📚#آوات_قلمܐܡܝܕ

🇮🇷پژوهش محسن داداش پور باکر

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

بسم الله الرحمن الرحیم

📜امام علی علیه السلام:
هیچ راهی برتر از تحقیق و حقیقت جویی نیست.

⬛زبان راجی

زبان راجی یا راژی یا رازی یا رایجی، یکی از زبان‌های ایران مرکزی است.[۱] که با گویش‌های گوناگون که در مناطق مرکزی ایران و در شهرهایی چون ابوزیداباد، نطنز، نشلج، چیمه، میمه، دلیجان، نیم‌ور، خوانسار، اَزان، جوشقان قالی، کامو، وزوان، زیادآباد، ازران، ونداده، ابیانه، ویدوج، ویدوجا، تفرش، ازوار، تجره، آرنجن، گز، نایین، پنداس، ورکان، هنجن، ولوجرد و … صحبت می‌شده و اکنون به گونه‌ای پراکنده صحبت می‌شود.[۲][۳] نزدیک‌ترین زبان‌ها به راجی زبان لری و سمنانی می‌باشد.[۴]این زبان گویش مادری قوم راژی یا راجی است که عمده تمرکش در استان اصفهان و مرکزی است.[۵]

🔵راژی

🖊این زبان، گویش مناطق وسیعی از سرزمین‌های ری، همدان، آران و بیدگل، کاشان، اراک و چند منطقه دیگر بوده است. و با گویش‌های مردم دلیجان، زر، واران، گویش یهودیان کاشان، همدان، اصفهان، نایین، نطنز، ده آباد، خالدآباد، بادرود، کهک تفرش، آشتیان، خوانسار و وَزوان اصفهان همبستگی داشته است. در منابع ادبی مثل ریاض‌الشعرا (۱۱۶۱ هجری قمری) و آتشکده آذر (۱۱۹۳ ه‍.ق) از این گویش نام برده شده است. نام راژی را برخی محققان[۶] برگرفته از راگا می‌دانند. راگا که رِیِ امروز در جنوب تهران است، پایتخت فرمانروایی ماد در سه‌هزار سال پیش شناخته شده است. از این رو گویش راگی که به تدریج با تأثیر زبان عربی به شکل رازی و رایجی درآمده است، زبان پایتخت‌نشینان ماد است. امروزه در گویش راژی شهر ابوزیدآباد در جنوب‌خاوری آران و بیدگل و روستاهای منظومه آن واژه‌های مادی و پهلوی بر سر زبان است.[۷]

  • برخی نمونه‌های مادی: اِسبَا به معنای سگ، هرَا به معنای بخشی از ساختمان شبیه بالکن سقف‌دار، شَالوال به معنای شلوار.
  • برخی نمونه‌های پارسی باستان: هُشگَا به معنای خشک، وَافر به معنای برف، لوباکِه به معنای روباه.

در کتاب تاریخ کاشان تصریح شده که منظور از زبان رایجی، ظاهراً لهجه محلی است. در این کتاب گفته شده که در بعضی از دهات و قرا آران و بیدگل وکاشان به لهجه مخصوصی تکلم می‌شود از جمله در آران و نطنز. کریستن سن قسمتی از لهجه‌های آران و بیدگل و کاشان را مطالعه کرده و کتابی در باب آن نوشته است. در همین کتاب تاریخ کاشان نیز بعضی اصطلاحات محلی علی‌الخصوص اصطلاحات زراعتی بکار رفته است و نویسنده برای استفاده اهل تحقیق آن‌ها را در فهرستی در پایان کتاب جمع‌آوری نموده است. اصطلاح زبان راجی را سید محمدعلی جمال زاده از اهل دلیجان شنیده و در مقاله زبان راجی یا راژی مندرج در نشریه دانشکده ادبیات تبریز (۹: ۲۱۷–۲۱۸) از آن سخن داشته و ممکن است این دو رایجی و راجی یکی باشد.[۸]

