📜#نورزما بیس شش یا بیس شش عیدما
📜#نورزما بیس شش یا بیس شش عیدما
💥«جشن ها و آیین را در ایران – مانند هر جامعه و کشور دیگری- می توان به چند دسته رده بندی کرد:
۱-جشن ها و آیین های باستانی و اسطوره ای و فصلی؛
۲ - جشن ها و آیین های دینی و مذهبی؛
۳- جشن ها و آیین های ملی،؛ میهنی، حکومتی
۴- جشن ها و آیین های خانوادگی
۵- جشن ها و آیین های منطقه ای»
(روح الامینی 15-14/1376)
✍#مازندران مانند دیگر نقاط ایران هم دارای جشن های ملی و باستانی است و هم جشن های منطقه ای. هر چند با اندکی تسامح می توان موارد پنجگانه را در مازندران مورد بررسی قرار داد اما بعضی از این جشن ها پررنگ ترند و حال و هوای خاصی در هر منطقه و آبادی دارند.:
۱-جشن باستانی و ملی مثل عید نوروز یا شب چله (اخیرا) از اهمیت ویژه ای برخوردار اند.
۲- جشن های دینی- مذهبی مثل عید قربان، عید فطر، تولد پیامبر، حضرت علی، امام زمان(نیمه شعبان) و.. مثل همه جای ایران گرامی داشته می شود.
۳-جشن میهنی با جاهای دیگر ایران تفاوتی ندارد، مثل ۱۲ فروردین، ۲۲ بهمن
۴- جشن ها ی خانوادگی مثل جشن تولد، ختنه سورون، پنجگ شو....
۵- جشن های منطقه ای یا استانی مثل تیرما سیزه شو یا بیس شش نورزما و... که در استان های شمالی با اندکی اختلاف در نام و زمان اجرا، برگزار می شود.
هر چند این دسته از آیین ها بازمانده از ایران باستان اند اما امروز جشن منطقه ای و استانی محسوب می شود، اما در کنار این بزرگداشت ها جشن هایی مثل خرمن، ورینا و... برگزار می شد/ گاهی می شود.
📌تعریف بیس شش نورزما:
آیین باستانی است همراه با جشن و سرور، براساس گاهشماری بومی مازندرانی که در ۲۶ نوروزماه مازندرانی برابر با ۲۸ تیرماه شمسی و ۲۶ اسفندماه فرسی یا یزگردی نو در بسیاری از جاهای مازندران با اندکی اختلاف در روز اجرای مراسم برگزار می شود.
⏰زمان و تاریخ:
زمان برگزاری بیس شش نورزما (اسفندماه فرسی) پنج روز مانده به سرآغاز سال تبری است.
سال تبری در اول فردینه ما (=فروردین ماه مازندرانی) که تقریبا برابر است با دوم مردادماه شمسی آغاز می شود. این تقویم بر مبنای تقویم فرسی یا یزگردی نو محاسبه می گردد؛ یعنی سال دارای ۱۲ ماه سی روزه به همراه پنج شبانه روز افزوده؛ اندگاه یا خمسه ی مسترقه با نام پتک در پایان ماه هشتم است و کبیسه در آن اجرا نمی شود.
(ذبیحی: ۱۳۸۳، ۹۸)
📌ماه های تبری گردان است. یعنی هر ۱۲۸ سال یک ماه جلوتر می رود. چرا که مردم کسری شش ساعت پایان سال خورشیدی را حساب نمی کنند که هر چهار سال تقریبا یک روز می شود. و هر ۱۲۸ سال سی و یک روز.
( کیا: ۱۳۱۶ یزدگردی، ۲۸۴)
👈این در حالی است که در جاهای مختلف مازندران روزهای مورد محاسبه با هم فرق دارد، مثلا از غرب تا شرق ده الی پانزده روز تفاوت زمانی در اجرای مراسم وجود دارد.
📌امروزه مردم مازندران از سه نوع تقویم استفاده می کنند، پرکاربردترین آن تقویم جلالی یا شمسی است که بین عامه ی مردم به ویژه تحصیل کرده ها و جامعه ی شهری کاربرد همگانی دارد.
