🐎اسب وسیله ی ایاب وذهاب دامداران عزیز ارتفاعات مازندران است

🐎اسب وسیله ی ایاب وذهاب دامداران عزیز ارتفاعات مازندران است.
🐎🐄🐂🐃🐏🐐🦌

دامداران خوش سلیقه به اسب توجه ویژه دارند طوری که رخت های زیبا با لوازم تزئینی مثل دانه های آبی رنگی(کِعومیرکا)جهت چشم زخم،مگس پران را بر تن اسب می پوشانند و یال اسب را آرایش می کنند و تن اسب را تیمار می کنند.
🐎🐎
وسایل همراه اسب را به نام مازندرانی،اوسار(افسار)، تنگ(کمربند)، پالون (چادربرزنتی ضدآب)، پالون لَمِه(نمدپشت اسب) و عرق گیر،میرکا و مگس پران نامگذاری می نمایند.

مردم مازندران به حیوانات خانگی احترام گذاشته و براشون اسم انتخاب میکنند حتی برای مرغهای خانگیشون.

🐎 نام های رنگ اسب هم کران، قزل، ابلق، قشکه، قرا، سمن می باشد.
قزل:سفید
قرا:سیاه
کران:قهوه ای
سمن:زرد😡
قشکه:سرودمش سفیدباشد
ابلق:سروگردنش سفیدی بیشترباشد.
شمه خنابدون🌸🌺
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜 نامهای ( کاس کَچِه ) به زبان تبری ( مازندرانی ) در بخش بابلکنار، بندپی و سوادکوه و...

📜 نامهای ( کاس کَچِه ) به زبان تبری ( مازندرانی ) در بخش بابلکنار، بندپی و سوادکوه و شاید دیگر مناطق مازندران ! :

🔺 قسمت نخست 🔺

👈 کاس کچه = انواع ظرفهایی که یکجا جمع شده باشد , مثلا چاشتِ کاس کچه یعنی ظروفی برای ناهار که شامل قاشق و بشقاب و پارچ آب و ووو باشد.
🔺خیلی از این ظرفها دیگر وجود ندارد و یا استفاده نمیشود ! این ظرفها از جنس چوب / برنز / مس / آهن / چدن و گِل بودند.
👇👇
🔺بعدها با پیدایش پلاستیک و استیل و روی و سرامیک , بعضی این ظرفها از این جنس هم ساخته شدند.

🔺به ظرفِ جنس برنز میگفتن برنجی و به ظرف جنس مس میگفتند مِرس و یا مرسِ پَر .
ظروف برنزی را برای براق و تمیز کردن , با کمی آب نارنج می شستن.

🔹 تَشتِک = tash tek / ظرفی از جنس برنز بود که همان قندان امروزی بود و گاها داخلش شکر سفت نیشکر ( لَلِه شکِر ) , بِشتِزیک, توت خشک, کشمش و این قبیل چیزها که با چای میخورن میریختن .
این ظرف در دو سایز بزرگ و کوچک بود. شکلش حالت گرد بود ولی مثل کاسه زیاد گود نبود. هم ساده و هم طرح دارش وجود داشت.

🔹 زیر دَسّی : از جنس بُرنز بود . از نعلبکی بزرگتر و در شکلهای مستطیل , مربع , بیضی بود . و استکان چای که گرم بود را توی زیردستی میذاشتن ( البته استکان با نعلبکی باهم )
زیردستی را بیشتر برای مهمون ها بعنوان احترام میذاشتن و روزمره در منزل زیاد استفاده نمیشد .

🔹 لَوِه = قابلمه کوچک که روزمره داخلش برنج یا خورشت درست میکنن.

🔹 دیگ = قابلمه بزرگ که اصولا در مراسم ها و جشنها مثل عروسی و عزایی استفاده میشد
این دیگ ها طبق وزن برنجی که داخلش پخت میشود نام دارد مثلا دیگِ پنج مِنِ پَج , یعنی دیگی که داخلش ۵ مَن برنج میشود پخت کرد .

🔹 لاقِلی = امروزه میگویند تابه
که سایزهای مختلفی داشت و دسته اش خیلی بلندتر از دسته تابه های امروزی بود چون قدیم روی آتش غذا میپختن دسته را بلند میساختن تا هور و شعله آتش قسمت انتهای دسته نرسد و آشپز بتواند راحتتر حمل و نقلش کند.

🔹مَجمِعه = در قدیم چون زیاد بشقاب نبود , برنج را یکسره داخل مجمعه میریختن و خورشت را روی برنج میریختن و پدر و مادر و بچه ها دور مجمعه می نشستن و هر کدام از گوشه سمت خود شروع به خوردن غذا میکردن.
مَجمِعه گرد بود و دورش عاج دار بود که برنج از داخلش نریزد
بعدها بشقاب مُد شد .

🔹 دوری = بشقاب
چون بشقاب های قدیم همه گرد بود آنرا دوری میگفتند , دوری یعنی دور تا دورِ یک شیِ گرد.

🔹 کَچِه = اغلب جنس چوب بود . و کار قاشق امروزی را انجام میداد.

🔹 کِترا = ket ra
اغلب جنس چوب بود و از کچه بزرگتر بود / هم به ملاقه و هم به کفگیر امروزی , یکسره کترا میگفتند .

🔹 پیعَلِه / جام = همان کاسه امروزی . تلفظش احتمال همان مخفف پیاله در زبان پارسی ست.

🔹 جامبِلیک = یعنی جام کوچک که نمونه امروزی آن همان کاسه ماست است که برای هر شخص داخلش ماست میریزن و روی سفره غذا میگذارند.

#پژوهش_اِدمُّااوَند_مازندران

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

  📚 گاهی خودت را  مثل یک کتاب ورق بزن

⊰❀⊱━⊰﷽⊱═━═━⊰❀⊱
ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ

📚 گاهی خودت را
مثل یک کتاب ورق بزن ؛
🌼📚🌼
✍انتهای بعضی فکرهایت نقطه بگذار که بدانی باید همان جا تمامش کنی ...
🌼📚🌼
✍بین بعضی حرفهایت ، ویرگول ، بگذار که بدانی باید با کمی تامل بیانشان کنی ...
🌼📚🌼
✍پس از بعضی از رفتارهایت هم !!علامت تعجب!! که از تو این حرکت درست است !!
و آخر برخی عادت هایت نیز علامت سوال بگذار؟؟
🌼📚🌼
✍تا فرصت ویرایش هست خودت را هر چند شب یکبار ورق بزن حتی بعضی از عقایدت را حذف کن
اما بعضی را پر رنگ ....
🌼📚🌼
✍خودت را ویرایش کن تا دست سنگین
روزگار ویرایش نکند زندگیت را ...

⊰❀⊱━⊰اِدمُلّاوَند⊱═━═━⊰❀⊱

💌با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، نگارنده ادعایی بر نگارش اثری جامع ، کامل و بدون عیب و نقص ندارد و مطالب ارائه شده در این پژوهش تا زمانی دارای اعتبار خواهد بود که اسناد و مدارک جدیدی که دارای اصالت باشد، آن را نفی نکند.
✍محسن داداش پور باکر

⊰❀⊱━⊰پژوهش⊱═━═━⊰❀⊱

📜مراحل درخواست صدور شجره نامه و خوانش اسناد:

۱/صدور شجره نامه با درخواست کتبی و طبق شرایط ممکن است.

۲/خوانش اسناد بصورت حضوری و با شرایط انجام میشود.

۳/درخواست شما باید بدین شکل مکتوب و امضا شود.👇👇

📝بنام خدا
جناب آقای محسن داداش پور باکر
سلام
موضوع:
احتراما در خصوص شجره ی خانوادگی اینجانب...، فرزند...[نام پدر و مادر]،تاریخ تولد...،کدملی...، ساکن...، تحصیلات...شماره تلفن... در حد امکان و صلاحدید اظهار نظر و اقدام نمائید.
تاریخ:
امضا
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜مستندات برخی از جنگ ها و نزاع های محلی بین سوادکوه و بندپی در گذشته

پژوهش اِدمُلّاوَند:
📜مستندات برخی از جنگ ها و نزاع های محلی بین سوادکوه و بندپی در گذشته:

💞مردم سوادکوه و بندپی همواره در کنارهم بوده و هستند. اشتراکات فرهنگی و اجتماعی آنان از گذشته تا کنون نشان از ریشه ی واحد آنان دارد. در تاریخ وجود برخی سلایق و اقتضائات شخصی افراد حکومتی، حقوقی و بعضا حقیقی موجب وقایع و رخداد های بزرگ و تلخ میشد که از جمله ی آن می توان به رفتارهای بیجن رئیس لفوری اشاره نمود که به آن نیز می پردازیم .
👇👇
🔎با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، نگارنده ادعایی بر نگارش اثری جامع ، کامل و بدون عیب و نقص ندارد و مطالب ارائه شده در این پژوهش تا زمانی داری اعتبار خواهد بود که اسناد و مدارک جدیدی که دارای اصالت باشد، آن را نفی نکند.

✍محسن داداش پور باکر

📚مستندات تاریخی:
👇
۱/ ابن اسفندیار در یادکرد ماجرای فریدون می نویسد: (( جمعیت رونقی گرفت به طرف لفور به دیه ماوجکوه افتادند.قوم امیدوارکوه و انبوهِ کوهِ قارن بدو پیوستند و برای او گرزی به صورت گاو ساخته...مردم به کنار آمدند...)) و در نهایت ضحاک را برانداخت.
مشارکت اهالی امیدوارکوه[بخش غربی قارن کوه] در این پیروزی چنان در ذهن مردم این سامان ماند که هنوز در ۲۶ عَیدِ ماه طبری برای یادمان آن مراسم برگزار میکنند.

[قارن کوه: بخش باستانی و کوهستانی طبرستان است که از چلاو تا مرز شهریارکوه؛پریم را در بر میگرفت و شاهان آن را ملوک الجلال میخواندند.]

📚منبع: ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان،ج ۱،ص ۵۸
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۲/چگونگی ایجاد شهر تریجه(که در ابندای خاک بندپی قرار دارد) آمده است فرخان بزرگ (۵۶_۱۰۰/۱ ق) به هنگام درگیری با ترکان مهاجم پس از ((تحصن و تمکین مداخل و مخارج ولایت از هامون برخاسته و به موضعی که فیروز گوین به حدّ لفور باز شده و نشسته [بود])).

📚منبع:ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان،ج ۲ (الحاقی) ص۷۳

✍برخی معتقدند در این هنگام میان قشون بندپی و برخی از گروه های سوادکوه و آلاشت جنگی رخ داده است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۳/ پس از رهایی اسپهبدعلاالدوله علی باوند از زندان در اصفهان وی با گروهی از سران طبرستان به سوی زاد و بوم خود رهسپار شد. ((ابوالحسن لفور را چون معلوم شد که اصفهبد برسید،قاصد فرستاد و گفت که دوهزار مرد جمع کرده ام و مال و جان فدای تو خواهم کرد به سیچه رود[سجرو بندپی] نشستم. اصفهبد از این جانب بیامده با بنده آنچه باید کرد،کند. اصفهبد روی بدو نهاد.))
📚ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان،ج ۲، ص۴۸
✍برخی ماجرای درگیری تپه فریدون لمسوکلا بندپی شرقی را به این زمان نسبت می‌دهند.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۴/ درگیری در آبندان و انیجدان در سال ۵۳۲ قمری:
این دو آبادی باستانی در حوالی منطقه ی ییلاقی حاج شیخ موسی قرار دارند.
در جلد الحاقی به تاریخ طبرستان ابن اسفندیار آمده است: ((اصفهبد شاه غازی را با منپچهر لارجان مرزبان خصومت افتاد و از آرم لشکر برگرفت به راه انوجدان و انندان تاختن برد.))
📚ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان،ج ۲،ص۷۷
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۵/حوالی ۹۹۰ قمری:
الف)در پی مرگ سیدمیرعلی خان در قلعه ی فیروزجاه بیجن رئیس لفوری به فیروزجاه بندپی حمله کرد و با فریب محمدی خطیر وارد قلعه شدند.
در پی فتح قلعه فیروزجاه مردم بندپی عزم جنگ کردند که مغلوب شدند.

ب)جنگ مقری کلا بندپی در محله ی جنگِ دشت:
سرکوب بیجن رئیس لفوری به دست میرحسین مرعشی: به هنگام فرار بیجن[و گروهش] از لفور به مقری کلا، سربازان میرحسین ((...قریب به زوال به بندپی رسیدند به سرِ خانه ی یوسف کاشی که سر راه بود. یوسف گریخته در رفت و خانه را تاراج نمودند. یوسف خود را بیجن می رساند)) که در نهایت در جنگ مقریکلا وی و مظفر رئیس کلایی کشته شدند.
✍میرحسین و سپاهش[بویژه از اهالی بندپی] از حمله به لفور انصراف دادند. میرتیمور در این خصوص می نویسد((در این باب مسامحه نموده، فرصت به دشمن دادند و این از سپاهی گری دور بود.))
📚منبع: میرتیمور مرعشی، تاریخ خاندان مرعشی،ص۲۸۳و۲۹۲و۲۹۳
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۶/در جنگ اول سوادکوه که سربازان دولتی به سوادکوه یورش می آورند پسران امیرموید[عباس خان باوند فرزند ارشد امیرموید بود که به سهم الممالک مشهور بود] با سواران خود به بندپی بابل میگریزند و نیروهای دولتی در تعقیب آنها می روند.
👇
✍هرچند در در میان سربازان دولتی افرادی از بندپی حضور داشتند اما این جنگ بین بندپی و سوادکوه تلقی نمیشود.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۷/برخی از صاحب نظران تقابل بین قشون بندپی و سوادکوه را مرتبط به حضور اسپهبد علی در سال ۵۱۲ قمری می دانند.
((... اسپهبد علی به بندپی آمد و پس از دریافت بیعت با مردم آن جا به همراه ایشان به ییلاق کلاپی رفت. تاریخ این رخداد،نوروز ۵۱۲ قمری بود.)) روزگار اسپهبد علی به سرکوب مدعیان که اغلب از خویشانش بودند و با دخالت های سلجوقیان همراه بود، گذشت.

📚منبع:ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان،ج ۲،ص ۸_۴۷
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۸/در حوالی ۵۲۱قمری امیدوارکوه [بندپی] و چلاو به جهت همسویی با شهریار ویران شد.
((اصفهبد کس پیش شهریار فرستاد که قلعه بسپارد. گفت: نسپارم که ملک من است. اصفهبد امیدوارکوه[بندپی] و شلاب[چلاو] خراب فرمود و از آن جا برگردید.))

📚منبع:ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان،ج ۲، ص ۷۴
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۹/جنگ لپور:
حوالی ۸۲۲قمری که جنگ داخلی مرعشیان بود.
درگیری سیدنصیرالدین (پدر میرظهیرالدین مرعشی که وی مورخ و نویسنده ی کتاب تاریخ طبرستان، رویان و مازندران است) در برابر سید مرتضی حاکم ساری.

⚔سید نصیرالدین به لپور آمد و از مردم ولایات اطراف طلب نیرو کرد. برخی از اهالی بندپی در لشکر وی همراه بودند، اما از آن طرف سید مرتضی که از ساری آمده بود وی سیدعلی را که در آمل بود خبر کرد. سیدعلی افرادی از آمل و بندپی به جنگ مهیا شدند.(( در لپور به اتفاق با سید نصیرالدین جنگ کردند و محاربه ی عظیم واقع شد و این نوبت بسیاری از مردمان مازندران[از جمله بندپی و سوادکوه] به قتل آمدند و از نام داران لشکر آمل بعضی مقتول شدند.... عاقبت هزیمت به سید نصیرالدین افتاد و از راه سوادکوه به در رفت)) وی از آن جا به گیلان گریخت.
👇
[مردم بندپی و سوادکوه این جنگ را جنگ بین بندپی و سوادکوه برمی شمارند]

📚منبع:میرظهیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران،ص۲۷۶

✍میرظهیرالدین مرعشی در خصوص اوضاع اسف انگیز اجتماعی آن روزگار می نویسد: ((...روز و شب نهب و غارت و تالان و تاراج را مترصدند... رخت خود را به جنگل ها برده و سرگردان گشته، سراسیمه و پراکنده حال میگردند و زمانی به فراغ بال در وطن خود نمی تواند بود.))

📚منبع:میرظهیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ص۲۰_۳۱۹
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۱۰/جنگ در شاه رضا بندپی:

[شادرضا ناحیه ای در روستای لدار بندپی شرقی است]

⚔درگیری بیجن لفوری و لشکرش با میرشمس الدین حدود سال ۹۹۰قمری
((خود را با یک جهتان خود به بقعه رسانیده، آن بقعه را که حصاری داشت پناه گرفته، طوعا و کرها مستعد قتال شدند)) در این جنگ که [بندپئی ها] میرشمس الدین را یار بودند، شکست خورده و ملک بهمن در لارجان میرشمس الدین را کشت.

