پژوهش اِدمُلّاوَند:
📜 اصطلاحات و واژه های تبری ( مازندرانی ) برای کارهای شالی و شالیزار :
⭐️ قسمت اول ⭐️
📎 کِل نَکِردِه زمین / آیش :
زمینِ بعد از برداشت شالی که در آن دیگر زراعتی کشت نشده و تا فصل بهار بصورت بایر ( دست نخورده ) می ماند که اصولا شش ماه دوم سال , زمین های شالیزاری به اینصورت هستند.
👈 کِل = شخم زدن
کِل نکرده زمین یعنی زمین شخم نزده
📎 تِلِر = تیلر
( نوعی ماشین کشاورزی که با آن زمین را شخم هم میزنن و میشود گفت بعد از روش سُنتیِ شخم زدن زمین که با گاو انجام میشد , تیلر نخستین ماشین کشاورزی بود که جای شخم زدنِ سنتی را گرفت , طوریکه حتا بعد از آن که تراکتور هم این سالها کار شخم زدن زمین را انجام میدهد , تیلر همچنان برای شخم زدن کاربرد دارد.
📎 تِلِر چی =
راننده تیلر , کسی که بتونه تیلر رو حرکت بده و با آن زمینها رو شخم بزنه
📎او دَوِسِّنِ زمین =
یعنی آب را بسمت زمین بایر روانه کردن ،طوریکه آب بعد از یکی دو روز کاملا سطح زمین را میپوشاند و زمین نمدار و پرآب میشود.
چون برای شخم زدن زمین حتما اول باید پرآب و نمدار بشود .
📎 یک کِل / وَرز varz :
شخم زدنِ اول ، یعنی زمین بایر که بالا گفتم را یک بار با تیلر یا تراکتور شخم بزنن .
در این نوع شخم زدن ، نوع خیشی که ب بدنه تیلر میبندن تا گِل را زیر و رو کند ، وَرز میگویند.
📎دِ کِل :
شخم زدن دوم ( در زبان تبری ب 2 میگویند دِ ) , که تقریبا یک هفته بعد از شخم زدن اول انجام میشود و خوبیش این است که وقتی شخم اول زده میشود ، گِل زیرین زمین ب روی زمین میآید و یک هفته ، آفتاب و هوا میخورد و حشرات و کرم هایی که آفت شالی هستن که با شخم زدن ، از زیرِ زمین ب روی زمین آمدن در اثر مجاورت با هوا و آفتاب میمیرند و همچنین به گِل ها نور آفتاب میتابد که سرشار از ویتامین برای شالیی هست که میخواهد در این زمین کشت شود.
در شخم دوم ، نوع چرخی که جای چرخ تیلر میبندن تا گَل ها را زیر و رو کند.👈نیم لَپِری میگویند که فلزی و دنده دار است تا گِل ها را خُرد کند
📎 سه کِل :
شخم زدن سوم زمین که آخرین شخم زدن میباشد و تفریبا یک هفته بعد از شخم دوم انجام میشود و نوع چرخی که این بار ب تیلر بسته میشود با نوع چرخ دِ کِل فرق میکند ، جنس این چرخ هم ، آهنی هست ولی خوده چرخ ، پهن تر از چرخ نوع دِ کِل میباشد
در این نوع شخم ،چندین بار باید با تیلر یا تراکتور ، در زمین رفت و آمد کرد و شخم زد که گِل ها که بصورت کلوخ بودند کاملا در آب حل و خُرد شوند و بصورت گِلِ شُل و نرم دربیایند تا بوته نشا براحتی در زمین فرو برود و ریشه بزند .
📎مرز و بَرِه :
👈 مرز = تقریبا همان مرز در زبان فارسی هست که در شالیزارها با مرز ،شالیزار به قطعه های کوچک تبدیل میشود تا بتوان هر قطعه را کاملا پر از آب کرد،که در زمینهای ناهموار، مرز بیشتری وجود دارد.
👈 بَرِه = انتهای تمام مرزها را کمی عمیق میکُنن تا آب از یک قطعه زمین ب یک قطعه زمین دیگر برود این قسمت عمیقِ مرز را بَرِه میگویند.
