📜رحمت آباد | فرهنگ عامه | اصطلاحات و اعتقادات | ضرب المثل ۵
📜رحمت آباد | فرهنگ عامه | اصطلاحات و اعتقادات | ضرب المثل
#بخچه_فرهنگی
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل
قدیما میگفتن داره دورش پابیل می مینه
موارد استفاده:
معنی : داره دورش پابیل میکنه (زمین دورش رو با بیل شخم می زنه)
این ضرب المثل رو بیشتر درزمانی که یه نفرازکسی چیزی میخادبگیره ویه کم سماجت به خرج میده استفاده می کنن
🌼🌸🌼
👈 لغت نامه روستا
قیژ قیژا /قیج قیجا= ضعف کردن
ضحف = ضعف کردن
دندون قرچه = دندان ساییدن به هم
لُوْگیزه = گازگرفتن لب به نشانه دعوت به سکوت یا بیان اینکه عیبه
چشم قُرَّه= چشم قره
اشترق = بشکن زدن
چَپول /چاپول = کف زدن /دست زدن
تیز قِلیدَه = زبر وزرنگ/ تیز وبز
پُرس= مراسم فاتحه خوانی
ختم= مراسم فاتحه خوانی همراه با جزء خوانی
جَل = سریع /تند
جُل= دستمال کهنه
جِل= کف کردن ماست
جُل دس= دستگیره پارچه ای
جُلُمبر= خنگ/شل و ول/بی عرضه
اُمبُر= انبر( ممکنه جلمبر کنایه ای از ترکیبی جل به معنی دستمال و امبربه معنی انبر یا همون «دستگیره پارچه ای برای گرفتن انبر داغ »باشه )
کی ریز = کاریز /قنات
هوریات = خیلی زیاد
کُلی/ کلی همه = خیلی زیاد
وِلُّ وادِرا = پخش وپلا/ رها به حال خود
بی معنی گیری = بی مزه بازی /مسخره بازی
خُنُکی= شیطنت بچگانه /مسخره بازی
بییَقلی = بی مزه بازی /مسخره بازی
سُبُک بازی = بی مزه بازی /مسخره بازی
سُمباری=یعنی نشتی آب کشاورزی حین آبیاری
بیشتر به کندهایی میگن که خاک سفید داره و همینکه خیس میخوره سریع آب اونا رو میکنه و میبره
اِلِفی / اِرفِ = قاچ میوه هندوانه یاطالبی (مثل حرف الف باریک و دراز)
رِقاشه= هرچیزی روکه ازش تیکه کوچک می بریدن می گن رِقاشِه
چِرَّه= شاخه های خشک درخت
شِرَّه= پارچه پاره پوره شده پارچه ریش ریش شده
شِراله = پارچه ای خیلی پاره پوره شده
همونطور که قبلا هم گفتیم پسوند آله درگویش رحمت اباد زیاد کاربرد داره وبیشتر حاکی از تاکید بیشتر بر موضوع است
💙🩵💚💜💛🧡
🌷🌴🌳🌿
بازی های محلی روستا ( گاوگوسال مندک پنیر یا شادراز):
این بازی بیشتر برا زمستون یا زمانی بود که شرایط آب وهوا زیاد جواب گوی بازی های مهیج دسته جمعی درفضای باز نبود
وسایل مورد نیاز
👈یه عدد کمربند
👈تعداد پنج عدد شی مختلف مثل نخود،کشمش لوبیا.و... ازهرکدوم یکی
👈بازیکن ها هم ازسه تا ده نفر
روش بازی
قبل از شروع بازی همه بازیکن ها برای شی ها یه اسم قرار دادی مشخص می کردن. مثلا برای لوبیا میگفتن گاو نخود گوسفند و...