📚📚منبع: میرتیمور مرعشی، تاریخ خاندان مرعشی،ص۲۹۰
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۱۱/جنگ حوالی بارفروش ده:

⚔تاریخ رخداد ۹۹۰ قمری
پس از شکست بیجن لفوری در مقریکلای بندپی وی به قلعه اش در لفور برگشت و برادرش شیرزاد را جهت استمداد نزد ملک بهمن فرستاد. ملک بهمن ظرف یک هفته با هزار سوار و پیاده به بندپی آمد و یاران پراکنده ی بیجن را گردهم آورد و در نهایت در حوای بارفروش ده میرحسین را شکست داد و او گریخت.

🔴میرحسین در سال۹۹۱ ق توسط الوند دیو سوادکوهی و بیجن لفوری به قتل رسید.

🔻رابطه ی بیجن با ملک بهمن شکر آب شد و در جنگی که ملک بهمن و متحدش ملک سلطان محمد با او نمودند شکست خورد و فرار کرد.
👇👇
بارفروش ده توسط رستمداریان غارت شد.((...شهر را خراب کردند و آتش زدند.))

📚منبع: میرتیمور مرعشی، تاریخ خاندان مرعشی،ص ۳۰۷


📎بیجن لفوری اما در نهایت در مخفی گاهش در مشهدسر[بابلسر] دچار بیماری شد و جان سپرد. وی قبل از مرگش برادرزده ی خود، یوسف رئیس سوادکوهی را جانشین خود اعلام کرد.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۱۲/در جریان آشوب ملا گته آقا بندپئی در اواخر قرن دهم اختلافاتی بین سوادکوه و بندپی شکل گرفت.

✍وی ابتدا با یوسف رئیس لفوری هم پیمان بود ولی یوسف در نهایت با الوند دیو سوادکوهی هم نظر شد و ملا اشرف برادر ملاگته آقا بندپئی را به قتل رساندند.

✍ملاگته آقا بندپئی طی پیامی به ملک سلطان از وی استمداد کرد،که خواجه غریب شاه صالحانی از سوی ماک سلطان به قلعه لورا حمله کرد و یوسف رئیس و سوادکوهی ها گریختند.

اما شمس الدین دیو از سوی الوند دیو سوادکوهی به غریب شاه و سپاهیانش حمله کرد و آنان را از بین برد.

ملک سلطان وقتی با خبر شد...خواجه فضل الله را از آمل روانه ی بندپی کرد.

📚منبع: میرتیمور مرعشی، تاریخ خاندان مرعشی،ص۳۱۴
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۱۳/جنگ میرشاه میر:

⚔۱۰۵۲ ق

((...سهراب ریکا و بسبیاری از اهالی ابوالحسن کلا در این ماجرا از بین رفتند.
میرشاه میر به مشهد گنج افروز بازگشت. ....صبح زود به قصد اصفهان از رود متالان[که سرچشمه ی آن از روستای ادملا می باشد.] بندپی گذشت.
در راه گروهی از مخالفان سر راه او را گرفتند و جنگی در گرفت. در این نزاع جعفرمحمود بندپئی مردانگی ها نمود. ))

📚منبع: منوچهرستوده
📚منبع: میرتیمور مرعشی، تاریخ خاندان مرعشی،ص۳۹۰_۳۸۷
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

۱۴/در ماجرای عشق و عاشقی تقی جنگن لفوری و معصومه باکر ادملایی نزاعی میان مردان باکر و مامورین الاشت اتفاق افتاد که منجر به قتل و جراحت تعدادی از آدمها و خسارت به احشام وارد شد.
💞

📎 در پی دخالت آقابزرگ باکر و شاه ظله سلطان باکر[جانی سلطان باکر؛ از حاکمان درون طایفه ای باکر و فرد موثر در منطقه بندپی] پیامی به حاکم وقت آلاشت ارسال شد: ((کاری نَکِن که خاک آلاشت رِه بِه توبرِه دَوِندِم)) پس از دریافت این پیام توسط حاکم وقت الاشت و با شناختی که از ایل باکر[که اصالتا اَنَند سوادکوه هستند] داشت طی معاهده [پرداخت ضرر و زیان به خاندان باکر و جنگن و اهدا زمین و مرتع در لفور] صلح شد.

📚منبع: شجره نامه اشاداد و #تبار شناسی باکر در ایران محسن داداش پور باکر
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜 واژه شناسی تبری ( مازندرانی ) مربوط به اصطلاحات خانوادگی :

📜 واژه شناسی تبری ( مازندرانی ) مربوط به اصطلاحات خانوادگی :

🔹 مار = مادر
🔹 پِیِر/ پِر / پی یِر / پی اِر = پدر
🔹 گَت پِر / بِبا = پدر بزرگ
🔹 گَت مار / گَت نا / گت نِنا / نِنا / نَنِه= مادر بزرگ
🔹 وَچِه = فرزند , به بچه ها و کودکان هم میگویند وچه
🔹 چِلّیک = به بچهِ تازه بدنیا آمده تا بچه تقریبا پنج ماهه رو میگن چلیک / به خیار و کدو و اینجور میوه ها هم که تازه از گُل جدا شده و ریز هست میگویند چلیک مثلا خیار چلیک یعنی خیاری که تازه از گُل جدا شده و داره رشد میکنه
🔹 بِرار = برادر
🔹 خاخِر = خواهر
🔹 بِرار زا = برادر زاده
🔹 خِر زا = خواهر زاده
🔹 کیجا = دختر , جنسیتِ مونثِ باکره را در کل میگویند کیجا
🔹 دِتِر = همان دختر ولی اکثرا پدر و مادرها به فرزند دختر خود میگویند دتر ولی به دختر دیگران میگویند کیجا . واژه دتر در اصل خودمانی تر هست .
🔹 ریکا = پسر
🔹 زِنا = مردها به همسر خود یا به همسرِ دیگر مردان میگویند زِنا / مثلا مِه زِنا یعنی زن من , خانم من / یا غِلامعلیِ زِنا یعنی خانمِ غلامعلی , زنِ غلامعلی
🔹 شی / shi = شوهر
🔹 بِرار زِن/ بِرَی زن / زن داش = زن داداش / زنِ برادر
🔹 عاروس = عروس
🔹 پِسِر زَن = زنِ پسر , که عاروس هم میگویند .
🔹 خِش = داماد / شوهر خواهر و شوهر دختر را میگویند خِش .
🔹 کَسِ خِش kase khesh = خانواده و فک و فامیل های نزدیکِ عروس یا دامادِ خود را کَسِ خش میگویند
🔹 دِداش = اصولا به داداش میگویند و بعضیا هم به پدر خود بجای بابا میگویند دِداش
🔹 میزداش = مخفف میرزا داداش که برای مردهای بستگان و فامیل بکار میرود و برای احترام گذاشتنِ طرف اینو صدا میزنن .
🔹 گُلداش goldash یا گِلداش geldash = این هم برای احترام به مردهای خانواده و فامیل مثلا برای برادر بزرگتر یا شوهرخاله یا شوهر عمه .. بکار میره .
🔹 اَن دوسّی / دوسّی = برای زن عمو بکار میرود / عمو زن و عامی زن هم میگویند/ به زن جدید دایی که بعد از فوت همسر اول وارد زندگیش میشود: دایی دوسّی
🔹 عَمبِه/عَمِّه = عمه
🔹 کَل پِر = نا پدری
🔹 خُردِه مار = نا مادری
🔹 خالغازی = دختر خاله
🔹 خالغالی = پسر خاله
🔹 عَمِّغازی = دختر عمه
🔹عمغالی = پسر عمه
🔹 داغازی = دختر دایی
🔹 داغالی = پسر دایی
🔹 عامی دِتِر = دختر عمو
🔹 عامی پِسِر = پسر عمو
🔹 عَمبه شی/عمه شی = شوهر عمه
🔹 خاله شی = شوهر خاله
🔹 باجی , آجی = بیشتر برای احترام به خواهرِ بزرگتر بکار میرود که اسم خواهر را صدا نمیزنن و میگن باجی یا بعضا میگن آجی ولی بعضیا هم مادر خود را باجی صدا میزنن , کلا برای جنسیت زن کاربرد داره
🔹 دَدِه = این واژه هم بیشتر برای احترام به خواهر بزرگتر بکار میره ولی بعضیا مادر خود را دده صدا میزنن , کلا برای جنسیت زن کاربرد داره .
🔹 نِکِه نوه = تعدادی از نوه و نتیجه را کلی میگویند نکه نوه
🔺🔺
👆این واژه ها با این گویش محلی مربوط به بخش بندپی و بابلکنار بابل و حتی سوادکوه هم هست و ممکن است در مناطق دیگر مازندران با گویش های دیگری باشد.

#اصطلاحات_واژگان_مازندرانی

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜 چند ضرب‌المثل مازندرانی

📜 چند ضرب‌المثل مازندرانی :
👇
۱/ آبرو ره بز نارنه که ونه دم هوائه

بی‌آبرو بز است که دمش را بالا می‌گیرد [نه من].

۲/ آبکش جری ره گِنه د سولاخه

آبکش به آفتابه میگه «دو سوراخه».

معادل: دیگ به دیگ میگه روت سیاه

۳/ آدم پر اتا دفعه میرنه

پدر هرکس یک بار می‌میرد [نه بیشتر]

معادل :اتفاق(بد)یکبار برای آدم می افته.کنایه از اینکه کار خطرناک انجام نده.

۴/ آدم وشنا تیرنگ خو وینه

آدم گرسنه خواب خوراک قرقاول می‌بیند.

معادل: شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه‌دانه

۵/ آدم صدتا علی ره گانه ونه اتا عمر ره هم باوه

وقتی کسی از صدها فضیلت علی می‌گوید، خوبست یک فضیلت هم از عمر بگوید

نباید فقط از یک منظر به قضایا نگاه کرد

۶/ آخر ماسّه بشنّیه و یا ماست ره پَلی هدا

آخر ماست را ریخت

اتفاقی که نباید رخ می‌داد، نهایتاً به وقوع پیوست

۷/ آدم دل خش بوئه خِنه کِلی پِشت بوئه

دل آدم خوش باشد خانه آدم پشت لانه مرغ‌دانی باشد

اگر آدم دل خوشی داشته باشد زندگی در جاهای کوچک و فقیرانه نیز قابل تحمل است

۸/آدم بی مار و خاخِر تونّه دَوّه بی همسایه نتّونه

انسان بدون مادر و خواهر می‌تواند زندگی کند اما بدون داشتن همسایه خوب زندگی مشکل است

۹/ آدم خاره شه مَله سر شال بوشه تا مردم مَله سر شیر

آدمی در محلهٔ خودش شغال باشد بهتر است تا در محلهٔ دیگران شیر باشد.

این مثل ناظر بر حمایت و پشتیبانی بستگان و دوستان است که دل را قوت و توانایی می‌بخشد.

۱۰/ آدم عجول یا چاه کَفِنه یا چِلو

انسانی که در کارهایش رفتار عجولانه داشته باشد به مقصد نمی‌رسد

۱۱/ آدم دعا جا نمو که نفرین جا بوره

آدمیزاد با دعا به دنیا نیامده و با نفرین نمی‌میرد. (نفرین تأثیری ندارد)

۱۲/ آسمون وِنه لا هسّه زمین وِنه زیرانداز

آسمون برایش لحاف است و زمین برایش زیرانداز

۱۳/ آش تا کاندا، پلا تا اِندا، نون تا فِردا

آش تا دمِ در، پلو به اندازه کافی، و نان تا فردا [تو را سیر نگه می‌دارند]

۱۴/ آش که جا دَکِرد بوئه همه وره انگوس زنّنه

آش آماده اگر در ظرفی ریخته شود ازهمه طرف به آن انگشت می‌زنند

اگر دختری خود را بزک کند همه چشم‌ها را به دنبال خود دارد

۱۵/ آش لَوه سَر مزه دارنه، زن نومزه سره

خوردن آش سر دیگ مزه دارد و زن هم در دوران نامزدی جذابیت بیشتری دارد

۱۶/ آشپج که دِتا بَیه پرزو ره سگ ورنه

معادل: آشپز که دو تا شد، آش یا شوره یا بی‌نمک

۱۷/ آشنا ور گیر، غریب مو. ده

کسی که به آشنایانش توجه کمی دارد و با غریبه‌ها دمخور است

۱۸/ آغوز خانی بَخِری وِنه چَک چَک ره نشنویی؟

می‌خواهی گردو بخوری ولی صدای شکستنش را نشنوی؟

معادل: کسی که خربزه می‌خورد، پای لرزش می‌نشیند

۱۹/ آغوز تا دار سَر کَته؛ صد نفر وه ره کپّل زنّه.

تا وقتی گردو روی درخت است، همه برای گرفتنش چوب پرتاب می‌کنند و خواهانش هستند.

۲۰/ آفتاب و وارش، شال عروسیه

آفتاب و باران نشانه عروسی شغال است.

کنایه از روبه‌صفتی و فرصت‌طلبی است.

#ضرب‌المثل_مازندرانی

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜واژه گان اعضای مختلف و کاربردی یک درخت در مازندران

📜واژه گان اعضای مختلف و کاربردی یک درخت در مازندران

#وَلگ یا وَرگ : برگ

#جیج : سرشاخه های بسیار نازک نوک درختان.
آخرین نقطه درخت جیج تک

#جَرِه : سرشاخه های نازک بدون برگ

#چوچِل : سر شاخه

#کِچیلِه : تیکه های با تبر بریده

#کرب : تیکه ی جدا شده از تنه با تبر
ریشه

#چِنگِر : بر آمده ، پای درخت ، وصل به ریشه

#گردِبینه : تنه قطع شده

#دوشکش : تنه قابل حمل با سر شانه
الوار

#پِلوِر : چوب بالای سقف منازل

#هِلا : چوبهای زیر شیروانی

#چَرده : سرشاخه های برگ دار خوراک احشام

#پائه : چوب برای دیوار کشی

#کانده : چوپ کلفت تنه درخت

#چِنگوم : نصف شاخه کلفت با نوک تیز که برای مهار استفاده می شود.

