🌿تبارباکر | تبارشناسی باکر | طایفه باکر | باکر

طایفه باکِر

صدای گرم باکِر را چون ز راه دور شنیدیم

به سوی اِدمُلّا از آمل، با پَر یقین پریدم

چرات،اَنند و دودانگه پرسیدم از طایفه ی باکِر

چو مرغ خسته ز طوفان،به آذربایجان رسیدم

دفترِ اَشادادِ محسن را با قلم شوق گشودم

بسوی غُرفه ی باکِر با شتابِ باد دویدم

شاه باباباکِر را همچو گُل، به سینه فشردم

گلاب اشک شد، روی گونه ی او چکیدم

به پای شاه بابا، جای جای بوسه نهادم

زِ چشم خاموش او، کلام امام رضا ع شنیدم

دوباره به مرحمت آباد و سِکندر بال گشودم

پیِ طایفه ی باکِر به دیار شهیدمهدی رسیدم

چو باز آمدم به ساری و بندپی، سخنی شنیدم

به ردپای باکِر، در باکِر محله ی اِسترآباد دویدم

بدان تحقیق، گذری در تُنکابن و آمل داشتم

از باب شنیدن و نوشتن،چه شام ها که نَخُفتم

ز طایفه ی باکِر بس توشه ها گرفتند دیگران

هزاران مِصرع نقش باکِر را به سینه کشیدم

چه گویمت شاه بابا که نیست فرصت دیدار

زین درخت سربلند و سبز باکِر، غنچه چیدم

طهماسب و رخشان و یزدان و شجاع

شاه بابا و آق لَر و عیسی، خان سالار دیدم

به قامت باکِر بنازم، بلند باشید باکِرها

به احترام این تبار، چو شاخ بید خَمیدم

باید دوباره چادِرکا و مِتالون را بخوانیم

باید این دیار پر مهر را ((باکِرمحله)) بنامیم.

این شعر ادامه دارد......

شعر از محسن داداش پور

منبع: شعردوست و کتاب اَشاداد


🌿تبارباکر | تبارشناسی باکر | طایفه باکر | باکر

باکر

دنبال کنید

لغت نامه دهخدا

فرهنگ فارسی

فرهنگ عمید

گویش مازنی

جدول کلمات

پیشنهاد کاربران

ترتیب: قدیمی جدید رای موافق رای مخالف

📝چکیده ای از پژوهش تبارشناسی ایل باکر به قلم محسن داداش پور باکر
{{رهیافت تبارشناسی در کتاب شجره نامه اشاداد، تبارشناسی باکر در ایران به مثابه چارچوب نظری و روشی است که موضوع تبار، خاندان، تیره و طایفه را با نگاهی تاریخی و اجتماعی در استان های مازندران، گلستان و آذربایجان و. . . می نگرد. تحلیل تبارشناسانه نقش طایفه ی خردمند باکر و تحولات آن در طول زمان، نمایانگر فرایند گذار آماری ، معیشت و محل اقامت از وضعی به وضع دیگر، آرایش های گفتمانی و روابط میان گفتمان ها در جامعه و شناسایی احکام و گزاره های گفتمانی در خلق محیط اقامتی جدید با نقش خاص است. یافته های شفاهی و تحقیقات میدانی و تطبیق وضع فعلی با اتکال به بازخوانی اسناد، بررسی ساختار قدرت و ضعف تبار باکر در پیوند با فرهنگ و آداب که به گسترش و تکاپوی اراده ی تبار باکر در ایران منجر شده است، تحلیل مناسبی از تحولات تبار باکر ارائه می دهد. پیش از شناسایی نقاط قوت و ضعف تبار باکر در کشور، می بایست درک درستی از ترکیب بندی فکری و فرهنگی حاکمان، نامداران، بزرگان، نخبگان و کدخداها و خوانین منسوب به این طایفه را به دست آورد. پژوهش حاضر تاریخ تبار باکر را نه از منظر تاریخی و رخدادها که میل به هدایت مخاطب به سوی شناخت عمومی دارد، بلکه از منظر مستند سازی و بازخوانی اسناد به مثابه ی مجموعه ی یکدست موردبررسی قرار می دهد. بنابراین یافته های این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش خواهد بود که تبار باکر چگونه در وضعیتی متکثر یا اقلیت، تاریخ مازندران و ایران را برساخت؛ چارچوب مفهومی پژوهش برآمده از مستندات و گفتار در رابطه با اصالت تبار باکر در سطح منحصر به فرد خود است. با تکیه بر تبارشناسی باکر در ایران در این پژوهش، ابتدا شرایط گذار طایفه از سرزمین نخستین [باکرده انند سوادکوه، باکرسره دودانگه ساری، باکرمحله بندپی، باکر محله گرگان، باکرکوی ترکیه و. . . ] بر اثر دو رخداد مهاجرت و ماجراجویی در بستر ارتباط با ایل و تبارها توضیحاتی ارائه شده است که منجر به صورت بندی کردارها و گزاره هایی حول گفتمان ترقی تبار باکر شد و اقامت در سرزمین مازندران، اصالت تبار را به سطح رؤیت پذیری، تحولات حماسی و نقش آفرینی در عرصه ی سیاست برکشاند و سپس به شرایط برآمدن رجال مذهبی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با روحیه ی اقتدار طلبی در دوره صفوی و قاجار پرداخته شده است؛ پژوهش فوق با برجسته کردن تبار طایفه باکر به خِردورزی، پاکدستی و خیراندیشی، زمینه های همدلی، اتحاد و بازنگری بزرگان و صاحب نظران طایفه ی باکر را فراهم ساخت و این هدف در نظام تبار باکر ذیل یکدست سازی اذهان با محوریت یافته های شفاهی، تحقیقات میدانی، بازخوانی اسناد و تدوین پیمان نامه ها به انجام خواهد رسید. معتقدم که تبار باکر از اصالت مازنی بوده و زادگاه اینان آبادی باکرده انند سواد کوه استان مازندران می باشد. گروهی از این تبار به نفلط مختلف در ایران و حتی خارج از کشور به کشورهایی چون اعراق و ترکیه مهاجرت کردند و مقیم شدند. بر اساس برخی اسناد مکتوب و کتب خطی که به رویت پژوهش ادملاوند نرسیده لکن بر اساس یافته های شفاهی بخشی از این خاندان به مرحوم آخوندملاحسن باکر می رسند. مرحوم آخوندملاحسن باکر فردی موثر، فقیه و عارف بوده است. رابطه ی خاندان اسپهبد و باوندیان و سادات عمادی افزون بر خویشاوندی دارای فراز و نشیب بوده است. قلمرو حکمرانی و یا محیط زندگی تبار باکر روزگاری در مازندران قابل تامل و شگفت انگیز بوده است به نحوی که آنان از ارتفاعات شرقی آمل و بندپی و سوادکوه و ساری و سمنان و نکا و بهشهر بصورت پیوسته گزارش می شود. از جمله خصیصه ی بارز تبار باکر بهره مندی آنان از علوم حقوق ، شعر، ریاضی و همچنین داشتن روحیه ی مستقل و بی طرفی بوده است.}}
✍️محسن داداش پور باکر
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📡✦‎ ࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─