم، داخل دایره خدمت عسگریه شده و در ۱۲۷۵ که موکب همایونی تشریف‌فرمای عراق شد به اعطای منصب سرهنگی و سیصد تومان مواجب سرافراز شد.

[۴]

وی بعدها به ماموریت قزوین، تهران و دماوند فرستاده می‌شود. وی بعد از سفر ناصرالدین‌شاه به فرنگ در سال ۱۲۹۰ به استرآباد می‌رود و یک سال بعد ملقب به "ناصرالدوله" می‌شود. وی پس از یازده سال اخذ مناصب حکومتی هم‌چون پیشکاری عراق، بروجرد، کمره و فراهان در سال ۱۳۰۹ درگذشت. آرامگاه او در خارج شهر کرمان در مکانی مشهور به "قبرآقا" به خاک سپرده می‌شود.»

[۵]

https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/851
۲.۱ - عبدالحسین میرزا فرمانفرما

دومین و نامدارترین پسر فیروز "میرزا عبدالحسین‌میرزا"؛ معروف به فرمانفرما که در حیات سیاسی خود زمام‌داری پنج پادشاه (از ناصرالدین‌شاه تا رضاشاه) را تجربه کرده است. او متولد ۱۲۷۴ (ه. ق) است، داماد و برادر همسر سوگلی "مظفرالدینشاه" بود.

[۶]

او بیش از شصت سال نقش‌های به سزایی در مشاغل مهم دولتی ایفا کرده است. او در سال ۱۲۳۶ (ه. ش) در تهران به دنیا آمد و از طرف عمویش "محمد شاه" به اروپا رهسپار شده و به فراگرفتن دانش نظامی‌ پرداخت. در ۱۶ سالگی ملقب به "نصره‌الدوله" می‌شود و به جای او در مراسم سلام دربار شرکت می‌کند

[۷]

و دختر "مظفرالدین ‌میرزا" "عزت الدوله" را به زنی می‌گیرد و صاحب شش پسر داشت که دو پسر او در نوجوانی در گذشتند و سه تن از پسران او، "نصره‌الدوله" "عباس‌میرزا" "سالارلشگر" و "محمدولی میرزا" و "محمدحسین میرزا" که همگی در کار سیاست و سپاهیگری به چشم می‌خورد. او تحت تربیت "حسنعلی‌امیرنظام" پیشکار آذربایجان به ولیعهد نزدیک می‌شود تا بعدها به همه امور مملکت مسلط شود. شغل اول او در دربار ولیعهد در آذربایجان صندوقداری بود. وی یکی از رقیبان "امین‌السلطان" (اتابک اعظم) است. او می‌خواهد در به دست آوردن دل همسایه شرقی، گوی سبقت را از "امین‌السلطان" برباید. این تلاش از فراهم کردن زمینه برای دادن امتیازنامه ساخت راه جلفا به تبریز و از آن‌جا به خوی به روس‌ها شروع می‌شود. به همین دلیل "امین‌السلطان" او را با لقب فرمانفرما به حکومت کرمان می‌فرستد تا از مرکز حکومت دورش کند. شاه بعدی "مظفرالدین‌شاه" هم تمایلی به آمدن او و ایجاد دردسرهایش را ندارد و در برابر اصرارهایش به عراق تبعیدش می‌کند. او در بغداد، خانه بسیار خوش منظری در کنار دجله اجاره نمود.

[۸]

فرمانفرما بعد از شش سال تبعید در بین‌النهرین وقتی "امین‌السلطان" از صدارت برکنار شد، به ایران بازگشت و به کرمانشاه رفت و بروجرد و لرستان هم جز قلمرو حکومتی او شد. در زمامداری دوباره "امین‌السلطان" و مخالفت وی با مشروطه‌خواهان طرف آزادی‌خواهان را می‌گیرد و همه کاری می‌کند تا سرنگونی امین‌السلطان را به امضای علما برساند.

[۹]

بعد از عزل اتابک با شرکت رجال قوم، دولتی تشکیل می‌دهد که در راس آن قرار داشت؛ اما بعد مظفرالدین‌شاه "امین‌الدوله" را به صدارت رساند و او وزیر جنگ شد.

[۱۰]


در نهضت مشروطه‌طلبی از مشروطه‌طلبان نبود؛ اما پس از استقرار مجلس در دوره اول مجلس شورای ملی یعنی در اردیبهشت ۱۲۸۸ و پس از فتح تهران در کابینه بدون نخست‌ وزیر که "سردار اسعد" و "سپه‌دار تنکابنی" آن را اداره می‌کردند. فرمانفرما وزیر عدلیه می‌شود و در کابینه "ناصرالملک" وزیر داخله شد.

[۱۱]

۲.۱.۱ - کودتای ۱۲۹۹

"عبدالحسین‌میرزا" در کودتای ۱۲۹۹ در زمره رجالی بود که به بند کشیده شد. اما بعد از کنار رفتن "سیدضیا" او و دیگران آزاد شدند؛ ولی از آن تاریخ به بعد کاری به فرمانفرما داده نشد. او فقط در جشن‌ها و مراسم سلام شرکت می‌کرد. وی در نخست‌ وزیری "قوام" از سردارسپه و وطن‌پرستی او تجلیل کرد. او از قدیم با رضاخان آشنایی داشت و وقتی والی کرمانشاه شد، "رضاخان" جز محافظین وی بود. او بعد از پادشاهی "رضاخان" روابط خود را با رضاشاه حفظ کرد و قسمتی از زمین‌های خود را به او فروخت و یا مجانا در اختیار او گذاشت. کاخ‌های رضاشاهی همگی در زمین‌های فرمانفرما بنا شد. در ابتدای حکومت "رضاخان" با این‌که فرزندان او همگی در صدر مشاغل نسبتا مهمی‌ بودند، خود نیز سعی داشت، مسئولیتی داشته باشد. بعدها که رضاخان فرزند ارشد او "نصره‌الدوله فیروزمیرزا" را به زندان‌ انداخت، نه تنها داعیه شغلی نداشت، بلکه از جان و مال خود نیز بیمناک شد. اما "رضاشاه" گفته بود حساب پدر از پسر جداست و واقعا هم همین‌گونه بود. فرمانفرما پس از قتل فرزندش نصره‌الدوله تاب و توان خود را از دست داد و سرانجام در ۱۳۱۸ در ۸۶ سالگی درگذشت.

[۱۲]

او بعد از مرگ سی و شش فرزند از خود به جای گذاشت که مهمترین آن‌ها نصره الدوله میرزا، محمدحسین میرزا و عباس میرزا سالار لشگر بود.

۳ - نصره‌الدوله فیروز میرزا

[ویرایش]"فیروزمیرزا" اولین فرزند ذکور "عبدالحسین‌فرمانفرما" معروف به نصره‌الدوله در سال ۱۲۶۴ (ه. ش) در تبریز به دنیا آمد. او در بیروت به تحصیل پرداخت. وقتی پدر حاکم کرمان شد او نایب‌الایاله آن‌جا شد که پدر برای او تقاضای لقب "نصره‌الدوله" را کرد و مورد موافقت مظفرالدین‌شاه قرار گرفت.

[۱۳]

بعد از مشروطه برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. او درباره تحصیلات خود می‌گوید: «میل دارد به مقام دکترا در حقوق برسد.» وی دو ماه بعد از جنگ جهانی با اخذ درجه دکترا به ایران بازمی‌گردد.

[۱۴]

به محض ورود، کفیل وزارت عدلیه در کابینه "مستوفی‌الممالک" شد و بعدا در کابینه "مشیرالدوله" معاون وزیر عدلیه شد.

[۱۵]

وی در کابینه "وثوق‌الدوله کابینه‌ای که به خاطر قرارداد ۱۹۱۹ که عملا ایران را مستعمره انگلیس می‌کرد، معروف شده است، وزیر عدلیه بود چند روز بعد از قرارداد با احمدشاه به اروپا رفت.

[۱۶]

او دلیل موافقت‌اش را با این قرارداد اینگونه بیان میدارد: «انگلیس یک کشور استعمارگر است؛ اما به علت از میان رفتن روسیه تغییر سیاست داده است، کابینه فعلی به این مسئله واقف است و به طور صحیح دوستی و تمایلات انگلیس را برای هرگونه عملی لازم می‌داند.» بعد از این‌که کابینه "وثوق" دوام نیاورد و "سیدضیا" با کودتای انگلیسی‌ها نخست ‌وزیر شد، نصره‌الدوله و پدر و برادرش به زندان افتادند، روابط "نصره‌الدوله" با انگلیسی‌ها به سردی گرایید.