#کِپِر : قطع شده یا ته مانده ی درخت

#کتین : تکه ی تنه درخت

#پیته : چوب فرسوده

#هیمه : هیزم

#چَچکَل : چوب آتیش گرفته ی داغ

#وشته : نیمه آتش گرفته تکه چوب

#شماله : نوعی چراغ جای مشعل

#کول : پوست

#لاپی : سوراخ درون تنه درخت

#کَر : خشک و ترد و نرم

#منجِوَر : نه خشک و نه تر

#خَرگِل : خورجین چوبی

#چَپی : لانه ی چوبی مرغ

#پرچیم : دیوار بار سرشاخه های چوب

#کَلکِنار : دیوار و ستون چوبی

#لَدوپَردی : سقف چوبی و مکمل آن

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜واژگان کلمات مازندرانی

📜واژگان کلمات مازندرانی :
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
👇
#زِلیگ،سِلیک،زِلیک= قی چشم
#سِما، سِماع= رقص
#سِموار ،سِمبار= سَماوَر، این کلمه روسی هستش مثل استکان و سِمِشکه
#سِوا= جداگانه،جدا
#سِوا هِکاردِن=جدا کردن ،تقسیم کردن
#سَوُک= سَبُک،کم،بی وزن
#سیُو کالِش=سیاه سرفه
#شادی= میمون
#شال بِه ،غول بِه=میوه بِه جنگلی
#شِت ، شِد= فاسد و خراب(شِد مِرغانه، شِت آغوز)
👇
#شِفت= ساده لوح ،جاهل و بی عقل ، دیوانه ، خُل ،
#شَقِله= گردوی درشت و بزرگ و خوشدستی برای هدف گیری و برنده شدن در آغوزبازی
#شِکاری بِز= بُز کوهی
#شَک شَکی= آدم شکاک و وسواسی، پُر شک و تردید
#شِل= شلخته،ضعیف ناتوان،رقیق و آبکی، کسی که در انجام کاری نسبت به بقیه ضعیف تره و عقب می افتد
#شِلاب= باران درشت ِ تند و شدید
#شَلغِم= شلغَم
#شِندِر غاز= کنایه از بسیار ناچیز و اند
#شُوخی گَر= آدم شوخ طبع با مزه ، شوخی کننده
#شُورِت ( اُ)= شهرت ،افتخار
👇
#شُونه ( اُ)= شانه یِ سر
#شونه ( او)= میرود
#شی خانه= خانه یِ شوهر ، خانه بخت
#شیر= خیس تَر مرطوب ، شیر ( حیوان)، شیر ( غذای مایع خوردنی)
#شِطُون (اُ)= شیطان ، کنایه از آدم پر سرو صدا ، پر جنب جوش ، بی توجه ، حقّه باز ، چند چهره
#صَرا= صحرا،مزرعه علفزار دشت و دمن مرتع
#عاقِل مرد=آدم فهمیده و عاقل کسی که سرد و گرم روزگارُ چشیده
#عَید گَردِش=عیددیدنی، دید و بازدید عید
#قِراری=مزدگیر،کارگر پیمانی
#قارزِم=گودی و قسمت عمیق رودخانه ، غرقاب
👇
#قرضی=نوعی جبرانِ همکاری و تعاون برای انجام کار مشکل که معمولا بین کشاورزان مازندران رایج بود ، مثلاً آشنایان و همسایگان یک‌یا چند روز برای انجام کار کشاورزی و دامداری به مزرعه قنبر میروند بعد از اتمام کار ، قنبر هم به همراه دیگران، جهت جبران همکاری به کمک و یاریشان میپردازد.این رسم در میان روستاییان ایران " یاوری"خوانده میشود .
#قِسمِت= قِسمَت ، سهم ، سرنوشت، نصیب ، قضا و قدر
#قَوِر ، قَبِر=قبر
#قَورِسُّون، قبرِستُون=آرامستان ، قبرستان ،گورستان
#کارِمسِرا=کاروان سَرا ،توقف گاه کاروانیان
#کُش،کلوش=کَفش
#کاله=زمینی چند سال کشت نشده ،استفاده نشده، و علف های هرز در آن روییده است
#کاتا، کِتا=کوتاه
#بِلِند = بُلند
#کَتِل=هیزم کلفت ،کنایه از بی حس و کرختی پا
👇
#کَتول=دام پرورشی، دامدار ،کوه ، کوهستان
#کَتولی=از انواع ترانه های کوهستانی مازندران
#کَر=یک بغل علف یا کاه ،از چند کَسو تشکیل شده است ، دوازده تا کَر ، یک خروار است خرمن
#کَرزَنی=خرمنکوبی
#کَسو= یک دسته شالی یا گندم
#کَش=پهلو ، جواب، کنار ، دو طرف شکم ، دفعه و بار ، بغل آغوش( کَش یا کَشه بَیتِن بغل گرفتن بچه )
#کِش=ادرار ، شاش ، نجاست انسان (خوردِ کِش ) ، (گَتِ کِش = مدفوع )
#کَک ماریم=نیلوفر وحشی با گلهای شیپوری سفید ، گیاه پیچک روی پرچین
#کال=نارِس ، نپخته ، نرسیده ، واحد شمارش گردو و تخم مرغ( آغوز کال ، مِرغانه کال)، لَنگ یا پای ناقص و معیوب
#کَلِز،کَلیز=پیمانه شیر و ماست ، کاسه چوبی ِ دسته دار
👇
#که له پِه=کنار اجاق هیزمی روستایی
#کَمِل کشی=حمل کاه از خرمن به خانه یا روستا
#کومِه،کیمه=کلبه و خانه کوچک که در باغ و کشتزار و علفزار صحرا از چوب و شاخه درختان و نی و کاه درست میکنند محلّ استراحت چوپان وکشاورز و انباری موقت می باشد
#کَئی لَم=ساقه های رَوَنده دراز و طویل بوته کدو (هندوانه لم ،خربزه لم ،خیار لم،تمشک لم،انگور لم )
#کِله=جوی آب یا رود کوچک ،جَر
#کیله= پیمانه و ظرف چوبیِ استوانه ای شکل برای وزن و تقسیم کردن گندم جو برنج
#گالِش انگور=نوعی گیاه دارویی
#گالِش=انسانهای دامدار جنگل نشیِن هزارجریب ،دامدارِ گاوچران و گاوبان یا گَلّه دارِ گاو جنگل نشین
#گَت، گَتی=بزرگ ،رئیس، عاقل و باشعور، نیا ( گَت بِرا=برادر بزرگتر ، گت پیئِر= پدر بزرگ )
👇
#گِرباز=ابزاری شبیه بیل با سر فلزیِ راست وکلفت ونوک تیز جهت کندنِ زمین های خیلی سخت و سفت
#گَرِک=آویز یا وسیله ای آویختنی از سقف اتاق های روستایی شبیه زنبیل آویزان که از ریسمان و علف های هرز خشک درست میشود مواد غذایی را داخل آن قرار میدهند تا از رطوبت و دسترسی گربه و بچه های کوچک دور بماند.
#گَره جینگا=آبخانه،
#گره جو، گهره جو=ظرف ذخیره ادرار کودک در گهواره
#گِلِس=آب دهان و بزاقِ کِشدارِ کودک که همیشه از گوشه لبو دهانش آویزان و جاری است
#گِل گوئی ،گِل گُوگی=مخلوطی از گِل مخصوص زرد رنگ با پِهِن گاو ( پوش) جهت رنگ آمیزی کردنِ ( بِندُستِن) قسمت پایین دیوار خانه های روستایی
#کَمِربُر=خطی راست و مستقیم و مرز بین قسمت رنگ آمیزی شده قهوه ای و سفید دیوار
#گُودوش گادِر=وقت و زمان دوشیدن گاو صبح یا غروب
#گُوکالُم=طویله گاو
#گوگزا=گوساله شیرخوار
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜خوانش دستنویس[به خط آيت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره]

📜خوانش دستنویس
👇
السلام علیک یا مولای یا اباعبدالله
خواب عجیب

عالم جلیل آخوند ملا غلام‌رضا آرانی ره در پایان کتاب "جوامع الكلم و معادن الحكم"
به این عبارت حکایت فرموده است و خواب را وصف و شرح داده است:
و لعمرى أنّه كالوحى المنزل و أنّه من أعجب العجاب؛ یکی از شاعران گفت: «می‌خواستم ماده تاریخی برای مرحوم حاجی قاسم کاشانی مرثیه سرای امام حسین علیه السلام که به تازگی وفات یافته بود بگویم. همان طور که مشغول فکر بودم به خواب رفتم.
در عالم رؤیا مرحوم حاج سلیمان صباحی بیدگلی را که سال‌ها پیش وفات یافته بود دیدم. گفت: می‌خواهی ماده تاریخی فلان کس را بگویی؟
گفتم: آری.
گفت: به صفحه این دیوار نگاه کن؛ ماده تاریخ او آمده است.
نگاه کردم؛ نوشته بود: (هست محشور با امام حسین) علیه السلام.
از خواب بیدار شدم. حروف آن را حساب کردم؛ دقیقاً ۱۲۳۲ مطابق با سال وفات
آن مرحوم بود.
👇
[به خط آيت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره]

📚 منبع:
(محضرِ آفتاب) نکوداشت مرجع عالیقدر شیعه حضرت آیت الله العظمی حاج آقا لطف الله صافی گلپایگانی قدس سره/محسن اکبری شاهرودی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜خوانش دستنویس علی ابوالحسنی 

📜خوانش دستنویس علی ابوالحسنی

✍رسم عاشقی را باید از "پروانه" آموخت: "کان سوخته را جان شد و آواز نیامد!" و بالاتر از او، از شمع، که (به تعبیر سعدی) در احتجاجش با پروانه گفت: "تو بگریزی از پیش یک شعله‌ خام!" اما "من استاده‌ام، تا بسوزم تمام!"
باری، عاشقی در هر دو عرصه‌ی جهاد اصغر و اکبر، تن را قربانیِ جان می‌خواهد:

📎می نیرزد چند روزه زندگانی، جز به هیچ
📎ای عجب آن جاودانی ارجمند زنده کیست؟
...
...[و همچنین:]
▫️چو پروانه از شعله پروا نکرد
▫️از آن جز سوی شعله پر وانکرد
▫️چو عاشق هراسد زشمشیر و تیغ
▫️مخور - گر شود کشته - بر وی دریغ
▫️نه از درد، موینده چون زال باش
▫️به مردی کنون رستم زال باش

📚 منبع: دستنوشته‌های منتشرنشده از کتاب دانش دشمن شناسی.

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜خوانش سند ۱

📜خوانش سند ۱:


#پژوهش_تبارشناسی_ادملاوند
حدالمرز_ سنه تخاقوی ئیل (سنه ۱۲۹۰ قمری) ۴۹ فرد ات_ محاسب میرزا محمد ولی مستوفی مازندران
{جمع} کل کتابچه دستور العمل دیوانی مازندران در ۱۲۹۰ ق
نقد: ۹۲۴۷/۹/۸۷۲
جنس:
شلتوک: ۸۹۵۳۳ خروار
ابریشم: ۸ خروار و ۲۶ من و ۵ سیر و ۱۱مثقال
برنج: ۴۰ خروار ۵۶ من
بابت مالیات موافق دستور العمل سنه ماضیه
نقد: ۷۱۳۷۴/۸/۴۴۲ تومان
جنس: شلتوک ۸۹۵۳۳ خروار ابریشم: ۸ خروار و ۲۶ من و ۵ سیر و ۱۱ مثقال
برنج: ۴۰خروار و ۵۶من
فروعات: ۲۱۱۰۱/۱/۴۳۰ ت
بابت فرع بعد از وضع موضوعات و اجارات و غیره
۴۷۰۳/۱/۴۳۰ ت
منهای ۸۱ ت
{بابت} منشی الممالک ۶۰ تومان {منهای ۶} ۵۴ ت
{بابت} دهات ورثه مرحوم احمدخان باکر عمید الملک ۳۰ تومان {منهای ۳ ت} ۲۷ تومان تتمه ۴۶۲۲/۱/۴۳۰
بابت منافع حکومتی و تفاوت عمل ۱۶۴۸۰ ت
منافع حکومتی برقراری ایت ئیل ۷۴۸۰ ت
تفاوت عمل برقراری ئیلان ئیل ۹۰۰۰ ت
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜خوانش سند ۲

📜خوانش سند ۲👆👆


@edmolavand
✍{خرج}
از مجموع ۹۲۴۷۶
/۹/۸۷۲ تومان
الف_{مصادیق دیوانی و مخارج ولایتی}
مبلغ ۳۸۶۷۴/۲/۱۳۸ تومان که حدود ۴۰ درصد کل وجه میباشد جهت موارد ذیل هزینه می شود.
@edmolavand
۱_مصارف دیوانی ۲۴۴۵۰/۲/۳۰۶ حدود ۲۳ درصد
تیول و محال؟ ۲۴۱۸۶/۲/۳۰۶
@edmolavand
۱_۱= شاهزادگان و غیره: ۳۴۴۴/۸/۶۵۹ حدود ۸درصد نواب علیه عالیه...مهد علیا دامت شوکت ها ۷۶۷ تومان
بابت مالیات تو که کاو...از قرار فرمان مبارک بابت مقرری مرحومه حاجیه ملک زاده بعد از وضع رسوم ۶۸۷ ت
@edmolavand
بابت فرع به صیغه استصوابی: ۱۰۰ تومان منهای ۲۰ تومان دو عشر رسوم ۸۰ تومان اولاد مرحوم ملک آرا: ۱۱۶۰/۷/۰۰۰ {شامل پانزده دفعه}
@edmolavand
نواب کیومرث میرزا بابت گل افشان: ۲۱۲/۵/۰۰ منهای ۴۲/۵/۰۰ رسوم تتمه: ۱۷۰ ت
نواب عبدالله میرزا بابت خالصانه نکا: ۲۶۴/۷/۵۰۰ منهای ۵۲/۹/۵۰۰ بابت رسوم تتمه: ۲۱۱/۸/۰۰ اکبر میرزا ولد سلطان حسین میرزا: بابت قریه...و نصفه گلیرد: ۲۵۰ تومان منهای ۵۰تومان رسوم تتمه ۲۰۰ تومان
@edmolavand
نواب مظفر میرزا بابت روش دون ۶۰ تومان منهای ۱۲تومان رسوم تتمه ۴۸تومان.
یارمیرزا و محمدرحیم میرزا: ۷۰ تومان منهای ۲۱/۹/۰۰۰
بابت رسوم ۱۴تومان _خرج ۷/۹/۰۰۰ ت تتمه: ۴۸/۱/۰۰۰ ت .
عبدالحسین میرزا و اولاد سکندر میرزا بابت شش دانگ ....۱۲۶ ت منهای ۲۵/۲/۰۰۰ بابت رسوم تتمه ۱۰۰/۸/۰۰۰ ت
@edmolavand
۲۸ت: ورثه مرحوم نوذرمیرزا ۸ت صبایای مرحوم تیمور میرزا ۲۵ تومان {سوم ۱۰ت}
۹۴ت: صبایای مرحوم نایب الایابه بابت دستی خانلرخان ۵۰ ت {رسوم ۱۰ ت}۴۰ صبایای مرحوم ملک آرا ۶۷/۵/۰۰۰ ت تتمه ۵۴ ت
۱۵۱۷/۱/۶۵۴
محمدکریم میرزا ولد اسدالله میرزا ۱۰۰ ت منهای ۲۰ ت رسوم ۸۰ ت. نرم آرا خانم ۳۰۰ت ۶۰ت رسوم ۲۴۰ت
@edmolavand
صبیه مرحوم اردشیر میرزا متعلقه عبدالحسین ۲۰۰ت منهای ۴۰ت رسوم ۱۶۰ت
ورثه مرحوم مریح ۶۰۰ت منهای ۲۱۷ ت _رسوم ۱۲۰ت _عوض تخفیف ۹۷ت تتمه بابت تیولات: ۳۸۳ت
@edmolavand
ولدان مرحوم عباسقلی میرزا سوای دویست تومان شاپورخان که به خرج...می آید. ۳۵۰ت منهای ۷۰تومان رسوم. تیمورخان ۱۵۰ت محمدابراهیم خان ۱۰۰ت محمدخان ۱۰۰ت
@edmolavand
خادمان حرم جلالت در وجه صبیه محمدخان بیک بابت مالیات قصبه آورود و غیره۳۷۴/۱/۶۵۴
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_ادملاوند
@edmolavand ﷽

http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜#خوانش_سند_۳

📜#خوانش_سند_۳ 👆👆


#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
۲_۱= آقایان و خوانین قاجار۸۱۹۹/۷/۳۳۳ تومان
۷۴۱۶/۹/۳۳۳ {شامل ۱۴ دفعه}
جناب نظام العلما ۲۴۰۰ت موجبات ۱۵۰۰ت استصوابی ۹۰۰ت: مازندران ۳۰۰ت خمسه ۲۰۰ت اصفهان ۲۰۰ت عربستان ۱۰۰ت قزوین ۱۰۰ت منهای ۲۴۰ بابت استصوابی که به خرج ولایات منظور شده ۴۸۰ت قزوین ۱۰۰ت منهای ۲۰ت رسوم ۸۰ت
اصفهان ۲۰۰ت منهای ۴۰ت رسوم ۱۶۰ت خمسه ۲۰۰ت منهای ۴۰ت رسوم ۱۶۰ت عربستان ۱۰۰ت منهای ۲۰ت رسوم ۸۰ت بابت مواجب از قرار برات ۱۲۰۰ت جناب عضدالملک ۲۳۷۵ت مواجب۱۵۰۰ت استصوابی ۸۷۵ت منهای ۴۰۱/۵/۰۵۴
۱۹۷۲/۴/۹۴۶ت منهای ۴۷۵ت رسوم تیول و غیره_۱۴۹۷/۴/۹۴۶ سوای تهران و ساوه.برات . مقرب الخاقان میرزامحمدخان ولد مرحوم حسن علی خان و میرزاعلی خان ولد مشارالیه ۸۲۴/۵/۰۰۰ت میرزا محمد خان ۸۰۰ت منهای ۲۱۵/۵/۰۰۰ رسوم ۱۶۰ت تیول تهران و غیره ۵۵/۵/۰۰۰ ت. تتمه ۵۸۴/۵/۰۰۰ت میرزاعلی خان ولد مشارالیه ۳۰۰ت منهای ۶۰ت رسوم ۲۴۰ت مقرب الخاقان حاجی سلیمان خان ۱۳۰۰ت مواجب ۸۰۰ت استصوابی ۵۰۰ت منهای ۸۱۶/۲/۶۵۰ ت رسوم دوعشر ۲۶۰ت از قرار بروات ۵۵۶/۲/۶۵۰ت تتمه ۴۸۳/۷/۳۵۰ت مواجب بابت نصفه فاکرکلا ۸۳/۷/۳۵۰ ت استصوابی ۵۰۰ت منهای ۱۰۰ت رسوم دوعشر تتمه ۴۰۰ت عالیجاه خانلرخان و سایر ورثه خانلرخان بابت مودورج و ایمن آباد ۱۰۷۲/۷/۴۱۱ منهای ۲۱۴/۵/۴۸۲ تتمه ۸۵۸/۱/۹۲۹ عالیجاهان شکرالله خان و ابوالفتح خان و سایر ورثه مرحوم جهانسوزخان ۱۵۰۰ت منهای ۳۰۰ت رسوم الباقی ۱۲۰۰ت بابت علاوه تیول تو که کاو و بهاب ۶۹۸/۵/۴۶۰ بابت مالیات ۵۰۱/۴/۵۴۰ ت ولدان مرحوم عباس خان بیگلربیگی ۱۸۰۰ت منهای ۳۷۶ت رسوم ۱۵۰۴ت امامقلی خان بابت ماسند و دودانگه نیمکده ۴۰۰ت {منهای۸۰ت} ۳۲۰ ت سایر دهات شاه گیله محله و غیره ۱۴۸۰ت منهای {۲۷۶ت رسوم}۱۱۸۴ت۱۱۶۴ت ولدان مرحوم اسماعیل خان قاجار ۸۵۵ت منهای ۱۷۴ت رسوم تتمه بابت تیولات ۶۸۴ت ورثه مرحوم محمدعلی خان بیگلربیگی ۶۰۰ت منهای ۱۲۰ت رسوم تتمه بابت تیولات ۴۸۰ت عالیجاه محمدمهدیخان ولد مرحوم موسی خان ۵۷۵ت منهای ۲۷۵ت رسوم دو عشر ۱۱۵ت از قرار برات ۱۶۰ت تتمه بابت اریک اله رودبار۳۰۰ت عالیجاه محمدنظرخان قاجار ولد حاجی سلیمان خان ۵۵۰ت منهای ۱۱۰ت رسوم تتمه بابت داودکلا و غیره۴۴۰ ت.۷۸۲ت و۸۰۰۰دینار ۲۴۰ت عالیجاه عباس خان قاجار بابت فیروزکده ۹۵۱۰دینار و۴۴ خروار تیول تهران ۲۰۰تومان منهای ۴۰ت رسوم تتمه ۱۶ت محمدباقرخان نواده اسماعیل خان ۱۰۰ت منهای ۲۰ت ۸۰ت اولاد و عیال مرحوم آصف الدوله ۳۷۲/۵/۰۰۰منهای ۷۴/۵/۰۰۰ رسوم عیال مهدی خان ۲۰۰ت رضاقلی خان ولد آصف الدوله ۱۷۲/۵/۰۰۰تتمه ۲۹۸ت ۱۹۲ت صبیه مرحوم خانخانان محمدجعفرخان قاجار ۲۰۰ت منهای ۴۰ت رسوم ۱۶۰ت صبیه مرحوم محمد ولی خان سردار بابت مالیات ۴۰ت منهای ۸ت رسوم تتمه ۳۲ مستمری دو نفر اولاد حسین قلیخان ۶۶ت هر نفر ۳۳ت منهای ۱۳/۲/۰۰۰ت رسوم تتمه ۵۲/۸/۰۰۰تومان
📝بازخوانی سند توسط👇👇
#محسن_داداش_پور_باکر
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜 شوپِه

📜 شوپِه

✍شالیزارها و مزارع مازندران با وجود جانورانی چون خوک، گراز، تَشی و جوجه‌تیغی در تابستان و در فصل کشت و کار برای کشاورزان زیان‌بار می‌باشد.

