فرقه های عجیب و جهان ماوراء:
نگاهی به تاریخچه و اعتقادات فرقه ذکری ها 🔻

بخش اول (قسمت: اول) 1️⃣

♦️ ذکری ها فرقه مذهبی باطنی گرایی اند که در بلوچستان پاکستان آشکارا و در بلوچستان ایران پنهانی زندگی می کنند .

🔷 به رغم اینکه باورهای آنان همانند فرقه های باطنی است، از صوفیه نیز بسیار تأثیر پذیرفته اند؛ چنان که عقایدشان را آمیزه ای از اعتقادات متصوفه اسماعیلیه و مهدویت تشیع و فرهنگ و آداب و سنتهای محلی می توان دانست.

🔶 آنان بر پایه آمیزش عقاید باطنی فلسفه وحدت وجود، تأويل قرآن و غیبت حضرت مهدی (عج) و عقاید صوفیانه مذهب ذکری را پدید آورده اند. ذکری ها به تحریف بسیاری از مناسک و عبادات مذهبی پرداخته و بدعت هایی آورده اند.

♦️ آنان بیشتر به ذکر می پردازند و عقاید ویژه ای دارند میان ذکری ها و اهل سنت بلوچستان ایران در دوره رضاشاه اختلاف هایی پیش آمد که به درگیری آنان با یکدیگر نیز انجامید، اما کوشش های آنان کم شد و اکنون در بلوچستان، بندر عباس، سرباز و برخی از دیگر جای ها پنهانی زندگی می کنند.

به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻

http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2

ادامه دارد....🔻🔻

نگاهی به تاریخچه و اعتقادات فرقه ذکری ها 🔻

بخش اول (قسمت: دوم) 2️⃣

♦️ ذکری های بلوچستان پاکستان از نفوذ فراوانی برخوردارند و به ویژه در مبارزه های پارلمانی و حزبی تأثیر می گذارند و تا کنون چندین بار کرسی های پارلمانی مناطق زیر نفوذشان را به دست آورده اند.

🔷 این مسئله قابل تأمل است که عربستان در سالهای اخیر به رغم گرایش های شیعی ذکری ها، در جلب و جذب آنان بسیار کوشیده است.

🔶 جامعه بلوچستان از دید اجتماعی و فرهنگی همواره گوشه گیر بوده و این ویژگی، به انزوای مذهبی آن نیز انجامیده و در بطن اوضاع تاریخی و اجتماعی اش، نمونه هایی از فرقه های اسلامی پدید آمده است که رنگ و بوی محلی داشته اند.

🔷 این مقاله نحلـه مذهبی و مهم فرقه «ذکری را در آن سامان برسی می کند. مذهب ذکری (ذکریسم)، برداشت ویژه ای از اسلام با سنت ها و فرهنگ بومی بلوچستان به شمار میرود و از این روی که تا کنون پژوهش جامعی درباره فرقه های مذهبی بلوچستان سامان نیافته است،.

🔶 تنهـا حضور دو گروه مذهبی تشیع و تسنن را در آنجا گمان زده اند، اما فرقه ها ومشرب هایی مانند «سهروردیه»، «قادریه»، «نقشبندیه» و «مولویه» نیز در آن منطقه فعالند.

🔷 اسلام از این روی که طریقتی اهل مدارا تساهل و گذشت و ساده گیری بوده، در محیط ساده ای مانند ،بلوچستان بیش از دیگر طریقت ها نفوذ کرده است و ذکریان نیز در خط موجودیت خود بر پایه مدارا و سهل انگاری زندگی می کنند، سادگی زندگی اجتماعی و نگرش ساده به مذهب و فرهنگ در جامعه هایی مانند بلوچستان، به خوبی نمایان است؛ چنان که کمال الدین غراب پس از سفرش به بلوچستان (۱۳۶۲) در این باره می نویسد:

🔶 در روستای زیارت عده ای خود را شیعه میدانستند اما حتی امامان شیعه را نمی شناختند قبله را نمی شناختند از وضو و غسل نیز چیزی نمیدانستند و از جزئی ترین آداب مذهبی ناآگاه بودند (غراب، ۱۳۶۴، ۱۵۷).