[۱۷]

۳.۱ - نصره‌الدوله و سردار سپه

روابط نصره‌الدوله در هنگامی‌که رضاخان سردار سپه بود، در حسن ‌ظن و اعتماد می‌گذشت؛ اما نصره‌الدوله از یک چیز هراس داشت و آن نزدیکی سوسیالیست‌های مخالف خودش با رضاخان بود.

[۱۸]

[۱۹]

نصره‌الدوله با تجربه و سیاست‌پیشه می‌دانست، آینده از آن سردار سپه است و با حزب "تجدد" در مجلس از حامیان او قرار گرفت. نصره‌الدوله بعد از زمامداری رضاخان تا سال۱۳۰۵ در کابینه‌های مختلف وزیر عدلیه و وزیر مالیه بود.

[۲۰]

۳.۲ - بازداشت نصره‌الدوله

نصره‌الدوله در ۸ خرداد ۱۳۰۸ به دستور رضاشاه به شکلی ناگهانی بازداشت شد. او متهم به رشوه‌گیری آن هم به مقدار ناچیز بود. البته میل واقعی شاه این گونه طلب می‌کرد که او می‌خواست، نصره‌الدوله محاکمه و محکوم گردد. هدف تنها تحقیر و ارعاب نصره‌الدوله، بلکه معارضه و اعمال قدرت با همه طبقه اشراف بود.

[۲۱]

محکومیت نصره‌الدوله عبارت بود از محرومیت از حقوق اجتماعی، چهار ماه حبس تادیبی و پرداخت پنج هزار تومان جریمه. نصره‌الدوله پس از آزاد شدن به کلی از سیاست کناره گرفت؛ اما در ۲۴ مهر ۱۳۱۵ دوبار بازداشت شد. گویا یکی از دلایل توقیفش ارتباط با کاردار سفارت فرانسه بود که خانه‌اش را به او اجاره داده بود. نصره‌الدوله نیز به سرنوشت بسیاری از رجال سیاسی ایران دچار شد که همه قربانی قدرت‌طلبی، سوءظن و طمع شاه شده بودند. وی در اوایل سال ۱۳۱۶ به سمنان منتقل شد و در همان سال به قتل رسید.

[۲۲]

۴ - محمدولی میرزا

[ویرایش]"محمدولی‌میرزا" دومین فرزند عبدالحسین‌فرمانفرما در سال ۱۲۷۱ (ه. ش) در تبریز متولد شد. وی در سال ۱۲۸۳ برای تحصیل به فرانسه می‌رود و بعد از هشت سال در سال ۱۲۹۱ (ه. ش) به ایران بازمی‌گردد. وی در این ایام به جز رسیدگی به املاک پدری در آذربایجان کار دیگری انجام نمی‌داد. او در هنگام قرارداد ۱۹۱۹ نیز یکی از دست‌اندرکاران بود و در عراق با "سرپرسی‌کاکس" منعقد کننده این قرارداد در عراق دیدن می‌کند و او نیز از انگلیس به خاطر این خدمت پول دریافت می‌کند.

[۲۳]

بعد از این‌که دولت کودتا بر سر کار می‌آید و پدر و برادرانش در زندان "سیدضیا گرفتار" می‌شوند، او نیز به عتبات می‌گریزد. بعد از کودتا در سال ۱۳۰۰ (ه. ش) با سمت کفیل مالیه همراه ولی‌عهد و پیشکار او "محمدولی‌خان سپهسالار" راهی آذربایجان می‌شود؛ اما بعد از مدتی به دستور رضاخان به تهران می‌آید و از طرفداران رضاشاه می‌شود و در یادداشت‌هایش نام "سردار سپه" را مترادف با ایجاد امنیت و دفع اشرار و خلع سلاح آن‌ها می‌داند.

[۲۴]

او در دوره ۵، ۶و ۷ به مجلس راه یافت. وی بعد از آن چندی به امور ملکی خود پرداخت و در اطراف سراب املاک وسیعی خرید و تا شهریور ۱۳۲۰ به زراعت و این گونه کارها پرداخت. در سال ۱۳۲۶ (ه. ش) در کابینه "قوام" وزیر کار بود. او در مجلس چهاردهم رهبر فراکسیون آزادی بود.

[۲۵]

وی با دختر قائم‌مقام عدل (پدر پروفسور عدل) ازدواج نمود و در سال ۱۳۶۸ (ه. ش) در آمریکا گذشت.

۵ - عباس میرزا فیروز

[ویرایش]در ۱۲۶۵ (ه. ق) متولد شد. او از نوجوانی در بعضی ماموریت‌های پدر همراه او می‌شود. وی نیز در عقد قرارداد ۱۹۱۹ به برادرش کمک می‌کند و در کابینه "وثوق" به حکمرانی کرمانشاه می‌رود. از ماموریت‌های مهم او همکاری با کمیته مهاجرت است که به عنوان اعتراض به بی‌طرفی در کنار "نظام‌السلطنه"، "مدرس" و "سلیمان‌میرزا" تهران را ترک و به کرمانشاه می‌رود. در دولتی که در کرمانشاه تشکیل می‌دهد، ریاست ستاد ارتش را بر عهده داشت. بعد از کودتای ۱۲۹۹ به همراه پدر و برادر بازداشت می‌شود؛ اما بعد از رهایی از زندان به نمایندگی در مجلس می‌رسد و در ادوار ۵، ۶، و ۸ به نمایندگی و در سال ۱۳۰۷ ریاست مجلس می‌رسد. در کودتای ۱۲۹۹ به همراه پدر و برادر به زندان سیدضیا افتاد.

[۲۶]

وی دختر "رضاقلی‌خان نظام‌السلطنه" را به زنی گرفت و دارای ۶ فرزند شد. عباس میرزا در سال ۱۳۱۲ (ه. ش) برای درمان بیماری سرطان به کشورهای آلمان و فرانسه سفر کرد و سرانجام در سال ۱۳۱۳ درگذشت. وی در یکی از قبرستان‌های پاریس دفن شد.

[۲۷]https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/851

۶ - سرلشگر محمدحسین فیروز

[ویرایش]"محمدحسینن فیروز" فرزند نسبتا خوشنام فرمانفرما در سال ۱۲۷۷ (ه. ش) در تبریز به دنیا می‌آید. پس از تحصیلات ابتدایی در "بروکسل" و "پاریس" فرمانفرما از لحاظ رعایت سیاست این فرزندش را به روسیه می‌فرستد. وی در مدرسه "کردوپاژ" که مخصوص اعیان منتسب به دربار بود، پذیرفته شد. وی در ۱۹۱۵ وارد هنگ سوار روس می‌شود و بعد به وطن باز می‌گردد و در خاموش کردن بلوای "سالارالدوله" در غرب کشور به پدر کمک می‌کند. چندی نیز به گروگان در نزد انگلیسی‌ها می‌ماند.

[۲۸]

بعد از قرارداد ۱۹۱۹ و تلاش او، از طرف انگلیس‌ها به درجات و نشانهای "ویکتوریا" نایل می‌گردد. بعد از کودتای ۱۲۹۹ به ریاست ستاد قوای آذربایجان می‌رسد، سپس رییس ستاد لشگر جنوب، فرمانده تیپ اصفهان، خوزستان و سپس فارس می‌شود. وی در غائله فارس به آن‌جا اعزام می‌شود که از طرف "سرلشگر شیبانی" به بی‌کفایتی و اشتباهات عدیده در عملیات نظامی‌ متهم شده و به همراه چند تن از همکارانش از مشاغل خود برکنار می‌شود.

[۲۹]

وی سپس در سال ۱۳۰۸ فرمانده قوای جنوب می‌شود. در همین سمت است که متهم به توطئه علیه دولت تلاش برای براندازی و همکاری با "مسترچیک" "سالارقشقایی" و "صارم‌الدوله" و "نصره الدوله" می‌شود. او را به تهران می‌آورند.‌ اندکی بعد به کار دعوت می‌شود. آخرین سمت وی در زمان رضاشاه درسال ۱۳۱۷ رییس دادرسی ارتش بوده است. او در قضایای آذربایجان و قیام "پیشه‌وری" به طرف "حزب‌توده" و کمونیست‌ها می‌رود. او جز سران حزب‌توده قرار می‌گیرد. بعد از ۲۸ مرداد ۳۲ فرزندش "اسکندر فیروز" به نمایندگی مجلس می‌رسد.