🔴خوردن گوشت تَشی و جوجه‌تیغی حرام است.

این جانوران شب فعال شده و به مزرعه نزدیک می‌شوند. تنها چاره کار، شوپه‌گری ست.

📎شوپه گر یک واژه مازندرانی است.

📎خانه شوپه که «نِفار» هست، در یک قسمت مناسبی از زمین کشاورزی که بر دیگر قسمت‌ها دید دارد، ساخته می‌شود.

📎شوپه‌گر شب را در بالای نفار با سروصدای بسیار و های‌وهوی گاه و بیگاه خود به صبح می‌رساند.او با ضربه زدن بر روی پیت‌های حلبی و ایجاد سروصدا خوک‌ها و گرازها یا «آفت» را فراری می‌دهد.در هنگام غروب، ده‌ها پیت حلبی در دشت و مزارع به صدا در می‌آیند.

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜پوشش سنتی مردم تبرستان

📜پوشش سنتی مردم تبرستان


#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند

#چارقد / چُرقد / چِرقدcargad / corgad / carqad
👇
✍روسری بزرگ و مربع شکل از جنس کتان یا کرواس، ململ، چیت، ابریشم با پارچه ی پشمی در رنگ ها و طرح های گوناگون با تصویری از شکوفه ها، گل ها و میوه های بومی است.
به چارقدهای سفیدرنگ، ململ چارقد، و به ململ چارقد نازک وال چارقده میگفتند.

#چرخ کلا / دوردوری کلا
👇
✍از اواخر دوره ی قاجار، این کلاه لبه دار از پارچه مخمل مرغوب و ضخیم شبیه جیر، درست می شد و نوار پارچه ای براقی به عرض دو تا سه سانتی متر در محل اتصال لبه به قسمت برجسته ی کلاه دور آن بسته می شد. چرخ کلا را که به کلاه شاپو مخملی نیز معروف بود، افراد میانسال و متمول بر سر می گذاشتند.

#چغا / چوخا پشلوار
👇
✍چوخا به معنی کت و پشلوار به معنی شلوار پشمی است و چغا، کت پشمی ضخیم از جنس پشم گوسفند بود. پارچه ی بافته شده از پشم خالص گوسفند را «پشتن» می گفتند. این پارچه بسیار بادوام و مناسب مناطق پر خار و خاشاک کوهستانی و جنگلی بود.

#چین دار پیرن؛ (پیراهن چین دار)
👇
✍این پیراهن را بیشتر زنان مسن می پوشیدند، چین دار پیرن از دو تکه ی بالاتنه و دامن، از جنس نخ و چیت تهیه می شد، يقه ی آن گرد، هفت، نظامی یا شکار، فرنچ و به ندرت انگلیسی با سه دکمه روی سینه بود، آستین پیراهن بلند بود و مچ آن را با دکمه یا کش می دوختند. در یک پهلوی آن جیب کوچکی دوخته می شد.

#دس جرب
👇
✍دستکش پشمی دست بافت که برای روزهای سرد زمستان می بافتند.

#دونی / دِوندی کوش
👇
✍این کفش چرمی دارای بندی بود که روی پا بسته می شد.

#راحتی / راحت پا
👇
✍این کفش چرمی جلوبسته و راحت، شبیه نعلین بود و پاشنه نداشت.

#زمزم
👇
✍پارچه ای بسیار با کیفیت، ظریف و گرانبها که عمدتا برای تهیه ی روسری و در گذشته های دور، به ندرت ، برای دوخت لباس عروس به کار می رفت.

#زنبیل کلا
👇
✍این کلاه لبه دار حصیری که از نوعی گیاه مردابی بافته می شد، مناسب استفاده هنگام کار کشاورزی در هوای گرم و آفتابی بود.

#زنونه جرب / جورب
👇
✍زنان این جوراب را از الیاف پشمی و با نخ پنج میل می بافتند. جوراب زنانه، معمولا ساده و تک رنگ یا از الیاف رنگارنگ به شیوه ی ساده، بادانه های ریز با کش باف بافته می شد.

#زیرشلوار
👇
✍شلوار مردانه ی خانگی از جنس تترون یا چیت، با الگویی ساده که به شکل راسته و کمرکش دار دوخته می شد.

#سراقوچ
👇
✍این کلاه زنانه که آن را زیر چارقد، روی سر می گذاشتند، از پارچه ی نخی با الگویی مشابه کلاه کودک و دارای دنباله ی بلند استوانه ای بود، لبه ی سرافوج را حاشیه دوزی و چین کش می کردند. کار سراقوچ در قسمت جلو، نگهداری مو و در پشت سر پوشش و نگهداری گیسوان بود. سراقوچ را با دو بند کوتاه، زیر گردن محکم می کردند. اندازه ی دنباله ی استوانه ای سراقوچ متناسب با بلندی گیس بافته شده بود.

#سربند
👇
✍پارچه ی مربع شکل مشکی رنگ که قسمتی از آن سکه دوزی می شد. سربند را به صورت تا شده یا لچک مانند به گونه ای روی سر می بستند که قسمت سکه دوزی شده روی پیشانی قرار گیرد. معمولا زنان مسن از سربند استفاده می کردند.

#سرشلوار، پشلوار
👇
✍شلوار یا شالبال را معمولا از کرباس تهیه می کردند. شلوار زمستانی را غالبا از پارچه ی چوخاء (پشمی) می دوختند و با کت هم رنگ از جنس چوخاه می پوشیدند. به این کت و شلوار چوخا / چخا پشلوار می گفتند. در دوران متأخر، اشراف، بیشتر، شلوارهایی از جنس فاستونی می پوشیدند. شلوارهای مازندرانی بدون پولک با دکمه بودند و بلندی آنها تا مچ پا می رسید.

#شب کلا
👇
✍این کلاه کوچک مردانه از جنس نمد بسیار ظریف بود و برخلاف نامش، بیشتر روزها استفاده می شد.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜فرهنگ واژگان بومی تبرستان

📜فرهنگ واژگان بومی تبرستان

👇👇
✍فرهنگ غنی مازندران بهانه ای برای شاد بودن و مهربانی بود بعضی از این بهانه ها که فراموش شدند یا درحال فراموش شدن هستند:*

*🔸گَهره سری*
👇
📎 بزرگان برای دیدن نوزاد می آمدند و چشم روشنی رو‌
ی گهواره می گذاشتند.

*🔹 کلاه سری*
👇
📎هنگامی که مادر نوزاد را نزد خانواده ی خویش می برد.

*🔸 دندون سری*
👇
📎 زمانی که نوزاد دندان در می آورد.

*🔹شونه سری*
👇
📎 سرتراشی داماد صورت می گیرد.

*🔸 بارسری*
👇
📎 زمانی که اولین بار محصول توسط چاربیدار آورده می شود.

*🔹 پِل سری*
👇
📎 هنگام عبور عروس از روی پل صورت می گیرد.

*🔸 کَلِک سری*
👇
📎 موقع ورود عروس به خانه ی داماد صورت می گردد.

*🔹 مِقراض سری*
👇
📎برای دوختن لباس عروس و داماد به خیاط می دهند.

*🔸 کِترا سری*
👇
📎 به آشپز غذای عروسی داده می شود.

*🔹 تیرک سری*

📎 زمانی که ستون سقف خانه زده شد.

*🔸 قلم سری*
👇
📎زمانی که می خواهند سندی را بنویسند.

*🔹 تاشه سری*
👇
📎 زمانی می خواهند قند خواستگاری را بشکنند.

*🔸 رَسِن سری*
👇
📎 زمانی که گاوی فروخته می شود مبلغی از سوی خریدار به همسر یا به یکی از فرزندان حاضر فروشنده پرداخت می شود.

*🔹 اوسار سری*
👇
📎 در زمان فروش اسب است که توضیح آن همانند رَسِن سری است.

*🔸 کِرِس سری*
👇
📎برای فروش گوسفند است که توضیح آن همانند رَسِن سری است.

*🔹 شاخ سری*
👇
📎 برای فروش بز بود که توضیح آن همانند رَسِن سری است.

*🔸 چرخه سری*
👇
📎هنگام برداشت پشم گوسفند صورت می گرفت که از سوی مالک به کارگران و استادکاران مشغول به برداشت پشم پرداخت می شود.

📚منبع.: شجره نامه اشاداد
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜صلوات نامه قدیم مردم ایران*

📜صلوات نامه قدیم مردم ایران*

در سنوات قبل این صلوات رو بعضی از مادرها به عنوان لالایی برای بچه هاشون می خواندند تا هم بخوابند و هم اسم ۱۴ معصوم رو یاد بگیرند.

*☘️اول خوانیم خدا را*
*رسول انبیا را*
*علی مرتضی را*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*🍀صلوات را خدا گفت*
*جبرئیل بارها گفت*
*در شان مصطفی گفت*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*☘شاه نجف علی است*
*سرور دین علی است*
*شیر خدا علی است*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*🍀یا رب به حق زهرا*
*شفیع روز جزا*
*یعنی که خیر النساء*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*☘️بعد از علی حسن بود*
*چون غنچه در چمن بود*
*نور دو چشم من بود*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*🍀بوی حسین شنیدیم*
*چون گل شکفته دیدیم*
*به مدعا رسیدیم*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*☘️زین العباد دانا*
*سجاد است و بینا*
*می گفت وقت دعا*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*🍀باقر امام دین است*
*نور خدا یقین است*
*فرزند عابدین است*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*☘جعفر صبح صادق*
*هم نور و هم موافق*
*تاج سر خلایق*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*🍀موسای با سعادت*
*با ذکر و با عبادت*
*می گفت در اسارت*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*☘هشتم رضا امام است*
*از ضامنی تمام است*
*شاه غریب بنام است*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*🍀ما شیعه تقی ایم*
*خاک ره نقی ایم*
*محتاج عسکری ایم*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*☘مهدی به تاج و نورش*
*با پرچم رسولش*
*نزدیک شد ظهورش*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

*🍀یارب به حق زهرا*
*شفیع روز جزا*
*بخشا گناه ما را*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
*ای مردمان بدانید،*
*این ذکر را بخوانید*
*تا در بلا نمانید*
*صل علی محمد*
*صلوات بر محمد*

🌹 *اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ*
*آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهم 🌹*

🍃⃟🥀᭄•🍃⃟🥀᭄﷽🍃⃟🥀᭄•🍃⃟🥀᭄•
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
@sayedhmirmaryam
•●◉✿اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ✿◉●•
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ💚🇮🇷💚჻ᭂ

📜 تِلِم زنی

📜 تِلِم زنی :

گالشه ونگه وا بورده شِه وِسِّه
گو راغون و پلا بورده شه وسه

تِلِم کو ،ترشه دو کو،انبس دو کو
زرده منگو دوشا بورده شه وسه

تِلِم زنی ” در حقیقت نوعی تلاش برای تبدیل یک محصول به چند فرآورده و محصول دیگر می‌باشد.
👇
اگر چه این سنت زیبا در دنیای امروز که کم کم رو به زوال نهاده است، اما هنوز هم می‌توان در گوشه و کنار خطه سرسبز مازندران مردان و زنان روستایی پرتلاش و زحمت کشی را یافت که پای آئین‌ها و رسومات پیشینیان خود ایستاده اند و آنرا زنده نگه می‌دارند.
👇
اما معلوم نیست آیا بعد از این دوستان که هنوز به این سنت و آئین علاقه نشان می‌دهند و آنرا پا برجا نگه داشتن کسی دیگری هم علاقه دارد یا خیر؟ اما بهرحال این دوستان فعلا آنرا زنده و پویا نگه داشته اند.
👇
شاید ” تِلِم زنی ” به ظاهر کار ساده‌ای باشد و هر کسی فکر کند که می‌تواند آنرا انجام دهد، اما در عمل باید برخی حقایق ” تِلِم زنی ” را نیز دانست و به آن علم داد شرایط آب و هوایی در ” تِلِم زنی ” تاثیر مستقیم دارد و باید در هر شرایط آب و هوایی شیوه خاص خودش را به کار برد.
👇
در طول مدتی که ” تِلِم زنی ” انجام می‌شود و معمولا تا یک ساعت و نیم طول می‌کشد با توجه به شرایط ماست باید آب گرم به آن بطور متناوب اضافه شود و البته هر چقدر ماست سردتر باشد به همان میزان نیاز به آب گرم و ولرم دارد.

#تِلِم_زنی

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜 شعر " قدیم "  📚اشعار قدیمی بومی مازندران

📜 شعر " قدیم " :
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
📚اشعار قدیمی بومی مازندران
👇
۱/قدیم هیرا هَیرا بوردِ شِسّه
گالش ؛ چپون ؛لَ لِه وا بوردِ شِسّه

۲/همه چی شهر و شهری بَیمی دیگر
کوچِ بار گِسفِن همرا بوردِ شِسّه

۳/هیمه تَش ؛ گِل خِنه ؛ افتو و مشبه
لَوِه نون ؛ کَچه کِترا ؛ بوردِ شِسه

۴/نشا ؛ دشتِ کنارِ نون و چایی
کَر و کوفایِ چینگا بوردِ شِسّه

۵/خِراک بَیّه دِرِس سوسیس و کالباس
گو راغون ؛ عَسل حِلوا بوردِ شسّه

۶/بینّه جم سفره سَر ؛ وچه ؛ پِرومار
کَئی ؛ گرماسِّ پِلا بورد شِسه

۷/اِسا بَیمی همه مصرف کننده
سرپیشِ سبزی لِتکا بوردِ شِسّه

۸/بِهار اِمو ؛ جانه مار کرده کِرکو
زِلِنگ ؛ اوجی و نعنا بوردِ شِسّه

۹/گالشی چپونی کم کم دَمیرنه
مِنزل تِلار و دوشا بوردِ شِسه

۱۰/کره؛سرشیر؛اغوز و پنجه کش نون
گو شیر و ماست پیلکا بورد شِسّه

۱۱/جانه مار اوج خمیرِّ رِ وَردِ سرپیش
غَغیه غاز و سیکا بوردِ شِسّه

۱۲/ماشین بِموئه ؛خرمی شِفته کِرک
مَحلّی کرک و تِلا بوردِ شِسّه

۱۳/امه سرگرمی بَیه تِلفون همرا
چو اَسبِ پیتکا پیتکا بوردِ شِسّه

۱۴/ماهیگیری؛رزین؛دِتا جیفِ ریگ
اَغوز پاس و اَغوز کا بوردِ شِسّه

۱۵/گَره تو دائه مار شو تا صِوایی
مارِ لا لا لا لا ؛ لا بورد شِسّهِ

۱۶/چلیک مار راحت هسّه دارنه نَنو
وچه دوش چادرِ جا بوردِ شِسه

۱۷/برار خواخر بعدِ شام لمپای دور
گِته مَثلِه مه گَت نا ؛ بورد شِسّه

۱۸/امه وچون همه اِتّا دِتانّه
برار خواخِرِ دعوا بوردِ شِسّه

۱۹/شیطونی کردمی کرده اَدِب مار
بروشتن سازه یِ جا بوردِ شِسّه

۲۰/فنر سو بی یه کَپّه سَر بَدِ شام
شونیشتِ محله مِلا بوردِ شِسّه

۲۱/گوشی بِنا کَرِ دَس ناله دارمه
با هم دَیّنِ هوا بورد شِوسّه

۲۲/میایی روز هنیشتن چِشمه یِ لو
گَپِ ؛ کیجا و ریکا بُوردِ شِسّه

۲۳/کَلِ سَر مردی بَیّه امه ویشه
دیگر اون گَتِ اُیّا بورد شِسّه

۲۴/صِله رَحِم هاکردِن بَیّه کمرنگ
صمیمیت و وِفا بوردِ شِسّه

۲۵/دیگر عروسی روز جَکّهِ سِما
دِسَر کِتِن و سِرنا بوردِ شِسه

۲۶/طبیعت هم امه جا قهر هکرده
زو ورف تا درِ کِنّا بوردِ شِسّه

۲۷/امان از دَس مردمون خدِخواه
جنگلِ خو و رویا بوردِ شِسّه

۲۸/اسا ویشه دِرِس برمه گَلی ی ِ
پلنگ ؛ تیرنگ و تیکا بوردِ شِسّه

۲۹/ندارمه دل بَوّم مازرون دَمیرنه
گو و گِسفِن ؛ جونکا بورده شِسه

۳۰/چی بَوم ماز° رونی مِغوم دَردِّ
کتولی و طالبا بورد شسه

۳۱/اگر چه ویمی همدیگرّ هر روز
دلی که بوئه خِر خوا بوردِ شِسّه

۳۲/فراون راحتی دارنه چی فایده
فیروزجایی یِ صِفا ؛ بوردِ شِسّه

📜شاعر : احمدی فیروزجایی

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜امام زاده سیده نرگس مرعشی ادملا

📜امام زاده سیده نرگس مرعشی ادملا

در ضلع جنوبی روستای ادملا محله ی جورسره بخش بندپی شرقی بابل استان مازندران، بقعه ی اما زاده ((سیده نرگس مرعشی)) واقع شده است.