🔷 شاید اسلام صوفیانه با توجه به دل بسته نبودنش به نهادهای ثابت مذهبی و سازگاری اش با گوشه گیری طبیعی و زندگی متحرک و کوچ نشینی مردم بلوچستان، میان آنان بیش از دیگر فرقه ها پذیرفته شده باشد .

🔶 بلوچ در مذهب خود نیز همچون دیگر نمودهای زندگی اش ساده و طبعش با تعصب مذهبی ناسازگار است و از این رو، مقام مذهبی در بلوچستان کمتر یافت میشود؛ یعنی قوم بلوچ به صورت منفرد از پاره ای حساسیت های مذهبی بر کنار است.

🔷 صوفیان در سرزمین بلوچستان دور از تعصبات و حساسیت های مذهبی با مردم همراه بودند و از خود آنان به شمار میرفتند و از این رو میانشان نفوذ کردند. مذهب در بلوچستان هرگز از جایگاهی برخوردار نبود تا بر پایه آن بتواند خود را نهادینه کند.

🔶 چنان که پاستنر نویسنده انگلیسی: به حضور فراگیر صوفیان در زندگی مردم چنین اشاره می کند:

🔷 «صوفیان مقدس، حلال مشکلات دنیایی مردم هستند و بیماری های آنان را معالجه می کنند و در مقابل دشمنان مدافع مردم هستند و قضاوت را در بین مردم بـر عهده دارند (pastner,1973, p306).

🔶 بیماری هایی در بلوچستان شایع بوده است که مردم به علت ضعف مالی و اقتصادی، نمی توانسته اند برای علاج آنها نزد پزشک بروند و با خوردن دارو، خود را درمان کنند. از این رو، بیشتر به صوفیان و قلندران دوره گرد روی می آورده و آنان از جایگاه مؤثری در زندگی مردم و پیدایی باورهای آنان برخوردار بوده اند.( برای آگاهی بیشتر از تأثیر صوفیان در رفع بیماریها و گرفتاریهای مردم این سرزمین، ر.ک: علی ریاحی (۱۳۵۶)، زار و باد و بلوچ؛ غلامحسین ساعدی (۱۳۴۵)، اهل هوا.)

♦️ البته علت روی آوردن بلوچ به صوفیان، همیشه رفع مشکلات جسمی و دنیایی نبوده، بلکه نیاز درونی او به برقراری رابطه مستقیم با مبدأ وجود و معبودش نیز در این مسئله تأثیر گذارده است؛ رابطه ای دوسویه (خدا – انسان) که رشته ای هر دو سوی را به یک دیگر می پیوندد. این رابطه پناهگاه انسان از محدودیت ها و تقیدهاست که او را از خدایش جدا می کنند (زرین کوب، ۸۰ ،۱۳۶۹)

به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻

http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2

ادامه دارد....🔻🔻

نگاهی به تاریخچه و اعتقادات فرقه ذکری ها 🔻

بخش اول (قسمت: سوم) 3️⃣

🔻 رابطه ذکری ها و اسماعیلیه

🔷 نظام های صوفیانه بلوچستان، بیشتر انتقالی بـود کـه از افغانستان، هند، شبه جزيره عربستان یا ایران پدید آمده اند.

🔶 فرقه ذکری کمابیش از سده شانزدهم میلادی در بخش جنوبی بلوچستان و پاکستان و ایران پیدا شد پیروان این فرقه بیشتر با تکرار نام های مرتبط با وحدانیت خداوند به ذکر (عبادت) او می پردازند و به همین دلیل ذکری - در برابر «نمازی»؛ یعنی اهل سنت حنفی بلوچستان - نام گرفته اند.

🔷 ذکری ها را «داعی» یا «داهی» نیز می نامند که «داه» به معنای پیام و مانند اصطلاحات اسماعیلیان است. شاه طاهر انجدانی اسماعیلی که دعوی امامت داشت پس از ظهور شاه اسماعیل اول صفوی به هند گریخت (حقیقت، ۱۳۶۱ ۹۵۵) انجدان روستایی از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک ایران در بخش پایانی دشت فراهان و دامنه کوه های «هفتاد قله» است.

🔶 این ده زمانی مرکز امامان اسماعیلیه بود و قبرهای آنان در آنجا قبه و بارگاه و صندوق و دستگاهی نیز دارد از این رو دوره فعالیت اسماعیلیان را در ایران «دوره انجدان نیز می نامند که که در تاریخ نزاریان از انجدان آغاز میشود و از آن با نام «دوره تجدید حیات و «نوزایی یاد کرده اند( دفتری، ۱۳۸۶، ۵۲۱).