[۳۰]

۷ - پانویس

[ویرایش]

۱. ↑ اعتضادالسلطنه، اکسیرالتواریخ، ص۴۳۲، تهران، ویسمن، ۱۳۷۰.
۲. ↑ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، ج۳، ص۱۱۰ـ۱۱۴، تهران، زوار، ۱۳۶۳.
۳. ↑ امین، علی، رساله مجدیه، ص۳۸، تهران، اقبال، ۱۳۵۸.
۴. ↑ وحیدنیا، سیف الله، خاطرات وحید، ص۶۴۲، تهران، بی‌نا، ۱۳۶۳.
۵. ↑ سرپرسی، سایکس، سفرنامه‌ی ژنرال سرپرسی سایکس، ص۸۶، ترجمه‌ی حسین سعادت نوری، تهران، لوحه، ۱۳۶۳.
۶. ↑ احتشام السلطنه، خاطرات، ص۲۶۴، تهران، زوار، ۱۳۶۷.
۷. ↑ اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات، ص۲۲۳، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۶.
۸. ↑ حبل المتین، شماره ۳۲، ص۱۳۷، تهران، موسسه چاپ و انتشار دانشگاه، ۱۳۸۳.
۹. ↑ کرمانی، ناظم الاسلام، تاریخ بیداری، ص۲۱۶، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱.
۱۰. ↑ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، ج۲، ص۱۱، تهران، زوار، ۱۳۷۱.
۱۱. ↑ فرمانفرماییان، مهرماه، زندگینامه عبدالحسین میرزا، ص۲۲۸، تهران، کویر، ۱۳۷۷.
۱۲. ↑ احتشام السلطنه، خاطرات، ص۲۶۴، تهران، زوار، ۱۳۶۷.
۱۳. ↑ علوی، ابوالحسن، رجال عصر مشروطه، ص۶۳، تهران، اساطیر.
۱۴. ↑ روزنامه رعد، شماره۲۰، ۱۶ذیحجه ۱۳۳۲.
۱۵. ↑ بامداد، مهدی، شرح رجال ایران، ج۳، ص۱۱۰ـ۱۱۴، تهران، زوار، ۱۳۵۸.
۱۶. ↑ مکی، حسین، نقش فراماسونها در تاریخ معاصر ایران، ص۴۰۹، تهران، اشاره، ۱۳۷۷.
۱۷. ↑ اتحادیه، منصوره، مجموعه مکاتبات و اسناد و خاطرات نصره‌الدوله، ص۳۷ـ۴۰، تهران، سیامک، ۱۳۷۸.
۱۸. ↑ اتحادیه، منصوره، مجموعه مکاتبات و اسناد و خاطرات نصره‌الدوله، ج۱، ص۸۵، تهران، سیامک، ۱۳۷۸.
۱۹. ↑ اتحادیه، منصوره، مجموعه مکاتبات و اسناد و خاطرات نصره‌الدوله، ج۱، ص۱۲۹، تهران، سیامک، ۱۳۷۸.
۲۰. ↑ اتحادیه، منصوره، مجموعه مکاتبات و اسناد و خاطرات نصره‌الدوله، ص۳۰، تهران، سیامک، ۱۳۷۸.
۲۱. ↑ اتحادیه، منصوره، مجموعه مکاتبات و اسناد و خاطرات نصره‌الدوله، ص۵۳، تهران، سیامک، ۱۳۷۸.
۲۲. ↑ طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ج۱، ص۱۸۲، تهران، البرز، ۱۳۷۳.
۲۳. ↑ اسکندری، ایرج، خاطرات سیاسی، ص۲۹۱، تهران، علمی، ۱۳۶۸.
۲۴. ↑ فرمان فرماییان، محمد ولی میرزا، از روزگار رفته حکایت، خاطرات محمدولی میرزا، ص۲۵ـ ۲۹، تهران، سیامک، ۱۳۸۲.
۲۵. ↑ مرواریدی، یونس، ادوار مجلس قانون‌گزاری، ص۷۸، تهران، اوحدی، ۱۳۷۷.
۲۶. ↑ فرمانفرمائیان، منوچهر، خون و نفت، ص۸۴.
۲۷. ↑ عاقلی، باقر، خاندانهای حکومتگر ایران، ص۳۰.
۲۸. ↑ رکن زاده، محمدحسین، فارس و جنگ بین الملل، ج۲، ص۱۱۵، تهران، اقبال، ۱۳۴۹.
۲۹. ↑ طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ج۲، ص۹۲۲، تهران، البرز، ۱۳۷۳.
۳۰. ↑ قاسمی، ابوالفضل، خاندانهای حکومتگر ایران، ص۱۰۰، تهران، بی‌نا، بی‌تا

۸ - منبع

[ویرایش]سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خاندان فیروز» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۳/۱۹.

https:/fa.wikifeqh.ir/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86_%D9%81%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2?hilight=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%88%D9%84%DB%8C+%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7+%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/851

📜لری زبانی به قدمت تاریخ با مجموعه زبان‌های ویژه

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

#فرهنگ_عامه
#گویش #لری

📜«لری» زبانی به قدمت تاریخ با مجموعه زبان‌های ویژه

📌محمد مومنی‌موگوئی نویسنده و پژوهشگر لرستانی مجموعه زبان‌های لری یک پیوستار زبانی دانست که دربرگیرنده چندین گویش هستند.

📌#محمدمومنی‌موگوئی گفت: به باور پروفسور اریک انونبی زبان‌شناس مشهور کانادایی، این پیوستار زبانی _از شمالی‌ترین نقطه که از لکی شروع شده و به لری جنوبی در جنوبی‌ترین نقطه که در استان بوشهر قرار دارد، منتهی می‌شود.

👈به گزارش بلوطستان این پژوهشگر افزود: البته به‌طور کل لری سه شاخه عمده لری شمالی که دربرگیرنده لری مینجایی، شوهانی و لکی است، در مرکز این پیوستار لری بختیاری قرار دارد و در انتهای این پیوستار لری جنوبی قرار دارد که در استان‌های خوزستان، فارس، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد گویشورانی دارد.

👈لری سابقه نوشتاری اندکی دارد، مهم‌ترین نوشته یافت شده به لری نامه منسوب به سعدی است که با گویش لری جنوبی نوشته شده است. در این میان استان لرستان جایگاه خاصی در حفظ و پویایی پیوستار زبان لری دارد.

👈مردم استان لرستان بیشتر به دو گویش از گویش‌های لری شمالی یعنی لری مینجایی و لکی سخن می‌گویند، البته در شرق استان لری بختیاری در شهرستان‌های دورود، ازنا و الیگودرز گویشوران خود را داراست، اولین‌بار به شکل مدون و رسمی حمداله مستوفی در تاریخ گزیده به زبان لری و برخی از ویژگی‌های آن اشاره می‌کند، در برخی از متون ادبی همچون کلیات سعدی دربردارنده ابیاتی به زبان لری هستند، همچنین یک عارف بزرگ قرن نهم هجری معروف به شیخ عمر لرستانی نیز در کتاب معدن الدرر چند جمله به لری سخن گفته که بیشتر به لری بختیاری شبیه است.

👈متاسفانه لری دارای سابقه کتابت اندکی است و به‌طور کلی تا به حال کسی روی نسخ خطی لری کار نکرده است، البته برخی از اساتید دانشگاهی همچون مریم رشنو و بهروز محمودی‌بختیاری به‌صورت پراکنده روی متون کهن لری کار کرده‌اند، بر خلاف اینکه لری در زمینه کتابت با فقر منبع دست و پنجه نرم می‌کند، ولی در زمینه شفاهیات و مواریث ادبی شفاهی زبانی فوق‌العاده غنی است، وجود شاهنامه لکی، شاهنامه بختیاری در میان لرها گواهی بر وطن‌دوستی لرهاست.

👈ابیات «سیت بیارم» که در مراسم شادی خوانده می‌شود یکی از مواریث ادبی شفاهی استان لرستان است، همچنین فال «چل‌سرو» یکی از مواریث ادبی سنددار و قدیمی مردم لرستان است که هنوز هم زینت‌بخش محافل شبانه و مهمانی‌های مردم لرستان است، همچون مور و مویه که مربوط به سوگواری و عزاداری در استان لرستان هستند، دارای پیشینه‌ای کهن می‌باشند؛ همچنین در فرهنگ عامه لرستان افسانه‌های غنی زیادی همچون «شاماران» وجود دارد، متاسفانه نسل جدید مادران لر که متولد دهه ۷۰ شمسی به بعد هستند دیگر میلی به سخن گفتن با کودکان خود به لری مینجایی و لکی ندارند و سخن گفتن به زبان مادری خود را نوعی بی‌کلاسی و عقب‌ماندگی تلقی می‌کنند و ارزشی برای لری مینجایی و لکی قائل نیستند که متاسفانه این امر یک مشکل عمده در حفظ این زبان مادری مردم لرستان است و نیاز به بازنگری در دیدگاه مادران نسل جدید احساس می‌شود.

👈متاسفانه نهادهای فرهنگی لرستان هم به لری مینجایی و لکی به شکل کلیشه‌ای و ژورنالیستی نگاه می‌کنند و میلی به حفظ و گسترش این دو ندارند، همچنین در شرق لرستان گویشوران لری بختیاری وضعیت چندان مناسبی ندارند و اگر نحوه زیست عشایر بختیاری تغییر کند، بیم آن می‌رود که گویش لری بختیاری نیز به سرنوشت زبان‌های در حال انقراض دچار شود.