🕌بنای این بقعه ی بصورت سوواشن که معمولا در مازندران از قدیم رواج داشته برای نخستین بار توسط مرحوم ((رجب داداش پور باکر)) احداث گردید.

🕌این بقعه اکنون در حیاط آقای رحمت گل علی زاده باکر واقع شده است.

اهالی بویژه بانوان احترام خاصی برای این بانو سیده قائل هستند.

📜در خصوص شجره ی این بانو برخی وی را خواهر امام زاده پادشاعلی علیه السلام ادملا و عده ای ایشان را دختر جناب سید پادشاعلی مرعشی دانسته اند.

🕌بقعه ی سیده نرگس مرعشی در ضلع شمال غربی بارگاه سید پادشاعلی ادملا واقع شده است.

📚منبع: شجره نامه اشاداد محسن داداش پور باکر

🍃⃟🥀᭄•🍃⃟🥀᭄﷽🍃⃟🥀᭄•🍃⃟🥀᭄•
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
@sayedhmirmaryam
•●◉✿اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ✿◉●•
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ💚🇮🇷💚჻ᭂ

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜امام زاده یحیی ادملا

📜امام زاده یحیی ادملا

محسن داداش پور باکر

٠٨:١٩ - ١٤٠١/٠٨/١٥

در روستای ادملا بخش بندپی شرقی بابل استان مازندران مزار حضرت ( ( امام زاده یحیی رضی ) ) علیه السلام قرار گرفته است که بسیار مورد توجه جماعت باکر و غیرهم از منطقه می باشد. سید یحیی رضی از نوادگان ( ( ابواحمد موسی المبرقع بن الامام محمد التقی الجواد علیه السلام ) ) است.
مزار شهیدان قربان علی تقی نیا عمران و جمال گل علی زاده باکر و بقعه ی سیده جده خانم و سیده نورخانم حسنی در قبرستان این آستان قرار گرفتند.
مسجد امام حسین علیه السلام و مدرسه نمونه شبانه روزی مرحوم فیروزجایی در ضلع شرقی و رودخانه ی ( ( چادرکا ) ) در ضلع غربی بقعه ی سید یحیی رضی واقع شده اند.
قدیمی ترین شجره نامه این امام زاده ی بزرگوار در قرآنی که به خط دست نوشته با آب طلا نوشته بود و در نزد مرحوم علی اعظم محمدزاده باکر بوده است که متاسفانه در حادثه ی آتش سوزی سال ۱۳۴۹ شمسی از بین رفت، اما بر اساس سایر رونوشت ها و تحریریه ها موجود است.
منبع: کتاب ادملاوند و شجره نامه اشاداد محسن داداش پور باکر
گزارش

8 | 0

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜امام زاده پادشاه علی مرعشی ادملا

📜امام زاده پادشاه علی مرعشی ادملا

محسن داداش پور باکر

٠٨:٠٦ - ١٤٠١/٠٨/١٥

جناب سید پادشاه علی مرعشی علیه السلام از امام زادگان واحب التکریم منطقه است که در ضلع جنوبی روستای ادملا محله ی جورسره بخش بندپی شرقی بابل استان مازندران واقع شده است.
وی بسیار مورد توجه اهالی و جماعت پاشا و غیرهم است. حضرت پادشاه علی علیه السلام ادملا صاحب کرامت و علم نسب شناسی میدانسته است.
وی دایی حضرت سیدنظام الدین پاشاامیر بندپی شرقی می باشد.


شجره نامه ی ایشان بر روی تخته چوبی در ضلع غربی بقعه حضرت سید نظام الدین روستای پاشاامیر بندپی قرار گرفته که در آن اینچنین آمده است: ( ( الخادم الفقرا پادشاه علی ابن ادملا اسکندر مجاور غفرالله ذنوب یا رب ) ) .


نهر چهارشمین_روار که از رودخانه ی چادرکا انشعاب میگیرد در ضلع شمالی بقعه عبور میکند.
متاسفانه آستان این امام زاده ی بزرگوار بارها مورد بی احترامی قاچاقچیان میراث فرهنگی قرار گرفت.
مجموعه درختان ( ( آزاد/ازار ) ) و ( ( ششمشاد/شهر ) ) در اطراف بقعه بسیار بوده که متاسفانه به مرور به اندازه ی انگشتان دست شده است.
در ضلع غربی این بقعه ( ( سوواشن سیده نرگس مرعشی ) ) وجود دارد.


منبع: کتاب ادملاوند و شجره نامه اشاداد محسن داداش پور باکر

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜شهردار | قدیم قدیما

📜شهردار

محسن داداش پور باکر

١٧:٢١ - ١٤٠١/٠٨/١٤

به نوعی از درخت و یا گل شمشاد ( ( شهر ) ) گفته می شود. کلمه ی ( ( دار ) ) در گویش مازنی به معنای درخت است. لذا ( ( شهردار ) ) در گویش مازنی ادملایی یعنی ( ( درخت شمشاد ) ) .
واژه ی شهردار در روستای ادملا بخش بندپی شرقی بابل استان مازندران متفاوت است.
در آستانه ی حضرت پادشاه علی مرعشی علیه السلام ادملا در ضلع شمالی آن که قبرستان قدیمی است تعداد زیادی از درختان همه سبز و پا در سن گذاشته ی ( ( شمشادجنگلی ) ) بوده است. اهالی این درختان را مقدس دانسته و بر روی قبر عزیزانشان میکاشتند.
متاسفانه در دهه ی ۱۳۸۰شمسی تا کنون این گیاه همیشه سبز و زیبا، مورد بی مهری اهالی و مسئولین روستا قرار گرفته و در حال حاضر به اندازه ی انگشتان دست نیز وجود ندارد و تعدادشان به یکی و دوتا رسیده است.
گزارش

6 | 0

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜تیرباغی

📜تیرباغی

محسن داداش پور باکر

١٧:٠٥ - ١٤٠١/٠٨/١٤۱/

تیرباغی ترکیبی از دو کلمه است: تیر و باغ. در گویش مازنی به درخت توت ( ( تیر ) ) گفته می شود. بنابراین به باغی که در آن انبوهی از درختان توت باشد، در گویش مارنی به آن تیر باغی گفته می شود.
۲/ تیرباغی نام محله ی قدیمی در وسط روستای فعلی ادملا بخش بندپی شرقی بابل استان مازندران بوده است که از املاک ( ( علیشاه باکر ) ) به شمار می رفت. آثار درخت توت تا دهه ی ۱۳۵۰شمسی نیز مشهود بوده است که به مرور زمان تبدیل به بافت مسکونی و با توسعه ی عمرانی در حریم کوچه و خیابان آبادی قرار گرفته است.
۳/ تیرباغی از گذشته تا کنون مامن و محل قرار جوانان و پیران بوده است که این رویه همچنان باقی مانده و اهالی باصفای ادملا عمدتا در ایام تعطیل و یا غروبها با ( ( دورهمی خیابانی ) ) به تجزیه و تحلیل رویدادها و یا بازنشر خاطرات گرد هم می آیند.
از جمله اثر باقیمانده ی هنری مربوط به تیرباغی عکس قدیمی اهالی ادملا است که بصورت دسته جمعی در قاب عکس قرار گرفته است. این اثر ارزشمند توسط دبیر محترم غلامرضا تیموری ثبت و ماندگار شده است.

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜چهارشمین ادملا

📜چهارشمین

محسن داداش پور باکر

١٦:٥٢ - ١٤٠١/٠٨/١٤

چهارشمین واژه مازنی است که به شاخه ای از رود چادرکا در روستای ادملا بخش بندپی شرقی بابل استان مازندران گفته می شود که برای هدایت آب در زمین کشاورزی اقدام به حفر این نهر ( ( چهارشمین ) ) نمودند.
نیاکان تبار باکر در روستای ادملا که اطلاعات دقیقی از زمان احداث این راهکار مهندسی ( ( چهارشمین ) ) در دسترس نیست، با هوشیاری و تدبیر عالی اقدام به احداث نهر چهارشمین نمودند.
این نهر شاخه ای از رودخانه ی ( ( چادرکا ) ) ادملا بوده که در محل ( ( جورسره ) ) انشعاب گرفته و پس از عبور از ضلع شمالی مقبره ی ( ( پادشاه علی مرعشی ) ) و عبور از ورودی محل به دو شاخه تقسیم میشود. در ضلع غربی ورودی ادملا به رودخانه ی ( ( متالون یا زر جا ) ) ور در ضلع شمالی به زمین کشاورزی ادملا در جریان است.
نهر چهارشمین به واسطه ی آنکه از کنار و وسط مقبره ی حضرت پادشاه علی علیه السلام ادملا عبور میکند به آن ( ( چهارشمین و یا روار ) ) نیز می گویند.
روار یا چهارشمین از گذشته دارای ماهیان بومی و آب آن قابل شرب بوده است به گونه ای که تا اواخر دهه ۱۳۷۰ شمسی در آن حتی اهالی شنا می کردند.
متاسفانه در سالهای اخیر به حریم ( ( نهر چهارشمین یا روار ) ) تجاوز شده و آب آن نیز بدلیل ورود فاضلاب انسانی و حیوانی کاملا غیربهداشتی شده است.

🌹ماجرای چهارشمین ادملا در برخی اسناد خطی قدیمی مشهود و صراحت دارد. وجه تسمیه ی آن مربوط به ایام محرم و سنت گل مالی توسط نیاکان باکر بوده که اهالی پس از اجتماع در تکیه پیش ادملا به پیت قبرستان محل می رفتند. در این مکان اما خانواده های مُعزّی که قبل از محرم عزیزی را از دست می دادند با روشن کردن آتش و سوزاندن شیئی از متوفی در واقع صفحه ی جدیدی به زندگی خویش می گشودند. سپس حاضرین با تقدم چهار آخوند [ملا] یا سید که سوار بر مرکب اسب بودند، روانه ی مزار حضرت سید پادشاه علی مرعشی ادملا می شدند. قبل از ورود به مزار آن چهار نفر مشک های خود را از آب روآر که منشعب از رودخانه ی چادرکا بوده پُر می کردند و سایر مردم خود را در همین مکان که حدوسط بین مزار سیده نرگس و سیده پادشاه علی علیهما الرحمه می باشد گل مالی نموده و با حالت حزن و اندوه حسینی علیه السلام وارد قبرستان موسوم به شهر می شدند. آنان طی مراسم عزاداری برای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش در کنار مزار جناب پادشاه علی مرعشی ادملا با پخت شیرآش [شیربرنج] آن روز را جلوه ی خاصی می دادند.

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜نهر روار | روآر ادملا


ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ

📜روار

محسن داداش پور باکر

١٦:٤٧ - ١٤٠١/٠٨/١٤

روار واژه مازنی است که به شاخه ای از رود گفته می شود که عمدتا برای استفاده در زمین کشاورزی اقدام به حفر این نهر ( ( روار ) ) می نمایند.
نیاکان تبار باکر در روستای ادملا که اطلاعات دقیقی از زمان احداث این راهکار مهندسی ( ( روار ) ) در دسترس نیست، با هوشیاری و تدبیر عالی اقدام به احداث روار نمودند.
این نهر شاخه ای از رودخانه ی ( ( چادرکا ) ) ادملا بوده که در محل ( ( جورسره ) ) انشعاب گرفته و پس از عبور از ضلع شمالی مقبره ی ( ( پادشاه علی مرعشی ) ) و عبور از ورودی محل به دو شاخه تقسیم میشود. در ضلع غربی ورودی ادملا به رودخانه ی ( ( متالون یا زر جا ) ) ور در ضلع شمالی به زمین کشاورزی ادملا در جریان است.
نهر روآر به واسطه ی آنکه از کنار و وسط مقبره ی حضرت پادشاه علی علیه السلام ادملا عبپر میکند به آن ( ( چهارشمین ) ) نیز می گویند.
روار دارای ماهیان بومی و آب آن قابل شرب بوده است به گونه ای که تا اواخر دهه ۱۳۷۰ شمسی در آن حتی اهالی شنا می کردند.
متاسفانه در سالهای اخیر به حریم ( ( نهر روار ) ) تجاوز شده و آب آن نیز بدلیل ورود فاضلاب انسانی و حیوانی کاملا غیربهداشتی شده است.

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜واخوانی منظومه معصومه باکر و تقی لفوری[جنگن]

پژوهش اِدمُلّاوَند:
📜واخوانی منظومه معصومه باکر و تقی لفوری[جنگن]
👇
✍پس از مصاحبه و مراجعه به اشخاص حقیقی و حقوقی، اتکال به اسناد، احترام به یافته های شفاهی [در سوادکوه، بندپی بابل، آمل و دودانگه ساری] و قدردانی از زحمات شایسته پژوهشگر خانم فریده یوسفی و سایر عزیزان اکنون به دقت به اسامی افراد و نام محلات در منتخب اشعار مرحوم تقی جنگن لفوری عنایت نمایید.
👇
۱/خاک ادملا ره نکمه میون
دده فاطمه ره نکمه سلوم

۲/من کیجای ادملا ره بکردمه گم
برو دتا جز بخونم ته کوی گم

۳/مه کار دربوره سبک و آسون
باکر و لپوری همه تایی پهلون

۴/برار آقبا و اون شاه بابای وچون
خدا بیامرزه همه باکر جانی سلطون

۵/کم بنویشته در هداهه بیرون
اتا دسه باکر بینه اتا دسته عمرون

۶/ببو لپوری تقی ای کج نظر
آب سجرو ره ته نزن گذر

۷/گلیا بجر اون بزرگوار
بوم مشرف من روز هزار بار

۸/میرزامحمدخان وجود برقرار
بهیتی مقصر ته در بابلکنار

۹/اون عرش و کرسی بینه خانی تبار
باکر ره ونگ کمه بونی گرفتار

۱۰/شیر لفورمه گل کته مه ره کار نار
شماره ورمه جفت کرات دار

۱۱/آدم دارمه ادملا تا کرازمین
اتا اتا کشنه کلکا پرچیم

۱۲/ته خنه ی پشت گنه چادرکا
شاه مرادعلی سر بده لا

۱۳/یار ره بوینم دل بیره آرون
ادملای آقا ره کمه همیشه سلوم

۱۴/آمل بازار من بوردمه درون
زلف خال په مه جرامو بارون

۱۵/اون آقا رضی خان و آلاشت غلا
چهارپیرمردبورن هنیشن تلار رئیسکلا

۱۶/کیمون تپه ره سا هکنم سا
بشنوسمه اباذر بهیه کدخدا

✍محسن داداش پور باکر
#قرارگاه_فرهنگی_باکر_در_ایران
@bakershenasi ﷽
📡𖣔❅ ⃟ ⃟ 🇮🇷 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─

✍واخوانی منظومه معصومه باکر و تقی جنگن لفوری

📎ادملا: نام روستایی در بندپی

📎دده فاطمه: همسر مرداعلی باکر ادملایی

📎کیجای ادملا: معصومه باکر

📎باکر: باکری/تبار باکر از انند و ادملا

📎لپور/لفور: دهستانی در سوادکوه با تاریخی گسترده

📎آقبا: آقبا باکر ادملایی

📎شاه بابا: شاه باباباکر ادملایی از اجداد بزرگ جماعت باکر مقیم ادملا و آمل و دودانگه ساری

📎جانی سلطون: وی باکر بوده و از حاکمان بنام ادملا و جماعت باکر بود.