بعد یه نفر می شد اوسّا
بقیه نفرات کنار هم می نشستن و اوسا بلند میشد و طوری که کسی متوجه نشه یکی از این اشیا رو برمیداشت توی مشتش نگه میداشت وبه ترتیب از نفر اول میپرسید؟ گاو،گوسال ،مندک، پنیر، یا شادراز ؟
واون یکی از این اسامی رو باید می گفت مثلا میگفت پنیر
اگه درست میگفت خودش میشد اوسا واوسا می نشست وبازی از نو شروع می شد ولی اگه اشتباه می گفت اوسا یه کمر بند میزد کف دست اون بازیکن البته یواش واز نفر دوم همین سوال رو می کرد
اوسا تا زمانی که کسی جواب رو درست نمیگفت سوال کردنش رو حتی شده چند دور می پرسیدو بازی ادامه پیدا میکرد🌸
نکته :
اینجا نفرات باید حواسشونو خوب جمع میکردن تا ببینن نفرات دیگه چه اسمی رو گفتن واونو تکرار نکنن تا هم شانس برنده شدنشون زیاد تر بشه و هم مراقب باشن اوسا کلک نزنه و الکی بازی رو به نفع خودش ادامه بده
🌸🌸🌸
باتشکر ویژه از جناب اقای ابراهیم رضایت بابت همکاری برای بستن این بخچه
شماعزیران باارسال مطالب اموزنده خاطرات ، ضرب المثل ها وچیستان های مختص روستا به آی دی زیر مارو دربهتر شدن کیفیت این بخچه فرهنگی یاری کنید
منتظر مطالب زیبای شماهستیم
@Srezayat111
@MNR5105
@ghasemgorji59
@Ghasemrezayat1
@Mirzaie2266
@Nargesrezayat
💫
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃•°━━┛
#بخچه_فرهنگی
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
۲۹ فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران رو به همه هموطنان خصوصا دوستان ارتشی کانال جامع تبریک عرض میکنیم
به همین مناسبت امروز سعی کردیم بخچه مون رویه کم نظامی وار ببندیم
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل
سگِ چه بزنی چه بِتِرسونی
موارد استفاده:
زمانی که با یکی درگیر میشن میگن مهم نیست که باهاش دعوا کنی وکتکش بزنی یا اینکه یه کاری کنی که بترسه در هردو حالت تو به خواسته ات می رسی
🌼🌸🌼
👈 لغت نامه روستا
بعضی از لغت ها و اصطلاحات زیر علاوه بر معنی واقعی خودشون، در حوزه نظامی هم کاربرد خاص خودشونو دارن ،امروز به چشم نظامی گری به این لغات نگاه کردیم :
امنیه= پلیس
آجان/آژان= پلیس
خومپارنداز =خمپاره انداز
عرابه= تانک
هیژده چر خ= تریلی
خومپاره= خمپاره
بامب = بمب البته الان دیگه همون بمب جا افتاده
طیاره=هواپیما
گرگره هوای= هلی کوپتر
ابو طیاره= ماشین جنگی / ماشین قراضه
هلیکوفتر=هلی کوپتر
چولونگی= چومپاتمه نشستن/نوعی نشستن نظامی
چارچنگولی= نیم خیز شدن
گُوْگوله= سینه خیز
کُپ کُپی = طوری خمیده راه رفتن که کسی متوجه نشده /یواشکی دولا دولا رفتن
کالا خور= چشم بند زده
گولّه= گلوله
نشونه گیری= قلق گیری
قُلبه سنگ= قلاب سنگ
پِرتُو =پرتاب
عَسُومسووار= اسب سوار
چیز خورش کردن = مسمومش کردن/ یا جادوش کردن(بستگی داره چه جایی کلمه استفاده بشه )
رِجّاله= توی یه صف/ به ردیف
میپًاهه=نگهبانی میده /مواظبه
رُکُّراس= خبردار/ صادقانه
سیخ وایس=خبر دار به ایست
یَرَچَّه= پشت سرهم /رگباری
جٓم نخو= بی حرکت/ خبردار😂
راس می گی خو وایس= جرأت داری وایسا
اِگه بگیرُمٌت= اگه دستم بهت برسه
تیغش بِرُم نبُرَّه= زورش به من نرسید / ازمن ضعیف تره
سرکوفت زدن = سرزنش کردن
💙🩵💚💜💛🧡
🌷🌴🌳🌿
بازی های محلی روستا ( تفنگ بازی _ پینت را بال قدیمیا😂):