👈در کل پیوستار زبان لری در میان مردم لر اعم ساکنان استان و لرستان و سایر استان‌های لرنشین میهن عزیزمان ایران همچون کرمانشاه، ایلام، لرستان، مرکزی، اصفهان، بوشهر، خوزستان و... جایگاه مناسبی و وضعیت خوبی ندارد و نیاز به توجه بیشتر خود مردم لر و نهادهای فرهنگی مربوطه دارد.
https://eitaa.com/edmolavand/21714
eitaa.com/joinchat/135528452C8840727e87
https://eitaa.com/delfankhabar2

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜 نسخ خطی | کتابت خطی | قرآن کریم

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

پژوهش اِدمُلّاوَند:

گزارشی از اهبار منتشرشده در خصوص 📜 نسخ خطی | کتابت خطی | قرآن کریم


📚 کتاب هنر خوشنویسی و خوشنویسان مشهور/ نوشته‌: Muhittin Serin

#کتاب #خوشنویسی

▫️در این کتاب که در کشور ترکیه منتشر شده است، به توضیحی مصوّر از هنر خوشنویسی و معرفی برخی از خوشنویسان بزرگ، خصوصا خطاطان ترکیه‌ای همت گماشته شده است.
#خوشنویسی
#کتاب
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

✒أموزش تحریر سطر نستعلیق

"سبزهٔ خطِّ تو دیدیم و ز بُستانِ بهشت
به طلبکاریِ این مهرگیاه آمده‌ایم"

👤استاد مجید حری
🔺️بنیانگذار و مدیر انجمن خوشنویسان ملارد 🏢

#کلاس_هنر #مجید_حری #نستعلیق
#خوشنویسی | #نستعلیق | #خط
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

✒📜 صفحاتی از کلام نور

⭕️ ده برگ از نسخه خطی قرآن حکیم به خط استاد احمد نیریزی سنه ۱۱۲۲ ه.ق

" بدین امید نوشتم کلام حضرت دوست/ که روز حشر به دستم جز این سخن ندهند"🕊

🔺️میرزا احمد نیریزی بزرگترین خوشنویس خط نسخ و کاتب قرآن در دوره صفوی میباشد .

📚از این کاتب بزرگ ایرانی حدود ۹۹ جلد قرآن ، ۷۷ جلد صحیفه و بسیاری دیگر از ادعیه به جا مانده است که برخی از آن ها در کتابخانه آستان قدس رضوی و برخی در موزه هم جوار آرامگاهش نگهداری می شود.

#خوشنویسی |#خط
#خط_نسخ | #صفویه
#احمد_نیریزی #نسخ #قرآن_کریم

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜نسخه‌های نادر قرآنی که در طول اعصار به مسجدالاقصی اهدا شده‌اند

🔹موزه اسلامی مسجدالاقصی مجموعه‌ای بی‌نظیر از نسخه‌های خطی تاریخی قرآن را در خود جای داده است که در طول دوره‌های متوالی اسلامی مختلف به مسجد اهدا شده‌اند.

🔹این موزه اسلامی تقریباً ۶۰۰ نسخه نادر از قرآن کریم را در خود جای داده است که از نظر خط، تزئینات و اندازه متفاوت هستند و به خطوط کوفی، مغربی، نسخ، ثلث و فارسی نوشته شده‌اند.
#نسخ_خطی
#قرآن
#خط_کوفی
#خط_مغربی
#خط_نسخ
#خط_ثلث
#خط_فارسی
https://eitaa.com/edmolavand/21675
@shabestan_na / Link
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

✒صفحاتی از نور...

▫️شاهکار کتابت "صحیفه سجادیه" به خط میرزا احمد نیریزی رحمة الله علیه ، نسخه شماره ۲۱۱۲۶ ، کتابخانه مجلس🏛

🔺️خط نسخ ابتکاری میرزا احمد، پس از عرضه برای اولین بار پسوند "نسخ ایرانی "را به ارمغان آورد و مورد استقبال گسترده هنرمندان و خطاطان قرار گرفت.
در برخی از نسخه های دستی به جا مانده از استاد میرزا احمد نیریزی ، امضاء به اسم ” سلطانی ” آمده است ، به همین واسطه ایشان را ملقب به همین نام می دانند .

#احمد_نیریزی #نسخ #صحیفه_سجادیه
# خوشنویسی #خط_نسخ
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

▫️اثری جالب از مرحوم آقا سید حسن میرخانی علیه‌الرحمه
#خط #خوشنویسی
#آقاسیدحسن_میرخانی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

▫️اثری جالب از استاد محمود رحمانی فیروزجائی

#خط #خوشنویسی
#محمود_رحمانی_فیروزجایی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜نمایش نسخ خطی زکریای رازی در کتابخانه ملک

🔹️به مناسبت روز بزرگداشت محمد بن زکریای رازی و روز داروسازی، مجموعه نسخه‌های خطی از آثار این فیلسوف، طبیب و شیمیدان مشهور در کتابخانه و موزه ملی ملک معرفی شد.
ana.ir/004ARf
#زکریا_رازی #رازی #نسخ_خطی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜معرفی نسخه نفیس «قانون در طب» ابن‌سینا در روز پزشک
#نسخ_خطی #قانون #ابن_سینا
🟣 نسخه‌ای فاخر از کتاب ارزشمند «القانون فی‌الطب» اثر حکیم ابوعلی سینا به مناسبت زادروز این دانشمند برجسته و روز پزشک معرفی شد.

🔸️تاریخ کتابت این نسخه خطی که با خط نسخ تدوین شده، به احتمال زیاد به اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم قمری بازمی‌گردد.

🔹«قانون در طب» یکی از مهم‌ترین آثار پزشکی جهان است که در پنج کتاب، مباحث کلی و جزئی طب نظری و عملی، داروشناسی و بیماری‌های اندام‌ها را به‌طور منظم گردآوری کرده است.

🔸️این کتاب قرن‌ها در مراکز علمی اروپا تدریس می‌شد و اکنون نسخه‌ی نفیس آن در کتابخانه ملی ایران نگهداری می‌شود.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#نسخ_خطی
#خط_نسخ
#خط_رقاع
#قرآن
#رامسر

🟩قرآن خطی نفیسی در گنجینه ارزشمند موزه مردم شناسی رامسر موجود است که با قدمت ۵۰۰ سال و به خط جامع نویسی (نسخ و رقاع) در شهرستان قزوین نگارش شده است.

📜جلد اثر، چرمی و رویه ی آن فاقد کتیبه نگاری است.

📌گفتنی است صفحات، آیات و سوره های این قرآن گرانبها، بدون شماره می باشند.

📖در صفحات سمت راست آن، کلمات خوب و بد، جهت تفأل کتابت شده و همچنین در پایان هر صفحه، کلمه ی آغازین صفحه بعد آمده است.

دیدنی های ایران و جهان

♥️💐♥️🌹💜🌹♥️💐♥️
https://eitaa.com/edmolavand/21700
https://eitaa.com/simayeharand
📜سیمای هرند . محمودی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🔺 نسخه خطی ۲۲۴ ساله به اسناد ملی غرب کشور اهدا شد
#نسخ_خطی
🔹 به همت گیتا شکری از اهالی فرهنگ‌دوست همدان، نسخه‌ای نفیس با عنوان بیاض ادعیه مربوط به ۲۲۴ سال قبل به مدیریت اسناد و کتابخانه ملی منطقه غرب کشور اهدا شد که دارای تاریخ کتابت ۱۲۲۴ قمری است.