📎عمرون: عمران تبار مقیم دیوا بندپی

📎آب سجرو: رودخانه ای در بندپی
که سجاد رود شهرت دارد.

📎گلیا: روستای گلیا بندپی شرقی که اکنون شهر شده است و گلوگاه نامیده می شود.

📎اون بزرگوار..: اشاره به زیارت حاجی شیخ موسی بندپی است.

📎میرزامحمدخان: از حاکمین بابلکنار بابل

📎بابلکنار: دهستانی از شهرستان بابل

کرات دار: درختی با تیغ های فراوان در جنگلهای هیرکانی مازندران که متاسفانه با سرعت از سوی نااهلان در حال نابودی و امحا میباشد.

📎کرازمین: ییلاق جماعت باکر ادملا در دهستان فیروزجاه بندپی

📎چادرکا: نام رودخانه ای در ادملا

📎شاه مرادعلی: برادر معصومه باکر

📎ادملای آقا ره..: اشاره به امامزادگان ادملا[پادشاه علی مرعشی و سیدیحیی رضی] می باشد.

📎آمل: شهرستان آمل مازندران

📎رضی خان: از حکما آلاشت و لفور مازندران

📎آلاشت: شهری در سوادکوه مازندران

📎رئیس کلا: روستایی در بابلکنار بابل

📎کیمون: مرتعی در جنوب ادملا

📎اباذر: کدخدای وقت ادملا

✍محسن داداش پور باکر

#قرارگاه_فرهنگی_باکر_در_ایران
@bakershenasi ﷽
📡𖣔❅ ⃟ ⃟ 🇮🇷 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽

http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜میرزا محمد شفیع" ادملایی مازندرانی صدراعظم قاجار

📜میرزا محمد شفیع" ادملایی مازندرانی صدراعظم قاجار


👇👇
💞وی در ادملا متولد و در مکتب عالم فرهیخته؛ملاعلی باکر بن میرزا آقا باکر بن حاجی آقالر بن ملاشاه بابا بیک باکر در قریه ادملا بندپی کسب تحصیل و معرفت نمود.

صدراعظم ایران

محسن داداش پور باکر

٠٦:٥٠ - ١٤٠١/٠٩/١٦

✍میرزا محمد شفیع" ادملایی مازندرانی فرزند"حاج میرزا احمد" از خدمتگزاران نادر شاه افشار بود. اجداد میرزا شفیع از اهالی اصفهان بوده که در عصر سلاطین صفویه به علت طغیان و عصیان توسط پادشاهان صفویه به اجبار از اصفهان کوچ و در روستای ( ( ادملا باکرمحله ) ) بخش بندپی مازندران، سکونت کردند. گفته شده است، هنگامی که "آقا محمدخان" در اطراف شهر بابل به جمع آوری قوا مشغول بود شب هنگام به خانه "حاج خان جان"حاکم بندپی [محمدقاسم خان معروف به حاجی خان جان حلالخوریه داماد آقبابیک باکر ادملایی بود و از آنجایی که وی نسبت خانوادگی با اهالی ادملا داشت، آقامحمدخان قاجار را جهت سلامت از گزند خطر (توطئه رضاقلی خان قاجار) وی را در ابتدای امر در ادملا بندپی سکونت داد] رفت و سپس با حضور در قریه ی ادملا بندپی در آنجا یک قرار داد مودت بین این دو به امضاء رسید این قرارداد توسط میرزا شفیع ادملایی مازندرانی به رشته تحریر در آمد. سیاق نوشتار میرزا شفیع، مورد پسند آقا محمد خان قرار گرفت و از حاکم خواست که چند مدتی میرزا شفیع در خدمت او باشد حاکم بندپی نیز با این در خواست موافقت کرد. ترقی میرزا شفیع ادملایی از این لحظه آغاز و تا آخر عمر خود در دستگاه قاجاریه ادامه داشت.

آقامحمدخان قاجار

قبر آقامحمد خان قاجار

منبع عکس: ناشناس
http://mohsendadashpour2021. blogfa. com
Mohsen Baker:
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ♥️ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
@mohsendadashpourbaker
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
منبع: ادملاوند و شجره نامه اشاداد محسن داداش پور باکر

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📜وقف نامه میرزا محمد شفیع ادملائی مازندرانی

بررسي وقف نامه ميرزا محمد شفيع ادملایی بندپي (صدراعظم)شهرستان بابل

مازندنومه،سيد مهدي حبيب تبار:ميرزامحمد شفيع مازندراني يكي از برجسته ترين سرشناسان بندپي است كه وزارت دو پادشاه (آغامحمدخان و فتحعلي شاه) را بر عهده داشت و در يكي از حساس‌ترين برهه‌هاي تاريخ ايران تاثيرگذار بود.


صدراعظم فرزند حاج ميرزا احمد در سال 1159 .ق در بندپي روستای ادملا زاده شد. از طايفه‌ي اصفهاني هاي آن سامان بود و پدرش با دربار نادرشاه افشار ارتباط داشت.

او دانش رايج را در منطقه فرا گرفت و با شكل گيري حكومت قاجارها بديشان پيوست. میرزا كه از منسوبان حاجي خانجان حلال خور (حاكم وقت بندپي) بود، در سال 1195 از جانب وي به آغامحمدخان شناسانده شد.

پس از قتل آغامحمدخان و به تخت نشستن فتحعلي شاه در ابتدا حاج ابراهيم خان كلانتر مقام صدارت را يافت تا اينكه در سال 1215 در اثر سوءظن شاه بر حاج ابراهيم كلانتر، او و خويشاوندانش به قتل رسيدند. ميرزا شفيع برجايگاه او تكيه زد و شاه به او لقب «صدراعظم» داد.

ميرزا شفيع تا زمان مرگش در نوزدهم رمضان 1234 بر اين مقام قرار داشت.ميرزا شفيع صدراعظم،گذشته از مقام صدرات و فعاليت در عرصه سياسي همزمان به امور فرهنگي و مذهبي و آموزشي نيز اهتمام خاصي داشت و در اين زمينه موقوفاتي از وي بر جاي مانده است.


مهمترين موقوفات وي در شهر تهران و بارفروش (بابل) يعني دو شهري كه به ترتيب در آنجا متصدي مقام صدرات و زادگاه وي بود صورت گرفت.

در شرح وقفنامه وي در مورد موقوفه شهر تهران به مدرسه محموديه و مدرسه صدرآباد واقع در دارالخلافه طهران اشاره شده است كه اين اماكن را اين گونه توصيف مي كند:

«كه از غايت صفا و حجرات چون غرفات جنات مصداق و مقام ربه جنتان است و در صحن دلگشاشان از جداول كوثرنشان نمودار فيها عينيان تجريان و من دونهما جنتان».


ميرزا شفيع آن گونه كه از متن وقفنامه وي بر مي آيد علاوه بر دو شهر مذكور در ديگر شهرها نيز موقوفاتي داشته است. بدين منظور قسمتي از وقفنامه وي را كه اشاره به موقوفاتش در ديگر شهرها دارد را ذكر مي كنيم.

«دستور مكرم صدراعظم ديوان قضا نشان قدر توأم ميرزامحمدشفيع شيدالله بنيان دولته كه همواره همت بتشييد مباني جناب مصروف و تعمير مساجد و مدارس و ابنيه خيريه همچو مهمات ملكت و مملكت براي سعادت آئنش موقوف در اكثر از بلاد و امصار از معماري رأي سعادت اقتضايش بناهايي سپهرآسا كه هر يك مصدوقه اصلها ثابت و فرعها في اسماء است آشكار و عيان از جمله آنها مدرسه محموديه طهران و .... كه معلوم بوده بر عمران و آبادي توجه خاصي داشته است.»

موقوفه ميرزاشفيع در شهرستان بابل كه امروزه به نام مدرسه صدر (خاتم الانبياء) معروف است اكنون نيز به عنوان مهمترين مركز اموزشي ديني و مكاني براي تحصيل طلاب و محصلين علوم ديني مي باشد.

اين بنا درسال 1226 .ق وقف گرديد و رقبات بسيار زيادي در گوشه و كنار اين شهرستان بر آن وقف شده بود.


صدراعظم براي تحصيل در اين مدرسه دينيه و حقوق طلاب و مدرسين حد و حدود و شروطي خاص تعيين كرده كه از جمله آن مي توان به موارد زير اشاره كرد:


اول: هر يك از طلاب كه خواسته باشد مسافرتي كند كه زياد از يك ماه باشد ماذون نيست در حجره خودش را مقفل سازد تا كار مباحثه در آن بماند.


ثاني: اينكه طايفه يا فرقه فلاسفه صرف و معتقدان ايشان كه از بي‌اعتقادي ظاهر شرع مطهر باشند در آن مسكن نگيزند.


ثالث اينكه: هرگاه يكي از طلاب فسادانگيز شرارت طلب دور از طريقه صلاح انديش و ادب وجودش محصلين را موجب آزار و تعب باشد بر متولي است به مصلحت مدرس و ناظر او را اخراج نمايند و ..... (كه متعاقباً ذكر خواهد شد).


در كتاب از آستارا تا استارباد امده است كه ميرزاشفيع در بحث فرزندان بلاعقب بوده و فرزندي از وي نمانده بود تا ميرزا نصرالله به عنوان فرزندش، متولي وي بوده باشد.


گذشته از صحت و يا كذب بودن متولي جديد كه چه كسي مي باشد و آيا از تيره فرزندان ميرزانصرالله است يا خير ، مي‌توان به اين نكته اشاره كرد كه شرح وقفنامه‌ي صدراعظم كه در سال 1337 .ق در دفتر وقفنامه‌جات به ثبت رسيده و در پلاك ثبتي 407 درج گرديده در بحث توليت و متولي آمده است كه واقف توليت را مادام‌الحيوه خويش، شخصاً عهده‌دار بوده و حق التوليه هشت عشر بوده است و بعد از وي به ميرزانصرالله كه از احفاد عم جناب واقف است واگذار شده و بعد از وي به فرزندان اعمام خويش سپرده است و شرط توليت را به اكبر اولاد يا فرزندان ارشد ندانسته بلكه هر كسي كه در ديانت و تقوي نسبت به ديگري برتر باشد توليت به او مي‌رسد و نظارت اين موقوفه را نيز به آقاميرصادق سادات ميركلا و بعد از او به اولادش كه اگر صلاحيت داشته باشد سپرده است.


پس با اين توضيح مي‌توان گفت كه ميرزانصرالله به عنوان فرزند ميرزا شفيع نبوده است اما همان گونه كه در وقفنامه‌ي وي آمده به عنوان احفاد عم وي متولي موقوفات بوده است.

ميرزاشفيع در چندين جا از وقفنامه خود تاكيد موكد بر نظارت و توليت بر مصارف و يا امور موقوفه خود داشته است و در هيچ جايي موقوفه را بدون نظارت و توليت جايز ندانست و شرط تعيين كرده كه اگر متولي در شهر نباشد حتماً مي بايست امور مربوط به موقوفات تحت نظر وكيل امين وي به صورت دقيق و به دقايق رسيدگي گردد.

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─


📜متن كامل وقفنامه‌ي وي بدين شرح است:


الحمدالله الذي جعل الوقف وسيله لنيل السعاده و الارض بساطاً لوقف العباد بالعباده خالق النور في النور ومنزل علي الطور الواقف علي ما يخفي الصدور والصلوه والسلام علي شفيع المذنبين و حجه الله علي الخلق اجمعين سيد الانبياء‌ و السبب ايجاد ارض و السماء‌ علي وصيه و ابن عمه المخصوص بمواخانه ليوم الاخاء و هو بمنزله هارون من موسي والمشكور سعيه في اهل امتي و صل عليها الائمه الهدي و مصابيح الدجي و اعلام التقي و كهوف و مناعت و جلالت مأب عظمت و حشمت و بنالت اكتساب و وزارت و فخامت و بسالت انتساب موسس اساس نصف و احسان باني مباني برو امتنان مهام الانام بالراي الصائب ناظم امور جمهور الخاص والعام بالفكر الثاقب وزيرا ارسطو تدبير ملك آراي و مشير مشتري نظير نكوراي اعتماد الدوله البهيه السلطانيه و اعتضاد السلطنه العلميه الخاقانيه دستور معدلت دستور مكرم صدراعظم ديوان قضا نشان قدرتوأم ميرزامحمدشفيع شيدالله بنيان دولته كه همواره همت تشبيه مباني جنات معروف وتعمير مساجد و مدارس و ابنيه خيريه همچو مهمات مكتب و مملكت براي سعادت آيينش موقوف در اكثري از بلاد و امصار ازمعماري رأي سعادت اقتضايش بناهايي سپهرآسا كه هر يك مصدوقه اصلها ثابت و فرعها في اسماء‌ است آشكار و عيان از جمله آنها مدرسه محموديه در طهران و مدرسه صدرآباد واقعه در دارالخلوفه طهران است كه از غائب صفا و حجرات چون غرفات جنايت مصداق و مقام ربه جنتيان است ودر صحن دلگشاشان از جداول كوثرنشان نمودار فيها عينان تجريان و من دونهما جنتان ومسجد جامع و مدرسه آصفيه واقع در بارفروش مازندران كه هر كه حياض و انهار عنبر شميم چون سلسبيل و تسنيم آنها عينيه گويد فيها عينان نضاحتان لهذا مدرسه مباركه آصفيه كه با غرفات متينه سمايي است ذات ابراج و سلسال درياچه‌اش را اگر با فرات و دجله به مقياس مذاق سنجي هذا عذب فرات و هذا ملح اجاج فضاي سرايش چون ساحت مينو نشاط بخش هر شيخ و شابست و حجراتش مرطلاب ذوالعلوم و الاطباب را جناب عدن مفتحه لهم الاعراب اگر از مسجدش كه مساجد اربعه را خامس آمد وضعي خواهند مسجد اسس علي التقوي و آرميدگان زوايايش كه چون مهر روشن است كه خورشيدش عنكبوت زواياي روزن است در آن ببيتون لربهم سجداً و قياماً‌ از شمسه ايوان مدرسش مهرانور چون از روي كمر مستنير و باكر ياس او نهمين سپهر كه برترين اساس است سرهمسري بودي اگر چون او مزين بدي بزينتهاي دلپذير طليسان دار چرخ براي استفاده است در جوار جدارش جايي جديد جسته و در جديدش تازه نهالي از تاريخ و ترنج كه فلك البروج از غيرتشان برنج است. رسته چون از معماري رأي رزينش همو كار لشكر و كشور ساخته و چون مهام جمهور خاص و عام پرداخته آمد. خالصاً توجه الله و طلباً‌ لمرضاته وقف مويد نموده‌اند بر طالبان علم و دين و خوانندگان كتب ايمان و يقين كه در جرات آن بمفاد و هم في الغرفات آمنون منزل گزين و به تحصيل علم و دانش با فراغت و آسايش مزين گردند بشروطي چند كه مرقوم مي گردد اول هر يكي از طلاب خواسته باشد مسافرتي كند كه زياد از يكماه باشد مأذون نيست در حجره خودش را مقفل سازد تا كار مباحثه در آن بماند ثاني: اينكه طايفه يا فرقه فلاسفه صرف و معتقدان ايشان كه از بي اعتقادي ظاهر شرع مطهر باشند در آن مسكن نگزيند ثالث اينكه هرگاه يكي از طلاب فسادانگيز و شرارت طلب دور از طريقه صلاح انديش و ادب وجودش محصلين را موجب آزار و تعب باشد بر متولي است بمصلحت مدرس و ناظر او را از مدرسه اخراج نمايد اربع اينكه صحاف و جدول كش و ساير اصناف و فرق و كساني كه مشمول به تحصيل علم نيستند و در آنجا مقام ننمايند. خامس اينكه كساني كه از دوستان و آشنايان طلاب باشند و بديدن ايشان مأذون و مرخص نيستند كه شب در حجره ايشان منزل نمايند كه كون ايشان در حجره مانع مطالعه و مذاكر آن طالب علم خواهد بود مگر اينكه منزلتي ديگر نداشته باشند و ناچار باشند از بودن در آن و هركه غير ايام تعطيل بديدن طالب علم بيايد مأذون نيست كه زياد از يك ساعت درآن حجره بنشيند مگر آنكه صحبت علمي دارد و توليت مدرسه مباركه با سلاله الاعاظم و الاعيان ميرزانصرالله كه از احفاد عم جناب واقفست مفوض و بعد باولاد احفاد اعمام خويش موكول داشتند كه اكبرش معتبر نبوده و هركه در سلسله ارشد و كامروان تر و ديانتش از ساير بيشتر باشد خود يا متولي داند شرايط توليت اينكه هرگاه خود در آن بلده است متوجه امورات متعلقه بمدرسه و موقوفات آن باشد چنانچه متولي در بلدي ديگر باشد بايد وكيلي امين متدين از جانب خود مشخص كرده كه بدقائق امور برسد و نظارت آن را به عاليجناب عزت و سعادت و امانت و ديانت انساب السلاله الاطياب آقاميرصادق سادات ميركلا و بعد هر گاه اولادش صلاحيت و قابليت و شايستگي داشته باشد قدغن نكند چنانچه اولادش غيرقابل باشند بايد متولي با مصلحت علما و فضلا بلد از سادات و مومنين شهر كه بمصلحت تدين صلاح شهور و معروف باشد بنظارت منصوب سازد (از قرار تفصيل دكاكين و حمام و اراضي كه در بلده طيبه).