گاهی اتفاقات وحوادث تلخ وشیرین دریه مقطع زمانی می تونه بر فرهنگ وآداب رسوم مردم تاثیر به سزایی بگذاره و تا مدتها این اثر باقی بمونه وبعضا این تاثیرات ممکنه به یه فرهنگ یا رسمجدید تبدیل بشه
در زمان جنگ یکی از بازی هایی که خیلی سریع بین بازی های بچگانه روستا جا باز کرد وبچه هاو نوجوانان به آن میپرداختن تفنگ بازی بود
روش تفنگ بازی 🏹
توی این بازی بچه ها دو تا دسته می شدن و توی یه محلی که امکانات مناسب برای این بازی بود مثل کپه خاک ، پستی بلندی، دیوار کوتاه پشت درخت و....برای سنگر گرفتن بازی رو اجرا می کردند به این روش که :
از چوب به عنوان تفنگ و از سنگ وکلوخ به عنوان فشنگ و خمپاره استفاده میکردند بعضیا هم که یه کم خلاق تر بودن بابرش زدن تخته پاره های صندوق میوه واینجور چیزا تفنگ چوبی درست میکردند🧨⚔
اگه هیچکدوم از این امکانات رونداشت هم از دستش مثل کلت استفاده میکرد😂
یه عده هم پلاستیک یا جوراب زنانه پرخاک می کردن و به سمت تیم حریف پرت میکردن با ترکیدن پلاستیک گردخاک بلند میشد ومیگفتن مثلا بمب زدیم 😂😂🧦💣
نکته جالب توجه اینکه نفرات نبایست توسط نیروهای تیممقابل دیده می شدن چه درحرکت وچه در بدون حرکت وبه محض دیده شدن کسی که نفر رو دیده بود شروع میکرد با دهان صدای تیر بار دربیاره و دادمیکشه فلانی دیدمت تورو کشتم باید بیفتی واون هم دراز میکشید روی زمینه که یعنی کشتن شده باکشته شدن هر نفر وی از تیم حذف می شد و این بازی تا کشته شدن آخرین نیرو از تیم مقابل ادامه می یافت تیم برنده تیمی بود که در طول بازی کمترین کشته را میداد یا میدان بازی خودش رو از تصرف تیم مقابل حفظ می کرد
یه نکته جالب تر اینکه بعضی وقتا از نیروهای مقابل اسیر هم می گرفتن به این روش که وقتی متوجه می شدن یکی از اعضای تیم مقابل در مکانی دور از دید هم تیمی های خود قرار گرفته.، وچند نفر باهم هماهنگ می کردن و بقول معروف یواشکی بهش نزدیک میشدن و یهو دستگیرش می کردن 😂
تصرف میدان حریف توسط تیم مقابل هم از دیگر جاذبه های این بازی بود
💫🌼
بنا به روایت برخی از مورخین طنز نویس ورزش پینت بال الگو گرفته از همین تفنگ بازی رحمت آبادیهاس😂😂
🌸🌸🌸
شماعزیران باارسال مطالب اموزنده خاطرات ، ضرب المثل ها وچیستان های مختص روستا به آی دی زیر مارو دربهتر شدن کیفیت این بخچه فرهنگی یاری کنید
منتظر مطالب زیبای شماهستیم
@Srezayat111
@MNR5105
@ghasemgorji59
@Ghasemrezayat1
@Mirzaie2266
@Nargesrezayat
💫
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃•°━━┛
#بخچه_فرهنگی
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل
برف بیا وای به کلوق ،بارون بیاد وای به کلوق(کلوخ)
موارد استفاده:
این ضرب المثل بیشتر به قشر ضعیف و آسیب پذیر جامعه اشاره داره که هر اتفاقی میفته چه خوب وچه بد ، اونا ضرر میکنن
🌼🌸🌼
👈 لغت نامه روستا( اصطلاحات کشاورزی)
رعیتی = کشاورزی
مَرد مُزّه= کارگر روز مزد
مردامردی= کارکردن نوبتی دونفر برای همدیگر
مرد خشکه= کارگری کردن بدون غذاومیان وعده
جُل کردن= بیل زدن غیر اصولی وسر سری زمین کشاورزی
دوبیله کردن= دوبار بیل زدن وبرگردان کردن دومرحله ای خاک
موخاک کنی = خاک کردن مو انگور در اواخر پاییز برای جلو گیری از یخ زدگی
موبغل گیری یا مو در کنی = در اوردن مو هایی که پاییز خاک کردن با بیل دربهار
مو بری = بریدن شاخه های اضافی وکم بار مو درفصل بهار توسط افراد مجرب جهت بدست اوردن محصول مرغوب تر