🔹 این نسخه در قطع بیاض، مشتمل بر گزیده سوره‌های قرآن کریم، دعا و زیارت‌نامه بوده و متن عربی آن به خط نسخ معرّب خوش و ترجمه و عناوین به خط شکسته‌نستعلیق خفی کتابت شده است.
#همدان
#خط_شکسته_نستعلیق_خفی
@hamedan_ma
https://eitaa.com/edmolavand/21701
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📜ورقه سجل احوال و مستقلات لطفعلی خان سردار جلیل کلبادی

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

#سند_خوانی | #خوانش
#نسخ_خطی | #سجل_احوال
#لطفعلی_خان
#سردارجلیل_کلبادی | #ساری

جهت دریافت نمایه ی این اسناد به کانال پژوهش ادملاوند در پیامرسان ایتا مراجعه کنید👇👇

https://eitaa.com/edmolavand/21656
https://eitaa.com/edmolavand/21657

📜ورقه سجل احوال لطفعلی خان سردار جلیل کلبادی سال ۱۳۰۵ شمسی:

🕹اسم لطفعلی
محل تولد کلباد محال ساری
سن ۵۰ سال
شغل اربابی

📌پدر مرحوم حاجی مرتضی قلیخان
محل تولد کلباد
سن ۶۰ سال
شغل اربابی

📌جد مرحوم میرزا محمد خان
محل تولد کلباد
شغل اربابی

📌اسم عیال مرحومه رقیه خانم
سن ۵۰ سال

📝اسامی اولاد
پسر نصرت الله خان عزت الله خان
محل تولد کلباد
سن ۲۵ سال ۱۸ سال
شغل اربابی اربابی

📌دختر سکینه خانم خانم خانما
محل تولد کلباد
سن ۲۲ سال ۱۶ سال

📝اسامی اولاد پسری
پسر منوچهرخان عباسعلی خان انوشیروان خان
محل تولد ساری
سن ۱۳ سال ۶ سال ۲ سال
شغل محصل

📌دختر کشور خانم
محل تولد ساری
سن ۱۸ سال

https://eitaa.com/edmolavand/1079
💾شناسه۱۴۰۱۱۱۱۳۰۷۴۱
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#سند_خوانی | #خوانش
#نسخ_خطی | #مستقلات
#سردارجلیل_کلبادی | #ساری

📜صورت املاک و مستقلات سردار جلیل کلبادی سال ۱۳۰۵ شمسی شامل ۴۰ پارچه آبادی و روستا در ساری و اشرف و املاک متعدد شهری

📝اسامی مستقلات شهری:
باغ شهری ۵ قطعه
کاروانسرا ۶ دانگ
خانه های مسکونی شهری ۷ باب

📜املاک و مستقلات خارج از شهر:

۱.گلوگاه
۲.کوهی محله
۳.تپه کلباد
۴.خورشید کلاه
۵.لواسکر؟
۶.سراج محله
۷.تیرتاش
۸.لمراسک
۹.قلعه پایان
۱۰.پاسند
۱۱.کلت
۱۲.نارنج باغ
۱۳.چاله پل
۱۴.میانگله
۱۵.اطرب
۱۶.آبلوء
۱۷.بهزادکلاه
۱۸.طوسکلاه
۱۹.ولین آباد
۲۰.شاه سفیدان
۲۱.علیکنده
۲۲. ماکران
۲۳.بزمین آباد
۲۴.ولاشد
۲۵.خورشه
۲۶.نوزر آباد
۲۷.دنگ سرک
۲۸.طبق ده
۲۹.آکند
۳۰.فیروزکنده
۳۱.مشهدی کلاه
۳۲.ماهفروجک
۳۳.تنگ لته
۳۴.ورکلا
۳۵.سورک
۳۶.جامخانه
۳۷.پنبه جار کوتی
۳۸.لله مرز
۳۹.انارمرز
۴۰.کلباد
https://eitaa.com/edmolavand/1078
💾شناسه۱۴۰۱۱۱۱۳۰۷۴۱

📩مقداد:
سلام، در کانال سندی وجود داره تحت عنوان" صورت املاک و مستقلات سردارجلیل کلبادی سال ۱۳۰۵ ش"، سند بدون آرم کانال را میتوانید در اختیارمون قرار بدهید، با تشکر

Mohsen Baker:
در سال ۱۳۹۹ قریب به ۱۵ سند خطی مختص به افرادی چون محمد اسماعیل خان باوند، منوچهرخان، امیرنصرت شکوه نظام، جهانگیرخان و صفربیک باکر، ظهیرالملک و اسپهبد قادر با اماکنی چون آب انبار، قارن سرا، شاه غازی و...در دستور کار بود که با وفات آن روحانی (مالک اسناد) ماموریت خوانش و نمایه برداری ناقص ماند.

📩مقداد:
سلام وقتتون بخیر ممنون بابت تلاشتون...
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜گزیده ای از زندگی و فعالیت های لطفعلی خان سردار جلیل(سالار مکرم)

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📜گزیده ای از زندگی و فعالیت های لطفعلی خان سردار جلیل(سالار مکرم):

-لطفلی خان سردار جلیل از بزرگ ترین مالکان مازندران و یکی از ثروتمندان ایران در عصر قاجار بود.آن زمان او به همراه امیرموید سوادکوهی-ریس کل قشون مازندران- و عباسقلی خان لاریجانی که از آمل تا لارجان املاک زیادی داشت،سه قدرت برتر مازندران محسوب می شدند که هر کدام افراد و نیروهای مسلح داشتند.

یک بار امیرموید در نکا و افراتخت ساری سنگر ساخت و سردار جلیل بر بالای تپه نارنج باغ سنگر گرفت.فوج سوادکوه نیروهای امیر موید و سرکردگان ساری،موسی خان اشرفی،اسماعیل خان سالار افخم دودانگه ای،حسن خان اعتماد نظام مدانلو،قاسم خان عبدالملکی و ایل کلباد نیروهای سردار جلیل را تشکیل می دادند.

دو سپاه آماده نبرد بودند که ظفرالسلطنه-حاکم گرگان-میانجیگری کرد و صلح برقرار شد.البته امیر موید و سردار جلیل یک بار دیگر و در اواخر سال ۱۲۹۷ شمسی هم رو در روی هم ایستادند که با وساطت ظهیرالملک و تبعید دو طرف دعوا قضیه فیصله یافت.

-سردار جلیل و برادرش حسین خان سرهنگ از طرفداران مشروطه بودند.بعد از فرمان مشروطه دو انجمن در ساری تشکیل شد:انجمن سعادت و انجمن حقیقت.با تاسیس انجمن حقیقت،همزمان اولین مدرسه علوم جدید ساری به نام سالاریه،در باغشاه توسط مشروطه خواهان راه اندازی شد.(اواخر سال ۱۳۲۴ قمری)هزینه این مدرسه را سردار جلیل تقبل کرد.او هر ماه ۵۰ تومان به این مدرسه که ۷۰ دانش آموز داشت، کمک می کرد.

-مدرسه تایید ساری هم سال ۱۳۳۲ قمری با کمک سردار جلیل و چند نفر دیگر راه اندازی شد.

(برگرفته از صفحات مختلف کتاب تاریخ دو هزار ساله ساری،نوشته حسین اسلامی)

"مازندنومه :سردار مشروطه خواه" http://www.mazandnume.com/fullcontent/14227/%d8%b3%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d8%b4%d8%b1%d9%88%d8%b7%d9%87-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87/


🏠عمارت سردار جلیل

خانه سردار جلیل در شهر ساری از بناهای مربوط به دوره قاجارمی باشد و متعلق به لطفعلی خان سردار جلیل از امرای با نفوذ ارتش وقت بوده و بخش بزرگی از منطقه ساری تا هزار جريب و دودانگه را اداره می‌كرده است. در دوره های گذشته بین خانه هاي مسكوني اعيانی با بناهاي مردم عادي تفاوت هاي بسياري وجود داشت به طوري كه در خانه هاي اعياني بيشتر از اصول و الگوي معماري دوره قاجار استفاده مي شد. خانه سردار جلیل نیز يكي از اين بناهاي مسكوني اعياني است و توسط استادان اصفهانی كه گروهی از معماران و نجاران بودند در زمینی به وسعت ۲۵۰۰ متر مربع بنا شد. این عمارت که تنها بنای خشتی سه طبقه در دوران خود محسوب می‌شد تماما با خشت خام چيده شده و نماي آنرا با آجر ، آهك و ساروج تزئين كرده اند. قطر ديوارهای خانه بين ۶۰ تا ۹۰ سانتيمتر است و در بالاي درب ها و پنجره ها طاق نماي قوسي به کار رفته است.

پیش از انقلاب، این عمارت به عنوان دبیرستان غیر انتفاعی مهرگان مورد استفاده قرار گرفت و در سال ۱۳۵۹ توسط شخصی به نام میرنژاد این ملک خریداری شد که تا چند سال قبل نیز درآنجا سکونت داشتند. پس از فوت وی این ملک به شرکت عمران و مسکن سازان استان مازندران جهت بازسازی و کاربری فرهنگی فروخته شده است. از جمله دیدنی های تاریخی شهر ساری خانه کلبادی است که به دستور سردار جلیل در محله‌ی آب انبار نوی ساری و به نام فرزند بزرگش امیر نصرت ساخته شد. این بنا دارای سبک معماری بومی-مسکونی و تکیه‌های دوره‌ی قاجار بوده و در بخش‌های مختلف آن نیز، هنرهای تزئینی زیبا و چشم‌نواز دوران قاجار مانند، گچ‌بری‌ها، ارسی‌ها و شیشه‌های رنگی به چشم می‌خورد.