📒📒📒📒📒📒📒📒

پنج‌شنبه بازار

تمامي سه باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان، تمامي دو باب دكان، ششدانگ از يك باب دكان

تمامي سه باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان
شش دانگ از يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان، تمامي دو باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان
شش دانگ از يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان

بازار مسگرهاششدانگ از يك باب دكان ، ششدانگ از يك باب دكان، ششدانگ از يك باب دكان
ششدانگ از يك باب دكان، ششدانگ از يك باب دكان، ششدانگ از يك باب دكان

چهارسوقيك دانگ از يك باب دكان- شش دانگ از يك باب دكان

بازار بزازهاشش دانگ از يك باب دكان

تكيه ميرزا آقاسه دانگ از كل شش دانگ يك باب دكان، شش دانگ از يك باب دكان- شش دانگاز يك باب دكان

پشت شهداحس از يك باب دكان، عشر از ششدانگ يك باب دكان

مزرعه خشتتمامي ششدانگ زمين شلتوك زراعي خشت سوار

پشت مدرسه صدرتمامي دوچل زمين باغچه مشجر

كه به شروط مقرره كه مداخل و منافع موقوفات را به دقت جمع آوري وبعد از حق التوليه كه يكعشر و حق النظاره كه نيم عشر است تعمير مدرسه و مستقلات موقوفه مقدم بر ساير مخارج است و بعد از تعمير بايد آنچه بمصرف سوخت و روشنايي مسجد و حجرات مي رسد ماه به ماه داده شود و بعد به طلاب آنجا علي قدراستحقاقهم بدهند.

بدين طريق كه بايد متولي يا وكيل متولي ملاحظه احوال و اوضاع طلبه را كرده كساني كه راه مداخل از براي ايشان نباشد و پدر و عاقله نداشته باشند دادن تنخواه ايشان را مقدم داشته كه به علت عدم وجه معيشت از تحصيل باز نمانند و مواجب دو نفر خادم را بطريق و اقتضاي آنان بايد بدهند و متهولين و كساني كه پدرولي و صاحب مايه دادند و مكتفي احوال ايشان مي شود ضرور نيست چيزي بدهند بغير از روشنايي كه بايد داده شود.

و آنچه زياد بماند بايد متولي و يا وكيل متولي مناظر بصلاح علما و فضلا و كتب تفاسير و احاديث علوم ادبيه و ساير كه در اصول و فروع دين علما تضعيف كرده‌اند ابتياع و وقف علما و طلاب مدرسه نموده‌اند قرار نمايند كه از آن مدرسه بيرون نبرند و هرگاه برد ازكتب مذكور حتماً داشته باشد متولي و يا وكيل متولي و يا ناظر از مداخل و منافع موقوفات انها را داده كه تعمير نموده اجرت بدهند و نگذارند بزودي ضايع گردد و تا هنگامي متولي در آن بلد نيست وكيل او بايد متوجه رتق و فتق امور بشود و حق التوليه بايد به وكيل داده بشود.

سند وقفيت موقوفه ميرزاشفيع براساس احكام علما بوده و نيت واقف همان‌گونه كه از متن وقفنامه‌ي وي پيداست، تعمير و لوازمات و تحصيل طلاب و حقوق مدرسين عنوان شده و عايدات ساليانه آن نيز به 7638 قران مي رسيد و امروز نيز اداره اوقاف شهرستان بابل متصدي آن مي باشد.


شرح موقوفه ميرزا محمد شفيع بندپي (صدراعظم) شهرستان بابل

سر در مدرسه ميرزامحمدشفيع صدراعظم واقع در پنج‌شنبه بازار


محوطه مدرسه ميرزا محمدشفيع صدراعظم واقع در پنج‌شنبه بازار بابل

  • دیدگاه ها
  • بیان دیدگاه

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

  • محسن داداش پور باکر

  • پاسخ به این دیدگاه

    سه شنبه 15 آذر 1401-19:47

    سلام. جناب حبیب تبار. سپاس از توجه شما به تاریخ بندپی.
    به استناد نامه ی آغا محمد خان قاجار در سال ۱۲۰۴ صفر المظفر در باره ی حمایت سادات شیادهی از او و اشاره به توقف ایشان در ((قریه ادملا)) و همچنین سایر اسناد و یاقته های شفاهی جناب میرزا محمد شفیع ادملایی مازندرانی متولد و ساکن روستای ادملا بخش بندپی شرقی بابل استان مازندران است که هم اکنون بازماندگان طایفه ی ایشان به نام خانوادگی تقی نیا عمران در این روستا مقیم بوده و شهرت دارند.
    بنده تا کنون بیش از شش هزار اسناد بندپی را جمع آوری نمودم.

    • محسن داداش پور

    • پاسخ به این دیدگاه

      پنجشنبه 25 آذر 1400-0:24

      نامه ای که در ظهر آن به امضاء و مهر میرزا محمد شفیع بندپئی(صدرالاعظم) در سال 1204 قمری مکتوب گردیده است، در واقع نامه ی اقا محمدخان در باره ی حمایت سادات شیادهی از او در هنگام تبعید و یا حضور پناهندگی در قریه ادملاه بندپی شرقی بابل است. اصل این سند منتشر نسده نزد سیدمحمدصادق ابراهیمیان شیاده موجود است.
      ارادتمند محسن داداش پور
      منبع: شجره نامه اشاداد

    • ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
      #پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
      @edmolavand ﷽
      📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
      #آوات_قلم
      http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
      📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

    • میرزا شفیع مازندرانی

    • زبان
    • پیگیری
    • ویرایش
    • با الله‌یار خان آصف‌الدوله اشتباه نشود.

      میرزا محمدشفیع بندپی مازندرانی (زاده ۱۱۵۹ ه‍.ق در بخش بندپی غربی شهرستان بابل - درگذشته ۱۹ رمضان ۱۲۳۴ ه‍.ق در قزوین) ملقب به اعتمادالدوله و آصف‌الدوله متولد بخش بندپی غربی بابل مازندران و یکی از بزرگان دوران قاجار بوده از سال ۱۲۱۵ تا ۱۲۳۴ قمری صدراعظم ایران در دوران پادشاهی فتحعلی شاه قاجار بود.

      میرزا شفیع مازندرانی

      صدراعظم ایران

      دوره مسئولیت
      ۱ ذیحجهٔ ۱۲۱۵ – ۱۹ رمضان ۱۲۳۴

      پادشاه فتحعلی شاه قاجار

      پس از حاج ابراهیم خان اعتمادالدوله

      پیش از محمدحسین خان صدر اصفهانی

      اطلاعات شخصی

      زاده

      میرزا محمدشفیع مازندرانی


      ۱۱۵۹ (قمری)
      بخش بندپی غربی، (حومه بابل)

      درگذشته۱۹ رمضان ۱۲۳۴ (قمری)
      قزوین،

      ملیت ایرانی

      فرزندان یک دختر (همسر همایون میرزا متخلص به حشمت فرزند شانزدهم فتحعلی شاه)

      پیشه سیاستمدار

      لقب(ها)اعتمادالدوله و آصف‌الدوله

      از مهم‌ترین وقایع در روابط خارجی ایران در زمان صدارت میرزا شفیع، می‌توان به عقد عهدنامه فینکنشتاین در ۲۵ صفر ۱۲۲۲ با فرانسه، عقد عهدنامه مجمل در ۱۲ محرم ۱۲۲۴، عقد عهدنامه مفصل در ۱۲۲۷ و وقوع جنگ‌های اول ایران و روسیه و جدایی بخش‌هایی از سرزمین ایران در پی انعقاد عهدنامه گلستان بود.

      وی فرزند حاج میرزا احمد از خدمتگزاران نادرشاه افشار بود. محمدشفیع هنگامی که آقامحمد خان به بارفروش مازندران آمد، به او پیوست و چون خط نکویی داشت مورد توجه آقامحمد خان قرار گرفت. او در زمان صدارت حاج میرزا ابراهیم خان اعتمادالدوله، رئیس دیوان محاسبات بود و پس از عزل او در اول ذیحجهٔ ۱۲۱۵، به صدارت رسید و صدراعظم فتحعلی شاه شد و سرانجام در ۱۹ رمضان ۱۲۳۴ در قزوین درگذشت. پس از او صدارت به حاج محمدحسین خان صدر اصفهانی رسید.

      📚منابع ویرایش

    • «میرزا شفیع مازندرانی». پژوهه. دریافت‌شده در ۱۷ بهمن ۱۳۸۹.
    • پرویز افشار، صدر اعظم‌های قاجار، تهران، انتشارات وزرات خارحه ۱۳۷۲
    • گلی پور، مهدی، بررسی حیات سیاسی میرزا ابوالحسن خان شیرازی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، رشته تاریخ گرایش ایران اسلامی، دانشگاه آزاد نجف آباد اصفهان.
    • وقف‌نامهٔ میرزا شفیع، وبگاه مازندنومه
    • وبگاه پژوهکدهٔ باقرالعلوم
    • ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
      #پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
      @edmolavand ﷽
      📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
      #آوات_قلم
      http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
      📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

    📜#خوانش_سند_۴۴ 

    📜#خوانش_سند_۴۴


    #پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند


    ۳_۱=ارباب قلم و مستوفیان: ۷۸۹۵/۸/۱۲۶ ت {شامل ۱۴دفعه} ۷۱۱۱/۸/۱۲۶ ت جناب نطام الملک. منهای رسوم و تیول ۱۵۵/۴/۵۲۷ بابت تهران ۱۰۰/۳/۹۶۵ و بابت قم ۵۵/۰/۵۶۲......تتمه بابت تیولات ۷۶۰/۲/۹۶۱ ت. مقرب الخاقان منشی الممالک ۱۸۰۰ت...بابت مواجب ۱۵۰۰ تومان. استصوابی ۳۰۰ تومان رسوم ۳۶۰ تومان تیول و محال ۸۹۹/۰/۱۵۰ تومان کاشان ۶۹۱/۳/۶۵۰ تومان دماوند۱۹۷/۷/۲۰۰تومان تتمه بابت تیولات ۵۵۰/۹/۱۵۰ مقرب الخاقان میرزا داودخان و میرزا محمد خان ۲۱۲/۴/۷۶۰ ت....میرزا داودخان ۲۲۵۰ تومان منهای ۲۱۰۸/۰/۸۲۶ تومان بابت رسوم ۴۵۰تومان تیول و برات ۱۶۵۸/۰/۸۲۶تومان تیول تهران ۲۰تومان _برات ۱۶۳۷/۶/۸۲۶ تومان تتمه بابت مالیات دواب سواره ۱۴۱/۹/۱۷۴ تومان میرزامحمدخان ۵۰۰ تومان منهای ۴۲۹/۴۱۴ تومان = رسوم ۱۰۰ تومان برات ۳۲۹/۴۱۴ تومان تتمه بابت مالیات یک دانگ سولرو ۷۰/۹/۵۸۶تومان مقرب الخاقان میرزازکی مستوفی علی آباد و اخوان ۲۲۰۰ ت میرزازکی ۱۸۰۰تومان مواجب ۱۰۰۰تومان استصوابی ۸۰۰ تومان اخوان۴۰۰ تومان محمدتقی ۲۰۰ تومان میرزاجعفر ۲۰۰ تومان منهای ۴۴۰ت رسوم.....تتمه بابت مالیات علی آباد و غیره ۱۷۶۰ت مقرب الخاقان میرزامحمد ولی مستوفی ۱۶۵۰ت منهای ۳۶۴/۵/۶۰۰ت رسوم ۳۳۰ تومان تیول تهران ۳۴/۵/۶۰۰ تومان ....تتمه ۱۲۸۵/۴/۴۰۰ تومان مقرب الخاقان میرزاهادی مستوفی ۱۸۷۵ منهای ۱۲۶۷/۸/۹۳۵ت رسوم ۳۷۵ تومان تیول و محال کاشان ۱۷۴۲/۸/۹۳۵تومان تتمه مالیات کوری ۵۷/۱/۰۶۵ت مقرب الخاقان میرزامحمد باقر مستوفی علی آبادی ۱۳۴۰ تومان...مواجب ۹۱۰ استصوابی ۴۳۰ت منهای ۷۴۷/۵/۵۵۷ ت رسوم ۲۶۸ت تتمه ۴۷۹/۵/۵۵۷ت...تیول طهران ۱۵۰ت برات ۳۲۹/۵/۵۵۷ تتمه بابت تیولات ۵۹۲/۴/۴۴۳ت مقرب الخاقان میرزا هدایت الله مستوفی علی آبادی ۱۲۰۰ ت منهای ۵۱۰ت..۲۴۰ ت رسوم ۲۷۰ ت برات تتمه بابت تیولات ۶۹۰ت موافق سنوات ۵۲۲/۶/۰۰۵ت تفاوت هذه السنه از قرار حکم ۱۶۷/۳/۹۹۵ ت مقرب الخاقان میرزاذوالفقارخان مستوفی ۱۱۰۰ت منهای ۷۶۱/۲/۶۵۳ ت بابت رسوم و برات...تتمه بابت تیولات ۳۳۸/۷/۳۴۷ت مقرب الخاقان میرزاخانلر مستوفی ۵۰۰ت منهای ۱۰۰ت رسوم تتمه ۴۰۰ت مقرب الخاقان میرزامسیح مستوفی ۵۰۰ت منهای ۱۰۰ت رسوم ۴۰۰ت مقرب الخاقان میرزا رضای مستوفی و پیشکار حضرت ولیعهد که از مقرری حضرت والا موضوع است ۶۴ت ۷۸۴ت عالی جاه میرزا رحیم منشی آشتیانی و میرزا حسن ۷۵۰ت میرزا رحیم ۶۵۰ت میرزاحسن۱۰۰ت منهای ۱۸۶ت رسوم و مستمری عراق...تتمه بابت تیولات ۵۶۴ت ۲۲۰ت عالی جاه میرزاعبدالغنی منشی دیوان عدلیه اعظم ۱۵۰ت منهای ۳۰ت رسوم تتمه بابت نصرا ۱۲۰ت....میرزا اسدالله محرر مقرب الخاقان میرزازکی مستوفی ۱۲۵ت منهای ۲۵ت رسوم....تتمه بابت علی آباد۱۰۰ت
    📝بازخوانی سند توسط👇👇
    #محسن_داداش_پور_باکر
    ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
    #پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
    @edmolavand ﷽
    📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

    📜* محله ادملاه ​**

    📜* محله ادملاه ​**

    ✍به قلم محسن داداش پور

    #پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند


    ℘…℘…℘…℘…℘

    ✍اما دیاری هست که از بودنش بی خبریم
    این بستان اما نامش در سینه جا نمی‌شود
    و به جای اینکه از نامش عبور کنی،

    بهتر است اندکی پا در دهکده ی ما بگذاری

    باران می‌وزد و می‌بارد و می‌گردد و می‌تابد در سرای عشق؛ادملاه
    این جا قلب نه می‌شکند نه می‌سوزد و نه می‌گیرد
    سیاه و سنگ هم نمی‌شود
    از دست هم نمی‌رود
    زلال است و جاری
    مثل رود و نسیم
    و آنقدر حس حضور در آن سبک است که هیچ وقت هیچ جا نمی‌ماند
    بالا می‌رود و بالا می‌رود و بین زمین و ملکوت می‌رقصد؛
    #پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
    **** ​****

    ✍هم سفره شدن با عزیزی در ادملاه
    این دیار همانند قلبی است که وقتی تو نفرین می‌کنی او دعا می‌کند
    وقتی تو بد می‌گویی و بیزاری او عشق می‌ورزد
    وقتی تو می‌رنجی او می‌بخشد
    این کوی کار خودش را می‌کند
    نه به احساست کاری دارد نه به تعلقت
    نه به آنچه می‌گویی نه به آنچه می‌خواهی
    و آدم‌های این دیار ادب آوازه به خاطر همین دوست داشتنی اند
    به خاطر قلب دیگرشان؛قلب صبور
    به خاطر قلبی که از بودنش شما بی خبرید
    آری ما را دوست دارند بی هیچ علتی!

    ادملاه سرزمین همدلی پهلوانان

    دیار اقطاع و ملک خادم الفقراء

    پادشاه علی بن ادملاه اسکندر مرعشی

    زیارتگاه عاشقان و عارفان

    سید یحیی رضوی ابن مبرقع

    عطر شهادت از مزار شهیدان

    قربانعلی تقی نیا عمران و جمال گل علیزاده باکر

    اینجا وطن من ادملاه است.