📎بَلو baloo :
نوعی ابزارِ مخصوص جابجا کردن گِل های شالیزاری بعد از شخم زدن هست که مثلا با آن ،گِل را از توی شالیزار ب روی مرز میانداختن تا مرز پهن تر و سفت تر شود یا ممکن بود کناره های زمین ،خوب شخم نمیخورد با این وسیله بعد از شخم زدن گِل های آن قسمتها را میکندن تا از حالت سفتی درآید .
این وسیله ،این سالها زیاد کاربرد ندارد چون هم این سالها اکثرا زمین ها را مسطح و هموار و یکدست کردن و زمینها زیاد مرز ندارد و همچنین نوع شخم زدن با تراکتور طوری هست که تمام گوشه و کنار زمین , بطور کامل شخم زده میشود و دیگر نیازی ب بَلو زدن نیست .
📝 گردآورنده :
بانو " شعله " از بابلکنار بابل
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜 اصطلاحات و واژه های تبری ( مازندرانی ) برای کارهای شالی و شالیزار :
⭐️ قسمت دوم ⭐️
📎 نِشا کَر :
کسی که نشا میکند
📎 کایِّر و قَرضی :
به افرادی که برای نشا و اصولا برای هر کاری به کمک همدیگر میروند را کایر و قرضی میگویند .
📎 نِشا :
بذرهایی را که از تیمجار کندن و در قسمت های مختلف زمین پخش میکنند و نشاگران آن بذرها را به مقدار میزان در جای جایِ زمین آماده شده میکارند که این عملِ کاشت بذر برنج را #نشا کردن میگویند.
👈 نشا هم مثل بقیه کار کشاورزی تخصص میخواهد . یعنی اینکه باید بدونی چه مقدار از بذر را نشا کنی که بعدا بوته برنج ( بینج ) کم و زیاد نشود .
👈شالیکاران از قدیم که میخواستن به بچه هایشان طریقه درست نشا کردن را یاد بدهند به آنها میگفتند که باید نشا را بصورت دیزِندون ( سه پایه ای که زیرش آتش میکنند و رویش عذا میپزند) بکارید یعنی منظورشان این بود که باید نشا بصورت مثلث در زمین کاشته شود که فاصله بین دو بوته نشا میزان باشد که در گویش محلی تبری میگویند نشا نباید تَنِک و اَمبِس/اَمِّس شود .
📎 میراب = یعنی میرِ آب :
میر همان امیر به معنای بزرگ و امیر میباشد و میراب یعنی سرپرست آب !
میراب کسی هست که باید برای شالیکاران منطقه خود از جاهایی مثل رود یا سد یا چاه آب های بزرگ معروف به چاه های آرتیزن ( چاه عمیق و پرآب ) آب بیاورد و مثلا از رودخانه تالار باید منطقه به منطقه آبراه را چک کند تا احتمالا یک منطقه جلوی ورود و هدایت آب را نگرفته باشن و بسمت منطقه خود هدایت نکرده باشند.
📎 او پَنجی :
او = آب
پَنجی = نوبت
چون همه مردم برای آبیاری زمین ، چاه آب از خودشون ندارن برای آبیاری شالیزاری یا باید از کسیکه چاه آب دارد استفاده کنند یا از آب رودخانه های معروف مازندران مثل رود تالار و تجن و یا باید از آب سد منطقه خود یا از آب تالاب ها و آبندان ها ( عِندون ) استفاده کنند که کار میراب هم همین اوپنجی هست و باید به نوبت برای زمینهای محلی هایش ،آب را سر زمینشان روانه کند که زمین مردم خشک نشود .
📎 یک وِجین ؛
دو سه هفته بعد از نشا باید آنرا وجین کنند. وجین با دست انجام میشود یعنی باید انگشتهای دست را داخل گِل و اطراف بوته نشا مرتب حرکت بدی تا گِل زیر و رو شود و علفهای هرز در لا به لای انگشتانت گیر کند و از زمین جدا شود .
وجین برای نشا خیلی خوبه چون باعث میشه اکسیژن وارد گِل بشود و همچنین علفهای هرز از بوته نشا جدا میشود.
📎 چور و چِکا، وَِرمِز ،بازمِر و وَرگید ، سَکِ واش و ....
اینا نام علف های هرز معروفی هست که در زمین شالیزاری میروید و با وجین از بین میروند و این سالها با سم مخصوص علف کُش از بین میروند .