در سلسله تحقیقات زبان‌شناسی جدید، گویش راجی برای نخستین بار در سال ۱۸۸۰ میلادی به وسیله والنتین ژوکوفسکی (Zukovskiy) و سپس در سال ۱۹۰۷ توسط اسکار مان (Oskar Mann) مورد بررسی قرار گرفت. اسکارمان گویش راجی و نیز گویش‌های مرکزی ایران را دنباله زبان مادی دانسته و واژه راجی را برگرفته از نام پایتخت ماد باستان تصور کرده است. آرتور کریستسن سن نیز به برابری سرزمین‌های گویش‌های مرکزی با کشور ماد باستان اشاره کرده است. گویش راجی دارای گونه‌های مختلف است.[۹] یارشاطر نیز گویش‌های مرکزی ایران از جمله ابوزیدآبادی را به گروه گویش‌های مرکزی یا مادی مربوط می‌داند.[۱۰]

یکی از ویژگی‌های برجسته در گویش راژی اهالی بخش کویرات شهرستان آران و بیدگل به مرکزیت ابوزیدآباد فراوانی واکه‌ها است. در تحقیق براتی،[۱۱] شمار این واکه‌ها، ۱۹ مورد یاد شده است. امروز در فارسی دری ۶ واکه شامل سه واکه بلند و سه واکه کوتاه وجود دارد. اشتراک واکه‌ها میان راژی و گویش‌های دیگر ایران مانند کردی و زبان‌های زنده دنیا مانند انگلیسی و آلمانی با استفاده از الفبای استاندارد جهانی به نام آی‌پی‌اِی قابل نمایش است. تنوع واکه‌ها در گویش راژی از جمله به لحاظ میزان انسداد چاکنای گویشور است.

🌿ژنتیک راژی‌ها

در این مطالعه به بررسی تنوع ژنتیکی قوم راجی با استفاده از داده‌های حاصل از دو مارکر میکروستلایت کروموزومهای X و Y، پرداخته شده است. با گرفتن نمونهٔ خون از۶۰ فرد مذکر غیر خویشاوند از دو استان اصفهان و مرکزی و تقسیم‌بندی به سه جمعیت از نظر جغرافیایی و زبانی به مطالعه تنوع آنها پرداخته شده است. که نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افراد از تنوع ژنتیکی نسبتاً یکسانی برخوردار هستند اما تمایز ژنتیکی معنیداری بین سه جمعیت فرضی انتخاب شده وجود نداشته و کل قوم راجی حداقل در شهرهای مطالعه شده همگی به یک جمعیت تعلق دارند.[۱۲]

🔵گستردگی

گستردگی جغرافیایی و ریشه‌شناختی گویش راجی را باید در استانهای تهران (ری قدیم)، اصفهان، قم، سمنان، یزد، مرکزی، همدان و کردستان جستجو کرد.[۱۳]

🌺راجی در همدان

به ادعای برخی، گویش راجی همان گویش رازی است که در مناطقی همچون ری و همدان رواج داشته و حتی اشعاری باباطاهر عریان را به این گویش منسوب می‌کنند.[۱۴] به اعتقاد این عده از محققین، گویش مردم همدان و زبان کلیمیان همدان زبان «فهلوی» بوده است. آن‌ها در این زبان هنگام تلفظ واژه‌ها یا کلمات به آن‌ها کسره می‌داده‌اند و کلیمیان به این گویش، زبان راجی می‌گفته‌اند.[۱۴]

🌺راجی در آران و بیدگل و کاشان

آران و بیدگل، کاشان و محدوده فرهنگی آن و به روایت کاوش‌های باستان‌شناسی در تپه سیلک یکی از مهم‌ترین مناطق راجی زبان در فلات ایران است. عبدالرحیم کلانتر ضرابی نگارنده کتاب تاریخ کاشان در مورد زبان راجی مردم اطراف کاشان چنین می‌نویسد:[۱۵]

اصل زبان مردم این حدود همین است که در این اوراق نگارش بافته ولی مردم بلوک را غیر از این زبان که زبان واقعی آنهاست زبانی دیگر هست که اهل شهراز فهم معانی آن بی‌خبرند و آنرا زبان رایجی می‌گویند که باباطاهر عریان در اشعار خود فی الجمله از این زبان اشعاری نموده است:

الهی دل بلا بی دل بلا بیگنه چشمان کر و دل مبتلا بی

اگر چشمم نبیند روی زیباچه داند دل که دلبر در کجا بی

📜پیشینه

این گویش از گویش‌های مرکزی ایران از دسته شمال غربی است و در حال حاضر تعداد زیادی از ساکنین شهر دلیجان و وَزوان و میمه و ابوزیدآباد در ۳۰ کیلومتری کاشان بدان سخن می‌گویند.[۱۶] واژه‌های زبان راجی در میان زبان‌های ایرانی با گویش‌های زبان فارسی خویشاوند آشکار نیز دارد. زبان‌های کردی، بلوچی، گیلکی و نیشابوری شباهت‌هایی با زبان به راجی دارند.[۱۶] نزدیک‌ترین زبان به زبان راجی، سمنانی و لری است.[۱۷] این گویش مانند دیگر گویشهای مرکزی مورد مطالعه و توجه خاصی قرار نگرفته است و در این در حالیست که جنبه‌های مختلف آن چون ساخت واژه، ساخت نحوی و نظام آوایی آن دارای ویژگی‌های منحصر به فرد و قابل مطالعه‌ای است.[۱۸]حمزه اصفهانی (وفات۳۶۰ هجری) روایت نموده است که سخن ایرانیان باستان بر پنج زبان روان می‌گردیده که به ترتیب عبارتند از: پهلوی، دری، پارسی، خوزی و سریانی. اما پهلوی، سخن پادشاهان در نشستهایشان بدان روان می‌گردیده و آن زبانی است منسوب به «پهله» و این نامی است که بر پنج شهر گذارده می‌شود: اصفهان، ری، همدان، ماد، نهاوند و آذربایجان.[۱۹]

📗کتاب‌شناسی

  • واژه‌نامه راجی- نوشته حسین صفری
    • پژوهشی در گویش دلیجانی زبان راژی.
  • فرهنگ بیذوی- نوشته عباس، محمد و علی مزرعتی
    • پژوهشی در گویش ابوزیدآبادی زبان راژی.
  • کنایات، امثال و اصطلاحات گویش ابوزیدابادی، نوشته سید طیب رزاقی
    • پژوهشی در گویش ابوزیدآبادی زبان راژی.
  • گویش راجی هنجن- نوشته ابوالحسن آقاربیع
    • پژوهشی در گویش هنجنی زبان راژی
  • گلابند جوزغند -سروده عبداله یوسفی
    • تلاشی در گویش دلیجانی زبان راژی
  • جستاری در دستور زبان گوش ابوزیدآبادی- نوشته سید طیب رزاقی
    • پژوهشی در گویش ابوزیدآبادی زبان راژی (مقاله)
  • فرهنگنامه راژی - نوشته غلامرضا براتی
    • پژوهشی در گویش ابوزیدآبادی زبان راژی
  • توصیف فعل به زبان بیزاویی- نوشته سید ناصر سرافرازی
    • پژوهشی در گویش ابوزیدآبادی زبان راژی
  • فرهنگ گویش راجی نشلج، عباس حلواچی نشلجی

🖊نمونه‌ها

این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آن‌را از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد.

  • از فرالاوی شاعر هم‌زمان رودکی شعری بازمانده است که در این شعر کلمه دخش که به زبان راجی دشت معنا می‌دهد، به کار رفته است.[۲۰]

من عاملم و معاملی تواین کار مرا با تو بود دخش

در این زبان کلمه دلیجان به صورت دلیگون تلفظ می‌گردد.

از نمونه‌های زبان راجی در اشعار باباطاهر عریان[نیازمند منبع]

به آهی گنبد خضرا بسوجمفلک را جمله سر تا پا بسوجم

بسوجم ار نه کارم را بساجیچه فرمائی بساجی یا بسوجم

_________________________

شعر زیو رُاژی (زبان راژی) اثر غلامرضا براتی:

زیو رُاژی هَامَا، هَم شوخَا وو نَاچدَاس نَاکی راژی دمَادی، بَیکَا مَاچ

غلا وو کوفتَر، پرِزگ و مُاریجِهچولو وو بَامِنِه، کَاو وو کَارگِجه

زیو رُاژی دَ نُمو پرَندِیَناِسمیو پیشتَر تا هَا بمَندیَن

اِسبَا وو سَکتورَا، کَاتّار و پَلَیغوچ و نَاخجیر، گورکنَا وو کَارگدَی

نُمو رو کو وو کَمَر دَ اَتَجناِچِرا شَاروبرَا دَ نَارجَن

اَلَف‌اِسبِ، شاتَالَا وو چَارموکَااَلَف اِشگار، پالپهَ وو بَندوکَا

اِسم بَازی اَلَفَن سَاهرامودَنَاچَاهَا ژورِه بواجَن: یاد مو دَ

اَگَ نی زیو راژی نیاداریمنَیجَا دَ نی وو نَا آزار نَاوینیم

راژی، غَالَاهَا وو داری دَاورمودَاسمونَاگیری، اِکِشی جَاورمو

_________________________

معنی شعر زیو رُاژی (زبان راژی)