اِسبار= شخم زدن زمین اطراف موها با بیل (مدتی پس از مو درکنی )
کُنگاورداری= چاله های بزرگ برای کاشت درخت یا مو انگور
جوق ورداری= تمیزکردن جوی آب مزارع
واره= محل تغییر مسیر آب جو در دوراهی ها
زشت واره =نشتی آب از اطراف جوی آب
باتشکر ویژه از جناب اقایان مصطفی رضایت ومصطفی دمابی
🌷🌴🌳🌿
آشنایی با طوایف = این قسمت خاندان محترم ونداده
ضمن کسب اجازه از خاندان محترم ،بااخلاق ،مردم دار و اصیل ونداده ، چنانچه کاستی در ارئه مطلب یامغایرتی با واقعیت ها، دراین متن مشاهده فرمودید ضمن گذشت از تقصیر ما، امر کنید تابه بهترین نحو اصلاح کنیم
🌹به استناد اظهارات یکی از نوادگان خاندان ونداده ، (درزمان قدیم قریب به جنگ جهانی اول) یکی از نیاکان ما به نام نایب کاشی در روستای ونداده از توابع میمه ساکن بوده، ایشان پسری داشته به اسم حسین که بنا به دلایلی نامعلوم شایید ( قحطی خشکسالی و فقر اقتصادی منطقه ای) ، از روستای ونداده به رحمت اباد که در قدیم یکی از بلاد آباد ومهاجر پذیر منطقه بوده مهاجرت می کنن
👈ایشان پس از ورود به رحمت اباد همانند سایر اهالی مدتی به شغل کشاورزی وسپس به مغازه داری اشتغال داشته است. و درزمانی واگذاری شناسنامه به مردم ایشان نام خانوادگی ونداده را(به لحاظ پیشینه سکونت در روستای ونداده) بر می گزیند
👈از اواخر دهه چهل به بعد نوادگان و فرزندان ایشون کم کم از کشاورزی ومغازه داری به شغل رانندگی اتوبوس ومینی بوس روی آورده و به جرأت میتوان این خاندان را درکنار آقااسدالله و آقای رستگاری و آقای اسلامپناه (رانندگان قدیمی روستا) در لیست اولین رانندگان و بانیان اصلی سرویس تردد اهالی خونگرم رحمت آباد و روستاهای مجاور خصوصا به مقصد شهرستان گلپایگان ،خوانسار واصفهان وبالعکس دانست
👈 انجاماقداماتی از جمله رساندن پیغام ، قبول سفارشات متعدد اهالی و همچنین تهیه وتحویل مایحتاج برای اهالی خصوصا درحوزه دوا ودرمان و.... مواردیست که از سوی اهالی از رانندگان درخواست میشد
👈داشتن اخلاق حسنه ، و مشتری مداربودن آقایان ونداده وخصوصیات اخلاقی نیکوی این خاندان خصوصا درشرایط خاص دهه چهل وپنجاه و بارش برف های سنگین و....موجب گردیده تا هنوز هم از این خاندان در بین اهالی روستا به نیکی یاد شود
👈رانندگی اتوبوس ومینی بوس در طایفه ونداده تقریبا به صورت مورثی از قدیم الایام تاکنون تداوم داشته وقریب به هفت الی هشت نفر از اعضای این خانواده در این شغل دارای حسن سابقه می باشند
👈برابر تحقیقات به عمل آمده ، در روستای ونداده اغلب بستگان خاندان ونداده بانام خانوادگی کریم اقامت دارند که همگی از نوادگان نایب کاشی می باشند
👈**پیشینه نایب ها درکاشان:**
در زمان نادر شاه افشار (حدودا سال ۱۱۵۲ ه.ق) تیرهای از لرهای لرستان را به کاشان تبعید کردند و که معروف ترین آنها حسین کاشی بوده ،حسین کاشی فردی عیار مسلک (سرقت از ثروتمندان وتوزیع بین فقرا)وبانفوذ دربین مردم خصوصا فقرا بوده
👈در اواخر حکومت قاجار، به دلیل ضعف حکومت مرکزی، راهزنی و ناامنی کشور را فرا گرفته و حاکم وقت کاشان ، به دلیل ضعف در برقراری امنیت، از حسین کاشی کمک خواسته و ناچار شد، وی را نایب حکومت کاشان کند. از این رو حسین کاشی به نایب حسین کاشی مشهور شد.
نایب حسین کاشی باکمک پسران خود در سرکوب کردن راهزنان موفق گردیده و پس از چندی افراد مختلفی را به دور خود گرد آورد که به «نایبیان کاشان» معروف شدند.
