حوزه جغرافیایی گویش های رخشانی :

  • گویش رخشانی سیستان :
  • ( شهرستان های زابل ، هامون ، هیرمند ، نیمروز ، زهک ، بنجار ، جزینک ، لوتک لشکرخان رخشانی، تیمورآباد ، ادیمی، دوست محمد ، قرقری ، تپه کنیز ، خمک ، خواجه احمد ، جهان آباد ، سفیدآبه ، علی اکبر، صیادان صفلی ، قائم آباد ، اکبرآباد ، مارگان ، کچیان ، وبه طور کلی تمام منطقه سیستان ایران و افغانستان و پاکستان را شامل میشود)
  • گویش رخشانی سرحد سیستان:
  • (شهرستان های زاهدان ، نصرت آباد ، میرجاوه ، تفتان ، کورین ، لادیز، خاش ، افضل آباد ، گوهرشهر، سرجنگل ، تمین ، شورو، جون آباد ، دومک ، حصاروییه ، چشمه زیارت ، حرمک ، لواریاب، نازیل ، نوک آباد ، کارواندر ، وبه طور کلی سرحد سیستان را شامل میگردد.)
  • گویش رخشانی خراسان :
  • مراکز عمده گویش رخشانی خراسان جنوبی:
  • شامل شهرستانهای بیرجند ،سربیشه ، قهستان ، خوسف، مود، درمیان، ارین شهر، قاین ، سرایان ، فردوس، بشرویه ، طبس، دیهوک، سلم آباد ، طبس مسینا ، خضری ودشت بیاض ، آبیز، اسفدن ، شاهرخت ، زهان ، مهمویی، کرغند، خانکوک، عشق اباد، تپه طاق ، حلوان ، جوخواه ، هشتفران ، کریت، رباط پشت بادام ، دهک ، میغان ، خوانشرف ، معدن حاجات)
  • مراکزعمده گویش رخشانی خراسان رضوی:
  • شامل شهرستانهای مشهد ، طرقبه ، شاندیز، نیشابور، فیروزه ، قدمگاه ، ملک آباد ، فریمان ، سفیدسنگ، نصرآباد ، تربت جام ، چخماق ، سمیع آباد ، صالح آباد، مزدآوند، سرخس، رضویه ، کلات ، درگز، نوخندان ، چاپشلو ، برج قلعه ، باجگیران ، قوچان ، نقاب ، جغتای، سبزوار، ششتمد ، رودآب، رباط سرپوش، کاشمر، بردسکن ، کندر، فیض آباد ، یونسی، رشتخوار، خواف ، تایباد ، مشهد ریزه ، باخرز، دولت آباد ، جنگل ، گناباد ، بجستان ، کاخک ، سنگان ، نیشتیفان، زوزن، قاسم آباد)
  • مراکز عمده گویش رخشانی خراسان شمالی:
  • بجنورد ، آشخانه ، پیش قلعه ، حصارگرمخان ، لوجلی ، راز، تنگه ترکمن ، خرتوت ، قاضی، اسلام آباد ، شوقان ، دربند ، طبر، چهاربرج ، اسفراین ، پرکانلو ، صفی اباد ، چری ، شیروان ، قوچان ، فاروج ، حصارگرمخان ، باباامان، لوجلی)
  • مراکز عمده گویش رخشانی گلستان :
  • شامل گالیگش ، گنبد کاووس، اینچه برون ، آزادشهر، رامیان ، علی آباد ، گرگان ، کردکوی، آق قلا، انبارآلوم ، گمیش تپه ، خان ببین ، دلند ، مینو دشت، کلاله ، پیشکمر، صادق آباد ، گلی داغ ، مراوه تپه ، کرند ، عزیزآباد ، داشلی برون ، تنگراه ، فارسیان ، نگین شهر، سیجوال ، چهارده ، سرکلاته ، گلفرا، یساقی، سعدآباد فندرسک ، قلعه قافه ، ینقاق)
  • مراکز عمده گویش رخشانی مازندران:
  • شامل ساری ، بندرگز، بندرترکمن ، گلوگاه ، نوکنده ، بهشهر، جویبار، قائم شهر ، آمل، شیرگاه ، پایین هولار، کیاسر، چلمردی، سورک ، نکا ، رستم کلا، لمراسک، کوهی خیل، فرح آباد، سرخرود، فریدونکنار، محمودآباد ، نور، تنکابن ، رامسر، کلاردشت، قلعه گردن ، گویتر، چالوس ، نارنج بن ، رودپس)
  • مراکز عمده گویش رخشانی تهران:
  • ری ، پاکدشت ،تجریش ، دماوند، فیروزکوه ، شریف آباد، کهریزک ، رباط کریم ، ملارد، صفا دشت ، شهریار، چهاردانگه ، گرمدره ، ورامین ، پیشوا ، قویین رخشانی ، جمال آباد ، جون آباد ، آب باریک ، بیدک ، باقرشهر، لواسان ، رودهن ، آبعلی، سربندان ، سرانزا، قیامدشت ، کن ، شهرآباد)
  • مراکز عمده گویش رخشانی اصفهان:
  • شامل ، شهرضا ، کوهپایه ، منظریه ، موسی آباد، مبارکه ، نطنز، نایین
  • مراکز عمده گویش رخشانی یزد: اشکدز، میبد ، مهریز، بافق، دهشیر، بخ ، بهادران ، خضراباد، اله آباد، اسفیج ، کوشک )
  • مراکز عمده گویش رخشانی کرمان:
  • شامل ، فهرج ، نرماشیر ، بم ، طرز، دهنو رخشانی ، جوشان ، شهداد ، کوهبنان ، راور، شهداد، اندوهجرد، گلباف، لاله زار، منوجان ، قلعه گنج ، رودبار، کهنوج ، جیرفت ، فاریاب ، زهکلوت ، درب بهشت ، جبال بارز، سفدر، میجان ، فاریاب، هنزا، حورپاسفید)
  • گویش رخشانی پاکستان شامل شهرنوشکی ، کویته ، کراچی ، سند ، پنجاب ، آران ، چاقی، دالبندین ، گردی جنگل ، ماشکید ،کلات ، پنجگور و به طور کلی سیستان پاکستان را شامل میشود)
  • گویش رخشانی گیلان: شامل روستای سراوان، روستای اژدهای بلوچ،فتمه سر، لچه گوراب، اسلام آباد، مبارک آباد، لاکان، پل غازیان بندر انزلی، رودبار، تالش،سکاچاء، کوچ اَسواران( کوچسفهان، کچاء، لشت نشا، اشپلا، حسن کیاده، کپودچال، شیله سر، پاچکنار.
  • گویش رخشانی افغانستان ، شامل ولایات نیمروز ، هلمند ، فراه ، هرات ، بلخ ، کابل ، مزار شریف وبه طور کلی سیستان افغانستان را شامل میشود )
  • گویش رخشانی ترکمنستان ، شامل مناطق مرو ، سرخس ، ماری ، و...)
  • گویش رخشانی تاجیکستان
  • گویش رخشانی ازبکستان
  • گویش رخشانی قاره آفریقاشامل زنگبار و توابع
  • گویش رخشانی هندوستان(گجرات و سری لانکا)
  • گویش رخشانی کشورهای حوزه خلیج فارس شامل بحرین ، عمان ، قطر ، دوبی، ابوظبی، کویت و ...)