📎 پِشیل یا پشول یا پشور :
آبدزدک را در زبان محلی، پشیل میگویند که آفت مرزهای زمین هست . یعنی کارش سوراخ کردن گِلِ مرزهاست و وقتی مرز سوراخ میشود آب های قطعه بالایی از این سوراخها به قطعه زمین پایینی میروند و زمین بالا خشک میشود.
برای جلوگیری از نفوذ این جانور موذی باید قبل از نشا تمام مرزها را با نایلون ضخیم بپوشانند و روی نایلون را هم گِل بگیرن چون پِشیل نایلون را نمیتواند سوراخ کند.
📎 دِ وِجین = وجین دوم
دو سه هفته بعد از وجین اول ،باز وجین میکنن که دِ وجین میگویند .
✍ گردآورنده : بانو " شعله " از بابلکنار بابل
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜 اصطلاحات و واژه های تبری ( مازندرانی ) برای کارهای شالی و شالیزار :
⭐️ قسمت سوم ⭐️
📎 پاکِ سر :
وقتی تمام خوشه های برنج از لای ساقه برنج بطور کامل بیرون آمده باشد را میگویند برنج پاک سر شده .
📎 چَکو :
اگر خوشه برنج موقع رسیدن برنج ، آفت بزند ، یا به کم آبی دچار شود ، برنج خراب میشود ، بدینصورت که پوسته برنج ،خالی از برنج میشود و خوشه برنج حالت سبکی دارد که میگویند بینجِ خوشه همه چکو بَیه که در اینصورت، تمام زحمات شالیکار از بین میرود و شالیکار بسیار ناراحت میشود .
📎 بینجِ تاشی :
یعنی دِرو کردن و برداشت شالی ( برنج ) یا جدا کردن خوشه برنج از ساقه برنج که باید کمی پایین تر از خوشه برنج را از قسمتهای پایینِ ساقه جدا کرد و آن وقتی هست که برنج کاملا رسیده شده ، طوریکه ساقه های برنج از حالت سبز رنگ به رنگ زرد در آمده ، و خوشه های برنج هم کاملا زرد شده ، یعنی برنج کاملا رسیده میشود .
📎 دَرِه :
تنها ابزار سنتی برای دِروی برنج ، دره هست که در زبان پارسی به آن " داس " میگویند که سرش کاملا خمیده و فلزی و عاج دار و لبه های عاج هم بسیار تیز هست و دسته آن از جنس چوب میباشد.
در شیوه مکانیزه برداشت برنج ،دیگر نیازی به داس و نیروی انسانی نیست، بلکه ماشین های مخصوصِ برداشت شالی بنام کمباین، کار برداشت و جداسازی برنج از خوشه و ساقه را انجام میدهد .
📎 کَسو :
مجموع چند بوته برنج که بعد از جدا کردن از ساقه برنج با روش خاصی بهم گِره میخورد را کسو میگویند .
📎 کَسو جار :
یعنی محل و مکانی که در آن کسو قرار دارد
وقتی برنج یک قطعه از زمین یا برنج کل زمین از ساقه جدا شد و روی ساقه قرار گرفت تا چند روز آفتاب بخورد و خشک شود ،آنرا کسو جار میگویند .
📎 کَسو جَم کَری :
یعنی جمع کردن کسو
وقتی کل برنج با داس از ساقه جدا شد باید یکی دو روز داخل زمین باشد تا آفتاب کاملا خشکش کند بعد از دو روز باید آنها را جمع کرد که به اینکار ، کسو جم کری میگویند .
📎 کَر دَسِّه :
چند عدد کَسو که رویهم به دسته های بزرگتر تبدیل میکنند را ،کر دسه میگویند .
کسو = دسته کوچک
کَر = دسته های بزرگتر شالی بعد از دروی برنج را میگویند .
✍ گردآورنده : بانو " شعله " از بابلکنار بابل
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜 اصطلاحات و واژه های تبری(مازندرانی ) برای کارهای شالی و شالیزار :
⭐️ قسمت چهارم ⭐️
📎 عالِم کِپِر :
وقتی ساقه برنج با داس از ریشه و بوته برنج جدا میشود ،اون قسمت از ریشه و بوته که در گِل می ماند را عالِم کِپر میگویند که قدیما بعد از برداشت شالی ، این عالم را میتراشیدن و همان کنار زمین پهن میکردن و بعد از چند روز که آفتاب آنرا خشک میکرد آنرا روی سقف طویله گاو و گوسفند یا روی سقف مرغدونی بعنوان محافط و سقف استفاده میکردن چون قدیما برای طویله گاو و گوسفند و مرع،حلب و ایرانیت هزینه نمیکردن و عالم و کِلِر ،هزینه ای نداشت.