احتمال قریب به یقین انتصاب نایب کاشی (جد پدری خاندان ونداده) به این قشراز جامعه وجود دارد
🌸🌸🌸
منتظر مطالب زیبای شماهستیم
@Srezayat111
@MNR5105
@ghasemgorji59
@Ghasemrezayat1
@Mirzaie2266
@Nargesrezayat
💫
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃•°━━
#بخچه_فرهنگی
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل
یارومثل نمدِ دَم تیشه می مونه
موارد استفاده:
این ضرب المثل بیشتر برای افرازد مزاحم بکار برده میشه
نمد وقتی جلو تیشه یا کلنگ یا بیل قرار بگیره عملا تیشه و کلنگ. وبیل از کار می افته
🌼🌸🌼
👈 لغت نامه روستا( اصطلاحات کشاورزی)
کل پنجه= وسیله ای دست ساز وسنتی قدیمی که به دست ومچ بسته میشد برای بدست گرفتن ساقه های بیشتر گندم وجو هنگام چیدن وبرداشت محصول با داس
دسقاله= داس کوچک که به صورت نشسته قابل استفاده است
دار= داس بزرگ باتیغه ای از نیم تا حدود یک متر که و با دسته بلند که به صورت ایستاد قابل استفاده است
.مَنجرزدن=چیدن علف ویونجه با داس بزرگ بدون در دست گرفتن علف ها
گُره چینی= دسته دسته چیدن علف یا محصول با داس (واحد کوچک تر از بافه)
بافه= مجموعه ای از چند دسته( یا گره ) از محصولات چیده شده با داس تقریبا یه دسته قابل بلند کردن
کُرکه=یه کپه از مجموعه ای از بافه ها
پُشته= مجموعه ای از بافه های قابل حمل با طناب (تقریبا یه واحد کمتر از کرکه)
ریسال= طنابی بافته شده از موی بُز برای جابجایی علوفه و.....
حبل =طناب
هارچه = وسیله ای حلقه مانند که با شاخه درخت میساختن برای وصل کردن حبل وریسال به هم
ته بافه = باقی مانده بافه هی روی زمین کشاورزی
🌷🌴🌳🌿
آشنایی با آداب ورسوم ( جارکردن از روقلعه)
🎷قدیم که بلند گو نبود بیشتر اعلان ها واطلاع رسانی های همگانی رحمت آباد از روقلعه انجام میشد .
بدلیل اشراف جارچی به همه محله ها از رو قلعه ، هنوز هم علیرغم پیدایش وسایلی مثل بلندگو وتلفن و..... گاها از این طریق اطلاع رسانی ها انجام میشه
📡 خصوصیات جارچی
جارچی ها علاوه بر داشتن صدای رسا می بایست به شناسایی اصطلاحات محلی هم مسلط باشن تا موضوع مورد اعلام را به خوبی به اطلاع مردم برسانن
مثلا اگه یه دام از کسی گم می شد جارچی برای اعلام این موضوع باید حتما علاوه بر مشخصات ظاهری دام ، از سایر مشخصاتی که به صورت سنتی برای مردم قابل شناساییه نیز اطلاع داشته باشه
مثلا جارچی از رو قلعه باصدای بلند وخیلی شمرده شمرده داد میزد :
یه میش کَری لُپ سرخ و دروشوم داری, ازمیشته علی گم رفته ، هر کی دید بیابگووَه، اوهوووووؤوی🐑🐏
این جمله تماممشخصات محلی یه گوسفندی که گم شده رو که شامل جنس گوسفند، رنگ، نوع گوش ها(بلند یاکوتاه), رنگ صورت یا کله گوسفند، و علامت درفش روی گوش گوسفند و همچنین صاحب گوسفند (مشهدی علی ) رو به مخاطبین انتقال می داد
🍁کلمه اوهووووووی که به صورت کشیده وممتد اعلاممی شد بیستر جهت جلب توجه بود ویه جورایی مثلا همه رو به گوش دادن دعوت میکرد
اعلام ها حدود ده الی بیست دقیقه چندین بار از رو قلعه تکرار می شد 🍀
زمان اعلامها معمولا عصر ها و دمِ غروب صورت میگرفت به چند دلیل
👈اغلب مردمی که برای کار کشاورزی ودامداری از روستا بیرون رفته بودن عصر به ده برمیگشتن
👈یه عده پیرمردها که وسط آبادی بقول خودمون آفتاب میگرفتن این اعلام را میشنیدن وبدیگران منتقل می کردن
👈مردم باشنیدن اولین اعلام همه گوش به زنگ می شدن تا متوجه موضوع بشن وهرکی زود تر متوجه میشد به بقیه اعلام میکرد واین تا زمانی ادامه پیدا میکرد که تقریبا همه از موضوع مطلع میشدن