  • (زبان راژی ما، هم زیباست و هم خوب

دست کسی که راژی سخن می‌گوید، باید بوسید)

  • (کلاغ و کبوتر، پرستو و گنجشک

کاکُلی و جغد، کبک و مرغ‌خانگی)

  • (در زبان راژی اینها پرنده‌اند

نام‌هایشان از گذشته تا کنون مانده‌اند)

  • (سگ و شغال، کفتار و پلنگ

قوچ و آهو، گورکن و کرگدن)

  • (اینها در کوه و کمر می‌دوند

هیچگاه در شهر و پیرامُن آن دیده نمی‌شوند)

  • (گیاهِ‌سگ، شاتره و چَرموک

گیاهِ‌شکار، خُرفه و بَندَک)

  • (نام برخی گیاهان یا اجزای گیاهان در بیابان‌های ماست

چه خوب است که بچه‌ها بگویند: ما را یاد دهید)

(اگر این زبان راژی را نگاه داریم اینهمه از این و آن آسیب نمی‌بینیم)

  • (گویش راژی، دژ است و پیرامون ما را دارد

یاریگر ماست، جُور ما را می‌کشد)

📘منابع

  1. «دربارهٔ استان». دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اراک. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۲-۱۸.
  2. «پرتال اطلاع‌رسانی شهرداری دلیجان». delijan.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۲-۱۸.
  3. 10 (۲۰۱۴-۱۲-۰۶). «' راژی ' گویش کهن ایران زمین». ایرنا. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۲-۱۸.
  4. «دربارهٔ استان». دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اراک. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۲-۱۸.
  5. «مقاله تنوع ژنتیکی جمعیت‌های قوم راجی با استفاده از لوکوس‌های میکروستلایتی از کروموزوم‌های X و Y». magirans.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۳-۱۵.
  6. حیدری، حسین؛ فلاحیان وادقانی، علی؛ ۱۳۹۳؛ بررسی و تحلیل دو نظریه دربارهٔ پیشینه یهودیان کاشان در تاریخ ایران؛ مجله تاریخ و تمدن اسلامی؛ ۱۰ (۱۹): ۵۹–۸۵. N1061
  7. براتی، غلامرضا؛ ۱۳۹۹؛ فرهنگنامه راژی- گویش کهن ایرانی در جنوب خاوری کاشان؛ تهران؛ نشر جهاد دانشگاهی. صفحات ۱۱۹، ۶۳۳، ۸۱۹، ۹۲۹، ۹۸۳ و ۹۸۹
  8. کلانتر ضرابی، عبدالرحیم (۱۳۷۸). تاریخ کاشان. تهران: سپهر. شابک ۹۶۴-۰۰-۰۵۲۲-۵ مقدار |شابک= را بررسی کنید: checksum (کمک).، صفحهٔ ۴۶۳
  9. دوبیتی‌های بومی سرایان ایران، محمد احمد پناهی سمنانی، ۱۳۷۹، انتشارات سروش، شابک: ۹۶۴۴۳۵۴۱۹۲، صفحه ۲۵ و ۲۶، بخش اول راجی یا رازی
  10. رزاقی، طیب_ جستاری در دستور زبان گویش ابوزیدآبادی_ مقدمه
  11. براتی، غلامرضا؛ ۱۳۹۹؛ فرهنگنامه راژی- گویش کهن ایرانی در جنوب خاوری آران و بیدگل؛ تهران؛ نشر جهاد دانشگاهی. صفحهٔ ۳۶
  12. «مقاله تنوع ژنتیکی جمعیت‌های قوم راجی با استفاده از لوکوس‌های میکروستلایتی از کروموزوم‌های X و Y». magirans.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۳-۱۵.
  13. «پرتال اطلاع‌رسانی شهرداری دلیجان». delijan.ir. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۲-۱۸.
  14. «گفتار کوتاهی در باب تاریخچه زبان و گویش در ایران زمین». بایگانی‌شده از اصلی در ۸ اکتبر ۲۰۱۷. دریافت‌شده در ۱۷ مه ۲۰۰۹.
  15. کلانتر ضرابی، عبدالرحیم (۱۳۷۸). تاریخ کاشان. تهران: امیرکبیر.، صفحهٔ ۲۴۵
  16. واژه‌نامه راجی (گویش دلیجان)[پیوند مرده]
  17. 10 (۲۰۱۴-۱۲-۰۶). «' راژی ' گویش کهن ایران زمین». ایرنا. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۲-۱۸.
  18. "واژه‌نامه راجی: گویش دلیجان/ حسین صفری؛ با پیشگفتار و یاوری فریدون جنیدی". کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. Archived from the original on 26 September 2015.
  19. (سخن واره، پنجاه و پنج گفتار پژوهشی، ص ۸۵).
  20. واژه‌نامه راجی (گویش دلیجان)[پیوند مرده]
  • یش محلی اراک و استان مرکزی
  • واژه‌نامه راجی
  • واژه‌نامه راجی نوشته حسین صفری
  • The Raji Dialect of Jowshaqan Paperback – 2013