این بنای تاریخی در محله بهرام اُتُر ساری واقع شده است و تنها بنای خشتی سه‌طبقه در دوران خود است. لطفلی خان سردار جلیل از بزرگ ترین مالکان مازندران و یکی از ثروتمندان ایران در عصر قاجار بود.آن زمان او به همراه امیرموید سوادکوهی-ریس کل قشون مازندران- و عباسقلی خان لاریجانی که از آمل تا لارجان املاک زیادی داشت،سه قدرت برتر مازندران محسوب می شدند که هر کدام افراد و نیروهای مسلح داشتند. یک بار امیرموید در نکا و افراتخت ساری سنگر ساخت و سردار جلیل بر بالای تپه نارنج باغ سنگر گرفت.فوج سوادکوه نیروهای امیر موید و سرکردگان ساری،موسی خان اشرفی،اسماعیل خان سالار افخم دودانگه ای،حسن خان اعتماد نظام مدانلو،قاسم خان عبدالملکی و ایل کلباد نیروهای سردار جلیل را تشکیل می دادند. دو سپاه آماده نبرد بودند که ظفرالسلطنه-حاکم گرگان-میانجیگری کرد و صلح برقرار شد.البته امیر موید و سردار جلیل یک بار دیگر و در اواخر سال ۱۲۹۷ شمسی هم رو در روی هم ایستادند که با وساطت ظهیرالملک و تبعید دو طرف دعوا قضیه فیصله یافت. سردار جلیل و برادرش حسین خان سرهنگ از طرفداران مشروطه بودند.بعد از فرمان مشروطه دو انجمن در ساری تشکیل شد:انجمن سعادت و انجمن حقیقت.با تاسیس انجمن حقیقت،همزمان اولین مدرسه علوم جدید ساری به نام سالاریه،در باغشاه توسط مشروطه خواهان راه اندازی شد.(اواخر سال ۱۳۲۴ قمری)هزینه این مدرسه را سردار جلیل تقبل کرد.او هر ماه ۵۰ تومان به این مدرسه که ۷۰ دانش آموز داشت،کمک می کرد.


#سند_خوانی | #خوانش
#نسخ_خطی | #سجل_احوال
#لطفعلی_خان
#سردارجلیل_کلبادی | #ساری

📜ورقه سجل احوال لطفعلی خان سردار جلیل کلبادی سال ۱۳۰۵ شمسی:

🕹اسم لطفعلی
محل تولد کلباد محال ساری
سن ۵۰ سال
شغل اربابی

📌پدر مرحوم حاجی مرتضی قلیخان
محل تولد کلباد
سن ۶۰ سال
شغل اربابی

📌جد مرحوم میرزا محمد خان
محل تولد کلباد
شغل اربابی

📌اسم عیال مرحومه رقیه خانم
سن ۵۰ سال

📝اسامی اولاد
پسر نصرت الله خان عزت الله خان
محل تولد کلباد
سن ۲۵ سال ۱۸ سال
شغل اربابی اربابی

📌دختر سکینه خانم خانم خانما
محل تولد کلباد
سن ۲۲ سال ۱۶ سال

📝اسامی اولاد پسری
پسر منوچهرخان عباسعلی خان انوشیروان خان
محل تولد ساری
سن ۱۳ سال ۶ سال ۲ سال
شغل محصل

📌دختر کشور خانم
محل تولد ساری
سن ۱۸ سال

https://eitaa.com/edmolavand/1079
💾شناسه۱۴۰۱۱۱۱۳۰۷۴۱
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#سند_خوانی | #خوانش
#نسخ_خطی | #مستقلات
#سردارجلیل_کلبادی | #ساری

📜صورت املاک و مستقلات سردار جلیل کلبادی سال ۱۳۰۵ شمسی شامل ۴۰ پارچه آبادی و روستا در ساری و اشرف و املاک متعدد شهری

📝اسامی مستقلات شهری:
باغ شهری ۵ قطعه
کاروانسرا ۶ دانگ
خانه های مسکونی شهری ۷ باب

📜املاک و مستقلات خارج از شهر:

۱.گلوگاه
۲.کوهی محله
۳.تپه کلباد
۴.خورشید کلاه
۵.لواسکر؟
۶.سراج محله
۷.تیرتاش
۸.لمراسک
۹.قلعه پایان
۱۰.پاسند
۱۱.کلت
۱۲.نارنج باغ
۱۳.چاله پل
۱۴.میانگله
۱۵.اطرب
۱۶.آبلوء
۱۷.بهزادکلاه
۱۸.طوسکلاه
۱۹.ولین آباد
۲۰.شاه سفیدان
۲۱.علیکنده
۲۲. ماکران
۲۳.بزمین آباد
۲۴.ولاشد
۲۵.خورشه
۲۶.نوزر آباد
۲۷.دنگ سرک
۲۸.طبق ده
۲۹.آکند
۳۰.فیروزکنده
۳۱.مشهدی کلاه
۳۲.ماهفروجک
۳۳.تنگ لته
۳۴.ورکلا
۳۵.سورک
۳۶.جامخانه
۳۷.پنبه جار کوتی
۳۸.لله مرز
۳۹.انارمرز
۴۰.کلباد
https://eitaa.com/edmolavand/1078
💾شناسه۱۴۰۱۱۱۱۳۰۷۴۱

📩مقداد:
سلام، در کانال سندی وجود داره تحت عنوان" صورت املاک و مستقلات سردارجلیل کلبادی سال ۱۳۰۵ ش"، سند بدون آرم کانال را میتوانید در اختیارمون قرار بدهید، با تشکر

Mohsen Baker:
در سال ۱۳۹۹ قریب به ۱۵ سند خطی مختص به افرادی چون محمد اسماعیل خان باوند، منوچهرخان، امیرنصرت شکوه نظام، جهانگیرخان و صفربیک باکر، ظهیرالملک و اسپهبد قادر با اماکنی چون آب انبار، قارن سرا، شاه غازی و...در دستور کار بود که با وفات آن روحانی (مالک اسناد) ماموریت خوانش و نمایه برداری ناقص ماند.

📩مقداد:
سلام وقتتون بخیر ممنون بابت تلاشتون...
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand

📸جهت دریافت نمایه ی این اسناد به کانال پژوهش ادملاوند در پیامرسان ایتا مراجعه کنید👇👇

https://eitaa.com/edmolavand/21656
https://eitaa.com/edmolavand/21657

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📚فهرست آثار محمد زکریای رازی دانشمند ایرانی

📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📚فهرست آثار محمد زکریای رازی

محمد زکریای رازی، پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی در قرن سوم و اوایل چهارم هجری بود. در مورد آثار رازی در لغت‌نامهٔ دهخدا آمده‌است: «ابن‌الندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یک‌صد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب «فهرست کتب رازی» یک‌صد و هشتاد و چهار دانسته‌اند. «کتاب‌های رازی برحسب فهرست بیرونی بدین ترتیب تقسیم موضوعی می‌شود: ۵۶ کتاب در پزشکی، ۳۳ کتاب در طبیعیات، ۷ کتاب در منطق، ۱۰ کتاب در ریاضیات و اخترشناسی، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در متافیزیک، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعاً بالغ بر یکصدوهشتادوچهار مجلد می‌شود و ابن ابی اصیبعه در عیون الأنباء فی طبقات الأطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمی‌شمارد.[۱]

محمود نجم‌آبادی استاد دانشگاه تهران در کتاب «مؤلفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی» (انتشارات دانشگاه تهران،) فهرست‌های ارائه شدهٔ ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و ابن القفطی و ابن ابی اصیبعه با یک‌دیگر تطبیق داده و در مجموع، دویست وهفتادویک کتاب و رساله و مقاله را فهرست کرده‌است.

در این مقاله علاوه بر لغت‌نامه دهخدا از کتاب محمد زکریای رازی طبیب، فیلسوف، شیمیدان ایرانی[۲] نیز استفاده شده‌است.

پزشکی

ویرایش

الحاوی، یک دوره کامل علم طب تا دوران رازی است.

الکناش المنصوری، که الطب المنصوری نیز خوانده می‌شود.

المرشد، که الفصول فی الطب نیز نامیده می‌شود.

من لایحضره الطبیب، نام دیگر کتاب طب الفقراء است.

المدخل الی الطب، پیش‌درآمد و مقدمه علم طب

الرد علی الجاحظ فی مناقضةالطب، که در آن رازی نظر جاحظ معروف را که نقض علم طب را رد می‌کرده، را رد کرده‌است..

الطب الملوکی، این کتاب یک دوره بیماری‌شناسی است.

القراباذین الکبیر

القراباذین الصغیر

کتاب الجدری و الحصبه

التقسیم و التشجیر، که رازی در این کتاب گونه‌های بیماری و علت‌های آن‌ها را با شرح و طبقه‌بندی آورده‌است.

الحصی فی الکلی و المثانه، در باب سنگ کلیه و مثانه است.

القولنج، در این کتاب از اقسام و انواع قولنج‌ها بحث می‌شود.