👈چون اونزمان لوله کشی آب نبود خانم های روستا برای شستن ظرف ولباس وبرداشتن آب میومدندسر قنات کی ریز وسط روستا این خانمها هم عاملی برا زودتر پخش شدن اعلامهمگانی جارچی هابود
👈علاوه بر آن عصر ها بچه هایی که برای بازی یا استقبال از گله در سطح روستا پرسه می زدند نیز عاملی برای انعکاس این اعلامبه دیگران بودن
👈کنجکاوی افراد با شنیدن صدای جارچی و کلمه اُوهووووووی نیز برای اطلاع از خبر جارچی بسیار تاثیر گذار بود
ضمنا خنکی هوانیز در بگوش رسیدن صدا بی تاثیر نبود
بااین روش طی یک اعلام ده تا بیست دقیقه ای کلیه اهالی حاضر وغایب روستا از اخبار واتفاقاتی که توسط جارچی اعلام میشد آگاهی میافتند
🌻🌟
برای همه جا چی های فعلی روستا آرزوی سلامتی وعاقبت به خیری و برای شادی روح همه جارچی های قدیمی روستا طلب رحمت ومغفرت داریم
🌸🌸🌸
منتظر مطالب زیبای شماهستیم
@Srezayat111
@MNR5105
@ghasemgorji59
@Ghasemrezayat1
@Mirzaie2266
@Nargesrezayat
💫
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃•°━━
#**بخچه_فرهنگی**
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل
یارومث بِرِه چاردُمًَه یَه (مثل بره ایه که چهار تا دنبه داره یعنی خیلی چاقه)
موارد استفاده:
این ضرب المثل برا افرادی بکار می برن که خیلی بیشتر از سایرین مفیدن
🌼🌸
👈 لغت نامه روستا
اُفتو= آفتاب
مافتو= مهتاب
بون = بام
.پشت بون=پشت بام
کِلِه پِِرتٓه= سرگیجه گرفتن/ گیج و واج راه رفتن
کِلِه بادی = بیماری عفونی واگیر دار اُریون که اطراف گردن وبناگوش تا زیر فک ورم میکرد ،قدیم در مدارس زیاد به آن مبتلا می شدن (هرنفر یکبار در عمرش این بیماری رو میگرفت ولی شایع بود که در صورت عدم رسیدگی به عقیم شدن فرد منتهی می شد)
سرهُوای= سرماخوردگی کم وخفیف
سُدَه= سرماخوردگی شدید
سینه پهلو = سرماخوردگی همراه با عفونت ریه
چاییدن = سرماخوردگی با ابریزش بینی شدید وعطسه
سیم کردن زخم = عفونت کردن زخم
مِرکُرکُروم =پودری قرمز فسفری رنگ برای بهبود زخم که توهرخونه ای پیدا میشد
دُوا گلی = مرکورکروم
🌷🌴🌳🌿
آشنایی با امکانات واماکن :قناتی که هرگز نخشکید
(کی ریز _ رادیوکی ریز _ قنات دی_سراُوْ)
در قدیم که لوله کشی نبود ، بعضی از خونه ها چاه آب داشتند ولی بیشتر مردم که آب چاه نداشتند علاوه بر آب مصرفی خود و داموطیور و.... برای شستشوی لباس و ظروف و فرش حتی لحاف تشک خود از آب قنات دی که به سر کی ریز معروفه استفاده می کردن،
👈 سر کی ریز قانون ومقررات خودش را داشت به این صورت که در اطراف دهانه قنات ظرف وظروف شسته می شد ،کمی پایین تر لباس ها ،ودرآخر مواردی مثل کهنه بچه(پارچه های قنداق ) و لباس های کثیف ونجس و... شستشو می شدن ، البته که در اکثراً سعی میکردن در زمان شستن ظروف و لباس های وغیره این امر مهم رو رعایت کنن
👈یکی از خاطرات دوران بچگی اغلب اهالی، در سرکی ریز ، اسلخ بازی( مدل کوچکترکشاورزی بچه گونه) در زمان مراجعه مادران خود خصوصا در فصل های خنک وگرم برای شستشوی لباس و ظروف سرکی ریز بود 🌸
👈آب قنات دی در قدیم بسیار زیاد بود وعلاوه بر موارد بالا بعضا برای حمام و مرده شور خانهوغیره هم قابل بهره برداری بود
👈 مرده شور خونه روستا در قدیم داخل مسجد جامع محلی که سرویس بهداشتی قدیم مسجد بود (کنار درب مشرف به قنات ) بود و از آب قنات برای شستشو و غسل اموات استفاده می شد
👈اونزمان فوت نوزاد بدلیل ناکافی بودن امکانات بهداشتی در روستا وبیماری های فراگیر تقریبا زیاد بود وهرخانواده ای یکی دوتا فوتی داشتن و بعضا بچه هایی که در سن نوزادی به هر دلیلی فوت می کردن رو هم در پایین ترین قسمت سرکی ریز ،نزدیک باغچه آسّیو(که در آینده به آن می پردازیم ) روی یه تخته سنگ شستشو وبقول معروف غسل می دادند.