by Habib Borjian (Author) https://www.amazon.com/Raji-Dialect-Jowshaqan-Habib-Borjian/dp/3862884252

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D8%A7%D8%AC%DB%8C

#فرهنگ_عامه
#زبان #گویش
#ایران_باستان

✍حمزه اصفهانی (وفات ۳۶۰هجری) روایت نموده است که سخن ایرانیان باستان بر پنج زبان روان می‌گردیده که به ترتیب عبارتند از:
پهلوی،
دری،
پارسی،
خوزی
و سریانی.

اما پهلوی، سخن پادشاهان در نشست‌هایشان بدان روان می‌گردیده و آن زبانی است منسوب به (پهله) و این نامی است که بر پنج شهر گذارده می شود: اصفهان، ری، همدان، ماد، نهاوند و آذربایجان

📖سخن‌واره، پنجاه و پنج گفتار پژوهشی، ص. ۸۵.

📌به نظر می‌رسد با توجه به آن که #گویش_پهلوی_راجی یا رازی، واژه‌ای که وجه وصفی یا اسم منسوب به شهر ری در سرزمین ماد از دیرباز معروف بوده و گویشی فرا گشته از مادی میانه محسوب می‌گردد.

✅ گویش راجی و فرهنگ بومی‌ (بخش ۱)

گویش راجی یکی از کهن‌ترین شاخه‌های زبان‌های ایرانی میانه است و هنوز در بخش‌هایی از کاشان، نطنز، آران و بیدگل، میمه، خوراسگان، نایین، اصفهان و روستاهای کوهپایه‌ای اطراف آن زنده مانده است.
این گویش نه فقط ابزار گفت‌وگو، بلکه زبان زیستن است؛ زبانی که از دل زمین و باغ‌ها روییده و هر واژه‌اش بوی تجربه و حس دارد.

من در همین محدوده زبانی یعنی روستای #جوینان زندگی کرده ام و در گذر سال‌ها، از دل گفت‌وگو با مردم و تجربه‌ی زندگی روستایی، کم‌کم فهمیدم که بسیاری از نام‌های بومی ما تصادفی نیستند. هر نامی ریشه در دقت مردم به طبیعت دارد. به رنگ، بو، صدا، طعم میوه‌ها و گیاهان...

از میان آن‌ها، در این بخش به دلایل نامگذاری دو میوه‌ محلی می پردازیم: سیب جینیگه و گلابی سیگمرو

🍏 سیب جینیگه؛ سیبی که صدا می‌دهد🤨

در گویش راجی، «جینیگه» یعنی چیزی که صدا دارد.
این واژه از ریشه‌ی فعل «جیدن» می‌آید که در این گویش برای کارهایی به‌کار می‌رود که با صدا همراه‌اند؛ مثلاً:

«دست جیدن» یعنی دست زدن،

«زنگ جیدن» یعنی زنگ زدن.