گویش‌ رخشانی ( سلیمانی وكيچي)

  • رخشانی با گویش ،بوگتی (بامبور)
  • رخشانی با گویش،مری رند (سیبی) که چاکربر‌های سیب را شامل می‌شود
  • دوکمی- مزاری
  • مزاری( مزار شریف افغانستان)
  • مندوانی & گویش جاتووی سند غربی)

(رند)

جماعتي از قبايل بلوچ كه تحت عنوان كلي (رند)ياد مي شوند ایل رخشاني اند كه در زمره ترك كنندگان زمين وداراي اهميت سياسي ويژه شناخته مي شوند.

طوایف ،تيره هاي، شاخه ها و زیر شاخه های مختلف اين ایل در كشورهاي پاكستان(کوهستان رخشان ، اطراف رودخانه رخشان ،نوشكي، آران، چاگی،دالبندين وكوئته وماشكيد وكراچي و دره رخشان وريگستان)،افغانستان(هلمند ونيمروز وريگستان )،ايران(سيستان- لوتك لشکرخان رخشاني وشهرزابل – زاهدان– خاش و... )وتركمنستان-سرخس –خراسان – بيرجند –تربت جام تربت حیدریه ، باغ بخشی ، جنگل ، میرپسند- قاين – مشهد – سرخس – كرمان – فهرج - رودبارجنوب-دهنو لشکرخان رخشانی، کوهستان -قلعه گنج -منوجان -کهنوج –وفاریاب وهرمزگان و... زندگي مي كنند.