«مرحوم مشهدی رجبعلی زمانی از جمله کسانی بودند که این بچه ها رو شستشو میدادن»(روحشون شاد)
👈علاوه برآن در مجاورت درب حمام قدیمی روستا دریچه ای بود که از آب کی ریز در مواقع خاص برا حموم عمومی استفاده می شد
ناگفته نمونه که آب مصرفی حمام روستا دراصل از چاه آب تامین می شد وصرفا درزمانی که چاهجوابگو نبود ازآب کی ریز استفاده می شد البته با اجازه آبیار وقت💫
👈
👈** رادیوسر کی ریز**
جمع شدن بانوان روستا برای شستشو وبرداشتن آب مصرفی سرکی ریز را از قدیم الایام محلی برای تجمع بانوان ، و مکانی برای تبادل اخبار و اطلاعات و گاها پخش شایعات هم بود و اغلب اخبار روستا وشایعات یک کلاغ چل کلاغ از این محل پخش می شد
در اوایل انقلاب و زمان جنگ که اهمیت اخبار سراسری برای مردم بیشتر شده بود خیلی از مردم رادیو نداشتن لذت اونایی که رادیوداشتن اخبار را علاوه بر سایر محل های تجمع مثل حمام عمومی و مسجد اینجا ردوبدل می کردند به همین دلیل وقتی یه خبربررسی نشده ای می شنیدن، میگفتن رادیو کی ریز اعلام کرده یعنی خبرش زیاد موثق نیست و اصطلاح رادیوکی ریز از همین جا بود که در بین مردم فراگیر شد
علاوه بر اخبار روستا مواردی مانند اعلام کوپن ارزاق عمومی ، مجروح یا شهید شدن رزمندگان روستا از مهمترین اخبار رادیوکی ریز در اون زمان بود 😂😂
انتظارات از مسئولین
کمتر کسی از خشک شدن قنات دی یا همون کی ریز حتی در سخت ترین خشکسالی ها خبر داره و این قنات از قنات های بسیار قدیمی و تقریبا طولانی ترین قنات ابادیه لذا از مسئولین ودست اندر کاران انتظار داریم برای حفظ وثبت پیشینه تاریخی این قنات پر برکت اقدام عاجل به عمل آورند.
🌻🌟
🌸🌸🌸
منتظر مطالب زیبای شماهستیم
@Srezayat111
@MNR5105
@ghasemgorji59
@Ghasemrezayat1
@Mirzaie2266
@Nargesrezayat
💫
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃•°━━
الف زَبَر آ ،ب زَبَر بَ– ت زَبَر تَ–ث زَبَرثَ
الف دو َزَبر اَن -دو پيش اُن - دو زير ِان ، ب دو َزَبر بَن
🌸☘💐🌸❤️🌼
تا که در صورت استاد نظر میکردیم
توشه علم به بیراهه دل می بستیم
خم آن قامت معشوقه صفت پیدا بود
ما ادب در نظر حضرت عشق میکردیم
#روز_استاد_و_معلم تهنیت_باد🌹
❤️عرض تبریک این روز ، به اولین معلمین تاریخ بشیریت انبیا و اولیا ، پدران ومادران ، مکتب داران وملا های تعلیم دهنده در مکتب خانه ها و معلمین عزیز کانال ، وهمه عزیزان اموزش دهنده چه فرهنگی و چه غیر فرهنگی که به نوعی از آنان آموختم و می آموزم❤️*
اجازه هست بنویسم معلمی هنر است
🌸💫
┏━━ °•🍃❤️🌸🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🌹🍇🍃•°━━┛
#بخچه_فرهنگی
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
روز معلم مبارک🌺
جا داشت امروز رو به پیشینه درس و سوادآموزی رحمت آبادیا (از مکتب وملا تا کنون )می پرداختیم ولی چون امروز زیاد تو سایت ها وکانالا به روز معلم پرداخته میشه این امر مهم رو میذاریم برا یه فرصت بهتر سلامتی معلمین پایدار و روح همه مکتب دارای قدیم شاد
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل
مهمون ،مهمونِه دید ندارَه صَحَب خونَه هوش کُدُمِه (مهمون ازاین که یه مهمون دیگه بیاد خوشش نمیاد و صاحب خانه از هیچ کدومشون خوشش نمیاد)
موارد استفاده:
نظر شما چیه ؟ کجا استفاده میشه
🌼🌸
👈 لغت نامه روستا
گل گُوْزُبون =گل گاو زبون
ریش مُکّو= شیرین بیان
جُلقاسُم=زعفران وحشی /زعفران کوهی/ جو قاسم