↔️ صرف فعل ماضی ، گذشته
بم جید، بدجید، بی جید
بمون جید، بدون جید، بیون جید

↔️ صرف فعل مضارع ،حال
اجینون، اجینی، اجینه
اجینیمه، اجینیگه، اجیننده

در روستای ما، سیب جینیگه سیبی خوش‌رنگ، زرد و قرمز، شیرین، نرم و خوش‌عطر است.

در کودکی به یاد دارم وقتی این سیب را کنار گوش می‌گرفتی و تکان می‌دادی، صدای خفیف دانه‌هایش شنیده می‌شد؛
امسال هم همین را امتحان کردم و خنده ام گرفت. البته این تبسم با کودکی فرق داشت. دلیلش خوشحالی از این نعمات بی انتها و این فرهنگ غنی و بومی بود.

شاید همین ویژگی باعث نام‌گذاری آن شده است.

در گویش ما، پسوند «ـگه» نشانه‌ی معرفه بودن و شناخته‌شدگی است. مثلاً «علیگه» یعنی همان علیِ آشنا.
پس سیب جینیگه یعنی همان سیب خاص و معروف که از صدایش شناخته می‌شود. سیبی که گوش آن را به یاد دارد، نه فقط چشم و زبان.

🍐 سیگَمرو؛ گلابی کوچک یا گلابی سیاه

در کنار سیب جینیگه، نوعی گلابی محلی در روستای جوینان وجود دارد که آن را سیگمرو می‌نامند.
این میوه کوچک، شیرین و ترد است و هنوز در باغ‌های قدیمی وجود دارد.
به یاد دارم قبلا گاهی برای ترشی هم استفاده می‌شد.

در بررسی واژه‌ی سیگمرو دو برداشت زبانی ممکن است:

۱) سیگ = کوچک / مرو = گلابی (امرود)
در این معنا، سیگمرو یعنی «گلابی کوچک» — که با اندازه و شکل واقعی این میوه سازگار است.
این معنا در گویش راجی بسیار طبیعی است و با الگوی ترکیب توصیفی (صفت + اسم) هم‌خوانی دارد.


۲) سیگا = سیاه / امرو = گلابی
در گویش ما، واژه‌ی سیگا به معنی سیاه یا تیره‌رنگ نیز هست.

گلابی‌ سیگمرو، به‌ویژه وقتی زیاد می‌رسند و بر درخت می‌مانند، رنگی تیره‌تر و پوستی کدر پیدا می‌کنند و طعمشان کمی تغییر می‌کند، اما همچنان خوش‌خوراک‌اند. همین ویژگی می‌تواند دلیل دیگری برای این نام باشد — یعنی گلابی سیاه یا تیره.

🔹در هر دو برداشت، نکته روشن است: مردم برای نام‌گذاری، دقیق به ویژگی‌های میوه دقت کرده‌اند. چه در اندازه و شکل، چه در رنگ و طعم.


زبان و طعم؛ دو شاخه از یک ریشه

وقتی به این نام‌ها نگاه می‌کنم ( جینیگه و سیگمرو و ... ) درمی‌یابم که در گویش راجی، واژه‌ها فقط ابزار سخن نیستند، بلکه بخشی از زندگی روزمره‌اند.

ادامه دارد....

✍علی رحمانی جوینانی

🔳بیل زدن زمین
در گویش راجی به آن #اِسبار می‌گویند.

برای برگرداندن خاک آفتاب خورده‌ی سطح به داخل زمین و باز کردن راه نفوذ بهتر باران و برف به داخل خاک و ریشه درخت.
@javinaniha | کانال خبری جوینان

🟨نکته: در برخی نوشتارهای منتشر شده به نظر می رسد اسامی و وقایع کتابت شده در این اثر خطی، مربوط به زمانهای دورتر و یا هم عصر مولف مزبور باشد که نیاز به تحقیق جامع دارد.

📸در برخی از نوشتارها هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️معرفی اشخاص، به معنای تایید یا تبلیغ آنان نیست و هدف ما صرفا پژوهشی می باشد.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.⚠️تمامی آثار [صوت، فیلم، نمایه، اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
𒇹𒂹𒄁𒇺 𒃀𒀀𒃀𒀀𒄹 𒁁𒈀𒃹 𒁀𒀀𒆺𒃹
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‌‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─