کِلِر ( گیاهی خودرو که در اطراف آبندان و تالاب ها میروید )
📎 کَر کوفا :
یکجا جمع کردنِ کلِّ شالی زمین را کوفا کردن می نامند .
وقتی کَسوها را جمع کردند و به دسته های بزرگتر ( کَر دسِّه ) تبدیل کردند ،حالا این کر دسه ها را یکجا جمع کرده و رویهم بترتیب خاصی میچینند که این کار ،کوفا یا کرکوفا نام دارد.
سر آخر روی شالیِ کوفا شده ،نایلون می پیچند تا اگر بارون اومد شالی خیس نشود و این کوفا رو در یک روز مناسب آفتابی ،با ماشین های مخصوص مثل کمباین، شلتوک برنج را از ساقه جدا میکنند .
📎 کَر زَنی :
عمل جداسازی شلتوک برنج از ساقه را کَر زدن و کَر زنی میگویند.
قدیما چون ماشین های مکانیزه نبود، عمل کر زنی با اسب انجام میشد ،بعدها با تراکتور و این سالها با کمباین انجام میشود .
📎 لیفا :
ابزاری چوبی مثل دسته بیل که قسمت پایین آن کمی کج هست و در کر زنی کاربرد دارد، بدینصورت که وقتی اسب یا تراکتور روی شالی دور میزند تا شلتوک را از قسمت ساقه جدا کند، شالی از میدان کر زدن پخش و پلا میشود و دور از زیر پای اسب یا دور از زیر چرخ تراکتور قرار میگیرد که دو نفر باید با لیفا، آن شالیهایی که پخش و پلا میشود را به داخل زمین و جایگاه کر زنی هدایت کنند.
در کر زدن با کمباین، این مواردها پیش نمیآید و نیاز به لیفا نیست .
📎 فیِّه :
ابزاری چوبی که شبیه بیل هست اما مثل بیل از دو قسمت مجزا ( دسته چوبی و سر فلزی ) نیست بلکه دسته و سرش یکسره هست و قسمت سرش حالت چهارگوش و صاف هست.
با فیه، برنج را بعد از کر زدن، جلوی باد به هوا میدادن تا خس و خاشاک و چکو ( برنج بی دانه و سبک ) از برنج جدا شود .
📎 چادِری :
جنسش از نایلون هست ،تقریبا جنس کیسه برنج و کیسه آرد ولی ضخیم تر از آنهاست، که مانند پارچه، آنرا متری میخرن و بهم میدوزن تا ابعادش بزرگ شود .
کاربردش زیاده، گاهی در روی کر کوفا میزارن ،در زیر کر کوفا میزارن و کوفا را روی آن می چینند و موقع کر زدن هم باید اول این چادری را پهن کنن بعد شالی را روی آن پخش کنن و کر بزنند تا در آخر که کاه را جدا کردن، شالی روی چادری بماند و داخل کیسه ریخته شود .
✍ گردآورنده : بانو " شعله " از بابلکنار بابل
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📎 اصطلاحات و واژه های تبری ( مازندرانی ) برای کارهای شالی و شالیزار :
⭐️ قسمت پنجم ⭐️
📎 کیل / کیله :
همان پیمانه در زبان پارسی میشود .
ظرفی از جنس چوب که شبیه قابلمه هست ولی زیرش سه تا پایه دارد تا بین آن و زمین فاصله باشد که موقع بلند کردن آن از روی زمین ، بتوانند دست را زیرش بگیرن و راحتتر بلند کنند.
مورد استفاده آن بیشتر در قدیما بود که برنج را بعد از کَر زدن ،با کیله ،داخل کیسه میریختند و سر آخر ،یکی دو کیله برنج شلتوک را، همان روز کنار میذاشتن میگفتن مالِ خِدا و آنرا به یه مستمند میدادن .