طوایف و تیره ها و شاخه های این ایل بزرگ و اصیل و ماندگار . باشکوه عبارتند از :

1ـ طایفه رخشاني باديني (تيره سرداري) دارای 56 شاخه

2: تیره جمالدینی (دارای 10شاخه)

4: تیره مندایی (دارای یک شاخه)

5: تیره زربختی( دارای یک شاخه)

ساير تيره ها و شاخه ها عبارتند از:

جیند زهی؛ فقیرزهی ؛جنگی زهی ؛قنبرزهی (کمرزهی)توسط اين تيره اشرف افغان هنگام فرار به سوي قندهار كشته شد وسرش را به عنوان هديه براي نادر شاه افشار فرستادند؛ سیاه پاد؛ ازبک زایی؛ بهلولی؛ ماهککی ، لالويي

سور؛ کبدانی ؛رحمان زهی ؛بیلر؛ مالکی؛ سیاه چم؛ شهمراد زهی ؛کمالان زهی ؛مسری زهی؛ هولازهی ؛اينگل زهی؛ آزات زهی؛ دشتکانی؛ بلغانی؛ مندوزایی؛ غدایزدایی ؛رحیمان زایی ؛بولا زهی ؛ هوت رخشاني.؛سیاه سر ، رند ، کلبعلی ، علی زایی و...

رخشانی های افغانستان زربختی اند وبرخی از آنان که در منطقه نیمروزبه سر می برند به همراه گروهی از پشتون های افغان چون در میان طوایف براهویی زندگی می کنند با زبان براهویی تکلم میکنند.بلوچ های رخشانی و پشتون های نورزی نیزگویش لهجه براهویی را دارند.ولی سایر رخشانی های افغانستان به زبان بلوچی رخشانی تکلم می نمایند.

اکثر رخشاني هاي سيستان ، زاهدان ، بيرجند ، مشهد، تهران ونوشكي ودالبندين ، از دو گروه فارسي زبان و بلوچ زبان ،تشكيل شده اند كه شجره نامه شان به شرح ذيل مي باشد.

زوطهماسب - میر زمیر ــ میر قاسم ــ میر نصر الدین(میر حقیقت خان) ــ میر نور شاه (رخشان) ــ میر بادین ــ میر سیداد ــ میر کرم شاه ـ میر شهبیک ـ میر هارون ـ میر حیدر ــ میر حسن ـمیر مانده ـ میرحمزه{حمزه آزرک شاری ، رهبر جنبش سیستان علیه اعراب حاکم بر سیستان بزرگ – در آن دوره تا منطقه سند پاكستان جزئ سيستان بوده است = حَمزه پسر آذَرَک شاری معروف به حمزه بن عبدالله خارجی یکی از ایرانیانی است که بر علیه حکومت خلفای عباسیقیام کرد. قیام او در اواخر سدهٔدومهجریدرسیستانآغاز شد. او نسب خود را به زو طهماسبمی‌رسانیدوحکیم طوس در شاهنامه از زو طهماسب اینگونه یاد می کند(در نبرد با افراسياب ، نوذر پادشاه ایرانی کشته شد اما با درایت و دلاوری زال ایرانیان در مقابل سپاه افراسیاب ایستادند و زوطهماسب را به پادشاهی برگزیدند افراسیاب که از فتح ناامید گشته بود مجبور به پذیرش قرارداد صلح و عقب نشینی شد و استقلال ایران به همت دلیران سیستان حفظ گردید.