🔷 کیش نزاری و تصوف در ایران پس از دوره «الموت» با هم آمیختند؛ زیرا کیش نزاری آرام آرام با آموزه های صوفیه و اصطلاح های آن ممزوج شد و مشایخ و متفکران صوفیه نیز که همچون اسماعیلیه به تأویلات باطنی نظر داشتند، به استفاده از اندیشه های منسوب به اسماعیلیان پرداختند.

🔶 اسماعیلیان نزاری در این التقاط از دید ظاهری نیز زندگی صوفیانه ای در پیش گرفتند و از همین ،روی گفته اند شمس الدین محمد از امامان اسماعیلی و جانشینان پس از او کمابیش پنهانی و به صورت پیران صوفیه می زیستند و پیروانشان نیز خود را «مرید» می نامیدند که از عنوان های برجسته صوفیان است(۱۸p ,۱۹۳۳,wladimir).

🔷 این رویداد بر وجود زمینه های مشترکی میان طریقت باطنی (اسماعیلی) و طریقت صوفیانه خبر میدهد؛ چنان که امامان اسماعیلی به سادگی خود را بـه ظـاهـر صوفیان در می آوردند. یافتن رابطه میان نزاریه و صوفیه در ایران دشوار است، اما این رابطه در شبه قاره آشکارتر است.

🔶 از کتابی به نام پندیات جوان مردی نام برده اند که خطابه های امام اسماعیلی مستنصر بالله دوم را در بردارد و گزارش میدهد که نزاریان با اصطلاحات صوفیه مانند اهل حق و اهل حقیقت یاد شده اند و امامشان «پیر»، «مرشد» و «قطب» خوانده شده است. این اثر، بر پایه اندیشه های صوفیانه پندهایی در بردارد (دفتری، ۱۳۸۶، ۵۳۳).

🔻 عراق

🔷 شاه طاهر انجدانی معروف به طاهر ،دکنی از اخلاف اسماعیلیانی بود که از مصــر بــه عراق آمدند و به خواندیه شهیر شدند و در اراک ایران مسکن گزیدند. وی به سبب اسماعیلی بودنش از شاه اسماعیل اول صفوی ترسید و به دکن رفت و به گستراندن مذهب خویش پرداخت او و برادرش در آغاز به حکم نظام شاه دکنی به زندان افتادند، اما پس از آزادی شان از زندان در جرگه نزدیکان نظام شاه در آمدند.

♦️ گـویـی نـظـام شــاه به کوشش کسی به نام جمال خان به آیین مهدوی گراییده بوده است. برخی از باطنیان و اسماعیلیان نیز در دوره شاه اسماعیل اول به بلوچستان آمدند و در ناحیه «سرباز» ساکن شدند و بعدها زمینه های گسترش مذهب اسماعیلی و باطنی و پس از ارتباط با محمدمهدی اتکی زمینه پیدایی مذهب ذکری را فراهم آوردند.

به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻

http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2

ادامه دارد....🔻🔻

نگاهی به تاریخچه و اعتقادات فرقه ذکری ها 🔻

بخش اول (قسمت: چهارم) 4️⃣

♦️ بنیادگذار فرقه ذکری

🔻 چند دیدگاه درباره مؤسس این فرقه عرضه شده است:

1️⃣ بنیادگذار این فرقه شخصیتی اسطوره ای و دارای حرمت بسیار است که همه ذکری ها او را «مهدی» می خوانند و معتقدند. پیروان قـديـم و سنتی ذکـری، چنین دیدگاهی دارند و میگویند کسی به نام «محمداتکی با نام مهدی، فرقه ذکری را تأسیس کرده است. منابع ذکری مانند (در وجود) نوشته محمد در افشا و مهدی نامه نوشته ملانورالدین ،کمالان او را« محمد عتقی» خوانده اند؛

2️⃣ مؤسس مذهب ذکری، «سید محمد جونپوری» است که نسب نامه ای ویژه نیز دارد؛

3️⃣ سید محمد جونپوری و محمد اتکی یکی اند.