روش کیله کردنِ برنج هم یک روش خاصی هست که بجای اینکه از رقم ۱ تا ۱۰ بشمارند میگویند :
اوِل به نامِ خِدا
دوم که برکِت هِدا
سوم نام محمد
چهارم , نومِ علی اِ
پنج , پنجه
شیش , شیشه
هفت , هفته
هشت , مَشته
نه , نوهه
ده , خِدا هَده برکت
البته ممکنه در مناطق مختلف تبرستان ،به روشهای دیگری هم برنج را کیله کنند .
📎 بینجِ کیسه :
یعنی کیسه برنج ! که نوع " سه خطی " آن معروف بود. مثلا اگر میخواستن از زیادی برنج یه نفر آمار بدن ،میگفتن فلانی دِ خَعییز زمینِ دله، ده تا سه خطِ کیسه، بینج بَیته (یعنی توی دو خبیز زمین، ده تا کیسه بزرگ و پر ،محصول برنجش شد و حاصلش خوب بود )
📎 کَمِل :
همان کاه به زبان پارسی
وقتی با کَر زدن، شلتوک برنج از ساقه جدا میشود آن ساقه های برنج را کَمِل میگویند .
کمل ، یک علوفه خوب برای گاو هست که کشاورزان آنرا در انبار نگه میدارن و اکثرا زمستان که علفِ سبز برای گاو کم پیدا میشود، این کمل ها رو بجای علف به گاوها میدهند .
📎 نِنگِه :
انتهای دانه برنج شلتوک ( بینج ) ، رشته نازکی دارد که بعد از کَر زدن، از برنج جدا میشود، این رشته باریک ،نِنگه نام دارد که اگر به بدن آدم بچسبد باعث خارش بدن میشود . ( کلا به خاک و پرزهای برنج که باعث خارش بدن میشود،ننگه میگویند )
📎 خاسّوج یا کالوج :
وقتی در کارخانه شالیکوبی، پوسته اولیه برنج از برنج شلتوک جدا میشود آن پوسته را کالوج یا خاسوج میگویند که آنرا در کارخانه هایی که غذای دام و طیور تولید میکنند با دستگاه ،خرد میکنند و یک غذایی برای دام و طیور میشود، همچنین برای تبدیل چوب به ذغال، از کالوج استفاده میکنند یعنی چوب هارو کمی آتش که زدن، کالوج رو روی چوب میریزن تا آتش را خفه کند و چوب آرام آرام بسوزد تا ذغال شود .
قدیما که سیم و اسکاچ ظرفشویی نبود، از کالوج برای شستن ظرفها هم استفاده میکردند.
📎 اوج :
در شالیکوبی پوسته دوم برنج که از برنج جدا میشود تا برنج، شفاف شود، آن پوسته دوم حالت پودر میشود که در زبان تبری، اوج میگویند که غذای خوبی برای مرغ و خروس میباشد .
📎 دونه :
برنج شلتوک ( بینج ) بعد از بیرون آمدن از شالیکوبی، دونه نام دارد
دونه یعنی دانه، دانه برنج / برنجی که آماده برای پلو پختن باشد .
📎 دِنیم و چِپا ( چفا ) و بوجاری شده.
در شالیکوبی ، برنج به سه دسته تقسیم میشود
👈بوجاری شده : دانه های درشت و تمیز شده و یکدست برنج هست
👈دِنیم : همان برنج نیمه شده ،نصف شده یا برنج ریز شده که از لای برنج بوجاری شده بیرون میآید
👈چِپا / چفا: برنجی بسیار ریزتر از دِنیم که از لای دِنیم بیرون میآید که اصولا برای غذای مرغ و خروس استفاده میشود .
📎 بینجِ نوج :
نوج یعنی جوانه
حدود بیست الی یکماه بعد از برداشت شالی ، از ساقه شالی، جوانه بیرون میزند که اگر چندبار آن زمین را آب بدهند، این بینج نوج، به برنج تبدیل میشود و خیلی کم محصول میدهد اما مزه و طعم این برنج، بسیار با کیفیت تر از برنج اولیه هست
علی، وَنگ دِنی شِه جانه خدا
دل ره هِوای مشهد و دیدنِ یار هکردی
📝 #میر_حمزه_طاهری_هریکنده_ای
🔺🔺🔺🔺🔺
امسالِ بینجه کَر ، همه شادنه
صَدری دونه ره گیتِنه پاتِنه
صدری دونه، تِمن تمن ماشالا
بَوّه خرج امام رضا ایشالا
📝 گردآورنده : بانو " شعله " از بابلکنار بابل
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─