حمزه آذرك به خاطر این که یکی از عمال دولت عباسي نسبت به او بي احترامي كرد ،به ستیزه برخاست وقيام كرد. حمزه سپاهی بزرگ گرد آورد و توانست که نمایندگان هارون الرشیدخلیفهٔوقتعباسیراشکستدهدوسیستانراازدست آنان خارج کند. او مردم سیستان را از دادن خراج به خلیفه بازداشت و خود نیز چیزی از آنان نگرفت. وی سپس خراسانو کرمانرا نیز به سیستان افزود. علی بن عیسی که از طرف خلیفه فرمانروای خراسان بود از هارون کمک خواست. خلیفه به تن خویش به خراسان رفت و امان‌نامه‌ای نیز برای حمزه نوشت ولی او حاضر به صلح نشد و با سپاهی سی هزار نفری به مقابله شتافت. هنگامی که او به نیشابوررسید شنید که هارون درگذشته‌است و به گماردن پنج هزار سپاهی در سرزمین‌های که تسخیر کرده بود بسنده کرده و خود به هندو سندلشکر کشید. حمزه در زمان فرمانروایی مامونبه سال ۲۱۳ هجری درگذشت{.میرشاهو ـــــــــ»مير شیهک (ازحاکمان بلوچستان قبل از صفویه )ــــــــ»مير چاكر(ازحاکمان بلوچستان در عهد صفویه )ـــــــــ»مير حمراءــــــــ»مير حسن ـــــــــ»مير بدرالدين ـــــــــ»مير نصرالدين ــــــــ»مير عجب خان ـــــــــ»مير اوديل خان ــــــــ»شادي خان ــــــــ»مير جان بيك خان ـــــــــــ»مير رستم خان ــــــــــ»مير كوچك خان----- مير لشكر خان ،طبق اسناد موجود مير لشكر خان در اطراف تاسوكي ،ريگ چاه وگود زره ،که در آن زمان دشتی آباد وپر رونق بوده است, به شغل دامداري اشتغال داشته وداراي رمه هاي بزرگ شتر وبز وگوسفندبوده و هم پيمان با طايفه براهويي، تأمين امنيت مرزهاي شرقي كشور ر ا بر عهده داشته است .وزماني كه دولت مركزي ضعيف بود به صورت خود مختار حكومت مي نموده است،وهمواكنون دوتپه در منقه تاسوكي به نام تپه لشكران 1و2 به ثبت ميراث فرهنگي رسيده است.

پس از اينكه به دليل بي ليا قتي شاهان ايران بلوچستان، به دوقسمت تقسيم شد وقسمت شرقي به بلوچستان انگليس معروف گرديد گروههايي از ايل رخشاني براي اينكه مليت ايراني خويش را از دست ندهند وتحت تسلط انگليسي ها در نيايند به سوي مرزهاي داخلي ايران كوچيدند وقسمت اعظم آنها در سيستان كه منطقه اي خرم و آباد بود متمركز گرديدند.

ولي به دلايل سیاسی و اقتصادی و خشک سالی های متوالی مجبور شدند به گروههاي كوچكتري تقسيم شوند وبه روسيه وافغانستان وشهرهاي داخلي ايران وگروهي به پاكستان و پنجاب مراجعت نمودند .

رخشاني هاي لوتك، از زمان سردار لشکر خان رخشانی که از طرف خاندان علم قاینی به سمت کدخدایی سکوهه را منصوب شده است در اطراف سكوهه، سبز كيم ولوتك اقامت داشته اند. ازگویش بلوچي به فارسي وگويش سيستاني تغيير زبان داده اند و از زمان لشكرخان در لوتك رحل اقامت گزيده اندو همچنان مثل سابق با ساير تيره هاي رخشاني مواصلت و ارتباط نزديك دارند و به آداب و رسوم قومي و قبيله خويش به شدت پايبند مي باشند.

( كنل چارلز ادوارد ييت در 27 ژانويه 1894ميلادي از سكوهه ديدن كرده واينگونه مي نويسد: پس از عبور از قلعه سام ( پسند خان رخشاني) كد خداي سكوهه كه بلوچ اهل كراچي است و دو پسرش به پيشباز ما آمده و خوش آمد گويي كردند ...كدخدا مي گفت كه دهكده 300خانوار زندگي مي كردند ولي آنچه را كه من ديدم كمتر از اين مقدار به نظر مي رسيد.

بيشتر ساكنان دهكده سيستاني بودند ،فقط تعداد ي بلوچ كه آن هم بستگي خويشاوندي با كدخدا داشتند در بين آنها به سرمي بردند اما در بيرون از دهكده وضع چنين نبود و چند خانوار بلوچ به طور پراكنده زندگي مي كردند.

...كدخدا پسند خان با ما همكاري مؤثري نداشت واگر همت سلطان ابوتراب نماينده حشمت المك نبود،نمي توانستيم آذوقه و اجناس مورد نياز خود را فراهم كنيم.

...سيستاني هادرباره وي(كدخدا پسند خان رخشاني )مي گفتندكه او سيستاني نيست و اصليت او يلوچ است.

پسند خان رخشاني از موقعيت والايي بر خوردار بود او كه اصليتي چادرنشين و بيابانگرد داشت،رياست ايل خود را كه شمار آنها به هزار خانوار مي رسيد عهده دار بود. افراداين ايل در منطقه گدار شاه وبند سيستان كه قسمتي جزو قلمرو ايران وقسمتي جزو خاك افغانستان محسوب مي شد زندگي مي كردند.