اوجاع المفاصل (دردبندها)

منافع السکنجبین، در باب خواص سکنجبین و موارد مصرف و تجویز آن است.

دفع مضار الاغذیه، در بارهٔ پیش‌گیری از ضررهای غذاها است.

''تقدیم الفاکهه قبل الطعام و تأخیر هامنه،'' در مورد خوردن میوه پیش و پس از غذا است.

الابدال، در بارهٔ جانشینی داروها.

الادویة الموجودة بکل مکان، دربارهٔ داروهایی که آسان درهرجا یافت می‌شود.

الابنة و علاج‌ها

فی هیئة القلب (تشریح قلب)

فی هیئة الانثین (تشریح خصیه‌ها یا خایهها)

فی هیئه الصماخ (تشریح پردهٔ گوش)

فی هیئه العین (تشریح چشم)

فی هیئه الکبد (تشریح جگر)

الرد علی الناشی فی نقضه الطب، در باب رد رازی بر نقض ناشی است که علم طب را نقض کرده‌است.

فی المحنه الطبیب و کیف ینبغی ان یکون حاله فی نفسه و بدنه و شربه، دربارهٔ آزمون پزشک و این که باید چگونه باشد.

فیماجری بینه و بین جری الطبیب فی التوت عقیب البطیخ، گفت‌وگو بین رازی و جری پزشک در باب خوردن توت پس از خربزه

فی العلة آلتی تحدث الورم و ازکام فی روس بعض الناس وقت الورد، در سبب آن‌که آماس و زکام در سر بعضی از مردمان، وقت گل سرخ عارض می‌شود.

فی الإستفراغ المحمومین قبل النضج، در این که استفراغ پیش از بهبودی لازم است.

فی تبرید الماء عیل الثلج و تبرید الماء یقع الثلج فیه، دربارهٔ آبی که با برف سرد شده باشد و آبی که بر برف گذارده و سرد شده باشد.

فی العله آلتی لها بزعم بعض الجهال الاطباء ان الثلج یعطش، در علت آن‌که بعضی پزشکان نادان تصور می‌کنند که برف تشنگی می‌آورد.

العلل القاتلة، دربارهٔ بیماری‌های کشنده‌است.

فی علة الموت الحوی من السموم، دربارهٔ علت مرگ سریع از زهر است.

اطمعة المرضی، درباب غذای بیماران است.

الفالج

اللقوة، عبارت است از فلج عصب صورت و نتیجه حاصل از آن کجی دهان می‌باشد.

فی ان الحمیه المفرطه تضر بالا بدان، در این که پرهیز مفرط برای بدن انسان مضر است.

فی ان الطین المتنقل

فی علة تعیش السمک، درآن‌که ماهی تشنگی آورد.

فی العله آلتی لها صار الخریف ممرضا، در سبب آن‌که پاییز بیماری‌زا است.

فی ان الطبیب الحاذق لبیس هومن قدر علی ابراء جمیع العلل و ان ذلک لیس فی الوسع، در این که پزشک توانا، قادر به درمان همهٔ بیماری‌ها نیست.

فی التلطف فی ایصال العلیل الی بعض شهواته، در لطف ورزیدن پزشک برای برخی بیماران در بعضی امیال آن‌ها

فی العلع آلتی یذم لها بعض الناس و عوامها الطبیب و ان کان حاذقا، در سبب آن‌که بعضی مردم و عوام‌الناس پزشک را رها می‌کنند، هر قدر هم که حاذق باشد.

فی العلة آلتی لها ینجح جهال الاطباء و العوام و النساء اکثر من العلماء، در علت آن‌که پزشکان نادان و عوام و زنان بیش از پزشکان دانشمند توفیق می‌یابند. (با کتاب ۵۵ در همین سیاهه سنجیده شود)

خطاء غرض الطبیب، دربارهٔ خطا و اشتباهات پزشک

اختصار کتاب النبض الکبیر لجالینوس

اختصار کتاب حیله البرء لجالینوس

تلخیص کتاب العلل و الاعراض لجالینوس

تلخیص کتاب العلل المواضع الألمه لجالینوس

تلخیص کتاب فصول بقراط

فیما لایلصق مما یقطع من البدن، در بارهٔ این که نمی‌توان بعضی اندام‌های بدن را پیوند زد، اگر چه کوچک باشند.

فی العله آلتی لها لا یوجد شراب یفعل فعل الشراب الصحیح بالبدن، در بارهٔ اثری که مشروب سکر و غیر سکر در بدن می‌گذارد.

کیفیة الاغتذاء، در باب کیفیت تغذیه‌است.

فی الأغراض الممیله لقلوب کثیر من الناس عن أفاضل الأطباء إلی اخسائهم، در این باره که دیدگاه مردم از پزشک توانا به پزشکان پایین‌تر متمایل می‌گردد. (با کتاب ۴۵ در همین سیاهه سنجیده شود)

فی الجبر، دربارهٔ شکسته‌بندی است.

فی ان العلّة الیسیرة بعضها أعسر تعرفا و علاجا من الغلیظه، در آن‌که درمان بعضی بیماری‌های آسان و پیش‌پا افتاده، دشوارتر از بیماری‌های شدید است.

تقسیم الأمراض و أسبابها و علاجاتها علی الشرح، در طبقه‌بندی مشروح و علت‌ها و درمان‌های بیماری‌ها

المشجر فی الطب علی طریق کناش

فی العلل المشکله، در بیماری‌های صعب و مشکل

کتاب الباه، از ضررها و اسراف وموقع و نافع امر باه و مواد مولد منی و تکثیر و رقت آن و غذاها و داروهای مولد و رفع‌کنندهٔ باه بحث می‌کند.

فی السکر

فی التعری و التدثر، در علت آن‌که حرارت گاهی با برهنه‌شدن و زمانی با پوشیده شدن برطرف می‌گردد.

مایعرض فی صناعة الطب

کتاب النقرس و عرق المدینی، دربارهٔ بیماری نقرس و پیوک (با کتاب ۷۴ در همین سیاهه سنجیده شود)

کتاب الصیدنة، دربارهٔ داروسازی است.

فی معرفة تطریف الأجفان، در شناسایی به‌هم زدن پلک‌های چشم

فی شرف العین، در فضیلت و برتری چشم بر سایر حواس

فی العمل بالحدید و الجبر، در اعمال جراحی با چاقو و شکسته‌بندی

کتاب الکبیر فی العطر و الأنجبات و الأدهان، کتاب بزرگ رازی در عطر

اثبات الطب، در اثبات پزشکی

کتابان فی التجارب

فی الفصد، دربارهٔ رگ زدن و خون گرفتن

فی النقرس (با کتاب ۶۵ در همین سیاهه سنجیده شود)

فی العلة آلتی صار النائم یعرق أکثر من الیقظان، در علت آن‌که افراد در خواب، بیشتر از بیداری عرق می‌کنند.

کتاب الفاخر

فی صناعة الطب و وضعها و تمییزها

برء الساء (درمان فوری)

فی علاج العین بالحدید، در درمان چشم با چاقو

فی الأدویة العین و علاجها و مداواتها و ترکیب الأدویة لما یحتاج الیه من ذلک، در داروها و درمان بیماری‌های چشم و ترکیب داروها

کتاب سرّ الطب

منافع الأعضاء (فیزیولوژی)

کتاب صفات البیمارستان، در بارهٔ ویژگی‌های بیمارستان

فی الثقال الأدویة المرکبة، در بارهٔ سنگینی داروهای مرکب

کلام الفروق بین الامراض، در ویژگی‌ها و فرق بین بیماری‌ها

کتاب الکافی فی الطب

الأغذیة المختصرة

مقالةه فیما سئل عنه فی انه لم صار من قل جماعة من الإنسان طال عمره

تذکره مفیده

فی اختلاف الدم، در بارهٔ اختلاف خون آدمی است.

اتخاذ ماءالجبن، در بارهٔ خواص آب‌پنیر است. (با کتاب ۹۲ در همین سیاهه سنجیده شود)

من کتاب الالبان فی منافع ماءالجبن، در بارهٔ خواص آب پنیر و شیر است. (با کتاب ۹۱ در همین سیاهه سنجیده شود)

مفید الخاص

الخواص

رسالة لأبی‌بکر محمد بن زکریا الرّازی لبعض تلامذته و قد إختصه بعض الملوک

الأکلیل (کتاب تاج)

منافع المومیاء در بارهٔ خواص و منافع مومیاء است.

تدبیر الصبیان یا پزشکی کودکان که اولین کتاب درباره پزشکی کودکان به‌شمار می‌رود.