جلقاسم چینی= تیغه ای بیلچه مانند به عرض پنج وطول بیست سانت با دسته ای بلند مخصوص چیدن جلقاسم
دُغوز=یه نوع پیاز کوهی ریز با برگ های ابلق سفید وسبزکمرنگ
گوش بره =یه نوع گیاه بهاره با برگ های تربچه مانند و ریشه ای غده ای (سیب زمینی مانند)
کِلونک=گیاهی بهاره معروف به بُن سرخ( تره مانند)
اُوْشوم=آویشن
لو واس= ریواس
گل بِنوشَه= گل بنفشه
اِکلیل =ناخنک
جوشیر= جاشیر
زِرنگیا= زرین گیاه
تِرِّه کوی=تره کوهی
تولکی گوجه= نشاگوجه
توله =نهال
تج کردن= جوانه زدن شاخه رخت
دکمه داره= بر آمدگی روی شاخه قبل از برگ وشکوفه دادن
پابغلا = غازیاغی/کلاغ پا/پاکلاغی( یه نوع سبزی آشی )
اُوْ دُز =گیاه آب دزدک
🌷🌴🌳🌿
آشنایی با گیاهان دارویی (جُلقاسُم ) :
یکی از تفریحات مردم رحمت آباد خصوصا بچه ها در بهار جلقاسم چینیه
جولقاسم یکی از گیاهان خودرو ی بهاریه که در بیابون های رحمت آباد به وفور یافت می شه
خواص دارویی:
جو لقاسم که شهریا بهش میگن زعفران وحشی منبعی غنی از پروتئین و مواد معدنی مثل فسفر، آهن، سدیم، پتاسیم، ویتامینها مانند ویتامین c ,ویتامینB و کلسیمه
میگن اگه جو لقاسم رو با شیر بپزین و گرم گرم بخورن برا کم خوابی و رفع استرس خیلی خوبه علاوه بر اون برا تقویت حافظه و یادگیری هم خوبه شاید بخاطر همینه که رحمت ابادیا اغلب آدمای باهوشین
👈توی سایتا نوشته بود جلقاسم از بروز تومورهای پوستی هم پیشگیری می کنه ودردهای آرتریت را تسکین می ده همچنین موجب رفع و از بین رفتن خونریزیهای بعد از زایمان هم می شه
جو قاسم دارای خواص ضد التهابی بوده و با ماساژ دادن لثه با آب جولقاسم التهاب و زخم دهان هم از بین می ره .
طریقه مصرف :
✓خام خوردن مغز جولقاسم پس از گرفتن پوست وتمیز کردن آن
✓آب پز کردن مغز جلقاسم وزدننمک
✓پختن مغز جلقاسم در شیر بجای آب
✓برشته کردن جلقاسم در آتش با پوست
نقش جلقاسم در تغذیه :
جلقاسم دارای ریشه ای سیب زمینی مانند ولی کوچیکه که تا یادمونه همه ازش تعریف می کردن
میگن درزمان قحطی های قدیم نون جلقاسم از مهمترین تغذیه های مردم خصوصا فقرا که دسترسی به آرد گندم یا جو نداشتن بوده
اصلا جلقاسم چه شکلیه:
جلقاسم گیاهی چند ساله و بسیار مقاومی در برابر کم آبیه وهرسال که از عمرش میگذره پیازش کم کم تخت میشه ودر منتها الیه ریشه قرار میگیره و درسال بعد پیاز جدید میده
این گیاه دارای برگ هایی سبز رنگ وافشان مثل برگ زعفرونه که یه خط سفید خوشگل وسط برگاشه
این گیاه از برگ به پایین کلا داخل خاکه وپیاز جلقاسم که اصلی ترین بخش جلقاسمه حداکثر به اندازه یه گردوی متوسطه که توسط وسیله ای بیلچه مانند به اسم جلقاسم چینی یا با بیل یا کلنگ از زمین درش میارن پیاز جلقاسم برای خوردن استفاده می شه
بازار جلقاسم می تونه از بازارهای پر رونق محصولات دارویی در طب سنتی باشه درحال حاضر هر بسته ده عددی این گیاه حدود صد هزار تومان در فضای مجازی خریدوفروش میشه
انتظارات اهالی
✓مردم از چیدن بیش از حد وغیر اصولی این گیاه مفید خود داری کنن
✓ باتوجه به مساعد بودن خاک روستا برای این گیاه مقدمات کشت انبوه دیم یا آبی این گیاه باارزش از سوی مسئولین فراهم گردد
🌸🌸🌸
منتظر مطالب زیبای شماهستیم
@Srezayat111
@MNR5105
@ghasemgorji59
@Ghasemrezayat1
@Mirzaie2266
@Nargesrezayat
💫
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃•°━━
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─