...قلعه سكوهه دو تپه رااز كل سه تپه در بر مي گيرد هر چند ديوارهاي خارجي آن مرمت شده و تقريباٌسالم است ليكن اتاقهاو قسمت داخلي آن به كلي ويران شده و به اصطبل بد منظره اي تبديل گرديده است.

اين قلعه به صورت پادگاني در اختيار يك سلطان يا سوبادار و چند سرباز ازهنگ قاينات قرار داده شده است و كدخدا ي رخشاني بر فراز تپه سوم زندگي مي كند)

گروهی ازرخشانی ها در زمان محمدرضاخان در منطقه کنگ افغانستان ومیانکنگی سیستان سکنی گزیده اند وبه زبان بلوچی تکلم میکنند که طایفه سارانی وگرگیج نیز به ترتیب ، تیره های منشعب از رخشانی بادینی ورخشانی جمال دینی میباشند. رخشانی های زاهدان ،کرمان ،مشهد،تهران ،پاکستان وترکمنستان نیز از تیره بادینی ورخشانی های افغانستان زربختی میباشند.

رخشاني هاي كرمان از دوره صفويه ودر دوره سردار شهداد خان رخشاني (1139هجري قمري)در كرمان مي زيسته اند وپس از استقلال پاكستان گروهي ديگر به آنها پيوسته اند در كتاب مجمع التواريخ به اين موضوع اشاره گرديده است :(سيد احمد شاه پسر كوچك شاه سلطان حسين صفوي پس از قتل پدرش توسط محمود افغان - غلزهي- در كرمان سربه شورش برداشته بود وحكومتي مستقل برپا داشته وبه جنگ با افغانها پرداخت كه در اين كار گروهي از طوايف مختلف رخشاني به سركرده گي سردار شهداد خان رخشاني به ياري وي پرداختند وآخر الامر تيره كمبرزهي رخشاني موفق گرديدند اشرف افغان را سربريده وبه در گاه نادر شاه افشار پيشكش نمايند)

رخشانی های سرخس ومشهد پس از خشکسالی های متعدد از منطقه لوتک سیستان به مشهد ، سرخس و شمال کوچیده اند .

« شرف» یا «مئیار» رخشانی عبارت است از :

۱ـ پذیرائی و مواظبت از مهمان.

۲ـ امانت داری و درستکاری.

۳ـ در پناه گرفتن هر کسی که تقاضا ی کمک نماید و محافظت و نگهداری از او تا پاي جان .

۴ـ گرفتن بئریا انتقام یعنی خونی در بدل خونی که ریخته شود مگر آنکه خون آشتی را استوار گرداند.

۵ـ پرهیز از کشتن زن و پسر نابالغ، کولی و کسی که غیر دین باشد ولی با آرامش در همسایگی شان به کار و زنده گی بپردازد.

۶ـ پرهیز از کشتن دشمنی که به زیارت گاهی پناه گزین شده باشد.

۷ـ آمرزیدن دشمن اگر زنی از طایفه او برای آمرزش خواهی آید.

۸ـ آتش بس و آشتی اگر کسی قران بر سرنها ده و میانجی گردد.

۹ـ کشتن زنا کار چون او را زنها رنشاید».

منابع :

تاریخ بلوچستان پاکستان(بلوچستان قوم كي تاريخ)

احيائ الملوك (ملك شاه حسين سيستاني )

مجمع التواريخ _(میرزا محمد خلیل مرعشي صفوی)

جغرافياي نيمروز(ذوالفقار كرماني)

سفرنامه خراسان وسیستان (ادوارد تیت انگلیسی )

زاروبین، ژوزف الفبنین (تحقیقاتی پیرامون زبان بلوچی وگویش رخشانی د رترکمنستان و رخشان پاکستان)

زادسروان سيستان (غلامعلي رييس الذاكرين)

عشاير وطوايف سيستان وبلوچستان(ايرج افشار سيستاني)

سيستان(جي پي تيت)غلامعلي رييس الذاكرين

نشریهء سیاسی، فرهنگی، تاریخی و اجتماعی افغانستان-خاوران -کامل انصاری

شاهنامه ،حکیم ابوالقاسم فردوسی

https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/860
https://eitaa.com/edmolavand/21843

🖊نوشته شده در ساعت توسط پانته آ سردار رخشانی
"سایت رسمی ایل رخشانی" https://rakhshane.blogfa.comù
https://eitaa.com/edmolavand/21843

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─