🔶 گفتنی است برخی از منابع در این باره از کسان دیگری نیز نام برده اند. برای نمونه، هوگز انگلیسی« ملا رحمت الله»، «دوست «محمد» و «خدادابه» را بنیادگذار فرقه ذکـری گمان زده است ( Hughes1902 p243) حاج عبدالنبی کابلی که از سیاحان ریزبین و هشیار بوده و به نزدیک بلوچستان و مکران سفر کرده (۱۸۳۹) نیز رهبر این فرقه را کسی به نام حسین الدین یا پیرروشن دانسته است اهل سنت او را با نام «پیر تاریک» ریشخند می کرده اند (Haj I Abdulnabi,,1844 p810).

🔷 دیدگاه کسانی که محمد اتکی را بنیادگذار این فرقه میداند مستندتر می نماید؛ چنان که منابع ذکری نیز از او یاد کرده اند. هم چنین بیشتر ذکریها از رهبر خود به نام مهدی یاد میکنند و زادگاه او را «اتک» می دانند که ناحیه ای در پنجاب پاکستان است.

🔶 ذكرى ها معتقدند مذهبشان شاخه ای از مهدویت هند است که آن را محمد جونپوری یا محمدداناپوری بنیاد گذارده اند منابع هندی از سرگذشت او چنین گزارش می دهند که وی در ناحیه چشت پرورش یافت و از این روی که عرفان اسلامی در آنجا گسترش داشت؛ چنان که به «شیراز هند» شهیر بود او نیز به عارفی پرآوازه و سرآمد بدل گشت.

🔻 تاریخ پیدایی ذکری ها

🔷 کسی به نام سید عثمان در آغاز سده نهم هجری از سمرقند به هندوستان هجرت کرد که پسری به نام عبدالله داشت عبدالله با دختری به نام «بی بیآ ن آمنه» ازدواج کرد و از آنان فرزندی به نام محمد زاده شد. سید محمد در هفت سالگی قرآن را حفظ کرد و در دوازده سالگی علوم دینی را فراگرفت و واعظ معتبری شد و به سخنرانی های مذهبی پرداخت.

🔶 او از سقوط حکومت جونپوریان و پایان عصر فرمانروایی شاهان شرقیه هند (۸۸۲ ق / ۱۴۷۷ م) تأثیر پذیرفت و این رویداد را نشانه پایان یافتن کار جهـان دیـد و بنابراین، مدعی مهدویت شد و به قصد زیارت حج به مکه رفت (۹۰۱ ق / ۱۴۹۵ م) و در آنجا نخستین دعوتش را آشکار کرد رشید احمد، (۱۳۷۳، ۱۸۹).

🔷 او در ۹۰۵ قمری (۱۴۹۹ م) در بازگشت به احمدآباد هند بار دیگر خودش را مهدی موعود خواند و مردم را به خودش فراخواند و گروهی به وی گرویدند و گروهی به دشمنی با او پرداختند. علمای دینی نیز با او دشمنی و تعقیبش کردند.

🔶 سرانجام دشمنانش بیشتر روحانیان او را از شهر بیرون راندند و از این زمان، دوره هجرت پنج ساله وی آغاز شد. او تا (۹۱۰ قمری ۱۵۰۴ م)؛ یعنی سال مرگش هجرت می کرد و به نشر باورهایش می پرداخت و شمار فراوانی از مردم به کیش وی گرویدند. پیروان سید محمد این دوره سرگردانی را عصر «هجرت» نامیده اند.

🔷 او در این زمان حتی تعدادی از فرمانروایان و حکـام هـنـدی و شاه بیگ ارغون قندهار و میرزنون حکمران فراه را هم به پیروی از آیین خود در آورد. سید محمد در سن ۶۳ سالگی در سال ۹۱۰ قمری ( ۱۵۰۴ میلادی) در شهر «فراه» در جلگه هیرمند در افغانستان امروزی درگذشت (جعفری ۱۳۴۳، ص ۲۶۱ )

♦️ نام و سن سید محمد و نام پدر و مادرش (عبدالله و آمنه)، با نام و سن حضرت محمد و نام پدر و مادر آن حضرت همانند بود و از سوی دیگر، اهل سنت و جماعت چشم به راه مرد سیدی بودند که نامش محمد و نام پدرش عبدالله باشد. از این رو، بیش تر آنان دعوت سید محمد جونپوری را پذیرفتند.

به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید
🔻🔻

http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2

🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

ادامه دارد....🔻🔻