کیمیا (شیمی)

ویرایش

این فهرست از کتاب‌های کیمیایی رازی، از رسالهٔ فهرست کتاب‌های تألیفی رازی از ابوریحان بیرونی در بخش کیمیائیات نقل می‌شود.[۳]

المدخل التّعلیمی

علل المعادن و هو المدخل البرهانی

إثبات الصّناعة

کتاب الحجر

کتاب التّدبیر

کتاب الإکسیر و یوجد علی نسختین

کتاب شرف الصّناعة

کتاب التّرتیب و هو الرّاحة

کتاب التّدابیر

کتاب الشّواهد

کتاب محن الذهب و الفضة

کتاب سرّ الحکماء

کتاب سرّ

کتاب سرّ السّرّ

کتابان فی التّجارب

رسالة إلی فاین

منیة المتمنی

رسالة إلی الوزیر القاسم بن عبیدالله

کتاب التّبویب

الرّدّ علی الکندی فی ردّة علی الکیمیاء

فی الرّدّ علی محمّد بن اللّیث الرّسائلی فی ردّة علی الکیمیائیّین

فیزیک

ویرایش

سمع الکیان (سماع طبیعی) الهیولی الصغیر.

الهیولی الکبیر.

فی الزّمان و المکان.

فی الفرق بین إبتداء المدّة و بین إبتداء الحرکات.

فی اللّذّة.

فی البحث عن الأرض اهی حجریّة أو طینیّة.

فی علّة جذب المغناطیس الحدید.

منطق

ویرایش

المدخل إلی المنطق.

فی المنطق بألفاظ متکلّمی الإسلام.

کتاب البرهان.

کیفیّة الإستدلال.

ریاضیات

ویرایش

فی الهیئة.

فی علة قیام الارض وسط الفلک.

فی مقدار مایمکن ان یستدرک من النجوم.

فی کیفیة الابصار.

فی ان الکواکب علی غایة الاستدارة لیس فیها نتوء واعوار

فلسفه

ویرایش

میدان العقل.

العلم الالهی الصغیر علی رای سقراط.

العلم الالهی الکبیر.

فی الفلسفة القدیمة.

نقض کتاب فرفوریوس الی انابو المصری

السیرة الفلسفیة. (این کتاب از سوی عباس اقبال آشتیانی ترجمه شده و یک بار به همین نام در سال ۱۳۴۳ و بار دیگر با نام سیرت فلسفی در سال ۱۳۱۵ خورشیدی به چاپ رسیده‌است.

طب روحانی، در اخلاق و فلسفه. (این کتاب از سوی پرویز اذکایی ترجمه شده و در سال ۱۳۸۲ در تهران به چاپ رسیده‌است)

فی حیل المتنبئین / مخاریق الانبیاء

فی النبوات / نقض الأدیان

متافیزیک

ویرایش

النفس الصغیر.

النفس الکبیر.

فی ان جواهرالاجسام.

فی ان الحرکة معلومة غیر مرئیه

پانویس

ویرایش

علی‌اکبر دهخدا، صفحهٔ ۵۷۷

محمود نجم‌آبادی، صفحهٔ ۴۷ تا ۱۱۷

محمود نجم‌آبادی، صفحهٔ ۱۸۷ و ۱۸۸

منابع

ویرایش

نجم‌آبادی، محمود (۲۵۳۵شاهنشاهی)، محمد زکریای رازی طبیب، فیلسوف، شیمیدان ایرانی، تهران: انتشارات دانشگاه رازی تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)

دهخدا، علی‌اکبر (۱۳۳۴)، لغت‌نامه دهخدا، جلد۴۳ شماره مسلسل۱۹۵، به کوشش زیر نظر دکتر محمد معین.، تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغت‌نامه، ص. ۵۷۷


پژوهش اِدمُلّاوَند:
🔹سالروز بزرگداشت ابوبکر محمّد بن زَکَریای رازی

📅 پنجم شهریورماه

👤 محمد بن زکریای رازی، پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان برجسته ایرانی، از نامداران تاریخ علم است که آثار و پژوهش‌های ارزشمند او جایگاهی ماندگار در تمدن اسلامی و جهان دانش دارد.

🧪 او را «پدر شیمی نوین» و از پایه‌گذاران پزشکی بالینی می‌دانند؛ اندیشمندی که با نگاه نقادانه و روحیه پژوهشگرانه، افق‌های تازه‌ای را فراروی علم گشود.

🌿 یاد و اندیشه‌های این حکیم نامدار ایرانی، چراغی روشن برای جویندگان دانش و الهام‌بخش تلاش در مسیر پیشرفت علمی و تعالی انسانی است.

✅ زکریای رازی، داشمند همه چیزدان

▫️به دلیل تسلط رازی بر علوم مختلف، از جمله پزشکی، شیمی، فلسفه، ریاضیات و کیهان‌شناسی، به او لقب "همه‌چیزدان" داده شد. او موفق به کشف الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) شد. همچنین توانست اکسید آرسنیک را با سوزاندن زرنیخ و زنگار را با ترکیب سرکه و مس تهیه کند.

▪️به گفته جورج سارتن رازی به عنوان بزرگترین پزشک اسلام و قرون وسطی شناخته شده است. او سرپرستی بیمارستان‌های بزرگی مانند بیمارستان مقتدری بغداد را بر عهده داشت و آثار ماندگاری در زمینه پزشکی از جمله کتاب "المنصوری" از خود به جای گذاشت.

➖تعداد آثار رازی بسیار زیاد است و در منابع مختلف از ۱۶۷ تا ۲۳۸ اثر ذکر شده است. به پاس خدمات او در زمینه داروسازی و شیمی، روز پنجم شهریور سالروز تولد این پزشک مسلمان ایرانی، به نام روز بزرگداشت رازی و روز داروسازی نام‌گذاری شده است.

🔹ابوبکر محمّد بن زَکَریای رازی

📚همه‌چیزدان، پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی است.
رازی آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته‌است و به‌عنوان کاشف الکل، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) و نفت سفید مشهور است.
وی همچنین دربارهٔ کیهان‌شناسی، منطق و ریاضیات نیز آثاری دارد.

✍نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کُنیه‌اش ابوبکر بود و در ری متولد شد به همین دلیل است که او را با نام رازی نیز میشناسند زیرا در گذشته به اهالی شهر ری، رازی می‌گفتند (رازی به معنای منسوب بودن به ری است).

📜مورخان شرقی در کتاب‌های خود او را محمد بن زکریای رازی خوانده‌اند اروپاییان و مورخان غربی در کتاب‌های خود از او به نام‌های رازس (Rhazes=razes) و الرازی (Al-Razi) یاد کرده‌اند.

📜به‌گفتهٔ #ابوریحان_بیرونی وی در شعبان سال ۲۵٠ هجری (۸۶۵ میلادی و ۵ شهریور ۲۴۴ خورشیدی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانی او در این شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود می‌نواخته و گاهی شعر می‌سروده است.
بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم پزشکی را آموخت.
بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن که در این راه چشمش بر اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد.در کتاب‌های مورخان اسلامی آمده است که رازی پزشکی را در بیمارستان بغداد آموخته است. در آن زمان، بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی‌شاپور بوده است.
رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آن‌جا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت. سپس ریاست بیمارستان معتضدی بغداد را بر عهده گرفت.
پس از مرگ معتضد، خلیفهٔ عباسی به ری بازگشت و عهده‌دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود.
🔴رازی در اواخر عمر خود نابینا شد. دربارهٔ علت نابینا شدن او روایت‌های مختلفی وجود دارد؛ بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه می‌داند.

🔲رازی در سال ۳۱۳ قمری (۳۰۴ خورشیدی) در ری درگذشت. مکان اصلی آرامگاه رازی تا امروز ناشناخته مانده است.

👈رازی طبیبی حاذق و پزشکی عالی قدر بود و در زمان خود شهرت به سزایی داشت. رازی از زمرهٔ پزشکانی است که بعضی از عقاید وی در درمان طب امروزی نیز به کار می رود،

📌در مورد آثار رازی در لغت نامهٔ دهخدا آمده است:
«ابن الندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یک صد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب «فهرست کتب رازی» یک صد و هشتاد و چهار دانسته اند.
🖊گردآورنده و بازنشر:
#محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۶۰۵۰۹۵۲
📖بیشتر بدانید 👇👇
https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/845
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

✅ زکریای رازی، داشمند همه چیزدان

#تقویم_تاریخ
#شهریور_۵
#زکریای_رازی
https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/845
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🎥 هنر بیمارستان‌سازی زکریای رازی در قرن چهارم
#زکریای_رازی
https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/845
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

به بهانه بزرگداشت #زکریای_رازی و روز دارو سازی.

📌صفر تا صد زندگی محمد بن زکریای رازی.
https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/845
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#زکریای_رازی

پنجم شهریور روز بزرگداشت حکیم ایران زمین جناب محمد ابن زکریای رازی رحمت الله
https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/845
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─