    📜نام های قدیم روستای ادملا:
    👇
    ۱/ آدمل،
    ۲/ آیدملا[عایدملا]،
    ۳/ اده ملا،
    ۴/ باکرمحله
    📚منبع: شجره نامه اشاداد و #تبار شناسی باکر در ایران به قلم محسن داداش پور باکر
    ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
    #پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
    @edmolavand ﷽
    📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
    #آوات_قلم
    http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
    📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

    باکرمحله:
    📜اِدمُلّا

    باز کردن منو اصلی

    جستجو

    ۶

    ادملا: تفاوت میان نسخه‌ها

    مقاله بحث

    → تفاوت قدیمی‌تر

    ادملا (ویرایش)

    دیداری

    ویکی‌متن

    {{جعبه اطلاعات روستای ایران

    |نام‌رسمی=اِدمُلّا

    |روی‌نقشه=

    |عرض‌جغرافیایی=

    |بخش= [[بخش بندپی شرقی|بندپی شرقی]]

    |دهستان=سجادرود

    |نام‌محلی=باکرمحله

    |نام‌های‌دیگر=اِدمُلّا

    |نام‌های‌قدیمی=آدمول، آدمل، آئدملا،ده ملا، اده ملا،

    |سال‌بنیاد= مهاجر از باکرده وننت(انندسوادکوه)

    |جمعیت= ۱۰۲۳ نفر

    |رشدجمعیت=

    |تراکم‌جمعیت=

    |زبان=تبری


    |مساحت=

    |وب‌گاه=

    |جمله‌خوشامد=

    |پانویس=

    |پانویس=شجره نامه اشاداد و فرهنگ واژگان محسن داداش پور باکر اِدمُلّائی

    }}

    '''اِدمُلّاادملا'''، روستایی است از توابع [[بخش بندپی شرقی]] [[شهرستان بابل]] در [[استان مازندران]] [[ایران]].


    این روستا [اِدمُلّا] دارای اماکنی چون: دو مسجد[حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و امام حسین علیه السلام] ،سقاخانه ، تکیه امام حسین علیه السلام، زینبیه، امام زاده سید پادشاعلی مرعشی علیه السلام ، امام زاده سید یحیی رضی علیه السلام، سیده نرگس مرعشی سلام الله علیها، خانه بهداشت، دو قبرستان عمومی، خانه هلال احمر، مدرسه نمونه شبانه روزی مرحوم فیروزجایی، مدرسه بعثت، مدرسه پسرانه شهید داغمه چی، مدرسه دخترانه حضرت رقیه سلام الله علیها، شرکت لبنی پاستوریزه شمال ساغر، ساختمان دهیاری و حل اختلاف، پایگاه بسیج برادران شهید باهنر و پایگاه بسیج خواهران می باشد.


    📜کرازمین:

    ییلاق اهالی((کرازمین))است که نام آن در اسناد کلارزمین، کارازمین، باکرزمین، کرادزمین، کرات زمین، آمده است.


    📜محلات اِدمُلّا:

    محلات قدیم اِدمُلّا عبارتند از اشدکت، کشکا، پا، کرات، تیرباغی، رخشان باکر، جورسره[محله ی مسیحیان]، بازیرون باکر، قرق یونس باکر، اتاق سر باکر، نارنج پشت باکر، کیمون باکر، هندوری باکر، میرملک باکر، فلکا باکر، شاهکلا برفچالسی باکر، شورسر باکر، خریدم باکر، لپر باکر، گوتلار باکر، گرکا چال، مزار ننه مار، سوچشمه باکر و ولیم و... می باشند.


    📜رودخانه و چشمه های اِدمُلّا:

    رودخانه ی تاریخی چادرکا[به نام امیرکا بن ورداسف] در ضلع غربی روستا و رودخانه ی متالون [زریجا]در ضلع شرقی اِدمُلّا قرار گرفتند که نهر روار[چهارشمین] منشعب از چادرکا می باشد.

    نهر تاریخی ((سجرو)) که از سنگ پراشت آغاز و به محله ی کرات باکر ختم می شده، نشان از خردورزی در امر دهقانی و نظام دقیق آبیاری جماعت باکر بشمار می آید.

    چشمه های سلیمه و نادر از معروف ترین چشمه های اِدمُلّا محسوب می شدند.سایر چشمه ها عبارتند از چشمه جورسره، چشمه زریجا، چشمه رحیم، چشمه داداش و چشمه پای آقاجان می باشند.

    بیش از بیست پل بزرگ و کوچک در اِدمُلّا احداث شده است که نمونه ی آنها پل متالون، پل روار، پل چادرکا، پل کشکا هستند.

    اودنگ سر در مسیر نهر روار در قدیم مربوط به کدخدا آقاجان داداش پور باکر[باکریان] و عباسعلی باکر بوده و در امر آسیاب شالی و جو بسیار فعال بوداند.

    دنگه سر افرادی چون جانعلی باکر، الله قلی باکر، جمعلی گل علیزاده باکر، احمدی باکر، داداشعلی باکر [که بدون اب کار می کردند]، شهرت داشته اند.

    اراضی کشاورزی اِدمُلّا حدود هفتاد هکتار می باشد که هر قطعه دارای نام مخصوصی چون اتال، هلیین، موزی پشت، کبض چال، باغی زمین و.. می باشند. بیش از دوازده خویز زمین مزروعی وقفی گزارش شده است.


    📜تاریخچه اِدمُلّا:

    ساکنان اصلی این روستا قبائلی از ((آمارد)) بودند.محل زندگی آنان در ارتفاعات و مراتع آدمل [اِدمُلّا] بوده و در محل فعلی روستا به امر کشاورزی و دامپروری اشتغال داشتند. این روستا محل تحصیل و آموزش روحانیون به آئین مرسوم [زرتشتی، مسیحیت و اسلام] بوده است.حاکم مستقل تبرستان ((کا بن ورداسب)) زاده ی اده ملا [اِدمُلّا] بوده که نام چادرکا[رودخانه ی اِدمُلّا] منتسب به ایشان است.در محل قرق یونس باکر و فلکا، زندان زیر زمینی وجود داشت که امروزه اثری از آن نیست و بطور کلی امحا شده است. آثار بسیار ارزشمندی[مجسمه ها، ظروف، زیورآلات از جنس سیمین و طلا و نقره و آهن و مس و سنگ و...] از دوره های مختلف در حوزه ی مردم شناسی در اِدمُلّا کشف شد که بدلیل بی توجهی و عدم نظارت کافی مورد چپاول و غارت قاچاقچیان فرهنگی قرار گرفت. قطعه سنگ مربع شکلی به رنگ سیاه که بر روی آن عباراتی به خط میخی و کوفی حک شده بود، در بقعه ی سید پادشاه علی اِدمُلّا نگهداری می شد که اهالی آن را ((سنگ آرزو)) می نامیدند.اما این سنگ در دهه ی ۱۳۵۰ توسط سارقی معلوم الحال به سرقت رفت و تا کنون اطلاع موثقی از سرنوشت آن اثر تاریخی فاخر کسب نشده است.


    📜مهاجرت جماعت باکر:

    بر اساس تحقیقات میدانی و یافته های شفاهی و اسناد موجود، چهار برادر از باکر ده وننت [انند] سوادکوه به روستای اِدمُلّا مهاجرت می کنند.

    با حضور جماعت باکر اما سرزمین اِدمُلّا نظم گرفته و شیوه ی نگهداری آن تحت عنوان ((بندپی میانه)) [از باکرده وننت سوات تا کلارزمین و دیافه و سنگ پراشت تا حوالی لمسوکلا بندپی غربی و از خردیم باکر تا ابتدای فیلبند] روزگاری در تصرف و حکمرانی جماعت باکر بوده است.

    جماعت باکر مقیم بندپی بدلیل علم آموزی و روحیه ی پهلوانی همواره زبانزد بوده و در برخورد با طغیانگران جدی بودند و عزم راسخ داشتند. شهید پیران بن نامدارخان باکر از جمله شخصیتی است که در جریان اشغال ایران توسط مغول با گروهی از منتخبین،یلان و پهلوانان جماعت باکر و سایر طوایف به دفاع و مبارزه برخاست که در نهایت برای میهن و ارزشها کشته شد.

    برخی معتقدند که جماعت باکر مهاجر از ((شاه داغ)) باکو هستند و به عبارتی کلمه ی ((باکر )) تغییر یافته ی ((باکو)) می باشد. این ادعا ضعیف است.

    باکر ده وننت سوات[انند سوادکوه]، باکر محله ی و باکر زمین [کرازمین]بندپی، باکر سره ی و خرنوای باکر دودانگه ساری، باکر محله ی گرگان، تپه باکر آذربایجان شرقی و مرحمت آباد آذربایجان غربی و... از جمله ی سرزمین {ایل باکر} در ایران است.

    از تقسیم نامه ی علیشاه باکر دو برادر به نام های طهماسب باکر و نامدارخان باکر از وارثین و ملاکین جماعت باکر محسوب می شوند. مرحوم ملا شاه بابا بیک باکر از جمله شخصیتی در جماعت باکر بندپی است که نسل ایشان امروزه در محلاتی چون اِدمُلّا، فکچال، هلی کتی، کمدره، باکرسره، خرنوای باکر[خرم آبادباکر] ، پاشاکلا، پهندر، جعفرکلا، وادره و...سکونت دارند.


    📜منظومه های ایل باکر:

    ۱/منظومه شاه باجی باکر و اسپهبد کیا

    ۲/ منظومه شاه باجی باکر و سید حسن

    ۳/ منظومه شاه باجی باکر و جهانگیر باکر

    ۴/ منظومه معصومه باکر و تقی جنگن لفوری

    ۵/ منظومه حاجی آقاجان باکر

    ۶/ منظومه عمه خانم داداش پور باکر

    ۷/ منظومه کلثوم غلامی [باکر]

    ۸/ منظومه جانبرار زاق [رستمی]

    ۹/ منظومه مسلم علیجان زاده باکر

    ۱۰/ شعردوست، مهرب قلم، ریحانه، لیلییوم، اشک نامه، آوات قلم محسن داداش پور باکر

    ۱۱/منظومه میرزا غلامحسین باکر

    ۱۲/منظومه میرزا محمد باکر


    📜آثار نوشتاری تاریخی و نیاکان:

    ۱/نامه ی آقا محمد خان قاجار در سال ۱۲۰۴

    ۲/گزارش ملاآقبابیک باکر

    ۳/تقسیم نامه علیشاه باکر

    ۴/قران نفیس خطی با قدمتی بیش از ۴۰۰ سال

    ۵/سنگ فسیلی بیش از ۶۰۰۰ سال

    ۶/عقیق نباتی چادرکا

    ۷/سنگ آرزو پادشاه علی علیه السلام اِدمُلّا

    ۸/شجره نامه پادشاعلی علیه السلام که بر روی تخته ی مربعی شکل حک شده و در بقعه ی سید نظام الدین پادشا امیر نصب شده است.

    ۹/شجره نامه پارچه نوشته ی[قدیمی] پادشاه علی علیه السلام اِدمُلّا

    ۱۰/شجره نامه پارچه نوشته ی [قدیمی] امام زاده یحیی علیه السلام اِدمُلّا

    ۱۱/سایر دست نوشته ها و کتب خطی بسیار ارزشمند و جذاب


    📜نامداران جماعت باکر و اِدمُلّا:

    اِدمُلّا مهد بزرگان، ملاها و نامدارنی چون اتروداد باکر، ارشین باکر، ارشک باکر، راجی باکر، شجاع باکر، رخش سوار باکر، باشار باکر، خسرو باکر، بهرداد باکر، بهرام باکر، میرعلی باکر، بهنیار باکر، علیشاه باکر، بهمن باکر، گرشاسب باکر، اسکندر باکر، پورمند باکر، رادمهر باکر، رضی باکر، ملاعلی باکر، پیران باکر، ملا محمدفاضل باکر، ملا فتح اله باکر، ملا محمدرضا باکر، ملا سلیمان باکر، جانی سلطان باکر، حاجی آقاجان باکر، ملا آقبابیک باکر و میرزا محمد شفیع ادملایی مازندرانی [صدر اعظم دولت قاجار] می باشد.


    به استناد نامه ی آقا محمد خان قاجار در صفرالمظفر سنه ۱۲۰۴ وی بواسطه ی صفربیک باکر و حاجی خانجان حلال الخور در قریه ی اِدمُلّا تبعید بوده است و در همین روستا با میرزا محمد شفیع اِدمُلّائی مازندرانی آشنا شد.[آقا محمدخان قاجار در قریه اِدمُلّا تفسیر قران نوشت که متاسفانه آن قران در حادثه آتش سوزی سال ۱۳۴۹ دچار آتش سوزی شد].

    مرحوم سیدکربلایی آقا کوچک زاده موسوی مشهور به معلم قران اِدمُلّا و مرحوم ملا علی باکر از مکتب داران سنتی و قرانی در اِدمُلّا بودند.

    مرحوم حاجی آقاجان باکر و مرحوم کربلائی مرادعلی باکر از واقفین مطرح و نامدار جماعت باکر محسوب می شوند.


    منظومه معصومه باکر اِدمُلّائی و تقی نوروزی [جنگن] که در مازندران آوازه دارد، از وقایع ادبی و واقعی این روستا [اِدمُلّا]و لفور سوادکوه بشمار می رود.

    مزار جده معظمه؛ سیده میرمریم حسنی[مشهور به مریم تبار باکر و مادر کرازمین]، مزار سیده جده خانم مرعشی، مزار سیده جده خانم حسینی، مزار سیده نورخانم حسن زاده مورد احترام اهالی و زائرین و علاقمندان از راه دور و نزدیک می باشند.

    مراسم محرم [دهه ی اول و دوم] مراسم دهه آخر صفر همزمان در اِدمُلّا[باکرمحله] و کرازمین با شور و شوق کم نظیری برگزار می شود.

    موقوفاتی برای عزای حسینی جهت اطعام دهی در طول محرم[دهه اول]و دهه آخر صفر توسط واقفین در نظر گرفته شده است.

    مراسم خانگی دینی در ایام جشن و عزا میان بانوان و زنان اِدمُلّا بسیار چشم گیر است.

    ماه رمضان اماکن مذهبی ادملا با حضور روحانی و نمازگزاران فعال است.


    مردم اِدمُلّا به کشتی لوچو بسیار علاقمند بوده و در منطقه از گذشته تا کنون به پهلوان مدار اشتهار دارند. مزار مرحوم پهلوان الله وردی علیتبار

    در قبرستان امام زاده یحیی علیه السلام اِدمُلّا واقع شده است.

    مردم اِدمُلّا مسلمان، انقلابی بوده و در امر معاش بسیار سخت کوش هستند.


    📜شهدا جماعت باکر:

    شهیدان علی باکری، حمید باکری، مهدی باکری، حسن باکری، قربانعلی تقی نیا و جمال گل علیزاده باکر از افتخارات جماعت باکر در جمهوری اسلامی ایران هستند.


    📜تبارها و خاندان های اِدمُلّا :

    الف)تبار باکر ب)سادات ج)خاندان پریجایی د) خاندان تالش ص)خاندان ازبک و)خاندان گاوزن ه) خاندان رودگری بابلی ی) سایر مهاجرین


    نکته: نام خانوادگی جماعت باکر مقیم اِدمُلّا عمدتا با پسوند اِدمُلّائی می باشد.


    ۱.باکری ۲.همایونی باکر ۳.داداش پور[باکر]اِدمُلّائی ۴.احمدی باکر ۵.محمودی باکر ۶.رضایی باکر ۷.غلامی باکر ۸.سید حسن زاده ۹.غلامعلی زاده باکر ۱۰.ادبی پریجایی ۱۱.حیدری پریجایی ۱۲.فتحی پریجایی ۱۳.رستمی رودگرمحله ۱۴.بخشی تبار گاوزن ۱۵.رمضانی تالش ۱۶.رمضان زاده تالش ۱۷.حسین پور باکر ۱۸.داداش زاده باکر ۱۹.محمدزاده باکر ۲۰.اصغری باکر ۲۱.صفری باکر ۲۲.حاجی زاده باکر ۲۳.حاجی آقازاده باکر ۲۴.طهماسب نژاد باکر ۲۵.علیتبار پریجایی ۲۶.سید موسوی انیجدان ۲۷.سید کوچک زاده موسوی ۲۸.کامیابی باکر طالقانی ۲۹.کامیاب نژاد باکر طالقانی۳۰.تیغ خورشید اسبک [ازبکستان] ۳۱.حسین پور اکبر ۳۲.تکتبار پریجایی ۳۳. تقی زاده باکر ۳۳. تقی زاده عمران ۳۴.تقی نیا عمران ۳۵.ابراهیمی عمران ۳۶.گل علی زاده باکر ۳۷.علیجان زاده باکر ۳۸. مهدی قلی زاده باکر ۳۹.خورشیدی اسبک [ازبکستان] ۴۰.نقی دوست اسبک [ازبکستان] ۴۱.شریفی نیک اسبک [ازبکستان]


    📜منبع: شجره نامه اشاداد و #تبار شناسی باکر در ایران به قلم محسن داداش پور باکر


    #قرارگاه_فرهنگی_باکر_در_ایران
    @bakershenasi ﷽
    📡𖣔❅ ⃟ ⃟ 🇮🇷 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─

    ─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
    #پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
    @edmolavand ﷽
    📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
    #آوات_قلم
    http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
    📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─