دیگری تقویم قمری معروف به آسمانی است که بر اساس ماه های سال قمری سنجیده می شود، افرادی که از این تقویم استفاده می کنند معمولا بی سوادند و با مشاهده ی ماه در آسمان روزهای آن را تشخیص می دهند.
تقویم سوم گاهشماری بومی مازندران است که به تقویم زمینی معروف است، امروزه این تقویم از اوایل مرداد ماه شمسی شروع می شود و جشن بیس شش نورزما بر اساس آن برگزار می شود. این جشن در مناطق مختلف مازندران به نام های بیس شش نورزما bissƏ ŠƏŠe nurzƏ mâ یا نرزما nƏrzƏmâ بیس ششِ عید ما bisƏ ŠƏŠe ?aydƏmâ ( مردگون عئید mƏrdƏgun ?aid = عید مردگان ) و بیس شش اسپه جانه ما (?Əspe jânƏ mâ) مشهور است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
💠علت یا شان نزول بیس شش #نورزما:
دلایل متعددی وجود دارد تا چنین مراسمی را مردم در طول تاریخ برگزار کنند:
۱- جشن(عید) مردگان:
آخر سال تبری موسوم به بیس شش نوروز ما مردم به مزار رفته و برای اموات خیرات می کنند و با پخش گل و شیرینی جشن می گیرند که به جشن مردگان موسوم است. «همان گونه که در ایران باستان اواخر اسفند جشن "فروردگان" می گرفتند، در #الاشت و دیگر مناطق مازندران در اواخر بیس شش عید ماه جشن می گیرند. در حقیقت یادگاری نهادن خوراک و نوشیدنی است برای مردگان.
۲- پیروزی #کاوه_آهنگر بر #ضحاک:
حکومت نمادین و تمثیلی هزار ساله ی ضحاک ماردوش عاقبت در چنین روزی به دست #فریدون_کیانی واژگون می شود و طومار سیاه آن برای همیشه از دفتر روزگار حذف می گردد.
این موضوع هم در روایت های کتبی و هم در روایت های شفاهی به طور مفصل بیان شده است: با روئیدن دو مار سیاه بر شانه های ضحاک، مغز جوانان خوراک مارها می گردد، تا این که کاوه آهنگر بر ضد ضحاک قیام می کند و او را از تخت به زیر می کشد و فریدون را به پادشاهی می رساند و ضحاک را در کوه دماوند به بند می کشاند.
مردم هم با شنیدن خروج کاوه و فریدون بر ضحاک و شکست او به بند کشده شدنش به شادمانی و خوشی پرداختند.
📌روایت های مردمی هم کم و بیش شبیه روایت های کتبی است:
کاوه آهنگر می خواهد ضحاک را گردن بزند اما مردم راضی نمی شوند. او از ترس قیام مردم او را به کوه دماوند می برد و در چاهی به بند می کشد، هنوز ضحاک در چاه به بند است و صدای ضعیفی از ته چاه به گوش می رسد: بریز که سوختم، بریز که سوختم. این صدای ضحاک است. تشنه اش است کاوه به او قول داد به کامش آب بریزد اما آب نداد.
کاوه هزار سال، یک روز کم شاهی کرده است.... کاوه ضحاک را به طرف چاه سرازیر کرده است ضحاک می بیند هوای داغی دارد او را می سوزاند با صدایی ضعیف می گوید بکش بالا که سوختم و همین الآن هم اگر کسی سر آن چاه برود و گوش بدهد آن صدا به گوش می رسد .... مارها مغز سر ضحاک را خوردند و او همان جا مُرد.» مردم بر بالاي بام ايران يعني دماوند كوه رفته گون را آتش زدند تا از اين طريق به مردم اعلام كنندكه ضحاك ماردوش شگست خورد.
📌مردم #لاریجان از آن زمان تا کنون به یادگار و یادمان آن روزگار آتش افروخته و جشن می گیرند. شادی و پایکوبی می کنند.»
۳- جشن شالی:
در بعضی از روستاهای #آمل از جمله اسکی محله و منطقه دابو جشن دروی برنج می نامند. «بعضی از روستا های #سوادکوه مانند کچید زیراب و ... به "جشن شالی" معروف است.
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۲ ساعت 9:39 توسط نادعلی فلاح |
"نورزما بیس شش یا بیس شش عیدما" http://n-fallah.blogfa.com/post/174
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─